کد | jr-44514 |
---|---|
عنوان اول | مور، گیدئون ای |
عنوان دوم | شیمیدان ناشنوای امریکایی |
مترجم | لقمان سرمدی |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد سوم |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 1198 |
شماره صفحه (تا) | 1199 |
زبان | فارسی |
متن |
مور، گیدئون ای. ، شیمیدان ناشنوای امریکایی. در 1842 در فیلادلفیا به دنیا آمد. او پسر یکی از تاجران ثروتمند فیلادلفیا بود. مور، در دوران بلوغ، دچار ناشنوایی پیشرفته شد و در زمان ورود به دانشکده ییل ، ناشنواییاش شدت بیشتری یافت. برادر کوچکترش، اچ. همفری مور ، در سه سالگی ناشنوا شد. او نیز یکی از هنرمندان برجسته و مشهور زمان خود بود. گیدئون ای. مور در 1861 از ییل دانشآموخته شد و در 1869، تحصیل خود در دانشگاه هایدلبرگ آلمان را به پایان رساند. او نخستین امریکایی بود که از این دانشگاه، مدرک دکتری گرفت. مور پس از بازگشت به امریکا، به عنوان آزمایشگر در کالیفرنیا آغاز به کار کرد. مدتی را هم به آزمایش و عیارسنجی معادن نوادا پرداخت. این کار در آن زمان بسیار پررونق بود. با مطالعه دقیق شمارههای مختلف نشریه امریکن ژورنال ساینس ، مقالات پرشماری را خواهیم دید که مور آنها را به چاپ رسانده است. برای مثال در 1870، پروفسور هرمان کولب به مور پیشنهاد داد که پدیده الکترولیز اسید مونوسیان استیک را بررسی کند. مور نیز در 22 مه 1871، گزارش مطالعات خود را به انجمن شیمی برلین فرستاد. تسلط وی به زبان آلمانی، از تماس مستمرش با جامعه علمی آن کشور مشخص میشود. گزارش تحقیقاتی 1872 وی که در نشریه امریکن ژورنال ساینس، با عنوان «مشاهده سولفور جیوه بیشکل در طبیعت» چاپ شده بود، دوباره در یک نشریه تخصصی آلمانی به چاپ رسید. زمانی که مور نمونهای را از یک کانی کشف شده در کامدن نیوجرسی دریافت کرد، منشأ و خاستگاه آن را تا جزیره آویس در دریای کاراییب پیگیری کرد. او با بررسی و تجزیه دقیق آن، دریافت که این کانی به صورت کریستالهای ریز، اما کامل و درخشان است. او پس از بررسی درجه سختی، چگالی ویژه، رنگ، جهت تورق و شکافت و سایر خواص کانی هنگام انحلال و حرارت دیدن، نمونهای را برای جیمز دی. دانا در دانشکده ییل فرستاد تا ویژگی کریستالوگرافی آن را بررسی و مطالعه کند. مور کانی براشیت را که به تازگی کشف کرده بود، به پاس قدردانی از زحمات بیشائبه پروفسور جورج جی. براش از دانشکده ییل، به نیابت از کانیشناسی در امریکا به او اهدا کرد. جی. دی. ویتنی ، دوست مور و رئیس پژوهشکده زمینشناسی در ایالت کالیفرنیا، او را به بررسی و مطالعه کانی عجیب جیوه سیاه که آن را در جریان سفر از راه لیک کاونتی در کالیفرنیا یافته بود، فرا خواند. مور پس از انجام تحقیقات لازم که با اجازه و صلاحدید ویتنی صورت گرفت، نتایج به دست آمده را منتشر ساخت. او با تبیین دقیق ترکیب و خواص شیمیایی آن، نام متاسیناباریت را برای این کانی پیشنهاد کرد. باز هم در مطالعهای دیگر، بررسی تغییرات ایزومری مشخص در سولفور جیوه را که برزیلیوس دانشجوی آندرس گوستاف اکبرگ ، شیمیدان ناشنوای سوئدی آن را انجام داده بود، بار دیگر تکرار کرد. مور در اواخر دهه 1870، به ایست بازگشت و یک آزمایشگاه شیمی در نیویورک سیتی دایر کرد. بعدها به یکی از بزرگترین و مجهزترین آزمایشگاههای خصوصی آن زمان در امریکا رفت و به عنوان یکی از دستیاران مشغول کار شد. در جریان جنگ جهانی، نیشکر در سراسر کشور به شدت کمیاب شد و فرآوردههای ساکارین به شدت مورد نیاز بودند. همین امر موجب شد که پس از پایان جنگ، انواع نیشکر چینی مورد توجه قرار گیرد. در 1881، پیتر کولیر ، شیمیدانی از اداره کشاورزی امریکا، که در نشست آکادمی ملی علوم در فیلادلفیا شرکت کرده بود، مقالهای تحقیقی را درباره نتایج مطالعات مور مطالعه کرد. پرزیدنت دبلیو. بی. راجرز با تشکیل کمیتهای ویژه برای انجام تحقیقات درباره امکان تولید شکر از نیشکر چینی به صورت انبوه و با هزینه پایین، به این گزارش واکنش نشان داد. اعضای آکادمی ملی علوم بنجامین سیلیمان ، ساموئل دبلیو. جانسون ، چارلز اف. چاندلر و جی. لاورنس اسمیت همراه با شیمیدان ناشنوا، گیدئون ای. مور، برای انجام تحقیقات در این زمینه برگزیده شد. اطلاعات چندانی درباره زندگی شخصی مور در دست نیست. او در مدت اقامتش در اروپا با دختر بارون سناز , ژنرال ارتشی, ازدواج کرد. او تمایل چندانی به شرکت در اجتماعات نداشت. بیشتر وقتش را در کنار دوستان خاص و کتابخانه پرمحتوای خود میگذراند. دوستانش به کنایه میگفتند که او تمایل چندانی به مقام و موقعیت ندارد؛ بلکه بیشتر دوست دارد به تفریح با دوستان صمیمی خود بپردازد. آمال و علایق او بدیع بودند؛ او عاشق بحث و گفتوگو درباره هنر، علم، ادبیات و فلسفه بود. مور در برخورد با شنوایان، دقت و وسواس بیش از اندازه داشت تا جایی که در معاملات تجاری و کاری، همیشه به صورت مکتوب عمل میکرد. هر چند لبخوانی میدانست، اما در قراردادهای حقوقی و حرفهای هرگز ریسک نمیکرد. ظاهراً او از چندین شغل امرار معاش میکرد. با اینکه برادرش نیز ناشنوا بود و خیلی زود تحصیلات خود را آغاز کرده بود، اما به دلیل سن بالای ناشنوایی، مقبولیت کاملی در جامعه ناشنوایان نداشت. از سوی دیگر، ایجاد ارتباط با شنوایان نیز چالشی جدی و مداوم بود که همواره او را آزار میداد. در ویژهنامه 1870 نیویورک تریبون ، موفقیت مور و برادر ناشنوایش اینگونه توصیف شده است: گیدئون برنامه درسی سخت و پیشرفته هایدلبرگ را پشت سر گذاشت؛ به زبانهای آلمانی و فرانسوی تسلط کاملی داشت و با زبانهای یونانی، لاتین و عبری کاملاً آشنا بود. همین امر به وی امکان میداد که امتحانات شفاهی را که با این زبانها برگزار میشد، به خوبی پشت سر بگذارد و در 28 سالگی، مدرک دکتری فلسفه را افزون بر کارشناسی ارشد ادبیات و هنر دریافت کند. مور، در زمینه شعر و شاعری نیز توانمند بود. مدت کوتاهی پیش از مرگش، یکی از اشعار حماسی آلمانی جولیوس موسن را که بر اساس افسانه یک یهودی سرگردان بود، ترجمه کرد. او در سیزدهم آوریل 1895، در 53 سالگی، در اثر نپومونی درگذشت. او از کشیش توماس گالودت ، پسر توماس هاپکینز گالودت و کشیش کلیسای ناشنوایان سنت آن در نیویورک، دعوت کرده بود که در ساعات پایانی عمرش بر بالینش حضور داشته باشد و او را از لحاظ روحانی و معنوی یاری کند. نام مور در سالنامه میراث ناشنوایان به عنوان یکی از نخستین ناشنوایانی که موفق به دریافت مدرک دکتری شده، ثبت شده است. مأخذ: DPAS, P. 261-263. ترجمه لقمان سرمدی |
تاریخ ثبت در بانک | 19 بهمن 1399 |