کد | jr-44383 |
---|---|
عنوان اول | پیدایش زبان اشاره |
نویسنده | اردوان گیتی |
نویسنده | سارا سیاوشی |
عنوان مجموعه | کتاب ناشنوا: مقدمهای بر زبانشناسی، زبان اشاره ایرانی و فرهنگ ناشنوا |
نوع | کاغذی |
ناشر | نویسه پارسی |
سال چاپ | 1399شمسی |
شماره صفحه (از) | 96 |
شماره صفحه (تا) | 98 |
زبان | فارسی |
متن |
پیدایش زبان اشاره زبانشناسی زبان اشاره یا به اختصار زبان شناسی اشاره، شاخهای از دانش زبانشناسی است که به ویژگیهای زبانشناختی زبانهای اشاره در جهان میپردازد و مسیر نسبتاً تازهای در این علم است. علت اینکه این دانش تا قرن بیستم مورد توجه واقع نشد این بود که زبانشناسان تنها زبانهای گفتاری را بررسی میکردند و زبانهای اشاره که کانال ارتباطی در آنها آوا نیست، شایسته پژوهش دانسته نمیشد. دو ویژگی خطی بودن از نظر زمانی و همچنین قراردادی بودن رابطه دال و مدلول جزء ویژگیهای ذاتی زبان دانسته میشد. در حالی که امروز زبانشناسان بر این باورند که چنین دیدگاهی در تعریف زبان انسان، دیدگاهی محدود به گفتار و نوشتار است. در زبانهای اشاره اطلاعات زبانی لزوماً به ترتیب خطی زمانی منتقل نمیشوند. درباره نحوه همزمانی در این فصل بیشتر توضیح خواهیم داد. همچنین تصویرگونگی از ویژگیهای زبانهای اشاره است. افراد شنوا هنگام سخن گفتن از حالات چهره و دست خود نیز در تکمیل گفتار استفاده میکنند. این حالات که گاهی به آن زبان بدن میگویند، کارکردی ارتباطی دارند. طبیعتاً این حالات در زبان اشاره نیز دیده میشوند؛ اما منظور از زبان اشاره مجموعهای از حالات و حرکات بدن نیست بلکه یک نظام زبانی مستقل است. این نظام زبانی با نظام سادهای که صرفاً همراهی کننده زبان گفتاری است تفاوت دارد و ویژگیهای زبانشناختی مشخصی بر آن حاکم است. طبق بررسیهای زبانشناختی، اکنون میدانیم که فارغ از نوع زبان و جامعه، ذهن و زبان انسانها، شباهتهای ارتباطی ـ اجتماعی دارد و همین امر باعث شده زبانهای اشاره و گفتاری کارکرد شناختی و ارتباطی مشابهی داشته باشند. مطالعه زبان اشاره از این جهت اهمیت دارد که راه را برای مطالعه ویژگیهای بنیادین زبان انسان هموار میکند. برای کسی که به مطالعه ویژگیهای ذهن انسان در زمینههای مربوط به زبان و شناخت علاقهمند باشد، مطالعه زبان اشاره و مقایسه آن با زبانهای گفتاری زمینه مطالعاتی جالب توجهی است. ماهیت زبان اشاره منظور از زبان اشاره نظام ارتباطی دیداری ـ حرکتی و غیرآوایی است که در اصل زبان طبیعی جامعه ناشنواست. زبانهای اشاره دنیا زبانهایی طبیعی و مستقل هستند که به زبان گفتاری جامعه خود وابسته نیستند. برخی گمان میکنند یک زبان اشاره واحد در دنیا وجود دارد. در حالی که چنین نیست و زبانهای اشاره بسیاری در جهان وجود دارد که با یکدیگر بسیار تفاوت دارند. از جمله زبان اشاره ایرانی (ZEI)، زبان اشاره ژاپنی (JSL)، زبان اشاره انگلیسی (BSL)، زبان اشاره استرالیایی (Auslan)، زبان اشاره آمریکایی (ASL)، زبان اشاره برزیلی (Libras)، زبان اشاره ترکی (TID) و... را میتوان نام برد. زبان اشاره یک منطقه از جهان عموماً برای ناشنوایان و گویشوران یک زبان اشاره دیگر غیر قابل درک است. این زبانها نیز مانند زبانهای گفتاری بر اثر عدم استفاده و کم شدن گویشوَر ممکن است از بین بروند. همچنین به عنوان زبان دوم میتوان آنها را آموخت. همانطور که گفته شد، زبان اشاره زبان طبیعی ناشنوایان است؛ اما گروههای دیگری از افراد نیز ممکن است از این زبان استفاده کنند. کودکان شنوایی که از والدین ناشنوا به دنیا میآیند، اغلب زبان اشاره را مانند زبان گفتاری محیط خود به خوبی میدانند و به کار میبرند و در واقع با اینکه شنوا هستند، زبان مادری آنها زبان اشاره است. عدهای از افراد نیز با اهداف آموزشی به عنوان زبان دوم خود اقدام به یادگیری این زبان میکنند. همچنین بعضی افراد که حرفه مترجمی زبان اشاره را برمیگزینند جزء گویشوران این زبان هستند. پیدایش زبان اشاره قدمت زبان اشاره به قدمت جوامع انسانی است. از آنجا که همواره و در همه تمدنها افراد ناشنوا زندگی میکردهاند، با اطمینان میتوان از وجود زبانهای مختلف اشاره در جوامع بشری در نقاط مختلف جهان سخن گفت. زبانهای اشاره بسیاری آمده و رفتهاند یا در طول تاریخ تغییر یافتهاند. هر جا و در هر دوره تاریخی که شرایطی فراهم شده تا افرادی ناشنوا در کنار هم اجتماعی هر چند کوچک را به وجود آورند، یک زبان اشاره شکل گرفته است؛ اما چون دادههای تاریخی بسیار محدودی از گذشته زبانهای اشاره باقیمانده و چون تکنولوژی ضبط تصویر یک فناوری بسیار مدرن در تاریخ تمدن محسوب میشود، از تاریخ زبانهای اشاره دنیا اطلاعات کمی در دست داریم. اسناد و شواهد تاریخی بسیار اندک است. در غرب، استفاده از زبان اشاره در میان ناشنوایان در اسنادی مربوط به 2000 سال پیش موجود است. در نوشتههای چینی به پیش از این تاریخ هم اشاره شده است. در قانون میشنا که کتابی تاریخی از قوم یهود و مربوط به قرن دوم میلادی است استفاده از زبان اشاره به عنوان ابزاری ارتباطی برای ناشنوایان در هنگام عقد ازدواج آزاد مقرر شده است. همچنین افلاطون در رساله کراتیلوس به اهمیت حرکتهای سر و دست و بدن که ناشنوایان انجام میدهند اشاره کرده است و سنت آگوستین نیز از فرد ناشنوایی سخن گفته است که به خوبی حرف دیگران را میفهمیده و حرف خود را با حرکات بیان میکرده است. زبان اشاره از منظر اجتماعی ویژگیهای منحصر به فردی دارد که بسیار متفاوت با زبانهای گفتاری است. اول آنکه به طور معمول جمعیت ناشنوایان در مقایسه با افراد شنوا در تمام نقاط دنیا اندک است. پس احتمال اینکه جمعیتی ناشنوا به طور اتفاقی گرد هم آیند، بسیار پایین است. از این رو رایجترین محلی که اجتماع ناشنوایان شکل میگیرد، در عصر مدرن مدارس ناشنوایان است. تأسیس چنین مدارسی هم سابقه تاریخی چندان طولانی ندارد. قدمت آنها در اروپا و آمریکای شمالی حدود دویست سال است و در کشورهای دیگر به کمتر از پنجاه سال میرسد. در ایران این سابقه تقریباً به یک قرن میرسد. * این مطلب از کتاب ناشنوا: مقدمهای بر زبانشناسی، زبان اشاره ایرانی و فرهنگ ناشنوا، (اردوان گیتی و سارا سیاوشی، تهران، نشر نویسه پارس، 1399، ص 96ـ98) اخذ شده است. |
تاریخ ثبت در بانک | 16 دی 1399 |