کد jr-44493  
عنوان اول مراقبت  
عنوان دوم روش نظارت بر رشد جسمی و آموزشی و اخلاقی ناشنوایان و چگونگی نگهداری کودکان ناشنوا  
مترجم زهرا واعظی  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد سوم  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 1177  
شماره صفحه (تا) 1179  
زبان فارسی  
متن مراقبت، روش نظارت بر رشد جسمی و آموزشی و اخلاقی ناشنوایان و چگونگی نگهداری کودکان ناشنوا.
مراقبت ویژه از کودکان استثنایی از دیدگاه قیاسی، فکری نو در طول تاریخ است. تمدنهای آغازین، فلج را به دست مرگ می‌سپرند و با عقب‌ماندگان ذهنی، همانند ابزار تمسخر و شیطان‌زدگان رفتار می‌کردند. در اواخر قرن نوزدهم، رسم بر آن بود که کودکان مبتلا به بیماریهای مزمن، معلول جسمی یا کودکان عقب‌افتاده را به دلیل ترس از بی‌آبرویی پنهان می‌کردند. بسیاری از آنان را تا زمان مرگ در نهادهای ویژه‌ای حبس می‌کردند. در اواخر سده هجدهم بود که تلاشهای چندی در فرانسه برای آموزش و مراقبت علمی از ناشنوایان و نابینایان صورت گرفت. در امریکا، توماس هاپکینز گالودت در 1817، مدرسه ویژه‌ای را در هارتفورد کانتیکت برای ناشنوایان تأسیس کرد. آموزش ویژه عقب‌افتادگان ذهنی در قرن نوزدهم در فرانسه و امریکا آغاز شد و در پایان همین قرن نیز در زمینه‌های متعددی، علایم پیشرفت نمایان گشت. کلاسهای ویژه‌ای برای عقب‌افتادگان ذهنی در پراویدنس رودآیلند در 1896 و در اسپرینگ فیلد ایلینویز در 1897 معرفی شد. تا سال 1910 بیش از دویست کلاس این چنینی در امریکا آغاز به کار کرده بود. نخستین کلاس آموزش خط بریل به نابینایان، در 1900 در شیکاگو سازماندهی شد. برنامه‌های ویژه کودکان تیز هوش و یا دارای نقص گفتاری، ناسازگاران احساسی و اجتماعی و معلولان فرهنگی، بسیار دیرتر از برنامه‌های خاص کودکان مواجه با نیازهای بدیهی و خاص طراحی شد و به طور کلی، برنامه‌های آموزشی کودکان استثنایی در سطح گسترده، پس از قرن بیستم تعبیه شدند.
در تحول نگرش عمومی به کودکان غیرعادی، عوامل گوناگونی در میان بودند و به ایجاد این برنامه‌ها انجامیدند. تصویب قوانین تحصیل اجباری در تمامی کشورها تا 1918 مدارس دولتی را مسئول آموزش تمامی کودکان کرد. به زودی روشن شد که کودکان مواجه با مشکلات خاص، خدمات ویژه‌ای را می‌طلبند. تجربیات به دست آمده در طول دو جنگ جهانی، به درک بیشتر این نیازها و کارایی معلولان انجامید و برای ارتقای پژوهش و درمان این افراد، سازمان تشکیل گردید. رشد شهرها این امکان را فراهم آورد تا شمار کودکان مبتلا به مشکلات خاص مشابه، برای تشکیل کلاسهای ویژه به حد نصاب برسد و اداره آنها به لحاظ اقتصادی امکان‌پذیر باشد. پیشرفتهای علم پزشکی و روا‌ن‌شناسی، به تشخیص به‌هنگام این مشکلات کمک فراوانی کرد. راهکارها و ابزار جدیدی مانند لنزهای پیشرفته و سمعکها، برخورد با این افراد و تدریس به آنان را موثرتر ساخت. با افزایش برنامه‌های آموزشی در زمینه‌های فیزیولوژی، فعالیت اجتماعی، روان‌شناسی و آموزشی ویژه، شمار کارشناسان در تمامی زمینه‌ها فزونی یافت.
درباره برنامه‌های ویژه کودکان استثنایی می‌توان این گونه گفت که: نهادهای اقامتگاهی و شبانه‌روزی و عمومی، حاکی از قدیمی‌ترین نوع مراقبت از کوکان استثنایی بود. سطح بسیاری از این نهادها معمولاً کمی بهتر از مکانهای ویژه قرنطینه کودکان بود که جمعیت فراوان و کارکنان و تجهیزات بسیار محدودی داشتند. نهادهای جدید که غالباً نامهایی از قبیل مدرسه دولتی، مدرسه صنعتی و مدرسه والدین داشتند، تا حد مجهز شدن به برنامه‌ها، دستگاهها و کارکنان عالی ارتقا یافتند. هزینه مراقبت از نابینایان، ناشنوایان، عقب‌افتادگان ذهنی، معلولان یا کودکان مبتلا به بیماریهای مزمن را معمولاً دولت می‌پردازد و والدین نیز در حد گسترده، خود به آنها کمک می‌کنند؛ مدارس خاصی که در اندازه محدود و نه به طور دایمی و شبانه‌روزی خدمت ارائه می‌دهند، بخش اعظم آموزش و پرورش انواع کودکان استثنایی، نظیر نابینایان، ضعیف‌بینان، ناشنوایان و سخت‌شنوایان را بر عهده دارند. برای غلبه بر اعتراضات بسیار وارده به نهادها و مدارس ویژه در مدارس عادی، کلاسهای خاص تشکیل گردید و برای کودکان استثنایی، برنامه‌های موثری مبتنی بر نیازهای آنان ترتیب داده شد. در اقدام دیگری برای هماهنگ و یکپارچه کردن کودکان استثنایی با برنامه‌های مدارس عادی، مربیان اتاق ابتکاری را تدارک می‌دیدند. اداره این اتاق که در مدارس عادی و تنها برای برنامه‌های خاص ترتیب یافته بود، بر عهده یک آموزگار آموزش‌دیده و یک آموزگار دیگر بود که همواره در حال مأموریت از مدارس بازدید می‌کرد، برنامه‌های ویژه‌ای را معرفی می‌کرد و آموزگاران کلاسهای عادی را راهنمایی می‌کرد.
یکی از گرایشهای قابل توجه برنامه‌های ویژه کودکان استثنایی، نگهداری آنان، در صورت امکان، در خانه، مدارس و کلاسهای عادی است. چنانچه کودکی نیازمند حضور در کلاسهای ویژه باشد، گرایش موجود، این کلاس ویژه را در برنامه مدارس عادی می‌گنجاند و تا حد امکان، آن را در یک مدرسه عادی جای می‌دهد. گرایش به سمت کلاسهای ویژه، به جای مدارس ویژه در سوئد و امریکا حکمفرما بود. در صورتی که کودکی نیازمند آموزش در مدارس ویژه باشد، یکی از اقدامات مشخص این است که با خانواده آنان تماس گرفته شود و تجربیاتی که در اختیار بسیاری از کودکان عادی است، در اختیار آنان نیز قرار گیرد. چنانچه جای‌دهی این کودکان به هیچ وجه ممکن نباشد، با مراجعه به یکی از نهاد‌ها از آنان خواسته می‌شود برای کودکان استثنایی برنامه‌ای ویژه تدارک ببینند. سیستمهای مدارس محلی در حال افزایش شمار کارکنان و کارشناسان خود هستند. کشورهای مختلف، بخشهای جداگانه‌ای را در ادارات آموزشی سازماندهی کرده‌اند که گاهی مدیریت آنها با اعضای دانش‌آموزان است و در آنها خدمات ویژه‌ای ارائه می‌شود.
با تحقیقات انجام گرفته به همت دانشگاهها و سایر سازمانها می‌توان انتظار داشت که شیوه‌های درمان و تدریس بهبود یابد و از بروز انواع معلولیتها کاسته شود. در عین حال، گمان می‌رود شمار کل کودکان معلول به دلیل دو عامل رشد جمعیت و توانایی زنده نگه‌داشتن کودکانی که معلولیت آنها زمانی بسیار مهلک بود، در حال افزایش باشد.
به رغم پیشرفت چشمگیری که در زمینه آموزش ویژه حاصل شده، این مشکل همچنان بزرگ می‌نماید. ارزیابی معمولی که در اوایل دهه 1960 انجام گرفت، شمار کودکان نیازمند خدمات خاص را حدود شش میلیون تن تخمین زد که فقط پانزده تا بیست درصد آنان واقعاً در برنامه‌های ویژه ثبت‌نام شده بودند.
مأخذ:
EIn, Vol. 6, P. 288.
ترجمه زهرا واعظی  
تاریخ ثبت در بانک 15 بهمن 1399