کد | jr-44421 |
---|---|
عنوان اول | کیسور، هنری |
عنوان دوم | نویسنده و روزنامهنگار ناشنوای امریکایی |
مترجم | لقمان سرمدی |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد سوم |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 1047 |
شماره صفحه (تا) | 1048 |
زبان | فارسی |
متن |
کیسور، هنری ، نویسنده و روزنامهنگار ناشنوای امریکایی. در هفدهم آگوست 1940 در میدلند پارک نیوجرسی به دنیا آمد. او دومین کودک از سه فرزند خانواده بود. در سه سالگی بر اثر بیماریهای التهاب مغزی و مننژیت، شنوایی خود را از دست داد. هنری جوان برای یادگیری و وفق دادن خود با مشکلاتی که اغلب ناشنوایان دارند، رنج بسیاری را تحمل میکرد. والدین با حمایت بیدریغ، به او کمک کردند تا بردباری خود را برای روبهرو شدن با مشکلات بیفزاید. آنها علاقهای به فرستادن او به مدرسه دور نداشتند و بر این باور بودند که تدریس خصوصی و آموزش خانگی عاقلانهترین کاری است که میتوانند برای فرزندشان انجام دهند. از این رو معلمی به نام دوریس آیرین میریلیس برای او استخدام کردند. خانم میریلیس اعتقاد داشت ادبیات انگلیسی پیشنیاز گفتار و آموزش مکالمه است. به عقیده او، والدین نخستین آموزگاران بودند و به همین دلیل به آنها شیوه آموزش را یاد داد. کیسور به خوبی به این شیوه پاسخ داد و آموزشهای این معلم زمینه مساعدی برای فعالیتهای ادبی و نویسندگی او شد. سالهای نوجوانی او بسیار معمولی بود. البته، به دلیل اینکه او تنها دانشآموز ناشنوای کلاس بود, با مشکلات اجتماعی روبهرو بود. بعدها به دوره دبیرستان راه یافت و در دبیرستان دهکده ناحیه اوانستون در ایلینویز مشغول شد. افزون بر تحصیل, به عنوان سردبیر روزنامههای دانشآموزی نیز فعالیت میکرد. کیسور در دانشگاه ترینیتی هارتفورد، به فعالیتهای ادبی خود ادامه داد. دوستان خانوادگی او را تشویق کرده بودند که به روزنامهنویسی بپردازد. در 1962 با مدرک کارشناسی از دانشگاه ترینیتی دانشآموخته شد و به او شغل موقتی در دانشکده روزنامهنگاری مدیل در دانشگاه نورس وسترن پیشنهاد شد. او به طور پارهوقت شروع به نوشتن و انجام کارهای سردبیری و گردآوری مطالب در یک مجله دریانوردی کرد. در 1964 با موفقیت مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه نورس وسترن دریافت کرد. کیسور برای مدت کوتاهی برای ایونینگ نیوز در ویلمینگتون به کار پرداخت. او دلتنگ خانواده و دوستانش در شیکاگو بود، اما از یافتن شغل تنظیم و تهیه خبر در ماه می 1965 در دیلی نیوز بسیار خوشحال شد و تا مارس 1978 که روزنامه به تعطیلی کشیده شد، در همان سمت باقی ماند. پس از آن به شیکاگو سانتایمز پیوست و به عنوان کتابشناس با بسیاری از نویسندگان سرشناس مصاحبه کرد. به دلیل ناشنوایی, گاه همسر، دوستان و یا همکارانش به او کمک میکردند. نقدها و گزارشهای کیسور، سالها برتری داشت. مصاحبههای او با بزرگان ادبیات, نظیر برنارد مالامود تام ولف ، ویلیام استایرون ، جوزف هلر و نویسنده نابینا، ود مهتا ، جالب توجه است. گاهی سفرنامههایی را برای روزنامه سانتایمز مینوشت. کیسور در 1981، نامزد دریافت جایزه نقد ادبی پولیتزر شد. از 1983 تا 1986 به نوشتن سلسله مقالههای هفتگی درباره رایانههای شخصی در چند روزنامه امریکا مشغول بود. در حالی که برنده جوایز متعددی از انجمن روزنامهنگاران ایلینویز ، شده بود, اولین جایزه نقد ادبی یادبود جیمز فرند را در 1988 از دوستداران ادبیات دریافت کرد. او ریاست کمیته عمومی نامزدی ادبیات غیرداستانی ویژه جایزه پولیتزر در 1989 را برعهده داشت. در 1990 کیسور کتابی را با عنوان آن خوک بیرون ساختمان چیست؟ خاطرهای از ناشنوایی منتشر کرد. این کتاب طنزآمیز, درباره لبخوانی ناشنوایی است. شوخ طبعی کیسور در رویارویی با مشکلات در سرتاسر کتاب قابل رویت است. برخی منتقدان شنوا و ناشنوا، نگران طردشدن او از جامعه ناشنوایی به دلیل دست انداختن ناشنوایان بودند، اما کیسور با این نظریات موافق نبود و در این باره میگوید: کتاب درباره فرد ناشنوایی است که داستان زندگی خود را روایت میکند. مأخذ: DPAS, P. 210-212. ترجمه لقمان سرمدی |
تاریخ ثبت در بانک | 5 بهمن 1399 |