کد | jr-41307 |
---|---|
عنوان اول | روش دستی |
عنوان دوم | شیوه تفهیم مطالب و مفاهیم با حالات و اشارههای دست و انگشتان |
مترجم | هادی واعظی نژاد |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد دوم |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 665 |
شماره صفحه (تا) | 666 |
زبان | فارسی |
متن |
روش دستی، شیوه تفهیم مطالب و مفاهیم با حالات و اشارههای دست و انگشتان. این شیوه، روش ارتباطی میان ناشنوایان، با استفاده از زبان اشاره هجی با انگشت است. به نظر معتقدان به اهمیت ارتباط دستی، این شیوه، روش ارتباط طبیعی ناشنوایان است و از این رو، ناشنوایان بایستی به استفاده از اشارهها تشویق شده و این روش وارد مدارس شود. مخالفان روش دستی، معمولاً و حداقل برای آموزش، استفاده از زبان اشاره را مردود میدانند. بین دو انتهای طیف دستیـ شفاهی حد وسطی هم وجود دارد. تعدادی از طرفداران ارتباط شفاهی، با استفاده از هجی با انگشت، در بسیاری از موقعیتها، بجز مدارس، موافقاند و دیگران به تأیید استفاده از سیستمهای ارتباطی زبانی دستی، مانند گفتار نشانهدار میپردازند. امروزه بسیاری از مدارس امریکا سعی در رسیدن به مقایسه بین شیوههای دستی و شفاهی از طریق ترکیب این دو شیوه دارند. به شیوه دستی قرن نوزدهم، شیوه فرانسوی اطلاق میشد و شیوه ترجیهی، شیوه اَبه چارلز میشل دو لپه در پاریس بود. در همان زمان، معلم ناشنوای آلمانی اهل لایپزیک به نام ساموئل هینیک به ارتقای شیوه شفاهی پرداخت. لپه به عنوان مدیر موسسه فرانسوی رویال، ویژه ناشنوایان و نابینایان در پاریس، که به عنوان موسسه ملی جوانان ناشنوا شناخته میشود، استفاده از آنچه را که وی نشانههای روشمند برای آموزش دانشآموزان ناشنوا نامید، رواج داد که بعدها به عنوان اولین حامی کاربرد زبان اشاره در مدارس تبدیل شد. از آنجا که وی به هیچ نوع رابطه منطقی بین اصوات و ایدهها معتقد نبود، برای وی مهم نبود که فردی صحبت کند و یا از افکار اشارهای استفاده کند؛ زیرا هر دو را به گونهای یکسان مفید میدانست. تمامی آموزشها جز اسامی حقیقی، که وی از روش هجی انگشتی استفاده میکرد، از طریق نشانههای روشمند وی تدریس میشد. با وجود این، لپه به آموزش سخن گفتن و گفتارخوانی نیز اقدام کرد. در موسسه پاریس بود که توماس هاپکینز گالودت چگونگی آموزش به ناشنوایان را فراگرفت و در بازگشت به امریکا، روش دستی را با خود همراه برد. بنابراین از ابتدای کارِ اولین مدرسه دایمی دانشآموزان ناشنوا در 1817، که گالودت آن را تأسیس کرد، تا اواخر دهه 1860، تمامی آموزشهای ایالات متحده بر اساس روش دستی انجام میگرفت. ولی در دهه1840، معلمان شروع به سفر به اروپا و گزارشهایی از پیشرفتهای روش شفاهی در مدارس انگلیسی و آلمانی آوردند. سرانجام، والدین دانشآموزانی که با اعمال شیوه زبان اشاره در فرزندانشان مخالف بودند، در 1867 مدرسهای را با نام مدرسه کلارک در نورسامپتون واقع در ماساچوست با مساعدت جان کلارک که کمک سیصد هزار دلاری را برای راهاندازی اولین مدرسه کاملاً شفاهی ارائه نمود، راهاندازی کردند. تازهترین اصلاح در شیوه دستی، ارتباط کلی نامیده میشود که دلالت بر پذیرش، فهم و استفاده از تمامی شیوههای ارتباطی دارد. طرفداران این تئوری، معتقد بودند ناشنوایان بایستی در معرض تمامی شیوهها قرار گیرند، و به این نکته هم تأکید داشتند که چه چیزی آنان را به فراگیری و ارتباط موثر قادر میسازد. مأخذ: EDHD, P. 130. ترجمه هادی واعظی نژاد |
تاریخ ثبت در بانک | 9 مهر 1399 |