کد jr-44160  
عنوان اول سیرینگ  
عنوان دوم لورا کاترین ردن ، خانم شاعر و نویسنده ناشنوای امریکایی  
نویسنده هری جی. لانگ  
نویسنده جک آر. گانون  
مترجم زهرا واعظی  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد دوم  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 754  
شماره صفحه (تا) 757  
زبان فارسی  
متن سیرینگ، لورا کاترین ردن ، خانم شاعر و نویسنده ناشنوای امریکایی.
در نهم فوریه 1840 در دهکده سومرست در مریلند دیده به جهان گشود. لورا، فرزند ویلهلمین والر و لیتلتون جیمز دی. ردن و جانشین سر ادموند والر ، شاعر انگلیسی و عضو مجلس عوام انگلستان، بود.
لورا سیرینگ در یازده سالگی به علت ابتلا به مننژیت مغزی‌ـ نخاعی، دچار ناشنوایی شد. از آن پس، خانواده‌اش به سن‌لوئیز رفتند و او را به مدرسه ناشنوایان میزری در فولتن سپردند. او در سال 1858 تحصیلات خود را در این مدرسه به پایان برد.
ناشنوایی موجب صدای غیر طبیعی و فشرده او شد. فقط خانواده و دوستان نزدیکش گفتار او را می‌فهمیدند. دیگران در فهم گفتار او مشکل داشتند و او به همین دلیل، تکلم را کنار گذاشت و تنها به ارتباط نوشتاری بسنده کرد. در بزرگسالی، در مدرسه ناشنوایان کلارک در نورسامپتون ماساچوست، و مدرسه ویپل هوم در میستیک در کانتیکت و نیز با شاگردی الکساندرگراهام بل در بوستون، تکلم و لب‌خوانی را فرا گرفت. او پس از این همه تلاش، موفق به بازیابی گفتار خود شد، اما هرگز در هنر لب‌خوانی مهارت نیافت.
سیرینگ، نویسندگی‌اش را پس از دانش‌آموختگی از مدرسه میزوری و با نوشتن گزارش برای یکی از روزنامه‌های مذهبی سن‌لوئیز به نام اعضای پرسبیتریان اَند آور یونیون آغاز کرد و به سرودن شعر و نگاشتن مقاله برای نشریه سن‌لوئیز ریپالیکن پرداخت.
ریپابلیکن، او را به واشنگتن فرستاد تا درباره جنگ داخلی گزارش تهیه کند. لورا در آنجا با آبراهام لینکلن ، رئیس‌جمهوری، ژنرال اولیسس اس. گرانت و دیگر شخصیتهای برجسته گفت‌‌وگو داشت. این موضوع باعث شد که وی در 1862 نخستین کتاب خود با عنوان چهره‌های برجسته در مجلس نمایندگان منتشر کند. او بعدها برای نیویورک تایمز و چندین روزنامه دیگر نیویورک با عنوان سان ، ایونینگ میل و تریبون قلم زد.
لورا، در جنگ داخلی همراه با ژنرال گرانت به خط مقدم جبهه ارتش اتحادیه رفت و این امتیازی بود که زنان به ندرت از آن برخوردار می‌شدند. او در سال 1864 قصیده‌های کوتاه جنگ و اشعاری برای طغیان را منتشر کرد. لینکلن که نمونه غلط‌گیری شده این کتاب را دیده بود، در یاد‌داشتی نوشت: به این اشعار نگاهی انداختم و متوجه شدم همه آنها میهن‌پرستانه و برخی هم بسیار زیبا هستند.
سیرینگ در 1865 در یک سفر دریایی به اروپا رفت و در مدت چهار سالی که در آنجا اقامت گزید، برای روزنامه‌ها و مجلات امریکایی قلم می‌زد و به مطالعه چندین زبان پرداخت. او فرانسه، آلمانی، ایتالیایی و اسپانیایی را به خوبی فرا گرفت. زمانی که در ایتالیا بود، برای وزارت کشاورزی ایالات متحده دو مقاله با موضوع کرم ابریشم و پرتقال نگاشت. او در راه بازگشت از اروپا، یک داستان فرانسوی را ترجمه کرد که هورد و هاتون آن را با عنوان ماجرای یک پسر کوچولو به چاپ رساندند. او به هیئت تحریریه نیویورک ایونینگ میل پیوست و مجموعه مقالاتی با عنوان کودکان سکوت برای آنان نوشت. او در این مقالات از تدریس گفتار به کودکان ناشنوای مدارس پشتیبانی می‌کرد. مقالات سیرینگ توجه بسیاری را برانگیخت و از آنجا که تشویق‌کننده و ترغیب‌گر تدریس تکلم در بسیاری از مدارس بود، شماری آن را تحسین کردند.
او در 1876 با مرد شنوایی با نام ادوارد دبلیو. سیرینگ در میستیک در کانتیکت ازدواج کرد. ادوارد، وکیل معروفی از اهالی شروود در نیویورک بود. آنها در همین منطقه ماندند و صاحب یک فرزند شدند و نام او را اِلسا گذاشتند.
ده سال بعد، او با همسرش به سانتاکروز رفتند. در 1886 به دلیل مشکل مالی، نامه‌ای به ادوارد ماینرگالودت ، رئیس دانشکده گالودت، نوشت و در آن توضیح داد که به سبب مشکل مالی مجبور به فروش وسایل زندگی‌اش شده ‌است. در طول این سالهای سخت، سیرینگ، یکی از بهترین شعرهایش را سرود که مضمون آن درباره بنای تاریخی توماس هاپکینز گالودت در کندال گرین است. در سال 1984 مکاتبات او با گالودت فاش شد و از ادوارد طلاق گرفت. دست راستش به علت درد عضلانی از کار افتاد و تصمیم به فروش کلکسیون صدفهایش گرفت. گروهی از دوستان ادبی‌اش، هزینه سفر او به هاوایی را برای به دست آوردن سلامتی‌اش جمع‌آوری کردند. هاتون میفلین ناشر چندین ساله او در بوستون، از وضع ناگوار او آگاه شد. و پانصد کپی از کتاب سیرینگ را چاپ و به طور رایگان و به عنوان هدیه کریسمس در اختیار او گذاشت. سیرینگ، با فروش این کتابها بخشی از مشکل مالی خود را حل کرد.
یکی دیگر از آخرین سروده‌های او، شعر «رشته کوههای سانتا کروز» است. به اعتقاد ویتییر، که سیرینگ با این شعر برای همیشه به رشته کوههای سانتا کروز پیوست. آخرین ابیات شعرش در آوریل 1908، که مختصری از باقی‌مانده زندگی ادبی او بود، پر از چشم‌اندازها و تصوراتش از مرگ و مراسم تدفین است. پس از این، بیماری مانع نوشتن او شد و پانزده سال باقیمانده عمر را در انزوا، همراه با دخترش السا در کالیفرنیا سپری کرد.
لورا سیرینگ، از زمانی که دانش‌آموز مدرسه میزوری بود، سرودن شعر را آغاز کرده بود. اشعارش در سطح گسترده‌ای منتشر شد. اشعارش در میزوری رکورد ، سایلنت وورکر ، رخدادها، حکایتها و اشعار ویژه کرولالها ، ماهنامه هارپر ، هفته‌نامه هاپر ، ماهنامه آتلانتیک ، مجله پوتنام ، گالکسی ، ارنا ، مجله آلاسکا‌ـ یوکن و اِل دورا به چاپ می‌رسیدند. آثارش در چندین گلچین به چاپ رسیده است که عبارت‌اند از: گلچین جان گرینلیف ویتیر ، گلچین ای. سی. استدمان ، گلچین ویلیام کولن براینت ، الاهه ساکت ، شعر و گلچین نظم و نثر نویسندگان ناشنوا.
او در 1873 مجموعه اشعاری با عنوان صدای اتاقهای مرموز منتشر کرد. در توصیف این اثر گفته‌اند: این مجموعه، باعث می‌شود انسان احساس کند نویسنده را می‌شناسد و خوانند‌گان نیز نمی‌توانند او را دوست خود نخوانند. جلد دیگر اشعارش سال بعد به چاپ رسید. دخترِ سیرینگ در 1921 نسخه کامل اشعار وی با عنوان پژواک روزهای دیگر را گردآوری و منتشر کرد. گیلبرت سی. برادوک در توصیف سبک سیرینگ، سبک وی را آسان و غیر رسمی دانسته که بیشتر درباره مردم، سیاست، مکانها، کتابها، و هنر نوشته است. برادوک، آثاری چون مازینی (به زبان ایتالیایی)، جنگ گتیسبرگ و تپه‌های سانتاکروز را شاهکارهای او می‌داند. نویسنده ناشنوای دیگری با نام جیمز ای. گالاهر ، او را یک ادیب میهن‌پرست و فدایی اتحادیه کارگر توصیف کرد. جان گرنیلیف ویتییر همچنین، تحت تاثیر شعر او درباره تپه‌های سانتا کوروز قرار گرفت.
سیرینگ شعر بل میزوری را به مبارزان میهنش که داوطلبانه در جنگ داخلی شرکت کردند، تقدیم کرد و این شعر به آواز حماسی مشهور ارتش اتحادیه میزری تبدیل شد و پاسخی به شعر مریلند، مریلند من اثر کانفدرسی بود.
لورا سیرینگ، به افتخارات فراوانی دست یافت. «گلایندون » در مینه‌سوتا، شهر کوچکی در تقاطع اقیانوسیه شمالی و سن بل و جاده‌های اقیانوسیه‌ای در دره رودخانه رِد در مینه‌سوتا است که همان نام، تخلص اوست. هنگامی که در 1889 از مجسمه توماس هاپکینز گالودت و آلیس کاگزول در محوطه دانشکده گالودت پرده‌برداری شد، سیرینگ شعری به آنان تقدیم کرد و آن را با صدا و اشاره برای حاضران خواند. زندگینامه او، یکی از چهار مورد زندگینامه ناشنوایانیی است که در فرهنگ زندگینامه‌ای امریکا، چاپ 1928 آمده است. سه نفر دیگر عبارت‌اند از: لورنت کلرک ، مربی؛ جیمز ناک ، شاعر؛ آلبرت نیوسام ، هنرمند. دانشکده گالودت، در پاییز 1984 به افتخار سیرینگ، یکی از ساختمانهای محوطه شمال غربی را به نام او نامگذاری کرد.
سیرینگ در 1886 به سن ماتئو در کالیفرنیا نقل مکان کرد تا در کنار دخترش باشد. او چندی بعد سلامتی خود را از دست داد و به تدریج، نوشتن را کنار گذاشت. او آخرین سالهای عمر خود را در معلولیت گذرانید.
سیرینگ در دهم اوت 1923 در سن ماتئو چشم از جهان فرو بست و در قبرستان هالی کراسِ همان محل، به خاک سپرده شد.
مآخذ:
DPAS, PP. 319-322; GEDPD, Vol. 3, PP. 11-13.
هری. جی. لانگ ؛ جک آر. گانون
ترجمه زهرا واعظی  
تاریخ ثبت در بانک 3 دی 1399