کد | jr-44297 |
---|---|
عنوان اول | علل ناشنوایی |
عنوان دوم | زمینهها و عوامل بروز ناشنوایی یا کاهش شنوایی |
نویسنده | بهزاد اشتری |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد دوم |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 835 |
شماره صفحه (تا) | 840 |
زبان | فارسی |
متن |
علل ناشنوایی، زمینهها و عوامل بروز ناشنوایی یا کاهش شنوایی. عللی که باعث از بین رفتن حس شنوایی میگردد گوناگوناند. آگاهی به این علل, افزون بر اینکه راهنمایی برای مربیان و اطرافیان اطفال ناشنواست, در بعضی موارد با تدابیری همراه میگردد که به پیشگیری از ناشنوا شدن خواهد انجامید. علل ارثی, مادرزادی (مربوط به دوران قبل از تولد در رحم مادر) و علل عارضی (عللی که بعد از تولد سبب کری میگردند) در اینجا بررسی میشود. علل ارثی: هر کس بعضی از خصوصیات جسمی و حالات روانی خود را از پیشینیان به ارث برده است. رنگ مو, رنگ چشم, قد و بسیاری از مشخصات هر کسی, میراث اجداد اوست. ولی تنها این مشخصات و صفات خوب بشری نیست که از نسلی به نسل دیگر منتقل میگردد. گاهی نقصهای جسمی و روانی نیز میراثی است که از فرد به فرزندش منتقل میشود. چسبندگی انگشتان, کند ذهنی, نارساییهای قلبی, کوتاهی دستان و بالاخره نقص شنوایی نیز از جمله نقصهایی هستند که در اثر توارث از نسلی به نسل دیگر منتقل میگردند. از آنجا که نقایص معلول وراثت کمتر به تنهایی ظهور میکند, معمولاً در بین اجداد شخص نیز باید نظیر داشته باشد. از این رو, در صورتی که ناشنوایی معلول وراثت باشد, معمولاً باید در بین اطرافیان و اجداد فرد, ناشنوای دیگری نیز وجود داشته باشد؛ در غیر این صورت, نقص, معلول وراثت نبوده بلکه مربوط به محیط پیش از تولد, یعنی دوران بارداری و رحم مادر است. حاملان وراثت, ژنها هستند که در کروموزمهای زن و مرد وجود دارند و در حقیقت هسته اصلی تمام صفات و تواناییها و ناتوانیهای انسان که در اثر وراثت منتقل میگردند, همین ژنهای بسیار بسیار کوچک ولی تعیین کننده هستند. در ازدواجهای فامیلی, نظر به همخونی زن و مرد, در صورت وجود ژن خاصی در یکی از دو زوج, امکان وجود ژن از همان نوع در زوج دیگر بسیار زیاد است. مثلاً اگر ژن بارز شنوایی در مرد باشد, به سبب همخونی, امکان وجود ژن بارز شنوایی در زن که با وی نسبت فامیلی دارد فوقالعاده بالاست؛ بنابراین فرزندان آنها به احتمال قوی از شنوایی کامل برخوردار خواهند بود و به عکس, چنانچه ژن نهفته کری در یکی از دو زوج باشد, به علت همان رابطه همخونی و نسبت فامیلی, امکان وجود ژن نهفته کری در دیگری نیز وجود دارد و در این صورت ممکن است ژنهای نهفته کری سبب بروز نقایصی در حس شنوایی کودک گردند. در حالی که اگر همین زوجهای همخون با کسان دیگری که با آنان رابطه خونی و نسبت فامیلی نداشته باشند, ازدواج کنند, اگر چه ممکن است ژن نهفته کری به فرزند آنان منتقل گردد, به احتمال قوی کودک آنها از سلامت کامل شنوایی برخوردار خواهد بود. بدین سبب است که ازدواج با خویشان و نزدیکان از نظر علمی باید با احتیاط انجام پذیرد؛ زیرا بسیاری از کودکانی که از نقصهایی رنج میبرند, محصول همین گونه ازدواجهای فامیلی هستند. علل مادرزادی یا تشکیل نشدن بخشی از دستگاه شنوایی: گاه مشاهده میشود که نوزاد به طور مادرزاد فاقد بخشی از دستگاه شنوایی است. برحسب اینکه این فقدان در کدام قسمت گوش باشد, میزان از دست رفته شنوایی فرد تغییر میکند. مثلاً کاهش میزان شنوایی در اثر فقدان لاله گوش که در بسیاری از موارد مشاهده شده است, چندان مهم نیست؛ در حالی که کاهش شنوایی در اثر فقدان استخوانهای سهگانه از اهمیت بیشتری برخوردار است. با عمل جراحی پلاستیک, نبودن بعضی از قسمتهای گوش خارجی یا میانی را جبران میکنند. امراض دوران حاملگی: جنین در سه ماهه اول بارداری, بیش از اوقات دیگر در معرض صدمه میکروبهای مختلف است؛ زیرا در همین مدت است که چشم, گوش, سلسله اعصاب و سایر اعضای بدن طفل در حال رشد سریع است. بعضی از امراض, از جمله آنفلوانزا, اریون و به ویژه سرخجه, بیش از امراض دیگر برای جنین خطرناکاند. بدین لحاظ ابتلای زن باردار به یکی از امراض فوق ممکن است سبب نقصهایی در طفل گردد و وی را دچار اختلالات روحی یا ناتوانانیهای بدنی سازد که کری یکی از آنهاست. همهگیری سرخجه استرالیا در 1942 بهترین نمونه صدمه در دوران حاملگی است. شانزده درصد از کودکان ناشنوای مدارس استرالیا در 1346 متعلق به مادرانی بودند که در دوران همهگیری سرخجه, مبتلا به آن مرض شده بودند. خوشبختانه امروزه با پیشرفت علم پزشکی و وجود داروهای آنتی بیوتیک, هرگز چنین مواردی پیش نخواهد آمد. زایمان غیر طییعی: قوای مکانیکی که سبب اخراج جنین از رحم و عبور آن از مجاری تناسلی میگردد, نوزاد را هم مچاله میکند و گاهی به علت تنگی بیش از اندازه مجاری تناسلی, صدماتی به او وارد میسازد و ممکن است این صدمات بر بخشی از جمجمه و در نتیجه مرکز شنوایی طفل, اثر نامطلوبی گذارد. در زایمانهای بسیار سخت که مجبورند با وسایل مکانیکی (فورسپس ) مقاومتهای سر راه خروج طفل را بردارند, امکان بروز حوادثی از قبیل شکستن جمجمه و صدمه دیدن مرکز شنوایی بیشتر است. عامل RH: عامل دیگری که در اصطلاح RH گفته میشود, مربوط به نوع خون والدین است. خون افراد بشر به دو دسته RH مثبت و منفی تقسیم میگردد, مشاهده گردیده که چنانچه مردی با RH مثبت با زنی که RH منفی دارد ازدواج کند, اکثراً فرزند آنان دارای RH مثبت خواهد بود. در چنین مواردی دستگاه مادر به مخالفت با RH مثبت میپردازد و عدم انطباق خون مادر و جنین فعل و انفعالاتی را سبب میگردد. عمل مخالفت که برای محافظت از خود است, سبب ایجاد مادهای میگردد که این ماده معمولاً با تولد نخستین فرزند ظاهر میشود و بدین لحاظ است که به ندرت بر کودک اول اثر میگذارد و معمولاً فرزندان دوم و سوم قربانیان این مخالفت هستند. در بسیاری از موارد, طفل میمیرد, ولی گاهی دچار نقصهایی میشود که عقبماندگی ذهنی و ناشنوایی از آن جملهاند. امروزه با تعویض خون جنین و پیشگیریهایی که پیش از زایمان انجام میگیرد, به مقدار قابل توجهی اثر این عامل را خنثا میکنند. عوامل دیگری نیز ممکن است در دوران حاملگی سبب ایجاد نقایصی در طفل گردند و یا اینکه بر دستگاه شنوایی جنین صدمه زنند؛ از جمله ضربه یا فشار وارده بر جنین در دوران بارداری و نرسیدن اکسیژن کافی به نوزاد هنگام تولد, عدم تغذیه مناسب مادر باردار, مصرف مواد مخدر و الکل, عکسبرداری با اشعه ایکس, به ویژه در سه ماهه اول بارداری و مصرف برخی از داروهای شیمیایی, از جمله این عوامل زیانبارند. علل عارضی, یا عواملی که پس از تولد سبب ناشنوایی میگردند: این عوامل را به سه دسته تقسیم میکنیم: علل مربوط به گوش خارجی؛ علل مربوط به گوش میانی؛ علل مربوط به گوش داخلی. علل مربوط به گوش خارجی: در این مورد چند علت مهم مشاهده شده است: تجمع ماده زرد رنگ در حفره خارجی گوش: ماده زردرنگی که از غدد حفره خارجی گوش ترشح میگردد, ممکن است به تدریج در اثر جمع شدن و خارج نشدن, سوراخ گوش را مسدود کند و در نتیجه مانع رسیدن امواج صوتی به پرده صماخ شود. تجمع ماده زرد رنگ در سوراخ گوش نقصان شنوایی را باعث میگردد. معمولاً شخص مبتلا, هنگام استحمام بیش از مواقع دیگر این نقص را حس میکند؛ زیرا قطرهای آب, آخرین روزنه کوچکی را که به پرده صماخ راه دارد, مسدود کرده و به کلی مانع رسیدن امواج صوتی به پرده گوش میشود. کسانی که حفره خارجی گوش آنها تنگتر باشد, بیش از دیگران دچار این عارضه میگردند. این نقص با شستوشوی حفره, به دست پزشک متخصص به خوبی برطرف میگردد. اتیت خارجی : بعضی تغییرات در سطح پوستی مجرای خارجی گوش, سبب تجمع و فراوانی باکتریهای مختلف در سوراخ گوش میشود که در نتیجه انتقال ارتعاشات صوتی به خوبی انجام نگرفته و امواج صوتی به پرده تمپان نمیرسند. این عارضه ممکن است در اثر ایجاد خراشی در سطح پوست مجرای خارجی بروز کند, یا اینکه به علت تغییرات جوّی روی دهد. مثلاًً در مناطق گرمسیر با ازدیاد بخار آب در هوا, امکان بروز چنین عارضهای بیشتر است. عفونتهای قارچی نیز در مجرای خارجی گوش گاهی به شکل اتیت خارجی ظاهر میشود. سوراخ شدن پرده صماخ: ایجاد سوراخی در پرده گوش, از حساسیت شنوایی میکاهد و در آن صورت اصوات به خوبی برای شنونده واضح نخواهند بود. بنابراین سوراخ شدن پرده گوش, هرگز باعث کری مطلق نگردیده, تنها نقصانی در شنوایی شخص پدید میآورد که اکثراً قابل ترمیم است. علل مربوط به گوش میانی: گوش میانی, حفرهای نامنظم است و عمل آن, انتقال ارتعاشات صوتی از پرده صماخ به گوش داخلی است. این عمل مکانیکی به وسیله پرده صماخ و استخوانهای سهگانه چکشی, سندانی و رکابی انجام مییابد. چنانچه نقصی در یکی از اعضای گوش میانی به وجود آید, سبب نقصان حس شنوایی و نوعی کری انتقالی میگردد. علل مربوط به گوش میانی عبارتاند از: التهاب شیپور استاش: در سرماخوردگیهای سخت به ویژه در مواردی که در ناحیه سر احساس سرماخوردگی , درد و سنگینی میشود, معمولاً قسمت داخلی لوله استاش ملتهب میگردد؛ در نتیجه هنگام بلع نمیتواند به اندازه کافی باز شود تا هوای داخل صندوق صماخ را تأمین کند. نرفتن هوای کافی به صندوق صماخ سبب عدم تعادل هوای گوش میانی و حفره خارجی گوش میشود. ادامه این وضع سبب میگردد پرده صماخ به طرف گوش میانی متمایل گردد. تمایل پرده به داخل گوش میانی, استخوانهای سهگانه را به هم نزدیک میکند و در نتیجه عمل انتقال امواج صوتی به خوبی انجام نمییابد. اتیت میانی : ادامه سرماخوردگی و التهاب شیپور استاش ممکن است سبب شود باکتریها از راه شیپور استاش به گوش میانی وارد شده و تولید عفونت کنند که در اصطلاح پزشکی آن را اتیت میانی خوانند. این عارضه در میان کودکان به علت کوتاه بودن لوله استاش و سهولت ورود باکتری به صندوق صماخ بیش از بزرگان رایج است. در صورتی که اتیت میانی در مراحل اولیه آن معالجه نشود, ناچار از سوراخ کردن پرده گوش و خروج عفونت از گوش میانی هستند. تجمع مکرر مایع و عفونت در گوش میانی, شنوایی کودک را به طور جدی تهدید میکند. ماستوئیدیت: چنانچه اتیت میانی بهنگام مداوا نگردد و ادامه یابد, باکتریها و عفونت موجود در صندوق صماخ به حفرههای ماستوئید وارد گشته و تولید ماستوئیدیت میکند. ماستوئیدیت اغلب همراه با دردهای نسبتاً شدیدی در پشت گوش همراه است. نقص در استخوانهای سهگانه: به هم چسبیدن استخوانهای چکشی, سندانی و رکابی و یا پارگی زنجیره استخوانهای سهگانه نیز تولید نوعی کری انتقالی میکند, که نتیجه آن, عدم انتقال صحیح ارتعاشات پرده گوش به مایع لابیرنت است. سایر ناراحتیهای گوش میانی عبارتاند از: اتیت هوایی که بیشتر نزد کسانی که تحت تأثیر فشارهای جوی هستند (چون خلبانان) مشاهده میگردد و نتیجه آن فرورفتگی پرده صماخ و سنگینی گوش است. ورمهای گوش میانی و التهاب مخاط گوش میانی که اکثراً همراه با تشکیل چرک و عفونت است, یکی دیگر از ناراحتیهای گوش میانی است. علل مربوط به گوش داخلی: این قسمت گوش, گاه بر اثر بیماری یا عوامل دیگر دچار اختلال میشود و در نتیجه شنوایی را مختل میسازد. امراض آن عبارتاند از: امراض عفونی: بعضی از امراض عفونی و برخی دیگر از امراضی که با تبهای شدید همراه هستند, گاه تولید کری عصبی میکنند و گاه افزون بر صدمه زدن به مرکز اصلی شنوایی, نقصهای دیگر جسمی و روانی از قبیل لمسی یا عقبافتادگی فکری را باعث میگردند. عمدهترین این امراض عبارتاند از: مننژیت و مسمویت دارویی. مننژیت: این بیماری در نتیجه التهاب پرده مننژ مغز ایجاد میگردد. قربانیان این مرض ممکن است افزون بر کری, نقص دیگری نیز داشته باشند. سرخجه, حصبه, آنفلوانزا, اریون, سیاهسرفه, ذاتالریه و دیفتری. بیشتر اطفال ناشنوا در قدیم از قربانیان این امراض بودند, ولی امروزه خوشبختانه با توسعه علم پزشکی و وجود وسایل پیشگیری, به نسبت قابل ملاحظهای از شمار کودکان ناشنوایی که به سبب این امراض حس شنوایی خود را از دست میدادهاند, کاسته شده است. مسمومیت دارویی: استعمال بیش از اندازه و نامناسب بعضی از داروها, گاهی نقصهایی را در دستگاه شنوایی سبب میگردد. کنین, آسپرین, سموم و به ویژه استعمال بیش از اندازه داروهای آنتیبیوتیک, تأثیر نامطلوبی بر دستگاه شنوایی میگذارد. در مواردی که شخص هنگام مصرف دارویی خاص احساس ناراحتی در دستگاه شنوایی خود کرد, باید با نظر پزشک مصرف آن را قطع نماید. سروصدا: کسانی که در کارخانه یا مکانهای شلوغ کار میکنند, پس از مدتی نسبت به آن اصوات, نوعی مصونیت مییابند و پس از چندی متوجه میگردند که حساسیت شنوایی آنان نسبت به برخی از صداها کاهش موقتی دارد و با مدتی کار نکردن در مکان شلوغ, این نقص برطرف میشود. انفجارهای ناگهانی و صداهای بسیار شدید نیز اثر نامطلوبی بر دستگاه شنوایی میگذارند و ممکن است سبب صدمه دیدن پرده صماخ و اعضای کورتی شوند. کاهش شنوایی در دوران پیری: به تدریج که انسان رو به پیری میرود یک نوع فرسودگی عمومی در وی ظاهر میشود. این فرسودگی شامل دستگاه شنوایی نیز میگردد. به تجربه ثابت گردیده که پس از چهل سالگی بعضی از اعضای کورتی و اعصاب شنوایی رو به ضعف میروند. معمولاً کاهش شنوایی در پیران برای اصوات زیر بیشتر مشهود است. کری روانی: کسانی را که تحت این عنوان تقسیمبندی میکنیم, کسانی هستند که از نظر عضوی هیچگونه نقصی در دستگاه شنوایی آنان وجود ندارد, ولی با این همه از شنیدن اصوات ناتواناند. چنین مبتلایانی ممکن است اصلاً نشنوند یا فقط از شنیدن اصوات بخصوصی ناتوان باشند. در دستگاه شنوایی این افراد کوچکترین نقصی وجود ندارد, ولی با این همه فرد مبتلا, اظهار نشنیدن میکند. در گذشته, بسیاری از اطفال مبتلا به کری روانی, سالها در مدارس ناشنوایان به تحصیل میپرداختند, ولی علت اصلی ناشنوایی آنها برگردانندگان مدرسه معلوم نبود. امروزه با اختراع دستگاه شنواییسنج و وجود آزمونهای روانی, این گونه کودکان را جدا از اطفالی که علت عضوی دارند تحت آموزش قرار میدهند. انواع مختلف کری روانی امروزه شناخته گردیده و ما در اینجا به ذکر چند نمونه مهم آن میپردازیم: یکی از معمولترین انواع کری روانی هیستری است. بیمارانی که تحت عنوان هیستریک تقسیمبندی میگردند اصولاً اختلالاتی در آلات حس و حرکت آنان وجود ندارد. این دسته از بیماران, با وجودی که هیچگونه نقص عضوی ندارند و ساختمان چشم, گوش و یا اعضای دیگر آنان کاملاً سالم است, نمیبینند و نمیشنوند. گاهی این اختلال در حافظه فرد مبتلا مشاهده میشود و بیمار همه محفوظات, حتی نام خویش را از یاد میبرد. مبتلایان به کری هیستری نیز با وجودی که ساختمان گوش آنان کاملاً سالم است, از فعال نبودن شنوایی خویش رنج میبرند. یکی دیگر از انواع کری روانی را کری لفظی میخوانند. این دسته از مبتلایان با وجودی که اصوات را به خوبی میشنوند, قادر به فهم معانی کلمات نیستند. به عبارت دیگر, شخص مبتلا نمیتواند بین کلمهای که شنیده است و شئ مربوط به آن کلمه رابطهای برقرار سازد. علت اصلی این نوع کری, ممکن است در اعصاب شنوایی یا مغز باشد و به علت ضربه یا حادثهای از قبیل تصادف با ماشین ایجاد شده باشد. در صورتی که این امر قبل از به حرف آمدن نوزاد وقوع یابد, تشخیص آن بسیار مشکل خواهد بود و چه بسا اینگونه اطفال نیز سالها در میان اطفال ناشنوا در یک کلاس قرار گیرند, در حالی که علت اصلی کری آنان نامعلوم است. در میان کسانی که در اثر حوادثی از قبیل انفجار یا تصادف, شنوایی خود را از دست میدهند, به کسانی برمیخوریم که با وجود برطرف شدن علت عضوی هنوز قادر به شنیدن نیستند و چنین به نظر میرسد که آگاهی کافی از صدا ندارند. به عبارت دیگر علت کری آنان که در ابتدا عضوی بود, حال به روانی تبدیل گردیده و چنین میپندارند که نمیشنوند. در چنین کسانی معمولاً راه حل پیشنهادهای مثبت را انتخاب میکنند و از راه تلقین و تذکر مداوم, آنها را به این نکته امیدوار میسازند که خواهند شنید و این تأثیر مثبتی در ایشان میگذارد. همراه با این تلقین باید راه دقت کردن و گوش دادن را به این گروه آموخت. لبخوانی نیز تا اندازهای در برطرف کردن این نقص موثر است؛ زیرا ممکن است فهم مطلب از راه لبخوانی به رفع علت کمک کند. در مواردی مشاهده میگردد که علت یا علل ناشنوایی کودک نامشخص است و نه تنها پدر و مادر, بلکه پزشک, مربی و دیگر متخصصان دستاندرکار مسائل مربوط به اینگونه کودکان, از ارائه دلیلی بر ناشنوایی کودک ناتواناند. در اینگونه موارد باید پذیرفت که با وجود پیشرفتهای شگرفی که امروزه در امور پزشکی و سایر علوم به عمل آمده, هنوز دانش بشری در حل بسیاری از مطالب و امور ناتوان است و بنابراین از اینگونه علل به عنوان عوامل ناشناخته یاد میکنیم. مآخذ: پاکزاد، محمود، کودکان استثنایی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، 1376؛ همو، هیاهو در دنیای سکوت، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، 1374؛ قضائی، صمد، معلولیتها، تهران، سازمان بهزیستی کشور، 1368؛ نعمتی، حمید، گوش و شنوایی، تهران، 1372. بهزاد اشتری |
تاریخ ثبت در بانک | 6 دی 1399 |