کد | jr-44464 |
---|---|
عنوان اول | لوح موسوی، محسن |
عنوان دوم | خدمتگزار جامعه ناشنوایان و پژوهشگر ناشنوای ایرانی |
نویسنده | روزبه قهرمان |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد سوم |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 1122 |
شماره صفحه (تا) | 1125 |
زبان | فارسی |
متن |
لوح موسوی، محسن، خدمتگزار جامعه ناشنوایان و پژوهشگر ناشنوای ایرانی. در 1330 در محله سنگلج تهران و در خانوادهای مذهبی، ناشنوا به دنیا آمد. او همانند برادر بزرگترش حسین، دوره ابتدایی را در دبستان کرولالهای باغچهبان گذراند و معمولاً در تابستانها همراه با خانوادهاش به سفرهای زیارتی همچون مکه، نجف، کربلا و بیتالمقدس میرفت. در این مسافرتها, افزون بر اطلاعیابی از آموزههای مذهبی، با فرهنگهای ناشنوایانِ از ملل مختلف نیز آشنا میشد. به ویژه زبان عمومی آنها که همان زبان اشاره است آگاهی پیدا میکرد. تفاوتهای اشارات در فرهنگهای مختلف برای او سخت جالب بود. پس از اخذ دیپلم در 1349، همراه همکلاس و یار دیرین خویش، کامران رحیمی، به عضویت فعال گروه هنری ناشنوایان دانشآموخته مدرسه باغچهبان درآمد و در اجرای نمایشنامههای منظوم جبار باغچهبان، همچون «پیر و ترب»، «خانم خزوک» و «مجادله دو پری» به کارگردانی پروانه باغچهبان، نقش مهمی داشت. به دلیل کارنامه درخشان گروه مذکور و استقبال و تشویق ثمینه باغچهبان که پس از درگذشت پدرش مسئولیت مدرسه باغچهبان را به عهده گرفت، مقدمه تأسیس خانه فرهنگ جوانان ناشنوای ایران در آن مدرسه، واقع در نبش میدان کلانتری یوسف آباد فراهم شد. محسن لوح موسوی و نیز کامران رحیمی، از بنیانگذاران آن بودند و با نظارت و مدیریت آنان، فعالیتهای فرهنگی و هنری جوانان ناشنوا توسعه و گسترش یافته است. سازمان برنامه و بودجه کشور، در 1350 ثمینه باغچهبان را با توجه به سابقه و تجربیاتش، مأمور تأسیس سازمان ملی رفاه ناشنوایان ایران کرد. او با بهرهگیری کامل از امکانات مجتمع آموزشی کرولالهای باغچهبان، و همکاری اعضای هیئت مدیره جمعیت حمایت کودکان کرولال، به ویژه فائق اصغرزاده، توانست این سازمان را تأسیس کند. نیز لوح موسوی در 1352 به جمع همکاران آن سازمان پیوست. محسن در کنار کارمندان ناشنوای سازمان ملی رفاه ناشنوایان ایران، همچون رضاقلی شهیدی، کامران رحیمی، حبیب تهرانیزاده و مرتضی پیروزی با همکاری و سرپرستی جولیا سمیعی، گروه پژوهش زبان اشاره فارسی را در محل این سازمان پایهگذاری کرد و کار جمعآوری اشارات رایج در جامعه ناشنوایان تهران و شهرستانها را آغاز کرد. برای ادامه کار، دو نظریه متفاوت در گروه پژوهش زبان اشاره فارسی وجود داشت: 1. نظریه جولیا سمیعی؛ با توجه به پیشینه زبان اشاره امریکایی و آسانی یادگیری آن و همچنین محدودیت اشارات مورد استفاده ناشنوایان ایران، پیشنهاد ترجمه کتابهای فرهنگ زبان اشاره امریکایی به زبان فارسی را میکند؛ 2. نظریه رضاقلی شهیدی: اشارات مورد استفاده ناشنوایان ایران را که از نوع زبان اشاره عامیانه و غیرعلمی است، برای تدوین زبان اشاره فارسی کافی میداند. اما لوح موسوی طرح دیگری مطرح کرد و با ارائه دلایل صحیح، ضرورت یک زبان اشاره علمی و استاندارد برای ناشنوایان ایران را پیش کشید. اهمیت این کار را با جولیا سمیعی و رضاقلی شهیدی؛ در میان گذاشت و آنها را متقاعد کرد. با گذشت زمان، با موافقت آن دو, زبان اشاره استاندارد شده علمی فارسی به عنوان یک روش پیشرفته و مجموعهای مدون و منطبق با زبان محاورهای فارسی و قابل استفاده در مواقع رسمی, تدوین این زبان اشاره آغاز شد. پس از این مراحل و شروع این طرح بود که محسن سی سال از عمر خود را صرف این کار بزرگ کرد و با همکاری اعضای گروه پژوهش زبان اشاره فارسی، کتابهایی را چاپ کرد که عبارتاند از: فرهنگ زبان اشاره برای ناشنوایان، سازمان ملی رفاه ناشنوایان، 1359 (منسوخ)؛ آشنایی با اشارات ناشنوایان، سازمان بهزیستی کشور، 1363 (تلخیص)؛ مجموعه اشارات ناشنوایان، سازمان بهزیستی کشور، 1368 (جلد اول)؛ زبان اشاره فارسی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران، 1376 (جلد دوم)؛ زبان اشاره فارسی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران، 1378 (جلد سوم)؛ زبان اشاره فارسی. دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران، 1383 (جلد چهارم). او در تهیه کتابهای داستان کودکان ناشنوا به زبان اشاره به عنوان ابزار کمک آموزشی و مورد استفاده توسط مربیان و والدین، نقش موثر داشت. فهرست این آثار عبارتاند از: جوجه من، دانشگاه آزاد (پیام نور کنونی)، 1358؛ دویدم و دویدم، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، 1359؛ مهمانهای ناخوانده، سازمان ملی رفاه ناشنوایان، 1359؛ کبوتر من کبوتر من، شرکت همگام با کودکان و نوجوانان، 1373؛ شب به سر رسید، شرکت همگام با کودکان و نوجوانان، 1373؛ دویدم و دویدم، شیرازه، و با همکاری صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) در ایران، 1377. هدف اصلی از انتشار این گونه کتابها، افزایش مهارت گفتار و شنوایی کودکان ناشنوا و قدرت استفاده از زبان آنها در دوره آمادگی بود. بنابراین مقصود از تهیه کتاب داستانی ویژه ناشنوایان، جایگزینی زبان اشاره فارسی به جای زبان فارسی نیست. محسن، افزون بر جمعآوری نزدیک به سه هزار اشاره فارسی، آنها را تنظیم و بر اساس ضوابط مقبول بازسازی کرده این کار, چندگانگی در اشارات ناشی از تنوع و زایش فرهنگ و سطح سواد ناشنوایان مناطق مختلف سراسر کشور ایران را از بین برده است. سپس چند ابتکار فراموش نشدنی را در حوزه زبان اشاره فارسی، به ویژه دستور زبان انجام داد: الفبای دستی فارسی ناشنوایان را مطرح کرد. این روش به دلیل عدم استفاده از صورت و لب برای ادای حروف الفبای فارسی، در مقایسه با الفبای گویای باغچهبان سهولت بیشتری دارد؛ اعداد ریاضی به زبان اشاره البته با رعایت تمام ضوابط در ارتباط با یکدیگر تهیه شد؛ رنگها و ماههای سال شمسی به زبان اشاره با رعایت ضوابط حاکم بر الفبای دستی فارسی تدوین شد؛ صفات تفضیلی و عالی به زبان اشاره با رعایت ضوابط عرضه گردید؛ قاعده اشارهای برای اصطلاحات جمع برای انسانها، چیزهای قابل شمارش و غیر قابل شمارش عرضه شد. برای یکنواخت ساختن زبان اشاره فارسی و ترویج آن، در 1365 به عنوان گوینده اخبار ناشنوایان، فعالیت خود را آغاز کرد که تا 1376 ادامه یافت. این برنامه تلویزیونی در روزهای جمعه هر هفته، از شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شده است. با انبوهی از اقدامات ایشان زبان اشاره فارسی به عنوان زبان ناشنوایان ایران به سهولت فراگیر شد و جامعه ایرانی آن را پذیرفت. از این رو برخی پژوهشگران از محسن لوح موسوی با عنوان و لقب پدر زبان اشاره فارسی یاد کردهاند و معتقدند نام او در تاریخ ناشنوایان ایران جاودانه میماند. یکی از فعالیتهای او همکاری با نشریات و استفاده از این رسانه برای توسعه فرهنگ ناشنوایی بوده است, برای مثال نشریه سنگر، ارگان خانه فرهنگ جوانان ناشنوای ایران را همراه با کامران رحیمی راهاندازی کرد و گاهی مصاحبه یا مقاله در آن به چاپ رسانده است. محسن به دلیل داشتن استعداد بینظیر در استفاده از زبان اشاره, سخنرانیهای جذابی برای ناشنوایان داشته است. برای نخستین بار در سمینار منطقهای مسائل آموزشی و رفاهی ناشنوایان که از چهاردهم تا نوزدهم آبان 1356 در تالار اجتماعات وزارت کشاورزی در تهران برگزار شد، درباره جنبه هنری ناشنوایان به سخنرانی پرداخت و سپس خطابه مشهور خویش را، با عنوان «زبان اشاره چیست؟» در محل تالار اجتماعات دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران به روز ششم خرداد 1374 انجام داد. در این سخنرانی، درباره تسلط روش آموزشی شفاهی و دوری از روش آموزشی آمیخته باغچهبان و زبان اشاره اعلام نظر کرد و آن را علت خلأ در آموزش ناشنوایان ایران, پس از انقلاب اسلامی, میداند. بخشی از این سخنرانی دو ساعته از برنامه تلویزیونی اخبار ناشنوایان برای بینندگان ناشنوای سراسر کشور نیز پخش شد. این برنامه با درام خانم ایران بهادری به عنوان بهترین رابط ناشنوایان ایران همراه بود. غیر از سخنرانی فوق که نشاندهنده نقد لوح موسوی بر روش شفاهی است، او مقاله علمی در پاسخ مقاله محمود پاکزاد به عنوان طرفدار و مروج روش آموزشی شفاهی در ایران در روزنامه اطلاعات، در صفحه با معلولین، (22 فروردین 1372) نوشت؛ و در آن، فواید زبان اشاره به ویژه برای کودکان ناشنوا بررسی شده است. روش نقد لوح موسوی فضای جدیدی در جامعه ناشنوایان ایجاد کرد و کسانی چون میترا محمودی، حبیب مهدوی نوشهر، روزبه قهرمان، اسلام یزدانی و احمد سهرابپور این راه را دنبال کردند. مهمتر اینکه نویسندگان ناشنوای جوان، توانایی و موجودیت خود را باور کردند و اقدام به نوشتن در انتقاد از روش آموزش شفاهی که از سوی سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور به کار برده میشود، کردهاند. نشریاتی همچون روزنامههای اطلاعات و همشهری و مجله شکست سکوت در سالهای اخیر نشانگر رویارویی این جریانهای فکری در جامعه ناشنوایی ایران بوده است. محسن برای نخستین بار ایده لزوم برگزاری جلسه رئیسان و مسئولان کانونهای ناشنوایان سراسر کشور برای ایجاد زمینه وحدت، همدلی، همکاری و تبادل نظر را مطرح کرد و در تمام دورههای جلسه از جمله زاهدان (1377)، سنندج (1378)، لاهیجان (1379)، کرج (1380)، تهران (1381) و اصفهان (1382) حضور فعالانه داشت و با سخنرانیهای ارزنده خویش رهنمودهای لازم را به رهبران ناشنوای کشور ارائه کرد. محسن لوح موسوی، چند بار به عضویت هیئت مدیره کانون ناشنوایان ایران انتخاب شد. و هر بار نقشی اساسی در مسائل زیربنایی مانند تدوین اساسنامه جدید کانون ناشنوایان ایران (1382) داشت. او به عنوان همکار خسرو گیتی، دبیر کل جدید کانون ناشنوایان ایران، مشکلات بسیاری را مرتفع نمود, و ساختار و تشکیلات کانون ناشنوایان ایران را متناسب با شرایط جدید، همچون افزایش روز افزون شمار ناشنوایان تحصیلکرده و پیشرفت علمی، آموزشی و فناوری جهان در زمینه ناشنوایان، ساخت. محسن به نمایندگی از ناشنوایان ایران، در چند کنفرانس بینالمللی ناشنوایان در دانمارک، امریکا، فنلاند، انگلستان، مالزی و سوئد شرکت کرد و زمینههای تبادل تجارب و انتقال اطلاعات سودمند به جامعه ناشنوایان ایران را فراهم آورد. هم اکنون حدود سه دهه از فعالیتهای او در گروه پژوهش زبان اشاره که پس از ادغام سازمان ملی رفاه ناشنوایان در سازمان بهزیستی کشور، در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران در اوین استقرار یافت، میگذرد و به فکر انجام طرحهای دیگری مثل تکمیل بنای نیمه تمام ساختمان کانون ناشنوایان ایران در فاز هفت شهرک غرب است تا زمینههای خدمترسانی به قشر ناشنوای تهران و دیگر شهرستانها را فراهم کند. محسن در میانسالی پدرش را از دست داد و با اینکه مسئولیتهای خانه و اداره مادر و مادربزرگش بر دوش او نهاده شد, فعالیتهای خود را کاهش نداد و همچنان با انگیزه و علاقه به خدمات فرهنگی و اجتماعی به جامعه ناشنوایان ادامه داده است. مأخذ: روزنامه اطلاعات, 22 فروردین 1372؛ قهرمان، روزبه، بررسی چگونگی گسترش آموزش و پرورش ناشنوایان در جهان اسلام، به خصوص در ایران، پایاننامه کارشناسی ارشد تاریخ و تمدن ملل اسلامی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، تابستان 1381؛ همو، جزوه تحقیق دانشگاهی نگاهی گذرا به زبان اشاره ناشنوایان، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی واحد مشهد، 1377؛ همو، جزوه مصاحبه شفاهی با محسن لوح موسوی، در 30 اردیبهشت 1382 و در 15 اسفند 1381. روزبه قهرمان |
تاریخ ثبت در بانک | 9 بهمن 1399 |