کد | jr-44376 |
---|---|
عنوان اول | کانون ناشنوایان ایران |
عنوان دوم | تشکلی غیردولتی برای گسترش و ارتقای سطح فرهنگی و اجتماعی ناشنوایان در ایران |
نویسنده | محمود پاکزاد |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد سوم |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 1002 |
شماره صفحه (تا) | 1007 |
زبان | فارسی |
متن |
کانون ناشنوایان ایران، تشکلی غیردولتی برای گسترش و ارتقای سطح فرهنگی و اجتماعی ناشنوایان در ایران. این مرکز مهمترین و قدیمیترین سازمان غیردولتی ناشنوایان در ایران است که در 1339 در تهران به همت چند ناشنوا با نام کانون کرولالهای ایران تأسیس شد. این کانون، شعبههای متعددی در مراکز استانها و شهرستانها دایر کرده و عضو رسمی فدراسیون جهانی ناشنوایان است. خطمشی کانون، انجام خدمات آموزشی و فرهنگی و توانبخشی است که مسئولیت آن را سالها بهروز مبشری برعهده داشت. تاریخچه: در 1339 که کانون ناشنوایان ایران به همت گروهی از ناشنوایان تشکیل گردید, محل و مکانی نداشت. مدتی در قهوهخانه آیینه در بازار, و زمانی در قهوهخانهای در خیابان باب همایون, ناشنوایان گردهم میآمدند و درباره مشکلات و گرفتاریهای قشر ناشنوا بحث و گفتوگو میکردند. پس از بازگشت دکتر محمود پاکزاد از امریکا و فراغت از تحصیل و انتخاب وی به دبیر کلی کانون ناشنوایان ایران و انتصاب او به سمت مشاور عالی فدراسیون ورزشهای ناشنوایان, نامبرده با مذاکره با مسئولان فدراسیون ورزشی ترتیبی داد تا کانون هفتهای یکبار, در روز و ساعاتی معین با تشکیل جلسات هیئت مدیره در محل فدراسیون در کاخ ورزش, به فعالیتهای کانون نظم دهد. گرچه این امر سر و سامانی بهتر به فعالیتهای کانون داد و تشکیل جلسات هفتگی را ترتیبی منطقی بخشید و برای مراجعهکنندگان تسهیلاتی فراهم شد, اما اولاً, به دلیل عدم استقلال و تبعیت از فدراسیون, گردهمایی ناشنوایان تابع فعالیت زمانی فدراسیون ورزشی بود و زمانی که فدراسیون یا کاخ ورزش تعطیل بود, جلسات کانون نیز ناچار تعطیل میگردید؛ دوم اینکه اشتراک مکان با فدراسیون ورزشی در مواردی سبب نفوذ خواستههای فدراسیون و تحمیل دیدگاهها به هیئت مدیره کانون میگردید. هر چند به دلیل آنکه دبیر کل که در عین حال مشاور عالی فدراسیون ورزشی نیز بود, کوشید کانون را مستقل نگاهدارد, در مواردی تداخلی هر چند ناچیز به وجود میآمد و گهگاه فعالیتهای کانون را محدود میکرد. نخستین رئیس هیئت مدیره کانون, مرحوم علی سرتیپی بود که به علت برخورد خودروی سواری با او در چهارراه ولیعصر به جوی آب افتاد و پس از روزها جدال با مرگ, دار فانی را وداع گفت. پس از فوت سرتیپی برای مدتی در کار کانون وقفه ایجاد شد و فعالیتها محدود گردید و کسی حاضر به پذیرش مسئولیت نبود تا اینکه انتخابات تعیین هیئت مدیره پس از چهارده سال انجام گرفت و هیئت مدیره جدید کانون, هادی معیری را به ریاست هیئت مدیره و محمود پاکزاد را به دبیر کلی کانون انتخاب کرد. با توجه به تجارب گذشته, با همه نبودها و کمبودها، نخستین هدف هیئت مدیره جدید, داشتن محلی مستقل برای کانون بود. فکر داشتن مکانی مستقل برای کانون فعالیتهایی را در پی داشت که نخستین آن, پس از تأمین بودجه, تهیه مکانی بود که در دسترس تمامی ناشنوایان باشد. بنابراین پس از جستوجوی بسیار, آپارتمانی در خیابان کارگر اجاره شد و گامهای اولیه در جهت فعالیت دوباره کانون برداشته شد. نخستین قدم، اقدام به صدور کارت شناسایی و کارت عضویت برای ناشنوایان شد و برای سهولت ناشنوایان در سفرهای برون مرزی, برای گروهی که قصد سفر خارج داشتند، کارت بینالمللی صادر گردید. فعالیت کانون سبب شناخت آن و در نتیجه شناخت بیشتر ناشنوایان, نیازهای آنان و مشکلاتشان در جامعه گردید. ناشنوایان به تدریج به عنوان عضوی از اعضای جامعه مطرح شدند و صاحب نام و امتیاز گردیدند. برای کانون اوراق سربرگدار چاپ شد و تصویب شد در مکاتبات, از جمله نامهنگاری با مراکز ناشنوایان سایر کشورها, از اوراق رسمی استفاده شد. در این دوره و برای نخستین بار, کتابهایی در زمینه آموزش و پرورش, روانشناسی و رفاه و مسائل اجتماعی آنان به قلم محمود پاکزاد به نگارش درآمد و برای شناخت بیشتر کانون, برخی از آنان به نام کانون منتشر گردید؛ در حالی که کانون هیچگونه سهمی در انتشار آنها نداشت. کانون ناشنوایان ایران, در شانزدهم اسفند 1339 به نام کانون کرولالهای ایران به ثبت رسیده بود و در مجمع عمومی فوقالعاده در سوم بهمن 1382 اساسنامه جدید آن با نام کانون ناشنوایان ایران به تصویب رسیده است. هیئت موسس: در جزوه منتشره به مناسبت بیست و پنجمین سال تأسیس کانون, یک گروه هشت نفری, همگی ناشنوا, به اسامی زیر, به عنوان اعضای هیئت موسس کانون معرفی شدهاند: علی سرتیپی، رضاقلی شهیدی, محمد مرصعی, محمدعلی حکیم باشی, حسین میرجلالی, شعبان رئیس دانا, میرزا آقا همایونفر, حسین میرحسینی. از این گروه جز رضاقلی شهیدی و حسین میرجلالی, همگی به رحمت ایزدی پیوستهاند. ولی تاکنون نام همه افراد خیراندیش شنوایی که به تشکیل کانون و تهیه و ثبت اساسنامه آن کمک کردهاند معلوم نشده است. شادروان علی سرتیپی, نخستین رئیس هیئت مدیره کانون, در مقالهای با عنوان «گفتاری چند با هموطنان عزیز» در نشریه شماره یک پاییز 1342 کانون کرولالهای ایران, چنین نوشته است: «این محرومیت, من و سایر همدردانم را بر آن داشت که به خاطر حفظ حقوق بشری خود و یاری و کمک به همنوعان خویش, با کمک چند نفر از افراد خیراندیش شنوا, کانون کرولالهای ایران را تشکیل داده و اساسنامه آن را در هفده ماده به ثبت برسانیم.» جالب توجه اینکه «حقوق بشر» مورد اشاره شادروان علی سرتیپی در 1342 عنوان یکی از کمیسیونهای علمی کنگره جهانی ناشنوایان در مونترال کانادا در تابستان 1382 بود. وضع حقوقی کانون: کانون سازمانی غیردولتی, غیرسیاسی, غیرانتفاعی و عامالمنفعه است. درباره عامالمنفعه بودن کانون این توضیح لازم است که چون خدمت کانون به ناشنوایان یک خدمت اجتماعی است, شنوایان نیز از وجود آن به طور غیرمستقیم بهرهمند میشوند. خدمات کانون: خدمات کانون به ناشنوایان که در یک عبارت کلی, خدمات حمایتی از ناشنواست, دو گونه است: حمایت جمعی، حمایت فردی. در حمایت جمعی, کانون به طور کلی برای بهبود کیفیت زندگی ناشنوایان با پیشنهاد وضع قوانین لازم و اتخاذ تدابیر اداری مناسب و اعلام دیدگاههای خود در امور مربوط به ناشنوایان, از جمله آموزش اطفال ناشنوا, بهداشت و امور توانبخشی و اشتغال آنان و پیگیری قبول و اجرای این خواستها فعالیت دارد. در حمایت انفرادی کانون از ناشنوایان خدمات اصلی کانون عبارت است از: تهیه توصیهنامه خطاب به هر مقام و هر موسسه برای کمک به حل مشکل و تأمین خواست هر ناشنوایی که به کانون مراجعه کند. این توصیهها غالباً موثر است؛ صدور کارت شناسایی داخلی که ارائه آن, موجب کمک به ناشنوای دارنده کارت میگردد؛ صدور کارت شناسایی بینالمللی؛ اعزام رابط زبان اشاره به مراجع انتظامی و قضایی و اداری برای کمک به ناشنوایان و انجام وظیفه مراجع مزبور در رابطه با ناشنوایان از جمله کمک به اداره راهنمایی و رانندگی در برگزاری آزمون و صدور گواهینامه رانندگی برای ناشنوایان؛ تهیه و توزیع برچسب نشان ناشنوا برای مشخص کردن اتومبیلهایی که ناشنوایان میرانند؛ میانجیگری در رفع اختلافات بین ناشنوایان و کارفرمایان و اختلافات خانوادگی آنها و معرفی ناشنوایان به ادارات نظام وظیفه برای صدور کارت معافیت دایم از خدمت. چون از محل کانون, افزون بر انجام امور اداری آن (تشکیل جلسات هئیت مدیره و پاسخگویی به مراجعات) استفاده باشگاهی نیز میشود و کانون محل تجمع و دیدار ناشنوایان و وقتگذرانی آنها با گفتوگو و بازی شطرنج و تماشای تلویزیون و تشکیل کلاسها و جلسات آموزشی نیز هست, ناشنوایان, کانون را خانه دوم خود میدانند. گردهمایی: یکی از فعالیتهای مدیریت کانون, برگزاری گردهمایی مسئولان استانها و شهرستانهای کانون برای تعامل و تبادل نظر بیشتر بوده است. در چهارمین گردهمایی اساسنامه کانون ناشنوایان ایران که در خرداد ماه 1381 در مشهد برگزار گردید, بازسازی اساسنامه کانون و تجدید نظر مالی توسط 44 نفر از روسای کانون در دستور کار قرار گرفت. روسای کانون با توجه به گرایشی که به سمت غیردولتی و خصوصی شدن حمایت از معلولیتها صورت میگرفت حل مشکل ناشنوایان کشور را در دو مرحله امکانپذیر میدانستند؛ ابتدا اطلاعرسانی و آگاهی دادن به جامعه و شناساندن حقوق ناشنوایان و بعد, ارتباط با ارگانها و طرح مسائل و مشکلات ناشنوایان و متقاعد نمودن جامعه نسبت به پذیرش ناشنوایان. این امر مهمتر از همه به دست صدا و سیما امکانپذیر است. شرکتکنندگان در این گردهمایی اقدام تشکلهای غیردولتی را عامل موثری در حل مشکلات ناشنوایان و ارتقای سطح علمی, رفاهی و اجتماعی آنان تلقی کردند. تشکیلات عمومی: کانون ناشنوایان ایران, به عنوان مرجع عالی تصمیمگیری کانون از یک نماینده از هر یک از کانونهای سراسر کشور تشکیل میشود. در این مجمع, رئیس هیئت مدیره کانون, نماینده ناشنوایان مقیم تهران است و در انتخابات هیئت مدیره و بازرسان مکلف است رأی اکثریت ناشنوایان مقیم تهران را به مجمع عمومی اعلام کند. هیئت مدیره کانون مرکب از ده ناشنواست که هفت تن از آنان عضو اصلی و سه تن دیگر, عضو علیالبدلاند, و مدت انجام وظیفه هیئت مدیره دو سال است. مجمع عمومی دو ناشنوا را نیز به عنوان بازرس برای مدت یک سال انتخاب میکند. عضو کانون میتواند شخص حقیقی یا حقوقی باشد. عضویت سه گونه است: اصلی, وابسته, افتخاری. منابع مالی: منابع مالی کانون عبارت است از: هدایا, کمکها و اعانات اشخاص و کمک موسسات دولتی و غیردولتی و حق عضویت. در امور جاری کانون بیشتر از حق عضویت و کمک دولت استفاده میشود و برای تکمیل ساختمان کانون در شهرک قدس, بیشتر از کمک دولت و اشخاص استفاده شده است. عضویت: کانون ناشنوایان ایران از یازدهم ژانویه 1995 با فعالیت دبیر کل وقت کانون، به عضویت اصلی فدراسیون جهانی ناشنوایان پذیرفته شده که این فدراسیون در سیستم سازمان ملل متحد وابسته به چهار موسسه تخصصی سازمان ملل متحد است و این چهار موسسه عبارتاند از: شورای اقتصادی و اجتماعی, سازمان آموزشی و علمی و فرهنگ یونسکو, سازمان بینالمللی کار, سازمان بهداشت جهانی. کانون به فدراسیون جهانی ناشنوایان حق عضویت میپردازد و به عنوان عضو اصلی در مجمع عمومی فدراسیون حق نماینده و رأی دارد و از راه نشریات فدراسیون به آخرین اخبار و تحولات فکری و علمی و عملی در امور ناشنوایان در سطح جهان دست مییابد. اساسنامه جدید کانون: اساسنامه جدید کانون, مصوب مجمع عمومی فوقالعاده در سوم بهمن 1382 است که از نظر ساختاری و اصول, اداره کانون را در مرحله جدیدی از حیات خود قرار میدهد. با تأسیس و وجود بیش از شصت کانون ناشنوایان در سراسر کشور و احتمال تأسیس کانونهای دیگر در آینده, حفظ وحدت و هماهنگی کلی ناشنوایان و کانونها با اجرای اساسنامه جدید کانون مقدور خواهد بود. آری, ناشنوایان به عنوان یک اقلیت فرهنگی طی 44 سال روزگار پر تلاطم, نه فقط سازمان خود را حفظ کردهاند, بلکه با تصویب اساسنامه جدید, کانون را از نظر ساختاری از یک سازمان ساده ناشنوایان به یک فدراسیون یا اتحادیه کانونها تبدیل کردهاند؛ به گونهای که اینک کانون ناشنوایان ایران, کانون کانونهای سراسر کشور است و اجرای درست و دقیق این اساسنامه, راهگشای پیشرفتهای آینده جامعه ناشنوای ایران خواهد بود. تأسیس محل دایمی: یکی از دغدغههای مهم کانون ناشنوایان ایران در طول حیات چهل ساله خود, داشتن مکانی مناسب, مستقل و آبرومند برای انجام امور کارهای ناشنوایان, پاسخگویی و انجام کار مراجعان, برخورداری از امکاناتی مناسب برای برگزاری سمینارها و جشنها, تشکیل کلاسهای هنری, آموزشی, اجتماعی و تخصصی و به طور کلی, محل دایمی و چند منظوره بوده است. فکر داشتن مکانی مستقل برای کانون قشر ناشنوایان کشور, از جمله مشغلههای فکری سالهای متمادی دبیر کل کانون نیز بود و این موضوع به صورت یک آرزو و خواسته برای وی و بسیاری از ناشنوایان به عنوان امری جدی و اولیه همواره مطرح بوده است. ولی به دلایل مختلف از جمله عدم همکاری و همراهی برخی نهادهای مسئول که باید در کنار کانون بوده و در واقع یار و یاوری برای کانون باشند, متأسفانه به تعویق افتاده بود، تا اینکه با همکاری و کوشش مستمر پاکزاد و همیاری سازمان عمران شهرک قدس, کانون موفق به دریافت زمینی مناسب در فاز هفت شهرک غرب گردید. زمینی که از نظر موقعیت, مناسب و از نظر ارزش مادی در حدی بسیار بالاست. در این میان, اقدام وراث مالک محل استیجاری قدیمی کانون در خیابان کارگر, که با همدستی شهرداری منطقه, چندین بار در ورودی کانون را تیغهچینی و مسدود کرده و به آزار و ایجاد مزاحمت برای ناشنوایان پرداخته بودند, به انجام این خواسته و فکر, سرعت بخشید و در واقع تلنگری بود که به فعالیت مستمر و مداوم دبیر کل کانون برای دریافت مکان یا زمینی مناسب برای ایجاد ساختمان, جهتی منطقی داد. فعالیتهای اولیه منجر به دریافت آپارتمانی در فلکه دوم صادقیه با همیاری و همراهی برخی مقامات شهرداری, از جمله آقای بنیسی, مسئول وقت املاک کمیسیون ماده پنج شهرداری به صورت اجاره رایگان شد. به عبارتی مکان فعلی کانون در صادقیه, به کانون هدیه گردید. گرچه با استقرار در محل جدید کانون در صادقیه, موقتاً نیاز کانون برطرف شده بود, ولی هنوز فکر ایجاد مکانی مستقل و دایمی که فضای کافی داشته و متعلق به خود کانون باشد, فکر پاکزاد را به خود مشغول کرده بود. از این روی, به موازات استقرار در آپارتمان صادقیه, تلاش برای دریافت زمینی مناسب شدت یافت تا در نهایت منجر به واگذاری زمین شهرک غرب گردید. کانون در 1372 در محل اهدایی شهرداری در فلکه دوم صادقیه مستقر شد و در همان اوان, قرارداد دریافت زمین بین کانون و سازمان عمران منعقد گردید. نخستین گام در انجام این مهم به کمک این کسان برداشته شد: مهندس سید محسن رئوف, مسئول وقت سازمان عمران؛ آقایان مقدسزاده و عظیمی از مسئولان دفتر فروش سازمان عمران؛ مهندس لسانی مسئول بخش مهندسی آن سازمان. پس از تحویل زمین، کانون به تهیه مقدمات ساخت و ساز، برای ساختمانی مناسب شوون و شایسته نوع فعالیت-های ناشنوایان پرداخت. رایزنی با صاحبان تخصصهای گوناگون و انجام مطالعات گسترده برای طراحی ابعاد این ساختمان، وقت و امکانات فراوانی میطلبید. غیر از اینها، تهیه بودجه کافی، بسیار مهم بود و باید منابع دولتی و مردمی شناسایی و با آنها ارتباط برقرار میشد و برای گفتگو و مذاکره برنامهریزی میگردید. پیشبینی اولیه کارشناسان، نیاز به پانصد میلیون ریال از مرحله نخست تا تکمیل نهایی بود. این بودجه به سرعت باید تهیه میشد و فعالیتهای ساختمانی بیدرنگ آغاز میگردید زیرا خطراتی در کمین بود؛ از جمله امکان تصرف آن زمین از سوی دیگران وجود داشت. نخستین گام, ملاقات دبیر کل کانون با مهندس مروت, مشاور وزیر وقت مسکن و جلب موافقت وزیر برای مساعدت بیست میلیون ریال به کانون بود. این اولین مساعدت مالی و دستمایهای برای آغاز کار ساختمان گردید. به موازات اقدامات مستمر تهیه بودجه، نقشه ساختمان نیز تهیه و ترسیم گردید و به شهرداری منطقه دو تسلیم شد. شهرداری پس از بازدید نقشه و بررسی آن, مبلغ یکصد و هفتاد میلیون ریال به عنوان عوارض ساختمان و کسری پارکینگ از کانون مطالبه کرد که پاکزاد طی مذاکره با مسئولان شهرداری گفته بود که حتی ثروت تمامی ناشنوایان تهران, چنین مبلغی نمیشود. بنابراین, موضوع طی نامهای به کمیسیون ماده پنج شهرداری ارجاع گردید و ضمن توضیح حضوری به ریاست وقت کمیسیون ماده پنج, ایشان در حاشیه نامه کانون دستور دادند که عوارض هنگام فروش ساختمان کانون اخذ شود که بدین ترتیب موضوع اخذ عوارض منتفی شد؛ زیرا محل کانون هرگز فروختنی نخواهد بود. گام بعدی توسط خاندان امیری برداشته شد و مبلغ قابل توجهی کمک مالی از سوی خانم امیری(سروش) اهداء شد. این خانواده به دلیل داشتن چند فرزند ناشنوا، ضرورتها و اقتضائات این قشر را به خوبی درک میکردند. پیش از این هم، افزون بر همکاریهای معنوی با کانون، در شرائط مختلف از هرگونه همراهی و مساعدت با این نهاد، دریغ نمیورزید. مساعدتهای این خاندان با طرحهای خدماتی، عمرانی و فرهنگی ناشنوایان در تاریخ فعالیتهای اینان ماندگار است. با توجه به اطمینانی که همگان, به خصوص دبیر کل کانون به خانم امیری داشتند, قرار شد مخارج مربوط به ساختمان کانون با نظر و نظارت ایشان و مشورت هیئتی از جمله آقای هادی معیری, رئیس کانون, مرتضی پیروزی, نایب رئیس و مهندس حمید امیری, مهندس ناظر ساختمان صورت گیرد و گزارش نهایی کار به دبیر کل داده شود. آقای مهندس حمید امیری, افزون بر نظارت بر کار ساختمان که آن را افتخاری انجام میداد, در تهیه نقشه اولیه ساختمان سهمی موثر داشته است و مرحوم مهدی امیری, فرزند دیگر خانم امیری نیز در ترسیم نقشه اولیه ساختمان زحمات قابل توجهی کشید. پس از تهیه نقشه نهایی که با تغییراتی برای زیباسازی و استفاده بهینه ساختمان از سوی شرکت آتک و به دستور معاونت وقت عمران و مهندسی شهرداری به عمل آمد، قرار شد با حضور معاونت امور اجتماعی شهرداری, آقای مهندس حقانی, کلنگ ساختمان بر زمین زده شود که متأسفانه با توصیه غلط شهردار وقت منطقه دو، به بهانه اینکه همسایگان اعتراضاتی دارند و ممکن است مشکلاتی فراهم کنند, معاونت امور اجتماعی را که به دفعات با کانون همراهی کرده بودند, از حضور بر سر زمین و مراسم کلنگزنی منع کرد؛ بنابراین مراسم کلنگزنی با حضور دبیر کل کانون, رئیس هیئت مدیره, شماری از ناشنوایان و اولیای آنها, مرحوم خانم امیری و آقای مهندس عباسیان, رئیس جمعیت اولیای ناشنوایان, به دست خردسال ناشنوا, عباسیان, بر زمین زده شد. در این مراسم, دبیرکل کانون طی سخنانی, با قدردانی از حضور مدعوین گفت که در این محل ساختمانی مجهز برای کانون, شامل سالن اجتماعات و نمایش فیلم, کلاسهای مختلف برای دروس تخصصی, اجتماعی و هنری, محلی برای تجمع همه روزه ناشنوایان, چایخانه, قسمتهای اداری, نمازخانه, پلیکلینیک شنوایی, سوئیت و خوابگاه برای مراجعان شهرستانی و احیاناً میهمانان ناشنوای خارجی و تعاونی مصرف برای ناشنوایان, خانواده آنان, مربیان مراکز آموزشی ناشنوایان و اهالی محل بنا خواهد شد که با یاری خداوند متعال و کمک و کوشش همگان, حدود 550 میلیون ریال که در آن زمان برای انجام ساختمان پیشبینی شده بود, تأمین و جمعآوری گردید که مقداری صرف انجام کارهای اولیه, خرید آهنآلات و اسکلت فلزی ساختمان شد و بقیه در حسابی تحت نظارت خانم امیری در یکی از بانکها به نام سه تن از ناشنوایان آقایان: هادی معیری, حمید امیری و خسرو خوشپور نگاهداری شد تا منحصراً برای انجام امور ساختمان مصرف گردد. مآخذ: شکست سکوت, ش 2و3, پاییز 1381, ص 7ـ8.؛ پاکزاد، محمود، هیاهو در دنیای سکوت، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، 1374؛ باغچهبان، ثمینه، بهره ناشنوایان، تهران، امیرکبیر، بیتا؛ جزوات کانون ناشنوایان ایران؛ اطلاعات شخصی نویسنده. محمود پاکزاد |
تاریخ ثبت در بانک | 10 دی 1399 |