کد | jr-44163 |
---|---|
عنوان اول | سیگو، هووی |
عنوان دوم | هنرپیشه ناشنوای امریکایی |
مترجم | لقمان سرمدی |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد دوم |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 759 |
شماره صفحه (تا) | 760 |
زبان | فارسی |
متن |
سیگو، هووی ، هنرپیشه ناشنوای امریکایی. در پنجم دسامبر 1953 در سیاتل واشنگتن متولد شد. دیوید، برادر بزرگش، به سختی میشنید. برادر کوچکترش، هنرپیشهای حرفهای و ناشنواست. مادر و دو خواهرش شنوا هستند. در میان اعضای خانواده، او مشکل کمشنوایی داشت. نخستین تجربه بازیگری هووی، در نمایشنامهای بود که مادرش آن را کارگردانی میکرد. او با پانتومیم و حکایتهای تفسیر شده با آوا، روایتها را نقل میکرد. سیگو به مدرسه شفاهی رفت و سپس با چند دانشآموز دیگر به دبیرستان راه یافت. سپس به دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در نورث ریچ راه یافت. در آنجا برنامههای بسیاری ویژه دانشآموزان ناشنوا وجود داشت. زمانی که با ناشنوایان دیگر بود، احساس آرامش میکرد. در ابتدای دهه 1970 بود که هووی سیگو کار هنرپیشگی را به طور جدی آغاز کرد. همکلاسش که یک زبانشناس ناشنوا به نام توسویالا بود، او را تشویق کرد در نمایش «ضیافت» که به زبان اشاره امریکایی بود، بازی کند. او حس بازیگری در تئاتر را تمرین میکرد و نقشهای کوچکی را در تئاتر میپذیرفت و درباره آن نقشها فکر میکرد. او همچنین در نمایش «مشتهای شاد » که نمایشی کودکانه بود، بازی کرد. در دانشگاه نورث ریج، واحدی را به نام «مقدمهای بر تئاتر ناشنوایان» گذراند. سیگو همراه با ادامه تحصیل، یک سال به عنوان هنرپیشه مقیم، با خدمات آموزشی ایالت واشنگتن همکاری کرد. در 1977 زمانی که به رسانه دف در داکلند کالیفرنیا ملحق شد، کار تولید، کارگردانی و نویسندگی یک مجموعه تلویزیونی ویژه کودکان به نام «پایان رنگینکمان » را به عهده گرفت و تجربیات فروانی به دست آورد. تجربیات چندگانه او در کار تولید، کارگردانی و نویسندگی، حس اعتماد به نفس او را تقویت میکرد. همزمان با کار بازی در تئاتر، به تحصیلات خود در دانشگاه ایالت سانفرانسیسکو و کالج اهلن ادامه میداد. سیگو، از 1980 تا 1982 به عنوان همکار گروهی به تئاتر ملی ناشنوایان پیوست. نقشهای اصلی در نمایشهای «گیلگامش »، «از دست رفتن روح عفاف » و «ایلیاد: بازی تا بازی » ایفا کرد. تجربه تدریس او باعث شد به اداره آموزشهای استثنایی در هاوایی ، دانشگاه ایالتی نیومکزیکو و موسسه فنی ملی ویژه ناشنوایان راه یابد. در دهه 1980 سیگو به دلیل ابداعات خلاقانهاش مشهور شد. ابداعاتی که فرصتهای بیشتری در اختیار ناشنوایان میگذاشت تا در فعالیتهای هنری شرکت کنند. پیتر سلارز کارگردان، نقش یک شخصیت اصلی را به او واگذار کرد. نمایش، یک نسخه از تراژدی یونانی بود. منتقدانی نظیر مایک مک انتایر و جک کرول با بازی سیگو در نقش یک ژنرال منزوی و دیوانه و انتخاب او از سوی سلارز کاملاً موافق بودند. سیگو تئاترهای قدیمی یونان را بررسی کرد که با استفاده از رقص، ارتباط برقرار میکنند. رقصی که در آن دستها به اندازه پاها نقش دارند. او این حرکات را «رقص یونانی من» نامید. در 1988 به اصرار همسرش که معلم انگلیسی و تئاتر بود، درخواست کرد تا در نمایش «سفر طولانی ستاره: نسل آینده » در نقش یک شخصیت ناشنوا بازی کند. این درخواست پذیرفته شد. در این برنامه، او نقش یک ناشنوا را بسیار خوب ایفا کرد. پس از آن، درخواستهای متعددی برای همکاری، دریافت کرد. او به بازیگری در نقش ریوا ، یک میانجی ناشنوا، پرداخت؛ نقشی که مستلزم به کارگیری تجربیات خودش بود. نمایش «بلند مثل یک نجوا » به کارگردانی ژاکولین زامبرانو تقریباً نوعی بدعت در استفاده از زبان اشاره امریکایی و کاملاً متمایز از تجربیات پیشین بود. کمی پس از آنکه برنامه «سفر طولانی ستاره» به فیلم تبدیل شد. سیگو پیشنهاد نقشی تلویزیونی در فیلم «هماهنگ کننده » را دریافت کرد. تولیدکنندگان فیلم، نقش ناشنوا را به هنرپیشگان شنوا میدادند. سیگو در بلاتکلیفی دست کشیدن به اعتراض یا کار کردن با فشار روحی، مانده بود؛ اما چون فیلم بسیار خوب نوشته شده بود، او به رغم انتقادها، به انتخاب روش پرداخت و با این کار، راه را برای کسب تجربه ناشنوایان دیگر باز کرد. او به شدت به خودباوری کودکان معتقد بود و به تقلید کودکان ناشنوا از دیگران باور نداشت و خود را الگوی کودکان ناشنوا معرفی نمیکرد. سیگو هم اکنون مشغول تدریس، بازیگری، و نویسندگی در سیاتل امریکا است. مأخذ: DPAS, P. 317-319. ترجمه لقمان سرمدی |
تاریخ ثبت در بانک | 3 دی 1399 |