کد jr-44475  
عنوان اول متون درسی زبان اشاره  
عنوان دوم گزارشی از کتابهای مهم درسی در عرصه زبان اشاره  
نویسنده مارینا مک‌انتایر  
مترجم زهرا واعظی  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد سوم  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 1145  
شماره صفحه (تا) 1149  
زبان فارسی  
متن متون درسی زبان اشاره ، گزارشی از کتابهای مهم درسی در عرصه زبان اشاره.
تاریخ کتابهای درسی زبان اشاره در امریکا، از بسیاری جهات منعکس‌کننده تاریخ زبان اشاره امریکایی است. متون اولیه بر این مطلب تصریح دارند که ناشنوایان امریکا زبان اشاره امریکایی را مورد تکریم قرار می‌دادند. با این حال، مولفان نسبت به جایگاه زبان اشاره خوش‌بین نبودند. از این رو، با توجه به دیدگاه زبان‌شناسانه‌ای که اکنون نسبت به جایگاه زبان اشاره وجود دارد، اشاره‌های اولیه به ماهیت زبان اشاره امریکایی را کمتر می‌توان پذیرفت. مثلاً خواننده این متون در دوره معاصر در دیدگاههای مولفان اولیه، در پی شواهدی برای این مطلب است که آیا زبان اشاره امریکایی حقیقتاً یک زبان است. این قبیل نگرشهای فکری نابالغ را به ندرت می‌توان یافت. با این حال، مولفان اولیه متون درسی و اشاره‌گران سینمایی انجمن ملّی ناشنوایان درباره ارزش غیرقابل تردید اجتماعی، روان‌شناسی و اهمیت آموزش زبان اشاره امریکایی به توافق رسیدند. اگر آنان سهم وظیفه خود را با موفقیت به انجام می‌رساندند، تاریخ آموزش ناشنوایان امریکا اکنون غیر از این بود.
اینکه حامیان زبان اشاره امریکایی و نیز، کودکان ناشنوا، قدرت دفاع از خود در برابر تأثیر بلا‌فاصل گفتار‌گرایی را نداشتند، امر شناخته‌شده‌ای است و کمی متون درسی زبان اشاره طی دهه 1930 تا 1950 از این موضوع حکایت دارد. در این دوره شماری بسیار محدود از این متون بوده است. مدارس کودکان ناشنوا دیگر به شیوه آموزش ارتباط دستی به کارکنان امر آموزش و پرورش توجهی نداشتند. توجه به آموزش زبان اشاره به شنوایان تنها به چند مورد از تشکیلات دینی، و در حد ناچیز به دانشکده گالودت که همواره پناهگاهی برای استادان زبان اشاره بود، محدود می‌شد.
احیای علاقه عمومی به حرکات اشاره و آموزش مهارتهای زبان اشاره بر گرایش موجود در زمینه آموزش ناشنوایان امریکا که اکنون ارتباط کلی نام دارد، مقدم بود. در اوایل دهه 1960 یعنی پیش از آنکه ارتباط کلی به قدرتی سر‌سخت برای متحول کردن کلاس درس مبدل شود، کتابهای جدیدی انتشار یافت. نیز، گرایش کلاسهای درس که در این دوره آغاز شد، به تدریج از آموزش ابتدایی به کارکنان امور دینی کلیسا و مربیان کودکان ناشنوا فاصله می‌گرفت. در این برهه، کلاسها برای تمام علاقه‌مندان به ناشنوایان و تجربه‌های آنان و از جمله، عامه مردم جذابیت یافت. تاریخ انتشار کتابهای درسی زبان اشاره به این نوع تغییر در تألیف و توجه اشاره دارد.
این مقاله آن دسته از کتابهای درسی را مورد بحث قرار می‌دهد که نشان‌دهنده گرایشهای عمده موجود در زبان اشاره و تحول نگرشی نسبت به آن است. متونی که فاقد اطلاعات مربوط به چگونگی ارتباط با ناشنوایان بود، مدنظر نیستند. برای نمونه، متون مربوط به قوانین زبان انگلیسی که مسائل آموزشی نوجوانان ناشنوا را مورد توجه قرار می‌دهند، در شمار این کتابها قرار ندارند.
تألیف متون زبان اشاره و انتشار آنها، از اوایل سده بیستم در امریکا آغاز شد. زبان اشاره: کتاب راهنمای اشارات (1918) اثر شویلر لانگ ؛ کتابی برای زبان اشاره ناشنوایان (1923) اثر جِی. دبلیو. میشل ، نمونه‌هایی از این آثار هستند. نخستین کتابها در امریکا همانند متون فرانسوی پیش از خود، از جمله: تئوریهای اشاره یا مقدمه‌ای بر بررسی زبان (1808) اثر ابه سیکار و آموزش ابتدایی کرولالها در سطح همه فهم با استفاده از نمادنگاری اشارات ، اثر پی. پیلیسیر با هدف یاری آموزگاران کودکان ناشنوا یا روحانیان و افراد مذهبی علاقه‌مند به خدمت به کودکان و بزرگسالان ناشنوا تهیه می‌شدند. اهمیت ویژه کتاب پیلیسیر به این است که اشاره‌ها را به شیوه ناشنوایان به کار می‌برد، نه آن‌گونه که شنوایان مدنظر دارند.
در نخستین روزهای تحصیل ناشنوایان در امریکا، معلمان شنوای مدرسه امریکایی ناشنوایان در هارتفورد کانتیکت، از لورنت کلرک خواستند تا در ازای حقوق به آنها اشاره بیاموزد. می‌توان گفت این قبیل کلاسها و توافقهای معلمان در مدارس سراسر کشور یک امر عادی بود. از اینکه برای والدین چه پیش‌بینیها و ترتیباتی انجام گرفت، هنوز نشانه‌ای در دست نیست. آثار لانگ و میشل, نمونه‌ای از کتابهایی هستند که برای پنجاه تا شصت سال آینده تهیه شدند. اینها را در مقایسه با متون فرانسوی و اسپانیایی نمی‌توان کتابهای درسی نامید؛ بلکه لغت‌نامه‌هایی هستند که بر اساس مدخلهای زبان انگلیسی تنظیم شده‌اند. گاهی هم مانند اثر لانگ، دارای سازماندهی معنایی هستند. در کاربرد عکسها صرفه‌جویی می‌شد و نقاشیها را هم ظاهراً راهکار عملی نمی‌دانستند. مثلاً توصیف اشاره خواب در اثر لانگ این چنین است: «پنج انگشت دست راست را در طول صورت از بالا به پایین آورید و در این حال، با کف دست صورت را لمس کنید.» ولی میشل می‌گوید: «1. کف دست راست را در جلوی صورت پایین آورید و در این حال، انگشتها را دور انگشت شست بگذارید؛ 2. چشمها را ببندید؛ 3. راحت نفس بکشید».
توصیف اشارات در هر دوی این نخستین آثار، نمایانگر دیدگاه زبان اشاره به عنوان یک زبان تصویری نمادگراست که بر مشخصه‌های نمادی‌تر اشارات تکیه دارد. با این حال، این دو مولف در اندیشه‌های کلی‌تر خود درباره زبان اشارات، نشان دهنده آخرین عمق توجه و عشق به زبان هستند. برای نمونه، به اعتقاد لانگ، کسانی که زبان اشاره نمی‌فهمند غیرممکن است متوجه شوند که امکانات آن برای ناشنوایان چیست؛ امکاناتی چون قدرت انتقال افکار به مغز‌هایی که در غیر از این شرایط در تاریکی ابدی به سر می‌برند. مشیل عقیده دارد: تنها اندیشه در حیطه زبان اشاره، باید مفهوم نمودن منظور باشد... فراموش نکنید که... این زبان ناشنوایان است. در کاربرد این زبان، با آنان همرنگ باش، نه یک اصلاح‌گر.
انتشار متون آموزشی در اوایل تا اواسط دهه 1960 به رشد ناگهانی رسید. به یاری دستانتان سخن بگویید (1964) اثر لو فانت ؛ با ناشنوایان بگویید ، اثر دیوید اُ. واتسون ؛ با دستانتان بگویید (1964)، اثر لوتی ریکه هف ؛ زبان سکوت (1963) اثر راجر فالبرگ در این دوره به چاپ رسیدند. آثار واتسون و ریکه هف کاملاً معروف به استفاده در نوع نسبتاً جدیدی از کلاسها بودند که برای گروههایی غیر از معلمان یا گروههای مذهبی ترتیب یافته بود. کلاسهای زبان اشاره در اواخر دهه 1960 و 1970 با حمایت و توجه انجمن ملی ناشنوایان به شکوفایی رسید. این کلاسها حتی با وجود اینکه برای جمعیت دوره‌های پیش بسیار ارزشمند به شمار می‌رفت، اما این بار برای رفع نیازها و مشکلات والدین و رابطان آینده تشکیل می‌شد و با استقبال عموم روبه‌رو گردید.
این آثار، نخستین مواردی بودند که از نقاشی اشارات در اندازه گسترده استفاده می‌کردند. کتاب فانت نیز نخستین تلاش برای ارائه اشارات برحسب ترتیب الفبایی خود آنها بود. به عبارت دیگر، فانت که تحت تأثیر تحقیقات زبان‌شناسانه و موثر ویلیام استوکو قرار گرفته بود، اشارات را نه بر حسب تعریفها و توصیفهای زبان انگلیسی، بلکه بر اساس شکل دستها سازماندهی کرده بود. برای نمونه، درس هشتم شامل اشاراتی است که با دست شکل می‌گیرند؛ مثل memorize ,daily، tomorrow.
فالبرگ برای معرفی زبان اشاره امریکایی، به عنوان یک زبان، تلاش بی‌نظیری کرد. سایر مولفان از اصطلاحات مبهمی استفاده کرده بودند و بدون شک، برای زبان و برای کاربران ناشنوای اینجامعه زبانی احترام قائل بودند. با وجود این، تلاش فالبرگ به رغم اینکه یک حرکت ذاتی بود، اما به عنوان نخستین حرکت در این زمینه مطرح بود. در 1963 به ندرت درباره زبان اشاره امریکایی تحقیقات جدی انجام می‌گرفت و نتایج آن هم چندان در اختیار عموم قرار داده نمی‌شد. با این حال، کتاب فالبرگ به دلیل دیدگاه آن قابل توجه است. برای نمونه، بحث فالبرگ این است که اشارات نه نمود کلمات و نه جایگزین آنها هستند، بلکه علایمی برای پدیده‌ها و رویداد‌ها و معادل واژگان به شمار می‌آیند.
اثر مهم دیگری که در میانه دهه 1960 به چاپ رسید، به مفهوم واقعی، متن زبان اشاره نبود؛ اما چشمگیری آن به دلیل اهمیت نمادین آن است. در 1965، ویلیام استوکو، دُرسی کاسترلین و کارل کرونبرگ فرهنگ لغت حقیقی زبان اشاره را منتشر کردند و این به ایجاد علاقه جدی علمی و پژوهشی نسبت به زبان اشاره انجامید؛ در دهه‌های 1970 و 1980، به تدریج، جای خود را محکم کرد. لغت‌نامه زبان اشاره امریکایی یک کتاب درسی به شمار نمی‌رفت، بلکه نخستین اثری بود که اطلاعات زبان‌شناسانه و فنی پرمایه و ماهیت عمیقی درباره زبان اشاره امریکایی در خود داشت و بر عقاید موجود در رساله سال 1960 استوکو با عنوان ساختار زبان اشاره مبتنی بود.
برای نمونه، این فرهنگ لغت از یک سیستم علامتی ابداعی برای نوشتن اشارات بهره می‌گیرد و زبان اشاره امریکایی را یک زبان خارجی می‌داند. به عبارت دیگر، اشارات را با کمک تعاریف زبان انگلیسی تعریف می‌کند و از استفاده‌کننده این اثر توقع دارد برای کاربرد و ‌بهره‌گیری از آن، سیستم نوشتاری این زبان را بیاموزد.
سه تحول عمده مشخصه متون به چاپ رسیده در دهه 1970 از جمله آثاری نظیر آمسلان: مقدمه‌ای بر زبان اشاره امریکایی (1972) اثر فانت؛ زبان اشاره متعارف2: کتاب راهنمای دوره متوسط (1972) اثر ویلارد مادسن ؛ و زبان اشاره امریکایی (1975) اثر هری هومان هستند. در این دوره مولفان برای تولید متون حقیقی زبان تلاشهایی را آغاز کردند. در واقع، کتابهای لغت و دستور در قالب مکالمه و نکته به بازار آمدند. مولفان برای ارائه جملات و متنهای منسجم بر اساس شیوه زبانی مورد استفاده ناشنوایان، تلاشهای جدی‌‌ای را آغاز کردند. برای نمونه، هومان در پایان هر درس، نکات گرامری می‌آورد و در آنها کاربرد، تمایز معنایی برخی اشارات و تلفظ را شرح می‌دهد. این حرکتی است که از رویکرد واژگانی موجود در آثاری نظیر دوره پایه ارتباط دستی (1973)، اثر تورنس جِی. اُرورک به شدت فاصله می‌گیرد.
افزون بر آن، محتوای مکالمه‌ها تجربه ناشنوایان را منعکس می‌ساخت. این نیز به نوعی، تحول در متون انگلیسی به شمار می‌آمد. برای نمونه، درس چهارم کتاب فانت، یک تک‌گویی است و جمله‌ای انگلیسی دارد که این چنین است: «لامپ خانه‌ام شکسته بود؛ به همین سبب، چون فکر می‌کردم کسی در را می‌زند به سمت در رفتم.» برای یک دانش‌آموز شنوا و ساده، رمز‌گشایی چنین جمله‌ای ممکن نیست. از این رو، فانت افزون بر معرفی مسائل دستوری و لغات، اطلاعات فرهنگی را هم مدّ نظر قرار می‌داد.
در نهایت اینکه، پس از گذشت چندین دهه از فعالیتهای انتشاراتی مدارس و کلیساها، سه ناشر دیگر این عرصه را به دست گرفتند. دو مورد از آنان، دانشکده گالودت و انجمن ملی ناشنوایان، یعنی موسسات دیرپای جامعه ناشنوایان هستند که به حفظ و افزایش شمار کلاسهای زبان اشاره و چگونگی معرفی تجربیات ناشنوایان به مردم عادی علاقه‌ای معقول و پایدار دارند.
ورود شرکتهای خصوصی به عرصه تدریس زبان اشاره و کتابهای آن، قابل توجه‌تر بود. شرکت جویس میدیا ، کمی پس از چاپ اثر موفقیت‌آمیز فانت در 1972 با عنوان آمسلان، به او پیوست. لو فانت و جویس مدیا، با همکاری یکدیگر مطالب کمک آموزشی ارائه می‌کردند. فیلمهای حاوی گفت‌وگو و مکالمه به زبان اشاره امریکایی و مطالب تاریخی و شرح کتاب مقدس برای فراگیران زبان اشاره، جزئی از این ابزار کمک آموزشی بودند. پس از آنان، شرکت ناشران تِی. جِی. به این عرصه وارد شد و خود را به مطالب آموزشی زبان اشاره و اطلاعات درباره ناشنوایی، از جمله مجلاتی چون اشارات رفتارهای جنسی (1979)، اثر جیمز وودوارد محدود کرد. سایر شرکتهای انتشاراتی جاری و فعال در امریکا نیز به این میدان راه یافتند. برای نمونه، کتاب عبارات زبان اشاره امریکایی (1984) را انتشارات کانتمپوری بوکس به چاپ می‌رسانید، و اشاره: چگونه به یاری دستها صحبت کنیم (1983)، اثر الاین کاستلا (1983) را انتشارات بانتام منتشر کرد. هیچ یک از این شرکتها در متون زبان یا اطلاعات مرتبط با شنوایی تخصص نداشتند.
همزمان با گسترش کلاسهای زبان اشاره و ایجاد تغییراتی در آن، این عقیده که آیا زبان اشاره امریکایی یک زبان واقعی است یا خیر، به تدریج مطرح شد. دانشمندانی که زبان را مطالعه می‌کردند، کم کم به اهمیت این ادعاها پی‌بردند و زبان‌شناسان هر چه بیشتر نیروی خویش را در جهت دستیابی به یک ساختار زبانی بدون صورت به کار گرفتند. معلمان زبان اشاره، روز به روز به عدم آگاهی و نداشتن اطلاعات از زبانی که در حال تدریس آن بودند و تفاوت تدریس زبان با تدریس زبان اشاره پی می‌بردند؛ از این رو، نیاز به نوع متفاوتی از کتابهای درسی به وجود آمد.
متونی که اخیراً منتشر شده، حاکی از دو جریان در زمینه آموزش زبان اشاره هستند: افزایش علاقه و توجه عموم به زبان اشاره امریکایی و رویکرد پژوهشی‌تر دیگری به تدریس این زبان. جریان نخست به ایجاد بازار کتابهای تجاری مورد علاقه عموم انجامید و آثار فانت (1984)، کاستلا (1983) و شادی نهفته در اشارات (1978) اثر لوتی ریکه هف، به این بازار وارد شد. این متون، نسخه‌های جدید کتابهای واژگانی هستند. به طور کلی دسته‌بندیهای معنایی را محور قرار می‌دهند و نشان‌دهنده تغییراتی در دیدگاه علمی زبان اشاره امریکایی‌، البته در اندازه محدود، هستند. از سوی دیگر، کلاسهای دانشگاهی از کتابهایی نظیر دوره پایه زبان اشاره امریکایی (1980) اثر تام هومفریز و دیگران؛ زبان اشاره امریکایی: کتاب راهنمای دانش‌آموزان (1980) اثر دنیس کوکلی و چارلوت بیکر ، و زبان اشاره امریکایی (1984) اثر کاترین کتریک استفاده می‌کنند. اهمیت این آثار به این دلیل است که مولفان آنها تخصص زبان‌شناسی دارند و سعی بر آن دارند که اطلاعات زبان‌شناسانه خود و اصول مهارتهای یادگیری زبان دوم را در قالب مورد نظر خود بریزند.
متون زبان اشاره در امریکا جایگاه فعلی زبان در فضای آموزش و پرورش را نشان می‌دهد. توجه علمی جدّی به زبان اشاره امریکایی و فعالیت در حیطه آن در نیمه دوم قرن بیستم پدیدار شد. اکنون در پاسخ به این توجه و حرکت، کتابهای درسی مناسبی ویژه محیط دانشکده در دسترس است. همچنین، اشتیاق و حمایت عموم از زبان اشاره موجب افزوده شدن بر شمار این متون شده است. ناشران عمومی کتابهای تجاری و شرکتهای خصوصی نشر، این تحولات را در کانون توجه خود قرار داده‌اند. متون زبان اشاره به دلیل جلب توجه و علاقه روزافزون به زبان اشاره و جامعه ناشنوایان و نیز، کاردانی عمیق‌تر در درک زبان و احوال ناشنوایان، احتمالاً ماهیت خود را برای همیشه دگرگون کرده‌اند.
مآخذ:
GEDPD, Vol. 3, P. 26-29.
مارینا مک‌انتایر
ترجمه زهرا واعظی  
تاریخ ثبت در بانک 11 بهمن 1399