کد | jr-44321 |
---|---|
عنوان اول | فلد، جولیانا |
عنوان دوم | خانم هنرپیشه و تهیهکننده ناشنوای امریکایی |
مترجم | حجتالله نیکویی |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد دوم |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 885 |
شماره صفحه (تا) | 887 |
زبان | فارسی |
متن |
فلد، جولیانا ، خانم هنرپیشه و تهیهکننده ناشنوای امریکایی. در یکم ژوئن 1947 در مینیپولیس واقع در مینهسوتا, ناشنوا متولد شد. فلد، دختر یک سرهنگ ارتش امریکا بود. او از هر مدرسه به مدرسه دیگر میرفت و در مدرسه کندال در واشنگتن دی. سی، مدرسه ناشنوایان کانزاس , مدرسه پرسی ام. هیوز در سیراکوس واقع در نیویورک و مدرسه ناشنوایان کالیفرنیا در برکلی تحصیل کرد. او در محیطی رشد یافت که آن را به شوخی قرون تاریک ناشنوایان مینامد. زمانی که تصویر هنرپیشه ناشنوا در تلویزیون یا در فیلم، فقط یک رویا به شمار میرفت، مادرش در 1955, بریدههای روزنامهای را درباره هنرپیشه ناشنوای پیشگام, برنارد براگ به او نشان داد که کار خود را از تلویزیون آغاز کرده است. هنگامی که این هنرپیشه بازیگری یا کارگردانی میکرد, جولیانا به او مینگریست و ذهنش گامهای او را دنبال میکرد. فلد در 1961, در چهارده سالگی, در کلاسهای تجربی تابستانی که در دانشکده گالودت برگزار میشد, شرکت کرد. وی در 1970 در دوره کارشناسی از گالودت دانشآموخته شد. از 1971 تا 1976, به عنوان یک هنرپیشه با تئاتر ملی ناشنوایان و تئاتر کوچک ناشنوایان سفر کرد. فلد در حالی که برای ایفای نقش اصلی سارانورمن، در برادوی مشغول مطالعه بود, به عنوان مشاور کارگردان در تولید «فرزندان خدای کوچکتر » همکاری کرد که در برادوی جایزه تونی را گرفت. همچنین در گردهمایی مارک تیپر در لسآنجلس شرکت جست که کارگاههای بصری را اداره میکرد و در تیپر نقش روح هدیه کریسمس را در «سرود کریسمس » اجرا کرد. او در تولید «زن تراوایی » به عنوان هکوبا در استودیوی لسآنجلس همکاری میکرد که جایزهای نیز دریافت کرد. فلد که به تدریج توجهش معطوف دسترس به مخاطبان ناشنوایان میشد, به تولید پروژه تجربه تئاتر مخاطبان ناشنوا کمک کرد؛ پروژهای که در لسآنجلس اجرا میشد تا نقشآفرینی با تفسیر علایم و کارگاهها و بحثهای مربوط را ارائه دهد. او به پاریس سفر کرد تا تئاتر بینالمللی بصری را نیز بنیاد نهد؛ در آنجا درباره انتخاب و تجزیه و تحلیل نوشته, بازی, زبان اشاره در دانشکده پانتومیم کلود کیپنیس و دانشکده هونتر در نیویورک سخنرانی کرد. فلد در هفدهم دسامبر 1975, برای جوآن گرینبرگ , مولف من هرگز وعده یک باغ رز را نداده بودم و در این اشاره , بهترین داستان درباره دو پدر و مادر ناشنوا که فرزندی شنوا را در دوره رکود اقتصادی پرورش دادند, نامهای نوشت. در این نامه, فلد یک دوستی پایدار را آغاز کرد. وی احساسات قوی خود را این گونه بیان کرد که داستان در این اشاره میتوانست به شکل فیلم درآید و بلافاصله برای گرینبرگ اهمیت هنرپیشههای ناشنوا را مورد تأکید قرار داد و نوشت که داستان شما بسیار قدرتمند است و من هراس دارم اگر هنرپیشههای شنوا نقشهای آبل و جانیس را ایفا کنند, ممکن است چگونگی ناشنوایی را درک نکنند. گرینبرگ با ایده او کاملاً موافق بود و در 28 دسامبر پاسخ داد که من هرگز اجازه نمیدهم نقش آبل و جانیس را کسی غیر از یک ناشنوا ایفا کند. در دنیا هیچ کس بهتر از تو را نمییابم که بتواند این نقش را ایفا کند. فلد, حقوق این کتاب را به یک دلار خریداری کرد تا داستان را برای مخاطبان بسیاری تولید کند. فلد در شبکه تلویزیون برادران وارنر به عنوان دستیار تولید کننده معرفی شد و این نخستین ناشنوایی بود که در یک شرکت عمده تولید فیلم چنین مقامی را به دست میآورد و روی سازگاری فیلم داستان گرینبرگ با تلویزیون کار میکرد. در1985, به عنوان همکار تولید کننده اجرایی در «عشق هرگز خاموش نمیشود » برای سالن معروف هالمارک هال جایزه امی را دریافت کرد. این فیلم, نخستین فیلم ستارههای هنرپیشه ناشنوا بود. این داستان درباره مارگارت ریدر است که در رکود اقتصادی رشد کرد و برای والدین ناشنوای خود به منزله پل ارتباطی با جهان شنوایان بود. فلد در ملاقات از کودکان مدرسه ناشنوایان, امی را همراه خود میبرد تا آنها بتوانند آن را لمس کنند. او در 1986 در پورتلند با مارلی ماتلین ملاقات کرد و آنها وابستگیهای مشترکی در تلاش برای هنرپیشههای ناشنوا داشتند. وقتی دوست او ماتلین جایزه اسکار را به عنوان بهترین هنرپیشه فیلم «فرزندان خدای کوچکتر» دریافت کرد, او تسهیم در حس تجلیل را تجربه کرد. از مهمترین کارهای تلویزیونی فلد, «جانی بلیندا » و «صدای هیچ دیو را نشنو » بود. همچنین او در «دالاس » و «خیابان سسامی » در شکلی ویژه با زبان اشاره ناشنوایان همراه تیموتی نیر ، راوی سریال تلویزیونی «کاپیتان کانگارو » در شبکه سی بی اس ظاهر شد که جایزه امی را برد. او در تولید شماری آثار استثنایی برای خدمات عمومی صدا و سیما دست داشت. در فیلم «دختر طلایی » در هالیوود با سوزان آنتون ایفای نقش کرد. در نمایشنامه «کریسمس یک کودک در ولز » در تئاتر ملی ناشنوایان بازی کرد که در شبکههای بی بی سی و سی بی اس به نمایش درآمد. او موضوع یک مستند به نام «جولیانا: یک تصویر » بود که برنده جایزه شد. در 1987 «مرا آلیس صدا کن » اثر گیلبرت ایستمن را در دانشکده ناشنوایان کالیفرنیا کارگردانی کرد و به کودکان فرصت داد تا با یک هنرمند حرفهای کار کنند. این نمایشنامه درباره یک زن ناشنواست که در جستوجوی هویت شخصی است؛ انتخابی سزاوار برای جوانان در یک جامعه چند ملیتی. فلد در 1991, به سمت کارگردانی هنرمند در تئاتر ملی ناشنوا برگزیده شد و همراه با دیویس هالیس , بنیانگذار تئاتر ملی ناشنوایان, این مرکز را در بیست و پنجمین سالگرد تأسیس آن اداره میکرد. وی از ارتقای درک فزاینده بین شنوایان و ناشنوایان در هنر لذت میبرد. او ترتیبی داد که تئاتر کوچک ناشنوایان به محلهایی نظیر تایلند, هندوستان, اسکاندیناوی و خاور دور سفر کند. بینش, تخیل و روحیه همکاری فلد, به راستی در تمامی گوشههای جهان گسترده شد. مأخذ: DPAS, P. 120-122. ترجمه حجتالله نیکویی |
تاریخ ثبت در بانک | 7 دی 1399 |