کد | jr-41624 |
---|---|
عنوان اول | زبان |
عنوان دوم | عضوی از انسان و ابزار اصلی گفتار |
نویسنده | پتریکا ا براون |
مترجم | لقمان سرمدی |
مترجم | بهزاد اشتری |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد دوم |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 676 |
شماره صفحه (تا) | 677 |
زبان | فارسی |
متن |
زبان ، عضوی از انسان و ابزار اصلی گفتار. زبان تنها ویژگیای است که باعث تمایز انسانها از دیگر موجودات میشود. زبان جایگاه خاصی را در قسمت هوشیار مغز انسان داراست. در نتیجه، تعریف زبان امر پیچیده و مشکلزاست و انتخاب تعاریف، پیچیدگیهای بیشتری را به دنبال خواهد داشت. هر تعریفی، از هر نظر، میتواند ناقص و بحثانگیز بوده اما در پایان، بیان جمع تعاریف میتواند آموزنده باشد. تعاریف: ما به چند روش میتوانیم زبان را تعریف کنیم. ممکن است این پرسش پیش آید که زبان از چه عناصری ساخته شده و یا توضیح ویژگیهای انتزاعی زبان، از جمله ساختار طبقهبندی شده آن و یا توضیح عملکرد زبان، مثل انتقال افکار و احساسات چیست. با چنین تعاریفی، فرض میکنیم که برای زبان انسانها به عنوان یک زبان جهانی، ویژگیهای خاصی وجود دارد که باعث تمایز زبانها از سیستمهای ارتباطی غیرزبانی، مثل ارتباط حیوانات و راهبردهای رایانهای میشود. اگرچه هزاران زبان ساده انسانی وجود دارد، اما اینکه به نحو جامعی آنها را مطالعه و گروهبندی کنیم، غیر ممکن است. اما در حقیقت، مطالعه زبانهای ساده اشارهای آغاز شده و بنابراین، همیشه باید با کمی تردید نسبت به ادعاهای جهانی رفتار شود. با چنین اخطاری، باید درصدد تعریف زبانی باشیم که براساس آنچه تا کنون درباره زبانهای اشارهای و گفتاری شناخته شدهاند، باشد. منظور نهایی از آموزش کودکان ناشنوا این است که آنان نیز بتوانند در دنیای شنوایان دوشادوش دیگران به زندگی خود ادامه دهـند و به جای آنکه سربار جامعه باشند، عضوی مفید و موثر در جامعه به شمار آیند. به عبارت دیگر هدف نهایی از آموزش و پرورش ناشنوایان، سازش بهتر ناشنوا با محیطی است که در آن زندگی میکند. اما برای اینکه یک ناشنوا بتواند با دیگر همنوعان شنوای خود مراوده و گفتوگو کند، لازم است: اولاً، مقصود و گفتار دیگران را بفهمد؛ ثانیاً، قادر باشد مقصود خویش را بیان کند. مرحله اول یعنی فهم مطلب دیگران، با لبخوانی برآورده میشود. اما مرحله دوم که بیان مقصود است، باید با تمرین و تربیت صدا و با استفاده از آهنگ در گفتار برآورده شود. شک نیست مطالب بیشمار دیگری در لابهلای آموزش کودکان ناشنوا نهفته شده است که در طول این کتاب کم و بیش با آن آشنا خواهید شد، که آموزش حرفهای مناسب به ناشنوا یکی از آنهاست. مراحل رشد زبان: مهمترین، صحیحترین و کاملترین وسیله ارتباط و مراوده بین افراد یک جامعه، زبان و گفتار است. گرچه از بیان کلمه زبان در نظر اول زبان بیانی به ذهن میرسد، ولی زبان میتواند زبان ادراکی، کتبی، زبان اشاره و یا هر نوع علایم قراردادی دیگر را نیز شامل باشد. ولی آنچه مسلم است وسیله اصلی و متداول مراوده در هر جامعه را زبان بیانی تشکیل میدهد. زبان بیانی در واقع به لفظ آوردن همان زبان ادراکی و درونی است. شخص در درون خویش بدون بیان و استفاده از الفاظ، مطالبی را درک کرده و درباره آن فکر میکند و حتی گاهی آن مطالب را در درون خویش برای خود بدون کلمات بازگو میکند. این زبان درونی و فکر، هرگاه در قالب الفاظ بیان شوند برای دیگران قابل درک بوده و آنان از آنچه در فکر و ذهن ما میگذرد، با خبر خواهند شد. پس گفتار و بیان، حاصل فکر است که از ذهن و فکرِ فردی، به ذهن و فکر فرد یا افرادی دیگر منتقل میشود. بنابراین میتوان گفت زبان، مجموعه علایم قراردادی کلامی است که افکار و مقاصد را از ذهنی به ذهن دیگر انتقال میدهد. برای این انتقال چند شرط لازم است که عبارتاند از: تفکر صحیح و ذهن سالم، به بیان درآوردن افکار و آنچه در ذهن میگذرد از راهی که برای دیگران قابل درک باشد و بالاخره توجه و دقت شنونده برای دریافت افکار و مقاصد گوینده. پس اولاً، باید دستگاه فکری و درک گوینده و شنونده سالم باشد؛ ثانیاً، دستگاه شنوایی که گیرنده افکار از طریق بیان و زبان است نیز باید بینقص باشد. این زنجیره ارتباطی از ذهن گوینده به ذهن شنونده، به عواملی بستگی دارد که از جمله عوامل مهم و اصلی آن عبارتاند از: سلامت ذهن گوینده، به بیان درآوردن افکار از راهی که برای شنونده قابل فهم باشد، آگاهی گیرنده از زبان متداول در جامعه، راه و سبک بیان، سلامت دستگاه شنوایی و ادراکی شنونده. در ناشنوایان، گرچه زبان درونی و تفکرات ذهنی وجود دارد و دستگاه ذهنی و ادراکی آنان از سلامت کامل برخوردار است، به سبب ناشنوایی، که ناگویایی را نیز همراه دارد، قادر به بیان درآوردن تفکرات خویش و آنچه در ذهنشان میگذرد، نیستند. بنابراین میکوشند از طریق اشارات، افکار خویش را به ذهن دیگران منتقل کنند؛ ولی از آنجا که این علایم و اشارات برای دیگر افراد جامعه قابل درک نیست، در این مقصود موفق نخواهند بود. پس آنان هم باید زبان جامعه را بیاموزند تا بتوانند افکار و خواستههای خویش را به سهولت به دیگران منتقل کنند. کودک سالم از بدو تولد مراحل رشد زبان را طی میکند. گریه وی هنگام تولد اولین صدای او برای ارتباط با این جهان پهناور است. در چند ماهگی به ادای اصواتی میپردازد و از صدای خویش لذت میبرد و از این طریق توجه دیگران را جلب میکند. تا این مرحله تفاوت چندانی بین کودک عادی و ناشنوا نیست، ولی هنگامی که از ده ماهگی به بعد شروع به تکرار کلمات و تقلید صدای اطرافیان میکند، تفاوت وی با بیان کلماتی مثل ماما، بابا، آب و الفاظی ساده از این قبیل، آشکار میشود و او سعی در تکرار گفتار اطرفیان میکند؛ در حالی که طفل ناشنوا از عهده انجام این عمل بر نمیآید. کودک سالم در دو سالگی حدود چند صد لغت میداند، و در سه سالگی این تعداد به حدود نهصد تا هزار کلمه میرسد؛ بنابراین باید با کودک ناشنوا نیز به مجرد آگاهی از نقص وی صحبت کردن را آغاز کرد، و با انجام تمریناتی که گفته شد و با برنامهریزی صحیح و مرتب، او را راهنمایی کرد تا کلمات را به تدریج از طریق حرکات لب آموخته و تکرار کند. افزون بر ناشنوایی اختلالات دیگری نیز از قبیل: عقب ماندگی ذهنی، ناسالم بودن سیستم اعصاب، تقلید از الگوی غلط و ناصحیح در فراگیری گفتار، و نوعی لکنت زبان اکتسابی، طفل را در ارتباط کلامی با دیگران دچار مشکل میسازد. بسیار دیده شده است کودکانی که در محیط زندگی خویش با افراد لکنتدار مواجه هستند و در اثر همنشینی لکنت زبان اطرافیان را کسب کرده، برای سالها دچار این نقیصه میشوند. کمبود انگیزه برای تکلم، به ویژه در خانوادههایی که با کودک کمتر صحبت میشود و یا به دلایلی از جمله اشتغال پدر و مادر، یا به دنیا آوردن فرزند جدید که سبب عدم توجه کافی به فرزند اول میگردد، گاه در دیر به گفتار آمدن طفل تأثیر میگذارد. برخی اختلالات عاطفی از جمله پسیکوز و یا اختلالات شخصیتی، و گاه، وجود اشکلاتی در ساختمان اندامهای گفتار نیز از جمله عوارضی هستند که در بیان صحیح و روان، اثر نامطلوب میگذارند. بسیاری از نقصهای یاد شده از طریق برنامه صحیح گفتار درمانی قابل علاج و درمان است. مأخذ: GEDPD, Vol. 2, P. 151-152. پتریکا ا. براون ترجمه لقمان سرمدی؛ بهزاد اشتری |
تاریخ ثبت در بانک | 7 آبان 1399 |