کد jr-44340  
عنوان اول فی، ادوارد آلن  
عنوان دوم نویسنده ناشنوا و فعال در عرصه فرهنگ و آموزش و پرورش ناشنوایان  
نویسنده جان وی. ون کلیو  
مترجم محبوبه مرشدیان  
عنوان مجموعه موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 899  
شماره صفحه (تا) 901  
زبان فارسی  
متن فی، ادوارد آلن ، نویسنده ناشنوا و فعال در عرصه فرهنگ و آموزش و پرورش ناشنوایان.
در 23 نوامبر 1843 و در موریس تاون در نیوجرسی به دنیا آمد. او بزرگ‌ترین پسر بارناباس و لوئیز میلز فی بود. و در محیطی رشد یافت که در آن به اهمیت آموزش ناشنوایان تأکید می‌شد. پدرش تا 1854 در مدرسه ناشنوایان نیویورک (فن وود) آموزگار بود و در این سال بود که به عنوان نخستین مدیر مدرسه ناشنوایان میشیگان برگزیده شد. فی نیز همچون پدرش پس از دریافت مدرک کارشناسی از دانشگاه میشیگان در 1862، شروع به تدریس در مدرسه نیویورک کرد. در 1865 در آن دانشگاه موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد شد، و ادوارد ماینرگالودت از او دعوت کرد تا به عنوان سومین عضو هیئت علمی دانشگاه گالودت فعالیت کند. او به مدت 57 سال این سمت را عهده‌دار بود.
در دانشگاه گالودت او به تدریس زبانهای فرانسه، آلمانی و لاتین می‌پرداخت، و از 1865 تا 1920 نیز معاونت ریاست آنجا را برعهده داشت. در1871 بود که وی با مری برادشو ازدواج کرد. در 1881 نیز، دانشگاه جانز هاپکنیز در رشته زبانهای رومی به او مدرک دکتری داد.
دانش‌پژوهی فی، از هر دو نظر کمی و کیفی، تحسین‌برانگیز بود. وی در 1888 به درخواست جامعه دانته کمبریج ، فهرست الفبایی کمدی الاهی را منتشر کرد. سپس به تدوین و گردآوری تاریخچه مدارس امریکایی ناشنوایان پرداخت که دفتر ولتا آن را در 1893 منتشر ساخت؛ همچنین بین سالهای 1889 و 1895 ازدواج ناشنوایان در امریکا را تألیف کرد. فی در حدود 150 مقاله برای سالنامه امریکایی ناشنوایان نوشت و به مدت پنجاه سال (1870 تا 1920) سردبیر آن بود. در سپاسگزاری از دانش‌پژوهی او، دانشگاه میشیگان در 1912 دکتری علوم به او اعطا کرد و دانشگاه گالودت نیز او را مفتخر به دریافت دکتری ادبیات ساخت.
شاید بتوان گفت که ازدواج ناشنوایان در امریکا، مهم‌ترین اثر منتشر شده از وی بود. این اثر فی، در پاسخ به مقاله الکساندر گراهام بل نگاشته شد. این مقاله با عنوان «گزارشی علمی درباره شکل‌گیری گونه ناشنوای نژاد بشری » و در 1883 ارائه گردیده بود.
در این مقاله، بل ادعا کرده بود که بر طبق قوانین مفروض وراثت، هرچه ناشنوایان بیشتر با یکدیگر ازدواج کنند، از آنان فرزندان ناشنوای بیشتر به دنیا می‌آید. همچنین اظهار داشته بود که ناشنوایان را باید از یکدیگر جدا کرد و مانع از آن شد که از زبان اشاره استفاده کنند تا بدین ترتیب از اختلاط نژادی و ازدواج آنها با یکدیگر جلوگیری شود.
فی با کمک و حمایت مالی اداره ولتای متعلق به خود بل تصمیم گرفت با بررسی کلیه ازدواجهای ناشنوایان که می‌توانست درباره آنها اطلاعات جمع‌آوری کند، صحت فرضیات بل را ارزیابی نماید. او در بررسی این ازدواجها، چهار هدف برای خود تعیین کرده بود، تا بدین ترتیب پاسخ صحیح پرسشهای زیر را بیابد: 1. آیا ازدواج ناشنوایان با یکدیگر در مقایسه با ازدواج افراد عادی به تولد فرزندان ناشنوای بیشتری می‌انجامد؟ 2. آیا ازدواجهایی که در آن هر دو نفر ناشنوا هستند، در مقایسه با ازدواجهایی که در آن یکی از دو نفر ناشنواست، بیشتر منجر به تولد فرزندان ناشنوا می‌شوند؟ 3. آیا با همه این شرایط ازدواج برخی طبقات ناشنوایان بیشتر باعث تولد فرزندانی ناشنوا می‌شود؟ 4. صرف نظر از استعداد فرزند برای ابتلا به ناشنوایی، آیا امکان دارد ازدواجهایی که در آن هر دو نفر ناشنوا هستند، در مقایسه با ازدواجهای دربردارنده یک فرد ناشنوا موفقیت‌آمیز باشد؟
فی، امیدوار بود با پاسخ به این پرسشها بر مبنای تحقیقات علمی و بی‌طرف، اختلاف دیدگاهها و مباحث درباره آموزش ناشنوایان و کاربرد زبان اشاره را برطرف سازد.
او به بررسی و تحلیل 4471 مورد ازدواج ناشنوایان در امریکا و بین سالهای 1801 و 1894 پرداخت و به این نتیجه رسید که به طور کلی نگرانی بل نابجا بوده است. وصلت ناشنوایان با یکدیگر منجر به تولد نسل ناشنوا نمی‌شود؛ چرا که صرفاً 67/8 درصد از کودکان والدین ناشنوا، خود نیز ناشنوا بوده‌اند. با این همه، فی، با صداقتی خاص و روشنفکرانه چنین نگاشت که ازدواج میان ناشنوایان در مقایسه با شنوایان بیشتر مستعد تولد نوزادانی ناشنواست. او چنین نتیجه‌گیری کرد که مهم‌ترین عامل در ناشنوایی ژنتیکی، وجود اقوام ناشنوا در خانواده‌های یک و یا هر دو والدین است، خواه والدین شنوا باشند، یا به طور اتفاقی ناشنوا شده باشند و یا مادرزادی ناشنوا باشند.
چهارمین هدف فی در تحقیقاتش درباره ازدواج، روشن‌کننده نگرش وی به ناشنوایان بود. به رغم این حقیقت که اثر ازدواجها مملو از اعداد و ارقام بود، فی به ناشنوایان به عنوان انسان، علاقه‌مند بود و با اینکه اذعان داشت اطلاعات او درباره طلاق و جداییها محدود است، اما به این نتیجه چشمگیر دست یافته بود که ازدواج ناشنوایان با یکدیگر, در مقایسه با ازدواج یک شنوا با یک ناشنوا، موفقیت‌آمیزتر است.
فی در 1871 توضیح داد که هدف وی در سالنامه این بوده است که در مقالات آن، همه مسائل ارتقا دهنده سطح رفاه جسمانی، فکری و یا اخلاقی کرولالان به عنوان یک طبقه اجتماعی و یا به سود آموزگاران کرولالها و سایر متخصصان علاقه‌مند به پیشرفت آنان را بگنجاند. و باید گفت که فی بیش از سایر سردبیران, این هدف را تحقق بخشید.
سالنامه به مدت پنجاه سال گنجینه‌ای بود سرشار از اطلاعات درباره ناشنوایان امریکا و خارج از آن، تحقیقات مرتبط با ناشنوایی و ناشنوایان. شماره‌های مختلف این مجله دربردارنده مطالب زیر بود: مقالات، بررسی کتابها، ترجمه نشریات آموزشی، اخباری از مدارس ناشنوایان، گزارش کنفرانسها، و آمار و ارقامی که به دقت درباره موسسات آموزشی و روشهای ارتباطی جمع‌آوری شده بود.
افزون بر این، سالنامه محملی بود برای تبادل نظر ناشنوایان با یکدیگر. فی ناشنوایان را تشویق می‌کرد که برای سالنامه مطالبی بنویسند و در مباحث مربوط به زبان اشاره، آموزگاران ناشنوا، تدریس گفتاری، کانونهای ناشنوایان، و ازدواج آنان با یکدیگر شرکت کنند. همچنین فی از ناشنوایان واجد صلاحیت درخواست می‌کرد در امر بررسی و ترجمه کتابها فعالیت داشته باشند.
او در کلاس درس نیز همین حساسیت را از خود نشان می‌داد. دانش‌آموزان او را جدی و دقیق می‌یافتند؛ اما هرگز رفتاری طعنه‌آمیز و یا پدرمآبانه نداشت. افزون بر این، وی استاد زبان اشاره بود و در سالنامه همواره از آن حمایت و دفاع می‌کرد.
جورج ودیتز ، رئیس پیشین انجمن ملی ناشنوایان و یکی از شاگردان فی، جایگاه او را در تاریخچه ناشنوایان امریکا به اختصار و بدون اینکه به خود تردیدی راه دهد، ادوارد ماینر گالودت و فی را به عنوان افراد برجسته در تاریخ ناشنوایان معرفی می‌کند؛ چرا که گالودت حامی سرسخت ناشنوایان در مجامع عمومی، مجمعها و سایر مکانها بود و فی نیز همانند او بسیار تأثیرگذار بود. مرد عمل و مرد فکر, و هر یک مکمل دیگری بود و چنانچه یکی از این دو نمی‌بود، آموزش ناشنوایان در امریکا، این گونه که اکنون هست، هرگز نمی‌شد.
فی، مرد فکر بود و در سرتاسر عمر خود، مظهر بهترین ویژگیهای شنوایانی بود که به شکل‌گیری جامعه ناشنوایان امریکا کمک کردند. برخلاف الکساندر گراهام بل و یا ادوارد ماینر گالودت که مادر هر دوی آنها ناشنوا بودند، فی هیچ خویشاوند ناشنوایی نداشت. با این همه، در محوطه مدارس کودکان ناشنوا رشد کرد و بزرگ شد، و به زبان اشاره تسلط کامل یافت. همچنین در اکثر مدت فعالیت خود, در دانشگاه گالودت تدریس می‌کرد.
او با جامعه ناشنوایان احساس راحتی می‌کرد. با وجود این، برخلاف بیشتر معلمان دانش‌آموزان ناشنوا، در محیط و دنیای وسیع‌تر علم و دانش نیز احساس راحتی می‌کرد و به انجام تحقیقاتی جسورانه که در آن زمان بسیار نوین بود، مبادرت می‌ورزید. به ‌ر‌غم نتایج مطالعات کنونی که با دسترس به امکاناتی نایاب برای فی انجام گرفته است، نتیجه‌ای که او در کتاب خود، ازدواجها بدان دست یافت, نسبت بروز ناشنوایی در میان کودکان والدین ناشنوا و موفقیت بیشتر ازدواجهای درون گروهی در میان جمعیت ناشنوا, هنوز هم معتبر است. فی در چهاردهم جولای 1923 در واشنگتن دی. سی. درگذشت.
مأخذ:
GEDPD, Vol. 1, P. 426-428.
جان وی. ون کلیو
ترجمه محبوبه مرشدیان  
تاریخ ثبت در بانک 9 دی 1399