کد jr-44167  
عنوان اول شارپلس، نانسی  
عنوان دوم خانم بیوشیمیست ناشنوای امریکایی  
به کوشش زهرا واعظی  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد دوم  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 767  
شماره صفحه (تا) 769  
زبان فارسی  
متن شارپلس، نانسی ، خانم بیوشیمیست ناشنوای امریکایی.
در یازدهم اکتبر 1932 در وست چستر پنسیلوانیا به دنیا آمد. او بزرگ‌ترین فرزند خانواده بود. آنها به فرندال ، شهری نزدیک دترویت نقل مکان کردند. پدرش محقق بیوشیمیست در علم تغذیه بود. در طول جنگ جهانی دوم، پدر نانسی درباره تأثیرات رژیمهای غذایی مختلف مطالعه می‌کرد. او در چنین محیط علمی پرورش یافت و عضو انجمن مذهبی مسیحیان مخالف خشونت شد. در انجمن به وی آموختند که بشر از نابرابری حقوق رنج می‌برد. والدینش، دو زن لهستانی را که در آزمایشهای پزشکی نازیهای آلمانی مورد آزار قرار گرفته بودند، در منزل خود پناه دادند. سال بعد آنها یک مرد چینی و یک پسر اهل چکسلواکی را پناه دادند و مادر نانسی به یک زن امریکایی‌ـ افریقایی که در یک آپارتمان متروکه زندگی می‌کرد، کمک کرد. برادر شارپلس، در نُه سالگی در اثر تومور مغزی ناتوان شد. این تجربیات باعث شد که او با مشکلات زندگی‌اش آسان‌تر روبه‌رو شود. علایق اولیه او نواختن پیانو، ویولن و نقاشی بود. افزون بر آن، به علوم و ریاضی نیز علاقه داشت. شارپلس در اثر ابتلا به مننژیت در روز کریسمس 1946 کاملاً ناشنوا شد. والدینش نخست تصمیم داشتند او را به مدرسه ویژه ناشنوایان منتقل کنند، اما به آنها توصیه شد که او را به مدرسه دولتی بفرستند. او سالهای دوم و سوم را در مدرسه شبانه‌روزی دوستان گذراند. در آنجا یاد گرفت که چگونه بر موانع اجتماعی چیره شود. وی ناشنوایی را مشکل بزرگی می‌دانست، اما آن را فاجعه نمی‌نامید. او در دانشکده اوبرلین در اوهایو ثبت‌نام کرد و مدرک کارشناسی خود را در 1954 در رشته جانورشناسی و با اتکا بر یادداشتهایی که دوستانش برای او تهیه می‌کردند، گرفت.
پدرش مشوق او به علم بود. برادرش فیزیکدان شد. خواهرش در رشته زمین‌شناسی ادامه تحصیل داد. دانشگاه ایالتی واین ، در دترویت، اعلام کرد که به شرط قبولی در امتحان، او را خواهد پذیرفت. دانشگاه موافقت کرد در صورتی که نتواند از امکانات آکادمی برای کسب مدرک استادی بهره ببرد، حداقل مدرک فناوری پزشکی به او اعطا شود. او همپای دانشجویان دیگر، واحدهای مختلف را در رشته داروهای آزمایشگاهی در بیمارستان هنری فورد دترویت گذراند و در 1956 دانش‌آموخته شد. در طول این مدت با مشکلات فراوانی روبه‌رو شد که مربوط به ناشنوایی‌اش می‌شد؛ اما با سرپرستها و همکارانش به خوبی ارتباط برقرار می‌کرد. وی برای کسب تجربیات بیشتر، در گردهماییها و نمایشگاهها شرکت می‌جست و از آزمایشگاهها و موسسات، برای فراگیری مطالب جدید بازدید می‌کرد. شارپلس سرپرستی چند تکنسین را برعهده داشت. کار در آزمایشگاه داروشناسی به عنوان پزشک تکنولوژیست، هر روز برای او جذاب‌تر می‌شد. او تکنیکهای جدید اندازه‌گیری میزان هورمونهای ترشحی بدن مثل: نور اپی نفرین و آدرنالین را بررسی می‌کرد. شارپلس، تصمیم داشت ارتباط بین این هورمونها و فشار خون بالا را بررسی کند. در آزمایشگاه ایمن شیمی از دستگاه الکتروفورز برای تعیین و اندازه‌گیری میزان پادتن موجود در خون بیماران استفاده می‌شد.
شارپلس در برنامه‌های پزشکی دانشگاه ایالتی واین شرکت کرد که با موانع بسیاری روبه‌رو شد. مسئول پذیرش، او را ملزم کرد که بنا به نیازهای موجود، باید برای ادامه حرفه‌اش، سطح استاندارد بالاتری را کسب کند. شارپلس، موفق به کسب بالاترین نمره شد. او تحصیلات خود را زمانی آغاز کرد که آرتور اریکسون در بیمارستان هارپر بر روی تأثیر داروی ال‌ـ دوپا بر روی بیمارانی که پارکینسون داشتند، آزمایش می‌‌کرد. آنها آزمایشهای اوله هورنی کیه ویکس و جورج کوتزیاس را ادامه می‌دادند. در 1960 آزمایشهای اوله هورنی کیه ویکس در دانشگاه وین، درباره کشف میزان کمی از دوپامین در مغز بیماران پارکینسونی بود و آزمایشهای جورج کوتزیاس درباره تأثیر موفقیت‌آمیز داروی ال‌- دوپا بر روی بیماران پارکینسونی در آزمایشگاه ملی بروکهاون بود. همکار اریکسون در این آزمایشها، دیزی مک‌کان بود. او مشاور و استاد راهنمای شارپلس در نوشتن رساله‌اش بود. او شارپلس را تشویق کرد که روی متابولیسم ال دوپا در روی مایع مغزی‌ـ نخاعی آزمایش کند.
شارپلس، پس از پایان تحصیل، در مرکز بیوشیمی، کیلینیک مایو در روچستر مینه‌سوتا که از سوی موسسه ملی سکته و بیماریهای عصبی حمایت می‌شد، آغاز به کار کرد. در آنجا به بررسی متابولیسم ال‌ـ دوپا در روی مایع مغزی نخاعی پلاسما و اوره پرداخت، و اثر درمان بلندمدت با ال‌ـ دوپا را بر روی موشها و خوکچه‌های هندی بررسی کرد. در 1975 او در کالج پزشکی آلبرت انیشتین در نیویورک سیتی، مسئول سنجش آمینهای بیوژنیک و مواد شیمیایی که در عملکرد مغز دخالت دارند، بود. شارپلس، مطالعه تحقیقاتی را بر روی علت بیوشیمیایی اختلالات مغزی و عصبی برای یافتن درمانهای موثر هدایت می‌کرد.
او در دفتر فرصتهای علمی انجمن پیشرفت علم امریکا ، طرح زنان امریکا و علم فعالیت کرد و دستیارانی برای موسسه علمی ناتوانان تربیت کرد. او همچنین با جامعه شیمی امریکا همکاری کرد تا موانعی را که دانشجویان علا‌قه‌مند به شیمی با آن روبه‌رو بودند، از بین ببرد. زمانی که شارپلس مقالات خود را در جوامع علمی ارائه می‌کرد، همواره از وسایل دیداری برای تکمیل گفته‌هایش بهره می‌برد. همکار یا میانجی‌ای در جلسات، پرسشها را برای او توضیح می‌داد و او پاسخ می‌گفت. او در جلسات علمی، شهرت یافت و مردم از او بسیار استقبال می‌کردند؛ چرا که از نظر آنان، انجام کار علمی به دست دانشمندی ناشنوا، کار بزرگ و مهمی بود.
شارپلس بیش از پنجاه گزارش تحقیقی در نشریات علمی، درباره اختلالات مغزی و متابولیسم، اندازه‌گیری ناقلان عصبی، و کاربرد مدلهای حیوانی منتشر کرد. افزون بر این، 11 مقاله و 45 چکیده علمی را به چاپ رساند. او در جلسات متعدد موسسه ملی علوم ، موسسه پیشرفت علم امریکا، جامعه شیمی امریکا و گروه مشاوره علمی ملی شرکت داشت. او عضو هیئت علمی گروه مدیران موسسه الکساندر گراهام بل بود. در ژانویه 1975 مقاله او به نام دانشمندان ناشنوا به عنوان محقق در جلسه انجمن پیشرفت علم امریکا خوانده ‌شد. شارپلس، از انجام کارهای علمی ناشنوایان دفاع می‌کرد. او همچنین درصدد یافتن زنان دانشمند ناشنوا بود؛ گرچه شمار کمی از آنان را یافت.
شارپلس تا زمان مرگش در نهم اکتبر 1987، در خدمت موسسه روان‌پزشکی دانشکده پزشکی آلبرت انشتین بود.
مأخذ:
DPAS, P. 328-331.
ترجمه زهرا واعظی  
تاریخ ثبت در بانک 3 دی 1399