کد jr-44418  
عنوان اول کید، دونالد جی  
عنوان دوم زمین‌شناس ناشنوای کانادایی  
مترجم لقمان سرمدی  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد سوم  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 1045  
شماره صفحه (تا) 1047  
زبان فارسی  
متن کید، دونالد جی. ، زمین‌شناس ناشنوای کانادایی.
در نهم ژوئن 1922 در نوردگ آلبرتا در دامنه کوههای راکی به دنیا آمد. در نه ماهگی بر اثر ذات‌الریه، شنوایی خود را از دست داد. دوره و تجربه‌های تحصیلی او بسیار متغییر و گوناگون بود. پنج سال در مدرسه گفتارآموزی در نیویورک شرکت کرد. سپس یک دوره الحاقی 47 روزه را گذراند. هنگامی که در 1933 خانواده‌اش به تورنتو بازگشتند، کید, در کلاس دانش‌آموزان ناشنوا در مدرسه کلینتون استریت ثبت‌نام کرد. در 1936 کلاس دهم را در مدرسه‌ای جدید در رد لیک آغاز کرد. برای حضور در کلاس مجبور بود از میان سرما و برف با همراهی دسته‌ای از سگها و استفاده از کفشهای برفی, مسیرهای طولانی را بپیماید. سپس برای شرکت در کلاس سیزدهم, به دبیرستانی در 130 کیلومتری جنوب، در کنورا رفت. در این مدت از کمکهای خیریه عمومی نیز برخوردار شد. در 1941 با استفاده از بورس تحصیلی اچ. آر. باین از دبیرستان کنورا در رشته مهندسی شیمی, وارد دانشگاه تورنتو شد و مدرک کارشناسی خود را در 1945 دریافت کرد. در 1946 مدرک کارشناسی ارشد خود را در زمین‌شناسی اقتصادی و شیمی طبیعی گرفت و در 1951 موفق به اخذ درجه دکتری از دانشگاه تورنتو شد. پایان‌نامه‌اش، را با عنوان شیمی‌ـ زمین‌شناسی بریلیوم نوشت. از آن پس، کید به عنوان اولین ناشنوایی که موفق به اخذ درجه دکتری شده بود, مورد توجه قرار گرفت. افزون بر ‌این او به یادگیری بلورنگاری با اشعه ‌ایکس، آمار و آموزش زبان روسی در دانشگاه آلبرتا نیز پرداخت.
پس از یک دوره رهبری تحقیقات شیمی‌ـ زمین‌شناسی در دانشگاه آلبرتا، سمتهایی را به عنوان زمین‌شناس محقق در شرکت مهندسی ژئوفیزیک و تقشه‌برداری در انتاریو و به عنوان زمین‌شناس مشاور در انستیتوی آرکتیک در امریکای شمالی برعهده گرفت. در 1953 به هیئت اعزامی به بافین‌آیلند پیوست. ‌این هیئت مأموریت داشتند شبه ‌جزیره کامبرلند را پیاده و با اسکی کشف کنند. گروه اصلی متشکل از سیزده دانشمند به سرپرستی کلنل پاتریک دی. برد ، رئیس دفتر انستیتوی آرکتیک در مونترال بود که به تحقیق درباره یخ‌شناسی، ژئومورفولوژی، گیاه‌شناسی و جانورشناسی می‌پرداختند. در سیزدهم جولای, دبلیو. آر. بی. باتل ، یکی از اعضای هیئت, در هنگام اکتشاف یک جریان یخی، غرق شد.
کید هم در مدت مأموریت چندین بار با خطر مواجه شد. یک بار، هنگام گردش در اطراف یک کوه یخی برای اکتشاف, با یک خرس قطبی عظیم‌الجثه مواجه شد، اما با تلاش او, خطر مرتفع شد.
در دوره‌ای که در انجمن مهندسان حرفه‌ای اونتاریو، انجمن زمین‌شناسی کانادا، جامعه شیمی‌ـ ‌زمین‌شناسی، جامعه زمین‌شناسی ادمونتون و انستیتوی آرکتیک امریکای شمالی مشغول بود، فعالیت علمی هم می‌کرد؛ در آن زمان مقاله‌هایی با عناوینی چون: «روابط هماتیت‌ـ ژئوتیت در محلولهای تحت فشار خنثی و قلیایی با همکاری اف. جی. اسمیت»؛ «زمین‌شناسی شبه جزیره کامبرلند در بافین‌آیلند»؛ «وجود آهن در ناحیه پیس ریور در آلبرتا و ماسه‌های صنعتی از لایه‌های پلیئستوسن آلبرتا»، منتشر کرد. از او مقاله‌هایی نیز، در مجلاتی همچون معدن‌شناسان امریکایی ، قطب شمال منتشر شده است.
در 1950 تجربه تحقیقی زمین‌شناسی کید در قلمرو منطقه یوکان در کانادا شامل محصور کردن 110 قطعه زمین در مناطقی بود که تنها با استفاده از هواپیماهای آبی قابل دسترس بودند. او همراه گروهی از جنگل‌نشینان و دانشجویان، چندین ماه را صرف آزمایش لایه‌های زمین و کانیها کرد.
کید در جامعه ناشنوایی نیز، فعالیت داشت. نقاش سیاه‌قلم معروف، کادوالادر واشبورن از جمله اولین آشنایان او بود.
کید به مدیریت انجمن ناشنوایی اونتاریو منصوب شد، مدتی را به عنوان دبیر شعبه تورنتوی جامعه اخوت ملی ناشنوایان خدمت کرد و چند سال ریاست انجمن ناشنوایی کانادا را برعهده داشت. کید در مقاله‌ای با عنوان «تأثیرات دانش‌آموختگان آموزش دیده به شیوه شفاهی در دانشگاه ناشنوایان بر مشکلات آموزش کودکان ناشنوا »، به شرح چگونگی دیدارش از مدرسه ناشنوایان روچستر در نیویورک و مدرسه ناشنوایان سن‌ماری در بوفالو می‌پردازد. بر پایه این مشاهدات, به کمیسیون سلطنتی آموزش کانادا پیشنهاد کرد شیوه ترکیبی آموزش زبان را به زبان اشاره، تبدیل کند.
کید، پس از حدود دو دهه زمین‌شناسی، به آموزش و پژوهش درباره ناشنوایان روی آورد. او نامه‌هایی به کارشناسان در امریکا، مکزیک، اتحاد جماهیر شوروی، انگلیس و ‌ایتالیا نوشت و درباره روشها و شرایط ناشنوایان استعلام کرد و به اطلاعات سودمندی برای پژوهشهای خود دست یافت. در فوریه 1961 به پروفسور فیدل لوپز نوشت که اینجا ذاتاً از تحقیقات و زمین‌شناسی بسیار لذت می‌برد، اما انزوا در حال از پای در آوردن اوست و دیر زمانی است متوجه نیاز به ارتباط با دیگر ناشنوایان شده است و تنها تدریس این نیاز را برطرف می‌کند.
کید در 1961 با عنوان مربی ریاضیات به هیئت علمی دانشگاه گالودِت پیوست. او در آنجا به سمت استادیاری فیزیک ارتقا یافت و تا 1966 هنگامی که دچار حمله قلبی شد و در 44 سالگی چشم از جهان فرو بست، به تدریس فیزیک مشغول بود.
مأخذ:
DPAS, P. 208-210.
ترجمه لقمان سرمدی  
تاریخ ثبت در بانک 27 دی 1399