کد jr-44338  
عنوان اول فوره، گابریل  
عنوان دوم موسیقیدان ناشنوای فرانسوی  
مترجم حمید رحمانی  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد دوم  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 897  
شماره صفحه (تا) 898  
زبان فارسی  
متن فوره، گابریل ، موسیقیدان ناشنوای فرانسوی.
در دوازدهم می 1845 در پامیه به دنیا آمد. خانواده او اهل موسیقی نبودند, اما گابریل کوچک, استعداد وافری در این هنر از خود نشان داد؛ به گونه‌ای که پدرش در نه سالگی او را به مدرسه نیدرمیر فرستاد تا اصول موسیقی را فراگیرد. فوره در 1865 تحصیلات مدرسه را به پایان رساند و به تصنیف قطعات پیانو و آواز پرداخت.
در 1883 با دختر فرمیه, مجسمه‌ساز معروف ازدواج کرد و از آن به بعد همسرش هم در تأمین مخارج زندگی به او کمک می‌کرد و به این طریق با آسودگی بیشتر به کار خود ادامه داد.
یکی از کارهای مهم فوره در این زمان, تصنیف پنج ملودی بر مبنای منظومه‌های ورلن بود. به علاوه، وقتی نخستین بار تئاتر «پلئاس و ملیزاند» از موریس مترلینگ به نمایش در آمد, فوره برای بعضی از صحنه‌های آن قطعات موسیقی نوشت. فوره در 1896 به سمت ارگانست کلیسای مادلن و سال بعد به استادی کنسرواتوار پاریس منصوب شد. او در 1900 موسیقی تئاتر پرومته را تصنیف کرد. این اثر عالی به واسطه وسعت ارکستر و آواز در ردیف عالی‌ترین آثار موسیقی فرانسه در قرن نوزدهم درآمد.
مهم‌ترین اثر فوره در این زمینه پنلوپ بود که در 1907 در پاریس نمایش داده شد. در موسیقی مجلسی و پیانو نیز آثار مهمی از او به یادگار مانده است.
او از 1905 به ریاست کنسرواتور موسیقی پاریس منصوب شد, ولی مانند بتهوون به ضعف شنوایی دچار شد و چون به تدریج حس شنوایی را از دست داد, در 1919 او را از ریاست کنسرواتور برکنار کردند. فوره با آنکه در اواخر عمر خود کاملاً ناشنوا شده بود, ولی از کار موسیقی غفلت نمی‌کرد و با حس شنوایی که در ذهن خود داشت, آثاری در موسیقی به وجود آورد که از مهم‌ترین آنها می‌توان به آثاری از جمله: کوارتت زهی، نکتورن سیزدهم, و ملودیهایی مانند: سراب و افق موهوم اشاره کرد. موسیقی فوره دارای بیان شیرین و لطف خاصی است. او در همه آثار خود به زیبایی ملودی توجه داشت, ولی در این باره بسیاری اوقات از قواعد موسیقیدان کلاسیک منحرف شده و راه نویی پیموده است. در واقع او پیشوای بزرگ کلود دبوسی و موریس راول بود که بعدها مکتب امپرسیونیست را بنیان گذاشتند. البته با اینکه فوره, بانی مکتب امپرسیونیست نبوده است, ولی گاهی او را از پیشروان این مکتب شمرده‌اند.
فوره در هر گرایشی از موسیقی, آثاری به یادگاری گذاشت, اما نکته قابل توجه آن است که این ارگانیست, هیچ‌گاه برای ارگ آهنگ نساخت و به جز یک قطعه در موسیقی مذهبی, اثری به جا نگذاشت. مهم‌ترین آثار فوره در موسیقی آوازی، ملودی اوست که از بین آنها گلهای اصفهان، گهواره‌ها، راز، لیدیا، مهتاب، گورستان، اسکها، جنگل ماه سپتامبر، گل سرخ و رقاصه معروف است. بعضی از آوازهای فوره در یک دوره جمع‌آوری شده که در بین آنها آواز حوا، باغ مسدود، سراب و افق موهوم مهم‌تر است.
در موسیقی پیانو چند قطعه به نامهای کارپریس، امپرنتو رمانس، نکتورن، بارکارول، واریاسیون و پرلور تصنیف کرد. اما فانتزی برای پیانو و ارکستر را یکی از آثار عالی او شمرده‌اند. آثار موسیقی تئاتر فوره چند قطعه موسیقی صحنه, مانند: کالیگولا، بلئاس و میزاید و به ویژه شایلوک است که موسیقی آن برای نمایش «بازرگان ونیزی» اثر شکسپیر ساخته شده است.
دو اثر بزرگ فوره، پرومته و پنلوپ, نماینده تحول بزرگی است که در موسیقی اپرای فرانسه صورت گرفته است. از ویژگیهای موسیقی فوره, طنین ارکستر و لطف و زیبایی خاص آهنگهاست.
مأخذ:
نوابغ و مشاهیر معلول جهان، ص156-158.
بازنویسی و ترجمه حمید رحمانی  
تاریخ ثبت در بانک 9 دی 1399