کد jr-41311  
عنوان اول رومرو، امرسون  
عنوان دوم هنرپیشه ناشنوای امریکایی در فیلمهای صامت  
مترجم فهیمه شیرازی  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد دوم  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 667  
شماره صفحه (تا) 669  
زبان فارسی  
متن رومرو، امرسون ، هنرپیشه ناشنوای امریکایی در فیلمهای صامت.
در نوزدهم آگوست 1900 در هاوانا به دنیا آمد و در شش سالگی بر اثر تب سیاه‌سرفه، شنوایی خود را از دست داد. او دومین پسر از سه پسر خانواده‌ای اهل امریکای جنوبی بود. او در 1907 در مدرسه شفاهی رایت در نیویورک ثبت‌نام کرد و در همان جا برنده جایزه قهرمانی کشتی متروپلیتن در وزن 62 کیلوگرم شد. پس از اتمام برنامه آموزشی در مدرسه رایت، در 1915 به دبیرستان استویوسانت نیویورک رفت و سپس در مدارس ایالات ایندیانا و نیوجرسی به ادامه تحصیل پرداخت و در 1920 از همان جا دانش‌آموخته شد. او تحصیلات پیش‌مهندسی خود را در دانشگاه کلمبیا آغاز کرد و پس از یک سال به دانشکده لافایت در ایستون پنسیلوانیا رفت. رومرو دو سال بعد، هنگامی که پدرش با مشکلات اقتصادی درگیر شده بود، مدرسه را ترک کرد. هنگامی که برادرش دوریان از کوبا آمد تا برای او شغلی به عنوان بازیگر فیلمهای صامت دست و پا کند، او برای بانک مرکزی دولت فدرال کار می‌کرد. دوریان رئیس شرکت فیلم‌سازی پان امریکن بود که برای دولت کوبا فیلم می‌ساخت. در آن زمان، دولت کوبا علاقه داشت با استفاده از فیلم، صنعت توریسم خود را گسترش دهد. دوریان نیز احساس می‌کرد استعداد آشکار برادرش، که در علاقه ورزشی‌اش توسعه یافته بود، او را کاملاً طبیعی جلوه می‌دهد.
رومرو نیز از کودکی دوست داشت در سینما نقشی را بازی کند. دوریان با دادن نقش اصلی به او، در یک فیلم کمدی شش حلقه‌ای به نام «یک الاغ در هاوانا» ، که خودش آن را نوشته بود، برایش فرصتی را به وجود آورد. پس از این، هنگامی که توزیع‌کنندگان فیلم آن ناحیه، به رومرو گفتند: اسمی می‌خواهند که در تلفظ راحت باشد، او اسم سینمایی تامی آلبرت را برای خود برگزید. اگرچه فیلمهایش آن‌گونه که باید، موفق نبودند، استعداد او، به ویژه به وسیله ریچارد هارلن (کارگردانی که بعدها شرکت جدیدی به نام لاچیکا دل گاتو را تأسیس کرد) شناخته شد.
رومرو نه تنها بازی می‌کرد، بلکه به فیلمبرداری، برش فیلم، و نوشتن زیرنویسها نیز کمک می‌کرد و قادر بود سخنان هارلن را نسبتاً خوب بفهمد. او بازی‌اش را با سرعت فیلمبرداری هماهنگ می‌کرد. شرکت پان‌امریکن پیکچر فیلمها را تولید می‌کرد و در همان زمان، کرانفیلد و کلارک در نیویورک آنها را توزیع می‌کردند.
رومرو در 1926 به هالیوود رفت و در آنجا با نام تامی آلبرت، در بیش از 24 فیلم کمدی دو حلقه‌ای، از جمله: بیچناتز ، میومیو گربه ، اسلحه‌های بزرگ و زن ذلیلی درمراکش درخشید. زندگی زناشویی کوتاه ‌مدت او نیز در همان سال به جدایی انجامید. رومرو چندین بار در فیلمهای چارلی‌چاپلین، و هر بار برای یادگیری و دقت در تکنیکهای چاپلین، شرکت کرد. او همچنین جوایز بسیاری را برای نمایشهای تقلیدی کمدی خود دریافت کرد. او مهارتهای خود را با همکاری نزدیک با ستارگانی چون دبلیو. سی. فیلدز ، لوئیز فازندا ، و مارک سواین بیش از پیش توسعه داد. رومرو در حالی که از نامه‌های طرفدارانش برای سالها لذت می‌برد، این فرصت را نیز داشت تا با ستارگانی همچون ژانت گینور ، بابی ورنون و ویکتور مک‌لاگلن دیدار کند. او همچنین با هنرمند و بازیگر ناشنوا، گرانویل ردموند ، که دوست لون چنی و چارلی‌چاپلین بود، آشنا شد و خاطرات مشترک بسیاری را با هم رد و بدل کردند.
رومرو، که یکی از اقوامش به نام سزار رومرو یک ستاره سینمایی بود، به عنوان پیشگام فیلمهای زیرنویس برای ناشنوایان نیز شناخته شده است. هنگامی که فیلمهای صدادار در 1927 به وجود آمدند، ناشنوایان احساس کردند یکی از عمده‌ترین ابزارهای تفریحی و اطلاعاتی آنها، به دلیل برداشته شدن و حذف زیرنویسها، از دست رفته است. رومرو پس از مدت کوتاهی از این جریان، هالیوود را ترک کرد. او در حالی که در سالهای رکود اقتصادی امریکا، به عنوان یک تحلیل‌گر اقتصادی در بانک به کار مشغول بود، برادرش را در 32 سالگی از دست داد. با وجود این، ترتیبی داد تا به سمت آمارشناس فرعی در بانک ارتقا یابد و بدین ترتیب، برای چهار سال دیگر، در بانک به کار پرداخت. او همراه سم بلاک و جان فانک ، اتحادیه تئاتر ناشنوایان را تأسیس کرد که بازی و کارگردانی بیش از بیست هنرمند ناشنوا را به صورت گروهی تشکل داده بود. انجمن به صورت متناوب، هر سال، چندین نمایش کمدی، درام و پانتومیم را تهیه و اجرا می‌کرد.
رومرو در 1936 با اما کورنلیوسن ازدواج کرد. او حرفه جدیدی را در لباس یک ورقکار و قالبساز برای موسسه هوانوردی جمهوری در منطقه سوفالک آغاز کرد و به ساختن هواپیماهای جنگنده پی47 در طول جنگ جهانی دوم کمک کرد. او همچنین برای چند سال به عنوان سردبیر مجله چکیده‌ای برای ناشنوایان ، خدمت کرد.
رومرو با هزینه خود و با خرید فیلمهای بلند، فیلمهای مستند و موضوعات کوتاه، شروع به آزمایش فیلمهای زیرنویس‌دار کرد و در اوقات فراغت خود، زیرنویسها را به هم می‌چسباند و فیلمها را به مدارس و باشگاههای ناشنوایان کرایه می‌داد. اقدامات رومرو، بیشتر ابتدایی بود؛ زیرا در طی روند چسباندن زیرنویسها، تراک صوتی از بین می‌رفت. با وجود این، کار او، توجه ادموند بی. بوتنر ، سرپرست مدرسه ناشنوایان امریکا در هارتفورد واقع در ایالات کانتیکت و جولز پییر راکو را، که با او دیدار کرد تا تکنیکهایش را بیاموزد، به خود جلب کرد. پس از آن، راکو و همسرش با حمایت اعضای انجمن فرعی هارتفورد ، شروع به زیرنویسی برنامه‌های آزمایشی در مدرسه ناشنوایان هارتفورد کردند. بوتنر کمک کرد تا پیش از نشست مجمع، فهرست هزینه‌ها به کنگره تقدیم شود و در نتیجه، رومرو به عنوان آغازگری شناخته شد که کارهایش، دیگران را به ایجاد برنامه فیلمهای زیرنویس‌دار برای ناشنوایان واداشت.
در 1959، رومرو کاسبی مختصری را با عرضه ساعتهای زنگدار و دیگر وسایل اخباری برای ناشنوایان، که اغلب آنها از اختراعات خودش بودند، به راه انداخت. او در 1965، پس از 25 سال خدمت برای موسسه هوانوردی جمهوری، بازنشسته شد. در 1970 انجمن مدنی ناشنوایان نیویورک، به پاس خدمات برجسته و داوطلبانه رومرو به جامعه ناشنوایان، جایزه موفقیت مدنی خود را به او تقدیم کرد.
شاید رومرو، به خاطر سه حقیقت برجسته در ارتباط با زندگی‌اش، مشهور است: به عنوان یک بازیگر ناشنوای پیشگام با بازیگران شنوا همکاری کرد و مهارتهای خود را با آموختن بازیگری و تکنیکهای حرکتی، آن چنان ارتقا داد که می‌توانست با آنها رقابت کند؛ از طریق آزمایشهایش بر روی فیلمهای زیرنویس‌دار، به کیفیت زندگی جامعه ناشنوایی خدمت شایانی کرد؛ در بین این دو مرحله نیز، شکست بالقوه ویرانگری را در چند حرفه، با تأسیس شرکتها و زنده نگه‌داشتن قدرت خلاقیت خود، تجربه کرد که به درسی محض در زندگی‌اش تبدیل شد. رومرو در 1972 درگذشت.
مأخذ:
DPAS, P. 302-304.
ترجمه فهیمه شیرازی  
تاریخ ثبت در بانک 9 مهر 1399