کد | jr-44471 |
---|---|
عنوان اول | مارسترز، جیمز سی |
عنوان دوم | دندانپزشک و مخترع ناشنوای امریکایی |
مترجم | لقمان سرمدی |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد سوم |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 1139 |
شماره صفحه (تا) | 1141 |
زبان | فارسی |
متن |
مارسترز، جیمز سی. ، دندانپزشک و مخترع ناشنوای امریکایی. در پنجم آوریل 1924، در نورویچ در نیویورک به دنیا آمد. در سه ماهگی، پس از سرخجه مادرزادی و مخملک، شنوایی خود را از دست داد. تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه ابتدایی نورویچ آغاز کرد. وی افزون بر آن، از آموزشهای فوق برنامه نیز بهرهمند بود. سپس به مدرسه ناشنوایان رایت در نیویورک رفت و در 1943 از آنجا دانشآموخته شد. مارسترز به دلیل شرایط جنگی، در یک دوره تحصیلی فشرده در دانشکده یونیون در شنکتادی نیویورک ثبتنام کرد. او در 1947 مدرک دانشگاهی خویش را دریافت کرد. مارسترز پس از پایان تحصیل از دانشکده یونیون، به نیویورک نقل مکان کرد؛ اما در آنجا نیز نتوانست شغل بهتر و مناسبتری بیابد؛ از این رو در یک شرکت تولید کراوات آغاز به کار کرد. اما از آنجا که مارسترز شخصی جدی و سختکوش بود و از معاشرت با دیگران لذت میبرد، کارفرمایش او را به پرداختن به حرفهای چون دندانسازی تشویق کرد. مارسترز در این مدت، حضور فعالانهای در کلوب شبانه منهتن میدتاون داشت. این کلوپ متعلق به گروهی از ناشنوایان بود که تحت سرپرستی رابرت سواین ، از اشخاص معروف و برجستهای چون الینور روزولت و ادنا فربر برای سخنرانی پس از صرف شام دعوت میکردند. پس از سخنرانی، اعضای ناشنوا سرگرم مباحثاتی جدی میشدند و تا پاسی از شب درباره موضوعات مختلف به بحث و گفتوگو میپرداختند. مارسترز، شخصیتی اجتماعی داشت؛ اما به دلیل ناشنوایی، در هنگام استفاده از تلفن، که بیشتر مردم آن را اسباب راحتی خود میدانستند، رنج و عذاب میکشید. تلاشهای وی در استفاده از تلفن، برای مکالمات حرفهای و معمولی خود با وجود بهرهگیری از سیستمهای رمزدار ناکام ماند. از این رو، مارسترز مصمم شد برای رفع این مانع، که تمامی ناشنوایان با آن روبهرو بودند، کاری انجام دهد. تلاشها و اقدامات مارسترز برای ادامه تحصیل در دانشکدههای دندانپزشکی، بلافاصله با مقاومت جدی روبهرو شد. تمامی آنها تقاضای وی را رد کردند؛ اما مارسترز در آزمون ورودی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه نیویورک شرکت کرد. امتیاز وی به اندازهای قابل توجه بود که هیئت پذیرش، بلافاصله از وی برای مصاحبه دعوت کرد. نخست آنها وی را به ادامه تحصیل در سایر رشتهها تشویق کردند، اما او در پاسخ گفته بود که دور شدن از تحقیقات و پژوهشهای آزمایشگاهی را نمیپسندد. مصاحبهکنندگان هم با بیان اینکه تا به امروز، فعالیت یک ناشنوا به عنوان دندانپزشک امری بیسابقه بوده، از پذیرش وی خودداری کردند. سرانجام با اصرار و پافشاری مارسترز، دانشگاه نیویورک در آزمون سال بعد، وی را پذیرفت. مارسترز در هنگام تقاضای مساعدت مالی از اداره مشاغل نیویورک، با مقاومتها و مخالفتهای بسیاری روبهرو شد. نخست آنان با این تصور که او شانس چندانی برای پذیرش در دوره ندارد، با تقاضای وی مخالفت میکردند؛ اما وقتی او برایشان توضیح داد که با تقاضایش برای ادامه تحصیل، موافقت شده، آنها هم با پرداخت کمک هزینه تحصیلی موافقت کردند. مارسترز طی سالهای تحصیلی خود در دانشگاه نیویورک، در کلاسهای بزرگ و پرجمعیتی حاضر میشد. در برخی از این کلاسها نزدیک به 150 دانشجو حضور داشتند؛ از این رو در برخی مواقع خود را کم شنوا جا میزد. به اعتقاد وی، با انجام این کار اندکی از نگرانی استادان کاسته میشد. بدین منظور، او از سمعک هم استفاده میکرد؛ اما راهبردهای واقعیاش برای درس خواندن، عبارت بودند از: لبخوانی، استفاده از یادداشتها، نوشتههای همکلاسان و مطالعه فوق برنامه در کتابخانه. مارسترز پس از دانشآموختگی از دانشکده دندانپزشکی دانشگاه نیویورک، امتحانات مربوط به گواهینامه حرفه دندانپزشکی را برای فعالیت در ایالتهای نیویورک و کالیفرنیا پشت سر گذاشت. دکتر ادوین نیس ، نخستین دندانپزشک ناشنوا و دارای پروانه، که در وزارتخانه کار میکرد و به زودی بازنشسته میشد، به او پیشنهاد کار داد و از او تقاضا کرد که به جای وی در وزارتخانه مشغول به کار شود. اما مارسترز، فعالیت در کالیفرنیا را ترجیح داد. او در یکی از مراکز تخصصی اورتودنسی کلایتون در میزوری مشغول به کار شد، تا اینکه با تقاضای وی مبنی بر ادامه تحصیل در دانشکده دندانپزشکی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، در لسآنجلس موافقت شد. او همزمان با تحصیل، در مطب دندانپزشکی که فوت کرده بود، مشغول به کار شد و همراه با پرستار و دستیار دندانپزشک قبلی، سالها به فعالیت خود ادامه داد. او پس از پایان تحصیلات و دریافت گواهینامه تخصصی اورتودنسی، مطب شخصی خود را در پاسادنا دایر کرد و تا هنگام بازنشستگی در 1990، در همان جا فعالیت کرد. او در تمام این سالها با سایر دندانپزشکان نشست و برخاست میکرد و به طور کلی در جوامع دندانپزشکی و اورتودنسی حضور برجستهای داشت. مارسترز اعتقاد داشت ارتباط و ملاقات با همکارانش به اندازه نشستهای تخصصی و حرفهای، از لحاظ آشنایی با پیشرفتهای نوین در رشته دندانپزشکی، سودمند است. او در زمینه ارائه مقالات به انجمنهای دندانپزشکی و انجام سخنرانی در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی نیز فعال بوده است. مارسترز برای گفتوگوهای معمولی با بیماران خود اهمیت و ارزش بسیاری قائل بود. تلاش وی همواره این بود که به عنوان دندانپزشکی دلسوز به بیماران خود خدمت کند. او از هر کسی که به مطبش میآمد، با آغوش باز استقبال میکرد. اما از آنجا که ناشنوا بود، نیاز به تلاشی دو چندان داشت؛ از این رو و در راستای اهداف انساندوستانه خود، چندین پرستار را در مطب خود به کار گرفته بود. یکی از این پرستاران در مواقع لزوم پشت سر بیمار میایستاد و با کمال دقت گفتههای بیمار را تکرار میکرد تا دکتر مارسترز از طریق لبخوانی منظور بیمار را دریابد. مارسترز چندین سال به عنوان ممتحن ارشد دندانپزشکی، در هیئت صدور مجوز کالیفرنیا فعالیت کرد. او ریاست کمیتههای متعددی را در انجمنهای دندانپزشکی برعهده داشت. طی دو دههای که مطب دیگری در لاون پاین داشت، با هواپیمای شخصی خود به آنجا میرفت و به کسانی که عمدتاً از گلهداران و دامداران بودند، خدمات دندانپزشکی ارائه میکرد. پس از پایان کار هم، ساعتها به ماهیگیری میپرداخت. او بیماران نیازمند و محتاج را رایگان ویزیت میکرد. مارسترز از مدارس بسیاری بازدید میکند. او در بازدید از مدارس، با پرداختن به روشهای آموزشی موثر، به بیان این مسئله میپردازد که بهرهگیری از روشهای آموزشی موثر، میتواند نتایج سودمندی در پی داشته باشد. مارسترز در 1963، به پاس قدردانی از والدین خود، صندوق گای ال. مارسترز و آنابل مارسترز را برای فعال ساختن بخش بزرگسالان ناشنوای گویا که اکنون بخش مبتلایان به نواقص گفتاری و گویا نام دارد، تأسیس کرد. گفتنی است این بخش وابسته به انجمن ناشنوایان الکساندر گراهام بل است و با والدین، آموزگاران و کودکان ناشنوا کار میکند. این کار او در تاریخ 74 ساله انجمن ناشنوایان گراهام بل بیسابقه بود. از این رو، از سوی جان دبلیو. گاردنر ، معاون وزارتخانه بهداشت، آموزش و بهزیستی امریکا، برای خدمت در کمیته مشورتی آموزش ناشنوایان کشور معرفی شد و نشان برجسته خدمت صادقانه، به وی اعطا گردید. تدریس در دانشکده دندانپزشکی امریکا و دانشکده دندانپزشکی بینالمللی، از دیگر کارهای اوست. افزون بر این، او یکی از اعضای گروه مشورتی موسسه فنی ناشنوایان کشور، در روچستر نیویورک بوده است. مارسترز در کنار موفقیتهای شغلی خود، به سبب نقش بارزی که در فراهم کردن موجبات دسترس ناشنوایان به تلفن داشته، به عنوان شخصیتی مطرح در جامعه ناشنوایان شناخته میشود. او در 1964، رابرت اچ. وایت برشت را که فیزیکدان ناشنوایی بود و در موسسه تحقیقاتی استانفورد کار میکرد، به استخدام خود درآورد. وایت برشت و آندرو ساکس ، مهندس و تاجر ناشنوا، با مارسترز در زمینه ابداع وسیلهای که ناشنوایان را قادر به استفاده از تلفن کند، همکاری کردند. این سه مرد ناشنوا، وقت و هزینه خود را صرف تحقق این آرزوی به ظاهر غیرممکن کردند تا روزی را شاهد باشند که ناشنوایان نیز میتوانند از تلفن بهرهگیری کنند. این چالش و معضل، موجب شد گروههای مختلفی از جامعه ناشنوایان، نمایندگان شرکتهای مهمی چون شرکت تلفن و تلگراف امریکا و اتحادیه غربی و صدها داوطلب از گروه پیشکسوتان مخابرات در امریکا، گرد هم آیند و به بازسازی و توزیع تلهتایپهای مستعمل و دور افتاده بپردازند. امروزه در سایه انگیزه و توجه مارسترز، وایت برشت و ساکس، دستگاههای الکترونیکی فشردهای، جایگزین دستگاههای قدیمی شدهاند. از سوی دیگر، قوانین فدرال به گسترش و ارائه انواع خدمات کمک کردهاند؛ به گونهای که امروزه، ناشنوایان در محیطهای عمومی و کاری، با مشکلات و موانع بسیار کمتری در این زمینه روبهرو میشوند. مأخذ: DPAS, P. 236-239. ترجمه لقمان سرمدی |
تاریخ ثبت در بانک | 9 بهمن 1399 |