کد jr-44206  
عنوان اول شنوایی‌شناسی  
عنوان دوم تاریخچه و موضوعات رشته تحصیلی شنوایی‌شناسی  
نویسنده اس ریچارد سیلورمن  
نویسنده فیلیپ ای. یانتیس  
مترجم محبوبه مرشدیان  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد دوم  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 799  
شماره صفحه (تا) 803  
زبان فارسی  
متن شنوایی‌شناسی ، تاریخچه و موضوعات رشته تحصیلی شنوایی‌شناسی.
این اصطلاح نخستین بار در دهه چهل قرن بیستم پدیدار شد و اغلب به مفهوم دانش ‌شنوایی بود. این تعبیر کلی از شنوایی‌شناسی، اساساً در بردارنده کلیه ابعاد شنوایی عادی و دچار اختلال بود. این ابعاد عبارت بودند از: مطالعه صوت‌شناسی ؛ ساختار و عملکرد گوش در هر دو وضعیت عادی و غیر‌طبیعی؛ درک صوت و ارزیابی آن؛ تشخیص اختلالات شنوایی، معانی ضمنی و تبعات ضعف شنوایی در زندگی انسان؛ تدابیر پزشکی، رفتاری، آموزشی و همچنین تدابیری برای اعمال جراحی و پیوند عضو مصنوعی برای کنترل نقصهای شنوایی.
در خلال سالیان، به ویژه در امریکا شنوایی‌شناسی به تشریح فعالیتهای ویژه‌ای می‌پرداخت که نقطه توجه مشترکی داشتند: بهبود ضعف ‌کلام، زبان و شنوایی شنوایی‌شناسی مدرن، رشته‌ای علمی است محدود به دو هدف منحصر به فرد: مطالعه شنوایی، اعم از عادی و غیر‌عادی، به مثابه مولفه اصلی در رفتار ارتباطی انسان؛ ابداع و اجرای تدابیری کارآمد و منتهی به استفاده بهینه کودکان و بزرگسالان دچار ضعف شنوایی از مهارتهای بیانی حسی و گفتاری. هدف دوم شامل موارد زیر است: انتخاب تقویت صوتی در وسایل کمک شنوایی؛ کاربرد روشهای آموزشی در تقویت درک دیداری کلام (گفتارخوانی) و بهبود درک و تشخیص شنیداری؛ ایجاد و حفظ مهارتهای بهینه در گفتار و صدا؛ ارائه مشاوره و راهنمایی در مسائل آموزشی، اجتماعی و یا شغلی که در اثر ضعف‌شنوایی رخ می‌دهند.
حوزه شیوه‌های شنوایی‌شناختی دربردارنده طراحی و اجرای برنامه‌هایی برای حفظ شنوایی و همچنین پیشگیری از کاهش عملکرد شنیداری است. این فعالیتها به ویژه در برخی محیطهای صنعتی قابل انجام است. در تشخیص زود هنگام شنوایی ضعیف در کودکان نیز مفید و انجام‌پذیر می‌باشد. بدین ترتیب که فرد متخصص در این زمینه برای داشتن برداشتی بهتر از ماهیت و میزان اختلالات شنیداری، به انجام طیف گسترده‌ای از آزمایشهای رفتاری و فیزیولوژیکی مبادرت می‌ورزد.
همچنین در بسیاری از زمینه‌های مرتبط با چگونگی پی‌بردن به شنوایی طبیعی و مختل و همچنین با ابداع شیوه‌ها و رویه‌های ارزیابی میزان بهبود رفتارهای ارتباطی، تحقیقاتی شنوایی‌شناختی انجام می‌گیرد. افزون بر این، شنوایی‌شناسی با سایر رشته‌های مرتبط، به ویژه گوش‌شناسی ، روان‌شناسی و آموزش ویژه همکاریهای تجربی و کلینیکی تنگاتنگی دارد.
انجمن گفتار، زبان، شنوایی امریکا برای شیوه کار در شنوایی‌شناسی و آسیب‌شناسی گفتار ـ زبان، استانداردهایی اختیاری وضع کرده ‌است. این انجمن به برنامه‌های آموزش تخصصی و ارائه خدمات نیز اعتبار می‌بخشد. همچنین به افرادی که صلاحیتهای خاص آموزشی، علمی و تجربی تحت نظارت را احراز کرده‌اند، گواهینامه کلینیکی اعطا می‌کند. این انجمن دارای اصولی اخلاقی است که اعضای آن بدانها پایبند و معتقدند. مجموعه قوانین گواهینامه‌ای که تبیین کننده شیوه کار شنوایی‌شناسان است، در 1983 در 34 ایالت به تصویب رسید. بسیاری از این قوانین، از شرایط انجمن گفتار، زبان، شنوایی امریکا در اعطای گواهینامه الگوبرداری کرده‌اند. به طور کلی، حداقل مدرک آکادمیک مورد نیاز برای فعالیت تخصصی مستقل، کارشناسی ارشد است. شماری از دانشگاهها نیز درجه دکتری شنوایی‌شناسی اعطا می‌کنند.
تاریخچه: شنوایی‌شناسی معاصر، به عنوان حوزه مطالعه منسجم درباره ضعف شنوایی و آموزش تخصصی و ارائه خدمات مرتبط با آن، پیدایش خود را مرهون عوامل موثر و تاریخی متمایز از یکدیگر، اما مرتبط با هم می‌داند. از جمله مهم‌ترین این عوامل، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: پیشرفت در عمل جراحی گوش میانی؛ پیشرفت فناوری در دستگاههای شنوایی، به ویژه در شنوایی‌سنجها و وسایل کمک‌شنوایی پیشرفتهای روزافزون در روشهای تحقیق و بررسی؛ آگاهی بیشتر از اثرات زیانبار سر و صدا؛ الگوی جامع ارائه خدمات منتج از برنامه‌های توان‌بخشی نظامی در طول جنگ جهانی دوم؛ افزایش درک و آگاهی عموم از ارزش ارائه خدمات توان‌بخشی به معلولان. اگر چه پیش از 1930، نیز اقدامات جداگانه‌ای انجام گرفته بود که می‌توان آنها را شنوایی‌شناسی نامید، اما از این سال بود که پایه‌های شنوایی‌شناسی به مثابه کانون توجهی آکادمیک و تخصصی بنیان نهاده شد.
جراحی گوش میانی: یکی از بیماریهای شایع که به ضعف شنوایی می‌انجامد، اتواسکلروز است؛ به عبارتی دیگر، تغییر در استخوان مجاور رکابی که صدا را به گوش درونی هدایت می‌کند. در اواخر قرن نوزدهم، و با نبود درمانی قطعی برای این بیماری، جراحان گوش درصدد یافتن راهی برای غلبه بر استخوان رکابی غیرعادی بودند. در میانه دهه 30 قرن بیستم بود که این اقدامات به ابداع روش درون گوشی به جای شیوه پس‌گوشی انجامید. در این روش یک روزنه در مجرایی نیم‌دایره شکل ایجاد می‌شود و برای قرار دادن پرده گوش روی این شکاف ایجاد شده، کارهایی انجام می‌شود. این کار باعث می‌شود صدا به اندام حسی در گوش درونی برسد.
جراحان برای غلبه بر چالشهای این شیوه انتخابی، از رهنمودهای متخصصان در سایر زمینه‌ها که دانش و مهارت آنان با هدف جراحی مرتبط بود، بهره جستند. یکی از این زمینه‌های مطالعاتی، صوت‌شناسی فیزیولوژیک است که مستلزم مکانیک زیستی گوش میانی طبیعی و غیرطبیعی است. جراحان درباره اندازه، شکل و مکان روزنه و همچنین درباره تغییراتی ساختاری که به حداکثر هدایت صوت به گوش درونی می‌انجامید، پرسشهایی را مطرح ساختند. افزون بر این، برای افزایش کارآیی و اطمینان از تشخیص، پیش‌آگهی و ارزیابی نیز شیوه‌هایی ابداع شد. روشهای معمول تا آن زمان عبارت بودند از: شرح حال بیمار، معاینه شنوایی‌سنجی با هدایت صوت به وسیله استخوان در حال پیدایش، و آزمایشهای کلاسیک و متعاقب دیاپازون . ابداع شنوایی‌سنجی گفتار نیز فوق‌العاده در تکمیل این روشها موثر بود. افزون بر این، آزمون کلمات که در ارزیابی سیستمهای ارتباطی و وسایل کمک‌شنوایی به کار می‌رفت، در بررسی این بیماران مورد استفاده قرار می‌گرفت. بدین ترتیب که بالاتر از آستانه شنوایی آنان کلماتی پخش می‌شد و آنان می‌بایستی کلمات را تکرار کنند. افزودن این شیوه، باعث اطمینان از تشخیص و کارایی کلینیکی گردید. تجربه‌هایی که با شنوایی‌سنجی گفتار به دست می‌آید، در عملیاتهای کلینیکی کودکان و بزرگسالان مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای نمونه، در جراحی برای به حرکت واداشتن استخوان رکابی ، برداشتن استخوان رکابی ، ترمیم پلاستیک در گوش ، تشخیص و برداشتن تومورهای صوتی و پیوند حلزون گوش از اطلاعات شنوایی‌سنجی استفاده می‌شود.
همکاری همه متخصصان برای رفع مشکلات و مسائل ضعف شنوایی از نظر تاریخی بسیار مهم است. در این باره، نه تنها متخصصان علم پزشکی، بلکه مهندسان صوتی و الکترونیک، فیزیولوژی‌دانان تجربی، دانشمندان علم گفتار و کارشناسان آمار زیستی، با یکدیگر همکاری کردند. در سایر موارد گونه‌گون اما بسیار مشابه، واکنش نسبت به دیگر بیماریهای دارای تأثیر سوء بر شنوایی، نیز باید از همین الگو استفاده می‌شد. شنوایی‌شناسی در سطح ملی و بین‌المللی در حال تحول و پیشرفت بود و دانش، مهارت و نگرشی که متخصصان آن می‌بایستی دارا باشند، به تدریج تبیین شده و بهبود یافت؛ فرایندی که هم اکنون نیز همانند دهه چهلم و پنجاهم در قرن بیستم مستحکم و قانع‌کننده است.
اختراع شنوایی‌سنج الکتریکی دانگ خالص، یکی از عوامل موثر و عمده در شنوایی‌شناسی دهه 30 و 40 بود. همانگونه که تولید بسیاری از شنوایی‌سنجها، از جمله ابزارهای کلامی ، پابه‌پای پیشرفتهای فناوری در عرصه رایانه جلو می‌رفت، کاربرد آنها نیز تا اندازه‌ای افزایش یافت که حتی اطلاعات تشخیص، پیش‌آگهی و ارزیابی و همچنین فرایندهای بررسی، نظارت و داوری قانونی را نیز در برگرفت و اگر چه، پل مقاومت ظاهری از لحاظ فنی یک شنوایی‌سنج نبود، اما در دهه 50 در درمانگاهها مورد استفاده قرار می‌گرفت و آن را در ارزیابی بیماری گوش میانی به کار می‌‌بردند.
در دهه سی‌ام، تیوپهای صحبت بسیار بزرگ، که نوعی وسیله کمک‌شنوایی غیر قابل حمل بود، جای خود را به تیوپ ـ خلأ داد که قابل پوشیدن بود و افراد دارای ضعف شنوایی، استقبال چشمگیری از آنان می‌کردند. این بهبود در طراحی وسایل، همچنان تداوم یافت تا اینکه پیشرفت فناوری به میکرومداربندی انجامید. در طول جنگ جهانی دوم، همراه با برنامه‌های توان‌بخشی نظامی و همچنین پس از آن، مسئله ویژگیهای طراحی بهینه در وسایل کمک‌شنوایی، و نیز انتخاب آنها متناسب با نیازهای فردی، به شدت مورد توجه قرار گرفت. طرحهای سفارشی، روشهای صحیح و معتبر انتخاب و سیستمهای توزیع این وسائل، هنوز نیز مسائل عمده در عرصه شنوایی‌شناسی به شمار می‌آیند.
روشهای بررسی: یک فعالیت عمده و اساسی در علم شنوایی‌شناسی، ارزیابی عملکرد شنیداری است. روشهای انجام این کار، از شیوه‌های روان ـ صوت‌شناسی برگرفته شده است. روشهای پیچیده اندازه‌گیری واکنشها نسبت به ویژگیهای کمیت‌پذیر بسیاری از اصوات، بر پی‌بردن به نحوه فعالیت سیستم شنیداری و همچنین بر شناسایی و توصیف اختلالات آن تأثیرگذار بوده ‌است. همچنین با استفاده از روشهای مشابه که از وسایل پیشرفته کمک گرفته‌اند، مطالعه وزوزکردن گوش و ساز و کارهای تعادل در گوش درونی، امکان پذیرفته شده است.
به همین ترتیب، پدیده‌هایی الکتریکی به نام پتانسیلها را که در بدن رخ می‌دهند، نمی‌توان از مغز، تارهای عصبی و سلولهای عصبی ثبت و ضبط کرد. در خصوص مغز و بسیاری از ایستگاههای بین راه عصبی، باید گفت که زنجیره‌هایی از تکانه‌های الکتریکی از یک مکان به مکان دیگری می‌روند و در فرایند‌های دسته‌بندی، ثبت ‌کردن، ساده‌سازی و طبقه‌بندی اطلاعات شرکت می‌کنند. این روشهای الکتروفیزیولوژی ، کاربردی کلینیکی یافته‌اند و وجود رایانه‌ها نیز به شدت آنها را افزایش داده است و بدین ترتیب، حتی در نوزادان نیز، ارزیابی نقاطی در مسیرهای شنوایی از اندامهای پیرامونی به مغز، امکان‌پذیر گردیده است و روشهای تحقیقاتی از ثبت وقایع در مناطق آشکار بدن تا ثبت آنها در مکانهای بین سلولی ارتقا یافته و پیشرفت کرده‌اند. البته مورد اخیر در جانوران میسر است. نتایجی که با استفاده از این روشها به دست آمده‌اند، اطلاعاتی ارائه می‌دهند که در پی‌بردن به چگونگی بیماریهای آسیب‌شناختی مختلف، به ویژه انواع حسی ـ عصبی این بیماریها و از جمله تأثیرات سر و صدا، پیری، داروها و محرومیت از تحریک صوتی بسیار مهم و اساسی هستند. همچنین، در مطالعه عوامل متابولیک در بروز ناشنوایی که با استفاده از شیوه‌های جدید ارزیابی زیستی، شیمیایی، انجام می‌گیرد، روشهای پیش‌گفته مفید خواهند بود.
الکترون میکروسکوپی نیز که بررسی ساختارها و بافتها را با بزرگنمایی بسیار واضح ممکن می‌سازد، مکمل شیوه‌های الکتوفیزیولوژی است. ارتباط میان تغییرات بسیار اندک ساختاری و نتایج ثبت شده درباره عوامل عصبی، نشانگر پیشرفت چشمگیر تاریخی، نظری و کلینیکی است.
از 1968 روشهای بررسی واکنش رفتاری به صوت، پیشرفت قابل توجهی داشته است. کنترل شرایط محرک به طرز مناسب، نمونه‌های آزمایشی خودکار و تحلیل رایانه‌ای، باعث افزایش دانش و اطلاعات در حوزه‌های گوناگونی از قبیل تأثیرات سر و صدا و مبانی درک گفتار شده ‌است.
زبان در مرکز حوزه آموزش به کودکان مبتلا به ضعف شنوایی قرار دارد. از دهه 70 قرن بیستم، اقدامات روزافزون در مطالعه توصیف، اکتساب، و ارزیابی زبان طبیعی و غیرطبیعی، توجه شنوایی‌شناسان را بی‌نهایت به خود جلب کرده ‌است. به ویژه در زمینه مشاوره والدین و راهنمایی کادر مدرسه، این مسئله چشمگیرتر است.
امروزه، ناشنوایی ارثی، معضلی ژنتیک به شمار می‌آید و از اوایل دهه 60 نیز بیماریهای مرتبط با آن و همچنین سایر مسائل مربوط به طور مبسوط مورد مطالعه قرار گرفته است. گسترش دانش و اطلاعات در این باره، سطح اطمینان از تشخیص و مشاوره در موضوعات ژنتیک را افزایش می‌دهد.
سر و صدا: دوران پس از جنگ جهانی دوم، شاهد نگرانی شدید مردم در خصوص اثرات زیانبار محیط زیست بر افراد بود. خطرات ناشی از سر و صدا برای شنوایی، به ویژه در برخی صنایع، توجه فعالانه مدیران، کارگران، حقوقدانان، قانونگذاران، پزشکان، فیزیولوژی‌دانان و متخصصان صوت‌شناسی را می‌طلبید و باعث پیدایش تخصص شنوایی‌شناسی صنعتی شد. به طور کلی، از این متخصصان خواسته می‌شود به این مسائل زیر بپردازند: بهداشت صوتی، حفظ ‌شنوایی، تعریف خطر، شنوایی‌سنجی پیش از استخدام و نظارتی، روابط اتفاقی میان سر و صدا. افزون بر این، درباره سر و صدا، به عنوان یک آلوده‌کننده محیط نگرانیهای بسیاری وجود داشته است.
حساسیت عموم مردم: فعالیتهای پیش گفته، نمایانگر افزایش حساسیت عموم مردم به مسئله شنوایی و صدمات آن است. برنامه شنوایی‌شناسی نظامی در طول جنگ جهانی دوم نیز همانند سایر اقدامات، مقدمات پایه‌ریزی و سیر تحولات شنوایی‌شناسی را فراهم آورد. به طور تقریبی پانزده هزار سرباز در مراکز نظامی برای رفع ضعف شنوایی خود خدماتی دریافت کردند؛ این مراکز، تنها برای تأمین نیازهای آنان بنا شده بود. این خدمات عبارت بودند از: تشخیص، درمان پزشکی در صورت نیاز، اقدامات توان‌بخشی، از جمله مشاوره شغلی و روانی. پرسنل نظامی که در این برنامه‌ها مشغول به کار بودند، پس از بازگشت به زندگی غیرنظامی و عادی، تجارب خود را در تأسیس مراکز جامع خدماتی، ایجاد برنامه‌های آموزشی آکادمیک و تخصصی برای پرورش افراد متخصص و ترویج انجام تحقیقات مقدماتی و علمی به کار بستند. در ایالات متحده، حمایت گسترده قانونگذاران و حمایت مالی عموم مردم، انجام این برنامه‌ها را تضمین کرد.
مأخذ:
GEDPD, Vol. 1, P. 40-45.
اس. ریچارد سیلورمن ؛ فیلیپ ای. یانتیس
ترجمه محبوبه مرشدیان  
تاریخ ثبت در بانک 4 دی 1399