کد jr-44637  
عنوان اول ناشنوایی حسی‌ـ عصبی  
عنوان دوم علل و عوامل عصبی ناشنوایی و سخت‌شنوایی  
مترجم محبوبه مرشدیان  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد سوم  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 1245  
شماره صفحه (تا) 1246  
زبان فارسی  
متن ناشنوایی حسی‌ـ عصبی ، علل و عوامل عصبی ناشنوایی و سخت‌شنوایی.
این نوع از نقص شنوایی، که عموماً ناشنوایی عصبی نامیده می‌شود، یک لغت عام است که آن دسته از عوارض گوش درونی را تشریح می‌کند که به درجاتی از ناشنوایی, در اثر جراحت و ضربه و یا در اثر اختلال درون گوشی می‌انجامد. نقص شنوایی حسی‌ـ عصبی (که در اثر آسیب به سلولهای مویین درون گوش و یا عصبهایی که بدانها مواد غذایی می‌رسانند، بروز می‌کند) با نقص شنوایی انتقالی تفاوت دارد. این نقص شنوایی در اثر بیماری و یا انسداد گوش بیرونی و یا خارجی بروز می‌کند. عوامل ابتلا به آن متغیر است، اما بسیاری از مبتلایان درمان شده و سایران، با استفاده از وسایل کمک‌شنوایی مناسب، از شنوایی بهتری برخوردار می‌گردند.
همه ساله، در حدود چهار هزار نوزاد امریکایی در اثر عوامل مختلف بسیاری به ناشنوایی عصبی مبتلا می‌شوند؛ از جمله: وراثت، عفونت ویروسی مادر در طول بارداری و مشکلات حین فرایند تولد. در میان بزرگسالان، ناشنوایی عصبی اغلب در اثر تغییرات گوش و مرتبط با روند پیری بروز می‌کند و این نوع بیماری پیرگوشی نیز نامیده می‌شود.
با این همه، سایر انواع ناشنوایی عصبی در اثر سکته مغزی و یا ضربه به سر بُروز می‌کنند که باعث وارد آمدن آسیبهای غیر قابل بازگشت به عصب شنوایی و مغز می‌گردند. هرگونه توموری که در نزدیکی عصب شنوایی و یا مراکز شنیداری در مغز نیز رشد کند، باعث بروز ناشنوایی عصبی می‌گردد. حتی، صدای بلند نیز به سلولهای حسی و تارهای عصبی آسیب می‌رساند؛ به ویژه سروصدای بلند که مدت طولانی ادامه یابد؛ از قبیل گوش دادن مدام به موسیقی بلند و یا کار در کارخانه‌ها و فرودگاهها.
افزون بر این، داروهایی چون آسپیرین، آنتی‌بیوتیکها و مدرها می‌توانند بر ساختار گوش درونی تأثیرگذار باشند. بیماریهای تأثیرگذار بر جریان خون در گوش داخلی نیز، باعث بُروز ناشنوایی عصبی می‌گردند. این بیماریها عبارت‌اند از: دیابت ، آمفیزم ، بیماریهای قلبی، سخت شدن دیواره سرخرگها و برخی عوارض کلیوی. گاهی، ناشنوایی عصبی بدون وجود هیچ عارضه و یا آسیب خاص و قابل شناسایی بُروز می‌کند و تقریباً همواره، عارضه‌ای دایمی و غیر قابل برگشت است (جز در موارد تأثیر ناشی از برخی داروها) و به تدریج روبه وخامت می‌گذارد. در برخی افراد، یک گوش، بسیار متفاوت با گوش دیگر آسیب می‌بیند.
میزان ناشنوایی عصبی متغیر است. نقص خفیف (15 تا 30 دسی‌بل) باعث می‌شود بیمار به سختی بشنود؛ نقص متوسط (35 تا 55 دسیبل) باعث تکرار چندین باره مکالمه می‌گردد؛ نقص شنوایی شدید (60 تا90 دسیبل) معمولاً مستلزم کاربرد سمعک است و فرد مبتلا به نقص شنوایی حاد (90 دسیبل و بیشتر) تنها صداهای بسیار بلند را می‌شنود. به طور کلی، مبتلایان به نقص شنوایی در درک گفتار با مشکل مواجه‌اند (که تمایز کلمه نیز نام دارد)؛ حتی هنگامی که گفتار آن قدر بلند است که به آسانی شنیده می‌شود. مشکلات موجود در درک گفتار, معمولاً به فرکانس (و یا ارتفاع ) بستگی دارد که در آن نقص شنوایی رخ داده است؛ برای نمونه، چنانچه کسی نتواند مصوت بلند را بشنود، او در شنیدن صامتهای بدون صدا (ت، پ، ک، س و غیره) با مشکل مواجه خواهد شد. کلماتی مانند tea (چای)، pea (نخود) و key (کلید) نیز، همین مشکل را تولید می‌کنند؛ زیرا بدون صامت، فرد صرفاً مصوت را می‌شنود.
وسایل کمک‌شنوایی می‌تواند یک صدا را بیشتر از سایران تقویت کند؛ به ویژه صداهایی که دارای ارتفاع بالا هستند, در حل این مشکل کمک می‌کنند. بنابراین گفتارخوانی ، همراه این نوع سمعک، کمک مضاعفی می‌کند.
دیگر مشکل مرتبط با ناشنوایی عصبی، افزایش سریع بلندی صدا است؛ به عبارت دیگر افزایش سریع و غیرعادی در ادراک بلندی صدا. در فرد مبتلا به این مشکل، که در یک سطح هیچ چیز نمی‌شنود، اندک افزایش در بلندی صدا باعث می‌شود صدای بلند و آزاردهنده‌ای به گوش منتقل شود. با استفاده از صوت‌نگار دانگ خالص برای تعیین میزان آسیب وارده، می‌توان ناشنوایی عصبی را تشخیص داد؛ اگرچه صوت‌نگار در مرحله نخست، دلیل آسیب وارده را مشخص نمی‌کند. متخصص شنوایی‌شناسی از طریق ارزیابی شنوایی‌شناختی و وسایل اندازه‌گیری آمپدانس ، وجود نقص شنوایی، نوع و میزان آن را، تشخیص می‌دهد. همچنین متخصص گوش‌شناسی معاینه کاملی را در گوش انجام می‌دهد که همراه اطلاعات فوق این امکان را برای پزشک فراهم می‌آورد که تعیین کند آیا به آزمایشهای بیشتری نیاز دارد یا خیر. دیگر آزمایشها عبارت‌اند از: آزمایش خون، الکترونیستاگموگرافی (آزمایشی برای تعیین امکان وارد آمدن آسیب به سیستم تعادل)، پلی‌موگرافی (رادیولوژی اشعه ایکس از گوش داخلی) و اسکنهای مغزی.
مأخذ:
EDHD, P. 185-186.
ترجمه محبوبه مرشدیان  
تاریخ ثبت در بانک 24 فروردین 1400