کد jr-44351  
عنوان اول قضاوت  
عنوان دوم پرونده‌های حقوقی ناشنوایان و احکام صادره قضایی  
نویسنده مارک پی. چارماتز  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد دوم  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 927  
شماره صفحه (تا) 929  
زبان فارسی  
متن قضاوت ، پرونده‌های حقوقی ناشنوایان و احکام صادره قضایی.
نظام قضایی و حقوقی هر کشور, براساس قوانین مصوب و عرف و رویه جاری در آن نظام به دعاوی و شکایات مربوط به ناشنوایان رسیدگی می‌کند. مراکز ناشنوایی و پژوهشی در برخی از کشورها پرونده‌های قضایی ناشنوایان را بررسی کرده و تحلیلهایی درباره آنها نوشته‌اند. هنوز در ایران چنین پژوهشی سراغ نداریم ولی در امریکا یک تحقیق مربوط به چهار پرونده است. تصمیماتی که در این چهار پرونده در دادگاه گرفته شده، از زاویه تساوی حقوق ناشنوایان قابل مطالعه می‌باشد. این چهار پرونده عبارت‌اند از:
پرونده شکایت پایلس از کامکا : این پرونده درباره ارائه خدمات به زندانیان ناشنوا در دستگاه قضایی امریکا بود که با صدور حکمی ‌مسالمت‌آمیز در 27 فوریه 1980 میان یک ناشنوا به نام جیمز ای. پایلس کوچک و دولت مریلند به پایان رسید. طبق این حکم، دولت مریلند موظف شد یک رابط واجد شرایط برای زندانیان ناشنوا فراهم سازد تا آنان بتوانند از برنامه‌های آموزشی، شغلی، مراقبتهای پزشکی، روان‌شناسی و روان درمانی، مشاوره و اطلاع از قوانین انضباطی زندان برخوردار شوند.
پرونده شکایت اکستین از کربی : درباره مسائل مربوط به انتخاب هیئت منصفه اقامه گردید. سالها در امریکا، معلولان از جمله ناشنوایان از شرکت در هیئت منصفه‌های دادگاهها، محروم بودند. در 1978، ترزا اکستین، که یک زن ناشنوا و ساکن آرکانزاس بود، پس از آنکه به علت نقص شنوایی از شرکت در هیئت منصفه دادگاه منع شد، تصمیم گرفت بر ضد این قانون، اقامه دعوا کند. همچون بسیاری از ایالات دیگر امریکا، آرکانزاس نیز دارای قوانین دولتی است که از پذیرش مبتلایان به نواقص شنوایی و بینایی و یا کسانی که قادر به تکلم یا درک زبان انگلیسی نیستند، از عضویت در هیئت منصفه‌های دادگاه، ممانعت به عمل می‌آورد.
پرونده شکایت مردم از لانگ ، و جکسون از ایندینا : درباره دو ناشنوا به نامهای تئون جکسون و دونالد لانگ است که قادر به تکلم، خواندن و نوشتن نبودند و زبان اشاره نمی‌دانستند و از درک آن نیز عاجز بودند. این دو نفر که حتی تحصیلات ابتدایی نداشتند، به هیچ روشی قادر به برقراری ارتباط نبودند و بدین ترتیب دستگاه حقوقی کشور را بر سر دوراهی دشواری قرار داده بودند. از آنجا که آنان، قادر به برقراری ارتباط با وکیلان خود نبودند، از اتهاماتی که به آنان وارد شده بود، بی اطلاع بودند. به ویژه لانگ که با یک اتهام جدی روبه رو بود و خطری بالقوه برای جامعه به شمار می‌رفت.
در شکایت پایلس از کامکا، متهم ناشنوا، جیمر ای. پایلس کوچک، در زندانی با ضریب امنیت متوسط در ایالت مریلند به سر می‌برد. وی پس از ملاقات با برادرش به اتهاماتی چون روش نامناسب ملاقات و هل دادن مامور زندان پس از اینکه به وی گفت نمی‌تواند به این روش ملاقات کند، روبه رو شد. ایالت مریلند، همچنین او را به سرپیچی از قانون و دستورات، ناسزا گفتن و استفاده از کلمات رکیک، حمله به مأمور زندان، تحریک یا ایجاد اختشاش، مقاومت و درگیری با مأمور زندان متهم کرد و از آنجا که این تخلفات، اتهامات بزرگی بودند، تصمیم گرفته شد تا این پرونده به آگاهی کمیته انضباطی زندان برسد.
طبق قوانین زندان، هر زندانی باید تابع قوانین ذیل باشد: 1. دارای نماینده باشد و یا یکی از کارمندان زندان یا اقوام وی می‌تواند به عنوان نماینده وی عمل کند؛ 2. بتواند یک یا دو شاهد را به دادگاه فرا خواند؛ 3. از شاهد بازجویی کند؛ 4. بتواند در دادگاه شهادت دهد. همچنین هیچ حقوقی نباید بدون دلیل، در طول اقدامات انضباطی زندان از وی سلب یا محدود گردد.
پایلس خواستار یک رابط ویژه ناشنوایان شد تا در جلسه انضباطی حاضر شود. مسئولان زندان قول دادند رابطی را در دادگاه حاضر کنند که بتواند مطالب ارائه شده را به وی انتقال دهد؛ اما هیچ رابطی در جلسه حاضر نشد و مسئولان زندان اظهار داشتند نتوانسته‌اند کسی را بیابند. در این جلسه مقرر گردید پایلس به مدت پنج روز از تفریحات محروم شده و پس از این مدت به زندانی دیگر با ضریب امنیتی بالا منتقل گردد و تحت نظر یک روان‌شناس قرار گیرد.
پیش از انتقال به زندان جدید، پایلس دست به کارهای عجیبی می‌زد. وی پس از انتقال، از شرکت در هر گونه فعالیت تفریحی محروم شد و غذایش در سلول برای او برده می‌شد و در طول روز غیر از وقت ملاقات یا تمرین، در سلول به سر می‌برد. پیش از بایگانی این پرونده، یک تیم پزشکی برای معاینه به ملاقات وی می‌رفت، اما هرگز رابطی در زندان حاضر نشد.
صندوق دفاع حقوقی موسسه ملی ناشنوایان، از طرف پایلس دعوای حقوقی را در دادگاه بخش مریلند، اقامه کرد. در این دادخواست ادعا شده بود که کوتاهی دولت در احضار رابط به جلسه اقدامات انضباطی، باعث نادیده گرفتن حقوق وی طبق قانون حقوق مدنی و روند حقوقی ماده چهاردهم اصلاحیه قانون اساسی امریکا گردیده است. پایلس مدعی شد که بدون وجود رابط قادر نبوده از طرف خود وکیل مدافع یا شاهدی در دادگاه فراخواند. همچنین قادر به شنیدن گواهی شهود نبوده و نتوانسته از طرف خود شاهدی داشته باشد و اگر هم شاهدی احضار گردیده، او نتوانسته سخنان وی را بشنود. افزون بر این، او نمی‌توانسته از دوستان و یا پرسنل زندان به عنوان نماینده استفاده کنند؛ زیرا قادر به برقراری ارتباط با آنان نیز نبوده است. وی همچنین مدعی شد مجازاتهای وحشیانه و غیرانسانی برایش در نظر گرفته شده که مغایر اصلاحیه هشتم قانون اساسی است؛ زیرا در زندانی با ضریب امنیتی بالا و در سلول انفرادی محبوس بوده است.
پس از اقامه دعوا، پایلس و ایالت مریلند وارد یک حکم مصالحه شدند که دادگاه نیز آن را پذیرفت. این دو توافق کردند جرایم اخلاقی پایلس با توجه به نقض قانون اساسی امریکا از بین رفته و بنابراین باطل اعلام شود و هیچ نقش حقوقی نداشته باشد. کلیه پرونده‌ها و سوابق مربوط به اتهامات اخلاقی وی نیز نابود گردد و این ایالت با اعاده پنج روز تفریحات وی موافقت کند.
افزون بر این، ایالت مریلند موافقت کرد یک رابط با صلاحیت در اختیار ناشنوایان یا نماینده آنان قرار دهد تا بتواند آنان را در جریان مسائل و قوانین انضباطی، مشاوره، مراقبتهای پزشکی، روان‌شناسی و روان‌درمانی و یا هرگونه برنامه آموزشی، حرفه‌ای و شغلی قرار دهد. این ایالت همچنین پذیرفت تا در مواردی همچون قضاوت درباره ناشنوایان، رابطی را در اختیار آنان قرار دهد. این رابط، باید تنها از سوی دفتر ملی رابطان، شعبه پوتوماک دفتر رابطان ناشنوایان ، فهرست رابطان دادگاه مریلند که تابع قانون رابطان است و یا فهرست تدوین شده از سوی موسسه ملی ناشنوایان یا موسسه ناشنوایان مریلند انتخاب شود.
همچنین موافقت گردید تا حداقل نود دقیقه در هفته، خدمات رابطی در طول دوران محکومیت و زندان یا تا زمانی که به مشاوره در قضاوت حرفه‌ای نیاز باشد، در اختیار وی قرار گیرد. افزون بر این، با انتقال پایلس به یک مرکز سلامت روانی که دارای مراقبتها و خدمات درمانی مناسب برای ناشنوایان است، همچنین پرداخت حقوق وکیل وی موافقت گردید.
تاثیر: درمان و مراقبت از زندانیان معلول، در مراکز بازپروری محلی و موسسات دولتی، موضوع مورد توجه برنامه‌ریزان بودجه کشور، مقامات دولتی، زندانیان و خانواده‌های آنان است. ناشنوایان شامل زیر مجموعه‌ای از زندانیان معلول‌اند و این حکم مصالحه باعث به دست آمدن نخستین موفقیت در طراحی برنامه‌هایی در جهت ارائه خدمات ویژه به ناشنوایان تحت قوانین فدرال و قانون اساسی امریکا گردید.
مأخذ:
GEDPD, Vol. 1, P. 207-208.
مارک پی. چارماتز
ترجمه افتخاری  
تاریخ ثبت در بانک 9 دی 1399