کد jr-44440  
عنوان اول گلنی، اِولین  
عنوان دوم خانم نوازنده ناشنوای ساز‌های کوبه‌ای  
مترجم آلاء السادات خلیق تهرانی  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد سوم  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 1086  
شماره صفحه (تا) 1089  
زبان فارسی  
متن گلنی، اِولین ، خانم نوازنده ناشنوای ساز‌های کوبه‌ای.
در نوزدهم ژوئیه 1956 در آبردین اسکاتلند دیده به جهان گشود. علاقه شدید وی به سازهای ضربی در دوران کودکی، سبب بُروز تنش و نگرانیهای قابل ملموس در بین اعضای خانواده شد که مجبور به خواندن و شنیدن آثار نوازنده در یک خانه روستایی در بالای تپه‌های آردو بودند. تا پیش از نوجوانی، وی به ندرت از خانه بیرون می‌رفت؛ ولی پس از آن گلنی چندین سال همراه با سایر کودکان برای برداشت سیب‌زمینی به مزرعه‌های اطراف می‌رفت.
گلنی علاقه ذاتی و اولیه به موسیقی داشت و از هنگامی که قادر به بالا رفتن از صندلی میز پیانو شد، شروع به تمرین پیانو با دو انگشت کرد. در هشت سالگی در دفتر خاطرات روزانه‌اش اشاره کرده است که برای شنیدن صداها مشکل داشت، ولی شروع به نواختن گیتار، ساز دهنی و بعدها کلارینت کرد.
گلنی در مدرسه ابتدایی کارنوری شروع به تحصیل کرد که دو کلاس برای کودکان پنج تا هشت, و نُه تا دوازده ساله داشت و فقط به وسیله یک تیغه یا پارتیشن از هم جدا می‌شدند. وقتی که زنگ الکترونیکی جانشین زنگ قوی قدیمی مدرسه شد، گلنی قادر به شنیدن آن نبود و تازه فهمید که او تنها به وسیله ارتعاشات و لرزه‌های ساختمان مدرسه حاصل از زنگ قدیمی، قادر به عکس‌العمل نشان دادن بوده است. همزمان با رسیدن به مقطع دبیرستان، او کلاس شش ساله یادگیری پیانو را نیز با کمک ابزار کمک‌شنوایی تمام کرد.
او در نُه سالگی، بالاترین نمره امتحان را برای ورود به دانشکده موسیقی ترینیتی در انگلستان به دست آورد. با وجود این، گلنی تمام امتحاناتش را با موفقیت و پیشرفت گذراند.
در دوازده سالگی به علت وضعیت نامساعد شنوایی‌اش، خانواده از فرستادن او به مدرسه ناشنوایان آبردین منصرف شدند. گلنی در زندگینامه‌اش می‌نویسد که نگران آینده‌اش است که او را جزء معلولان قرار دهند و از موسیقی که برای شادی‌اش ضروری بود، جدا کنند. همزمان با استفاده از ابزار کمک‌شنوایی، گلنی در آکادمی الن نام‌نویسی کرد. موسیقی کلارینت را برای همیشه کنار گذاشته و دوباره شروع به نواختن سازهای کوبه‌ای کرد. استاد موسیقی‌اش بدون هرگونه اطلاع قبلی درباره تجربه قبلی او در موسیقی، خیلی راحت او را ناامید کرد. پس از چندین سال، گلنی متوجه شد که استفاده از ابزار کمک شنوایی اتلاف وقت است، و وی مجبور به یادگیری فنون و روشهای بینایی برای جبران مشکلات شنوایی و ارتباط با همکاران موسیقیدانش شد. گلنی در کلاسهای گفتارخوانی و زبان اشاره شرکت کرد که موفق‌آمیز نبود و چیزی یاد نگرفت. بنابراین، آن را رها کرد و یک روش موثر ارتباطی برای ناشنوایان و کودکان کم‌شنوا، اختراع کرد. در این زمان، گلنی که شنوایی‌اش را کاملاً از دست داده بود, توانست به وسیله پاها و دستهایش به ارتعاش نتها پی ببرد.
برای ساعات متوالی، برای شناسایی درجه‌ها و ارتعاشات نتها، با دستهایش بر روی دیوار کار کرد و تا زمانی که معلم موسیقی با نتها کار می‌کرد, از طریق پاهایش که روی پدال بود, ارتعاشات را درک کند. بعدها، یک کنسرت برای ناشنوایان اجرا کرد که همه کسانی که بروی نیمکتها نشسته بودند, از طریق بادکنک بالای سرشان اصوات را درمی‌یافتند. یک بار در دوران مدرسه‌اش، برای هشت ساعت متوالی پشت پیانو نشست تا برای تأمین هزینه شنوایی برای یک دانش‌آموز ناشنوای دیگر پول جمع کند. برخلاف انتظارات همه، همزمان با پیشرفت ناشنوایی‌اش، علاقه‌اش به موسیقی نیز افزایش یافت.
در دانشکده الن، گلنی عضو ثابت یک گروه ساز ضربه‌ای شد و قطعاتی از آلبوم روندو آلو تورکا متعلق به موزارت را برای کار بر روی ساز زیلوفون, همراه معلمش رون فوربز تنظیم کردند. گلنی روز به روز بیشتر به این مطلب پی می‌برد که می‌تواند قطعات اصیل پیانویی را بر روی ساز ضربه‌ای تنظیم کند. وی همچنین، به گروه فورنر در خارج از مدرسه در مرکز موسیقی کالتس پیوست که بعداً تبدیل به گروه موسیقی سازهای کوبه‌ای مدارس گرامپیان شد.
گلنی همراه این گروه در جشنواره‌های انگلستان، فرانسه، هلند و دیگر کشورها به اجرای برنامه پرداخت. وی با نگاه اجمالی بر آثار رودریک برایدان ، رهبر ارکستر مجلس اسکاتلند، بعضی از قطعات سمفونی اسکاتلندی مندلسون و آلبوم هری جونز کودالی را نواخت. با افزایش محبوبیت آثارش، او از قرار گرفتن در موقعیتهایی که بر ناشنوایی‌اش تأکید می‌کردند, جلوگیری می‌کرد و می‌خواست داوران و صاحب‌نظران، قطعات موسیقی (ترکیب و فنون) و تنظیم آنها را فقط با توجه به خود اثر, نه با در نظر گرفتن ناشنوایی او ارزیابی کنند.
گلنی اوایل برای اطمینان از اینکه ناشنوایی‌اش در برنامه‌های کنسرت مورد توجه قرار نمی‌گیرد, تلاش فراوان کرد، اما متوجه شد انتقادات و بررسیها او را به سمت احساسات پیش می‌برند و این خشم او وقتی افزون شد که گلنی برای اجرا در مقابل ازرا راکلین , رهبر مشهور ارکستر در لندن و همسرش، یعنی کسانی که صندوق بتهوون را برای کمک به کودکان ناشنوا ایجاد کرده بودند، دعوت شد.
هیجان ناشی از احتمال جلب حمایت آنها، مقارن شد با مطرح شدن توصیه‌ای از سوی یک متخصص شنوایی که گلنی باید موسیقی را تنها به عنوان یک تفریح دنبال کند و جنبه‌های شغلی و حرفه‌ای آن را فراموش کند.
در نوزدهم سپتامبر 1982، گلنی شروع به تحصیل در دانشکده سلطنتی موسیقی در لندن, زیر نظر نیکلاس کل با وسیله‌ای شبیه زایلوفون ، ویبرافون و ماریمبا و طبل زهی ، کرد.
ارائه تقاضانامه‌اش که مجبور به توضیح ناشنوایی شد، سبب یک آشوب به تمام معنا در دانشکده شد؛ ولی به هر حال در امتحاناتش موفق و سربلند شد. یک بار در دانشگاه, گلنی امتحانهای شنوایی‌اش را با آزمون مطالعه مهارتهای صفحه کلید و ردیف کلیدها عوض کرد و با تقویت تئوری موسیقی و یادگیری خواندن موسیقی شبیه به یک کتاب, توانست کلاسهای شنوایی را بگذراند. راکلین در سالهای پر رنج و مشقت, از وی، حمایت کرد تا توانست در بسیاری از ابزار سازهای کوبه‌ای به مهارت و استادی برسد. برای اولین بار در زندگی‌اش، برای دیدن کنسرتهایی که دیگران برگزار می‌کردند, هزینه ‌پرداخت تا عملکرد رهبران ارکستر و فنون و سایر نوازندگان سازهای کوبه‌ای را ببیند. به دست آوردن امتیاز و پیروزی در موسیقی، سبب تمرکز او بر علایم دیداری و آشنایی با موسیقی مکتوب شد.
گلنی به عنوان یک نوازنده حرفه‌ای سازهای کوبه‌ای به کشورهای ژاپن، امریکا و کشورهای اروپا سفر کرد و در 1982 با رادیو بی‌بی‌سی اسکاتلند گفت‌وگو کرد و در مصاحبه‌های تصویری و مطبوعاتی در مجلات ظاهر می‌شد.
در 1984 با اجرای موسیقی در برنامه «شب دویست ستاره » در بلک پول مبلغ بالایی را برای درمانگاههای شنوایی جمع کرد. در برنامه رادیویی موسیقی برای گوشهای ناشنوا با دانی بی. مک لئود مصاحبه کرد.
شاهزاده چارلز, در تلگرافی از اینکه گلنی در مسابقات بورسیه سازهای کوبه‌ای ال. اس. اُ. مدال طلا دریافت کرده بود, اظهار شادمانی کرد. او در بیشتر از چهل سازمان ناشنوایان در بریتانیا فعال بود، اگرچه کلاً فعالیتهای خیرخواهانه‌اش را چندان با اهمیت نمی‌دانست.
به‌رغم اجرای بیش از سیصد کنسرت در سال، گلنی از مدرسه‌ها، زندانها و دیگر ادارات بازدید می‌کرد و در برنامه‌های رادیویی و تلوزیونی شرکت می‌جست.
او در دهه 1980 به عنوان زن دهه اسکاتلند برگزیده شد و با آقای جیمز بلک, برنده جایزه نوبل پزشکی در 1988 که مرد دهه اسکاتلند انتخاب شده بود, در این افتخار سهیم بود. تلاش وی، برای وارد کردن ساز کوبه‌ای در گنجینه موسیقی کلاسیک بی‌نظیر بود.
در زمینه موسیقی کلاسیک، وی به عنوان یک تک نوازنده زن در سازهای کوبه‌ای فعال، تنها کسی بود که تماشاچیان بسیاری را به خود جذب می‌کرد.
گلنی با یک مهندس صوت و تصویر به نام گرگ مالکانگی ازدواج کرد. در میان آثار منصوب به وی، آهنگی از آلبوم مک میلان به نام «ونی ونی اِمانوئل» است که در واشنگتن آن را اجرا کرد. او یک جایزه آلمانی را در 1989 از آکادمی ملی ثبت هنرها و علوم، دریافت کرد.
وی در مصاحبه با گزارشگر مجله تایم توضیح داد که هنگام اجرای برنامه، به صداهای بلند و آرام فکر نمی‌کرد. فقط به شور و جاذبه‌ای که هنگام نگاه کردن به رهبر ارکستر به وی دست می‌داد، توجه داشت.
همچنین کوک کردن بوبامزهای مختلف برنامه آکاروباتیکها و رقص‌آرایی ، دلیل دیگری برای جلب تماشاگران در شنیدن و دیدن کارهای انرژی‌‌زای اولین گلنی بود.
مأخذ:
DPAS, P. 146-148.
ترجمه آلاء السادات خلیق تهرانی  
تاریخ ثبت در بانک 8 بهمن 1399