کد | jr-44442 |
---|---|
عنوان اول | گودریک، جان |
عنوان دوم | ستارهشناس ناشنوای انگلیسی |
نویسنده | جان وی. ون کلیو |
مترجم | محمد رصافی |
مترجم | راضیه افتخاری |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد سوم |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 1090 |
شماره صفحه (تا) | 1092 |
زبان | فارسی |
متن |
گودریک، جان ، ستارهشناس ناشنوای انگلیسی. در هفدهم سپتامبر 1764 در گرونینگن هلند به دنیا آمد. به احتمالی نسب وی به ویلیام اول و آلفرد کبیر میرسد، اما به دلایل و ملاحظاتی که در تاریخ خانوادهگیاش آمده، در جایگاه اختصاصی خانواده سلطنتی به خاک سپرده نشد. حدس کوپال (1986) این است که گویا پدر بزرگ جان, با ازدواج پدر جان موافق نبوده و به همین دلیل خانواده گودریک در هلند ماندند. ناشنوایی گوردیک نیز در آن زمان ننگ و عار به شمار میرفت، اما باور این نکته مشکل است؛ زیرا بعداً جامعه سلطنتی لندن افتخار مدال کوپلی را به همین جوان ناشنوا داد. اسناد موجود در موسسه توماس برایدوود دلایل ناشنوا شدن او را در دست دارد. آکادمی برایدوود دانشآموزان ناشنوا را برای زندگی اجتماعی آماده میساخت. در ماهنامه ریپوزیتوری (1813-1815) ضمن گزارش از پیشرفت گوردیک در آن مدرسه, چنین نوشته است: او در ایام کودکی شنواییاش را بر اثر تب از دست داد و ناشنوا شد، اما با کمک آقای برایدوود بر این مشکل چیره گشت و افزون بر یادگیری و چگونگی برخورد با مشکلات اجتماعی، یک ریاضیدان عالی رتبه شد. گودریک پس از دانشآموختگی از مدرسه برایدوود، در آکادمی وارینگتون ثبتنام کرد. این آکادمی مخالف کلیسای رسمی انگلستان بود و برای مقابله و اعتراض به مدرسههای تحت سرپرستی روحانیون تأسیس شده بود. زمان مهاجرت خانواده گودریک به یورک در انگلستان معلوم نیست و از زندگی او پیش از انتشار اولین شماره مجله اخترشناسیاش در شانزدهم نوامبر 1781 اطلاعات کمی در دست است. ناتانیل پیگوت که خود یک اخترشناس بود، در 1780 از ویلز به محلی در نزدیکی یورک مهاجرت کرد و همسایه گودریک شد. پیگوت به رصد ستارههای دنبالهدار، خسوف، کسوف، و تغییرات سیارات شناخته شده علاقه داشت. وی تصمیم گرفت تا آخر عمر در یورک باقی بماند و به همین جهت رصدخانهای به شکل رصدخانه گرینویچ که به همت اخترشناس برجسته، ویلیام هرشل ساخته شده بود، بنا کرد. فرزند پیگوت، ادوارد، نیز شیفته ستارهشناسی بود. ادوارد از همراهی و مصاحبت گودریک لذت میبرد؛ هر چند یادداشتهای شخصی او نشان میدهد که در گفتوگو و ارتباط با ستارهشناس ناشنوا دچار برخی مشکلات بوده است. گودریک و پیگوت همواره در یادداشتهای شخصی خود، یکدیگر را تصدیق و تأیید میکردند. تنها چالش که بین آنها در 1783 رخ داد, این بود که گودریک در یک یادداشت تند و تیز اظهار میدارد که آنها در جریان استدلال این موضوع که آیا یکی از نو اخترهای برج دجاجه سال گذشته ظاهر شده یا نه، مبالغه و افراط کردند. مشارکت و همکاری دیرینه روحی و معنوی آنها در تعقیب و رصد نجومی بر دوستی و علاقه حرفهایشان استوار بود. اولین مطلب گوردیک در یادداشتی در شانزدهم نوامبر 1781 به این دوستی شهادت میدهد. در خلال این سالها، گودریک برای رصد کردن ستارگان دنبالهدار و از جمله ستاره دنبالهداری که هرشل کشف کرد و بعدها به سیاره اورانوس مشهور شد, یک عدسی دوربین معمولی و یک منشور بزرگنمایی ده تا دوازده برابر به کار برد. او در آوریل 1781، یک تلسکوپ بیرنگ با بزرگنمایی بیشتر به دست آورد و آن را به وسیله سیمهایی تجهیز کرد و به بررسی ستاره دنبالهدار هرشل پرداخت. نشریه گودریک با عنوان رصد اخترشناسی که از نوامبر 1781 شروع به انتشار کرد, در مجلس شورای محلی شمال یورکشایر نگهداری میشود. نوشتههایی از او که بیانگر دیدگاههای او است, در این نشریه موجود است. با تلاشهای فراوان توانست تغییرات ستارهای به نام غول یا پر ساووش را کشف کند. کشف خود را به پیگوت خبر داد و او هم با ستارهشناس دربار، نویل مسکلان ، نویسنده کتاب سالنامه دریایی تماس برقرار کرد و تغییر دورهای الغول را با اطمینان اعلام کرد. گودریک درباره اندازهگیریاش از میزان درخشانی الغول نامهای به آنتونی شفرد، استاد کمبریج، نوشت که متعاقباً این نامه در دوازدهم می1783 در جامعه سلطنتی نیز خوانده شد و بعدها در یک مجله فلسفی به نام مذاکرات فلسفی با عنوان «مشاهده و کشف دوره تغییرات نورانیت یک ستاره نورانی در رأس برج نجمالبحر به نام الغول» چاپ شد. گودریک نوشتهاش را با نقل مطلبی از دو هملز آغاز میکند و سپس توصیف او را مبهم و کلی میداند و توضیح میدهد که تغییرات این ستاره بر اساس نظمی خاص و به صورت دورهای است. همچنین یادآور شده که مشاهدات پیگوت نیز که مستقلاً چاپ شده است، سخن او را تأیید میکند. محاسبات پیشرفته امروزی, بسیاری از یافتههای گودریک را تأیید میکند و دانشمندان از صحت بسیاری از کشفیات او با ابزارهای آن زمان درشگفتاند. گودریک به ضمیمه نامهاش به جامعه سلطنتی، جدولی از مشاهدات خود شامل تاریخها، زمانها و تعداد تغییرات ستاره را فرستاد. فرضیه خسوف و کسوف دورهای الغول به وسیله یک جسم بزرگ و تاریک تقریباً تا یک قرن ثابت نشد. هرمن ووگل ، اخترشناس آلمانی، یک قرن پس از گودریک با استفاده از تحلیلات طیفنگارانه, کشف کرد که الغول در حقیقت یک ستاره دو واحدی بوده است. تحقیقات جدید نیز حدس گودریک را دوباره تصدیق میکنند. البته، با این توضیح و تصحیح که ستاره دیگر جسم تیره و تاریک نیست، بلکه نسبت به واحد دیگر از روشنایی کمتری برخوردار است. کشف گودریک در تناوب و تغییر الغول, جذابیت بزرگی برای دیگر منجمان بود؛ به گونهای که آنان نامه تأییدی برای این ستارهشناس ناشنوا به جامعه سلطنتی فرستادند. شماری نیز فرصت را غنیمت شمرده و در پی آن بودند که با استناد به مقاله گودریک اثبات کنند در خارج منظومه شمسی ستارههایی وجود دارند. گودریک در نوزده سالگی به مقام ستارشناسان مشهور معاصر خود مانند هرشل، پریستلی ، وات و ولتا رسید. جامعه سلطنتی نیز بزرگترین جایزه علمی بریتانیا را به او اعطا کرد. او در آگوست 1784، بررسی صورتهای فلکی لیرا ، کاپری کرن و آکوارییس را آغاز کرد و اندازهگیریهای خود را با اطلاعاتی که در اطلس فلامستید وجود داشت، مقایسه کرد. در دهم سپتامبر 1784، کشف کرد که ستاره بتا لیرا نیز یک ستاره دو واحدی است با خسوفی که تقریباً هر دوازده روز یک بار دیده میشود. گودریک و دیگر اخترشناسان معاصرش با اینکه تلسکوپهای پیشرفتهای نداشتند، ولی همه تلاششان را به کار بردند تا تغییر ستارگان و سیارگان را توضیح دهند. تلسکوپهای پیشرفته امروزی و علم طیفبینی، همچنان برخی نظریات ستارشناسان قدیمی, از جمله گودریک را تایید کرده و برخی آرای او هنوز یک معما باقی مانده است. این ستارهشناس ناشنوای جوان, با پیگیری فراوان, درصدد کشف مجهولات آسمانها بود. شهرت گودریک با کشف تغییرات الغول به وجود آمد، اما وی توانست دو ستاره دیگر به نامهای بتا لیرا و دلتا سفی را نیز کشف و به جامعه سلطنتی اعلام کند. او دو هفته پس از آنکه به عضویت جامعه سلطنتی پذیرفته شده بود، در بیستم آوریل و در 21 سالگی به علت مرگ ناگهانی، بدرود حیات گفت. علت مرگ وی مشخص نشد، اما میتواند با ساعتهای طولانی که در هوای سرد به مشاهده ستارگان میپرداخت، مربوط باشد. دانشمندان تاریخ علم, مقام علمی این ستارهشناس ناشنوا را پاس داشتند. موفقیتهای او در بسیاری از کتابها و مجلات برجسته شده و در دانشگاه یورک, تابلوی یادبودی بر دیوار نصب شده که این عبارت بر آن نقش بسته است: از پنجرهای در همین نزدیکی، جوان ستارهشناس کرولالی به نام جان گودریک که در جمع جامعه سلطنتی پذیرفته شده بود, در 21 سالگی تناوب الغول و اختلاف دلتا سفیوس و دیگر ستارگان را کشف کرد و بدین ترتیب فصل جدیدی در سنجش و رصد ستارگان رقم زد. مآخذ: DPAS, P. 150-154; GEDPD, Vol. 2, P. 472-473. جان وی. ون کلیو ترجمه محمد رصافی؛ راضیه افتخاری |
تاریخ ثبت در بانک | 8 بهمن 1399 |