کد | jr-44324 |
---|---|
عنوان اول | فلمینگ، سرجان آمبروز |
عنوان دوم | دانشمند ناشنوای بریتانیایی در رشته برق |
مترجم | حجتالله نیکویی |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد دوم |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 893 |
شماره صفحه (تا) | 895 |
زبان | فارسی |
متن |
فلمینگ، سرجان آمبروز ، دانشمند ناشنوای بریتانیایی در رشته برق. در 29 نوامبر 1849 در لنکستر واقع در لانکاشایر متولد شد. در مدرسه, در درس لاتین ضعیف, ولی در دروس مکانیک و علوم قوی بود. در 1870 از دانشگاه لندن دانشآموخته گشت و وارد دانشگاه کمبریج شد. در آنجا برای جیمز کلرک ماکسول کار کرد و آزمایشهای هنری کاوندیش را تکرار کرد. به اعتقاد آشنایان, با افزایش ناشنوایی فلمینگ, ناشکیبایی او در رفتار بالا رفت. اینکه آیا در واقع ناشنوایی وی به طور مستقیم به زودخشم بودنش ارتباط دارد یا خیر, پرسش برانگیز است. فلمینگ به عنوان مشاور در شرکت توماس آلوا ادیسون در لندن کار میکرد. این شرکت به صاحبان شرکت تلفن بل پیوسته بود. توجه او پس از اصلاح لامپ فیلامنت کربن به دست ادیسون و سوان ، به نورسنجی معطوف گشت و این امر در نهایت به ارتباط نزدیک با مارکو و شرکت تلگراف بیسیم او انجامید. فلمینگ مشاور تولید برق و شبکههای توزیع نیز بود. کار او با کارخانه تولید برق برای انتقال آتلانتیک از کورنوال به نیوفاوندلند در دریافت موفقیتآمیز علایم تلگراف مورس مارکونی در دسامبر 1901 به ثمر نشست. فلمینگ ارزش نورسنجی, یک وسیله مقاومت قابل تنظیم را دریافت و از این روی به توسعه آن همت گماشت و آر. ای. بی. کرامپتون را تشویق کرد به شکلی عملی برای آن بازاریابی کند. افزون بر موارد دیگر استفاده, نورسنج یک سوئیچ کنترل مشترک است که برای تنظیم مقدار صدا در رادیو و تلویزیون به کار میرود. فلمینگ دانشمندی وفادار و از خود گذشته بود. با افزایش ناشنوایی، او از دستیارش میخواست برایش یادداشت بردارد تا بتوانند به طور موثرتر کار را ادامه دهد. نخستین مقالهای که فلمینگ به انجمن فیزیک (تأسیس در 1874) ارائه داد, شکل سلول ولتاییک را مورد بحث قرار داده بود. 65 سال بعد, وی آخرین مقاله حرفهای خود را برای همان انجمن خواند. وی به طور مستمر در کل این مدت روی انواع آزمایشهای الکتریکی کار کرد؛ از جمله فرستندهها, گیرندهها, تلگرافهای بیسیم و لامپ یکسوساز (لامپ گرمایونی). او تا هنگام فوت در 95 سالگی به عنوان ریاست انجمن تلویزیون مشغول کار بود و همیشه از جان ال. برد , مخترع برجسته, حمایت میکرد. قدرت ذهنی فلمینگ و وضوح بیان او و همچنین تمرکز منحصر به فرد او مورد تمجید همکاران بود. فلمینگ به عنوان یک معلم, شهرتی ممتاز داشت. بسیار منظم بود و برنامههای جذاب طراحی میکرد. او سخنگویی بود که انگیزه و تحرک ایجاد میکرد، از موضوع خارج نمیشد, بیهدف نبود و با دقت واژگان و مثالها را بر میگزید. به رغم ناشنوایی خود, فلمینگ سخنرانی توانا باقی ماند. البته به سادگی نمیشد فلمینگ را به درک پرسشها در کلاس واداشت؛ اما خوشبختانه وقتی پرسش را درک میکرد, با دانشجویان رویهای دوستانه و مشوق داشت. او پس از گذراندن مدتی از عمر خود به دلیل ناشنوایی, کمتر به کار نظارت واقعی بر دانشجویان در کارهای آزمایشگاهی میپرداخت. ممکن است ناشنوایی فلمینگ گاهی برایش بازدارنده بوده باشد, ولی همان گونه که پروفسور مک گرگور ـ موریس (1954) اشاره میکند, این امر او را قادر ساخت از آشوبهای خارجی کنارهگیری کرده, ولی بر موضوع به گونهای تمرکز کند که ممکن بود برای فرد برخوردار از شنوایی طبیعی دشوار باشد. فلمینگ هر شب در خانه درباره مسائل علمی کار میکرد. این کار بیوقفه هم به اعتقاد همکارانش با افزایش میزان ناشنوایی او افزایش مییافت. زندگی روزانه او در دانشگاه, ارتباط محدود او را آزمایش میکرد و او را بیشتر میآزرد. در دهه 1920, فلمینگ, میکروفونی ساخت که گوشیهایی به آن متصل میشد تا به شنوایی او کمک کند. میتوانست پشت میز خود بنشیند و از ملاقات کننده خود بخواهد مقابل او در کنار میکروفون قرار گیرد. در یکی از ملاقاتها, کروتر صحبت خود را با توضیح موضوع ملاقات خود آغاز کرد. نخستین مطلب فلمینگ این بود که پیشنهاد شما بابت این نصیحت چقدر است؟ کروتر مبهوت شد و فلمینگ نطقی را درباره اینکه چگونه از دانشمندان انتظار میرود همواره کاری بیهوده انجام دهند, حال اگر او یک وکیل بود, مبلغی مناسب به وی پیشنهاد میشد. وقتی کروتر سعی کرد پاسخی بیابد, فلمینگ با صدای بلند به او گفت که: «با من صحبت نکن! با میکروفن صحبت کن!» کروتر سعی داشت به فلمینگ نگاه نکند, ولی برگشت و پاسخ داد. وقتی فلمینگ به طور غیرمنتظره به مصاحبه پایان داد, کروتر خوشحال شد و از آزمایشگاه و حوزه کار او بیرون دوید. حدود بیست سال بعد, کروتر نامهای جالب و تعجبآور، از فلمینگ دریافت کرد. او به تازگی کتاب دانشمندان انگلیسی در قرن نوزدهم اثر کروتر را مطالعه کرده بود, که شامل زندگی مکسول و کلوین میشد. فلمینگ دانشجوی کلرک مکسول بود و کلوین را نیز خوب میشناخت. فلمینگ از کروتر سپاسگزاری کرده بود؛ به خصوص با توجه به نظریات انتقادی از شخصیت کلوین که فلمینگ اظهار داشت آن را مستقیماً تجربه نموده است. بنابراین, کروتر تجربهای مستقیم و نسبتاً جالب از سرشت متناقض فلمینگ به دست آورد. فلمینگ پیش میرفت تا دانش به دست آورده از استادان ادیسون و مارکونی را با هم درآمیزد. او در حدود 1883 وقتی مشاور ادیسون بود, از او تأثیر پذیرفت. در سالهای بررسی گذر تکسویه از فیلامنت داغ به صفحه سرد درون حباب خلاء, دریافت که این پدیده به گذر الکترونهای کشف شده مربوط میشود که فیلامنت داغ را ترک میکنند. فلمینگ دریافت که این الکترونها فقط وقتی سفر میکنند که صفحه به پایانه مثبت ژنراتور متصل شود؛ و تا 1904 دریافت که این بدان معناست که در جریان متناوب, الکتریسته فقط در نیمی از این زمان عبور میکند. بنابراین ای. سی. میتواند وارد ابزار شده و دی. سی. از آن خارج شود. او یکسوکنندهای را توسعه داد که آن را لامپ خلاء نامید؛ چون برای جریان در یک سو روشن و در سوی دیگر خاموش میشد؛ که در امریکا, دریچه لوله خلاء دیود نامیده شد. البته او در خاطرات خود نوشت که افسوس میخورد برخی نویسندگان ترجیح میدهند آن را با نام بیمعنا «دیود» بخوانند. ارزش این کار ناگهان شناخته شد. افزودن یک شبکه نیرو به دست لی دو فورست , لوله را به یک تقویتکننده و نیز یکسوساز تبدیل کرد. این وسیله به یک ابزار الکترونیکی عملی بدل شد. بلافاصله پس از آن, کشف امواج رادیویی در گیرنده انجام شد و از این اختراعات فلمینگ و دو فورست, صنایع تلویزیون, رادار و رایانه حاصل آمدند. فلمینگ جوایز بسیاری دریافت کرد. در 1892, به عضویت انجمن رویال منصوب شد و در 1910 مدال هیوز را از این انجمن دریافت داشت. موسسه مهندسان برق در 1928 مدال فارادی را به وی اختصاص دادند. او مدال طلای افتخار موسسه مهندسان رادیو را پنج سال بعد دریافت کرد، نشانی که به کسانی اهدا میشد که بزرگترین پیشرفتهای علمی یا هنری را در زمینه ارتباطات رادیویی به عموم ارائه میدادند. در 1929, فلمینگ به مقام سِر مفتخر گشت. در نهابت پس از تلاش فراوان و ثمربخش, در هجدهم آوریل 1945 در دوون در انگلستان درگذشت. مأخذ: DPAS, P. 122-125. ترجمه حجتالله نیکویی |
تاریخ ثبت در بانک | 7 دی 1399 |