کد jr-41300  
عنوان اول روان‌شناسی  
عنوان دوم تحلیل رفتارهای ناشنوایان از سوی روان‌شناسان  
نویسنده رابرت لی ویلیامز  
مترجم لقمان سرمدی  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد دوم  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 654  
شماره صفحه (تا) 655  
زبان فارسی  
متن روان‌شناسی ، تحلیل رفتارهای ناشنوایان از سوی روان‌شناسان.
عبارت «روان‌شناسی ناشنوایی» عنوانی گمراه‌کننده است و منظور آن، بیان اصول و قواعد روان‌شناختی ناظر بر رفتار ناشنوایان است. به عبارت دیگر، چنین عبارتی، این معنا را القا می‌کند که اصول روان‌شناسی ناشنوایان، با افراد عادی تفاوت دارد. هرچند روان‌شناسی رشته‌ای متغیر است، قواعد و اصول آن، عام و جهان‌شمول بوده و در تمامی ‌افراد یکسان است. رشته روان‌شناسی از اواخر دهه 1960، تنوع فزاینده‌ای یافته است.
انجمن روان‌شناسی امریکا ، بیش از چهل گرایش مرتبط با این رشته را به صورت فهرست‌وار بیان کرده است. بسیاری از این گرایشها و زیرگروهها، ارتباط نزدیک و تنگاتنگی با سایر رشته‌ها دارند (از جمله روان‌شناسی فیزیولوژیکی). به طور کلی در این بخش از روان‌شناسی، یعنی روان‌شناسی ناشنوایی، تأثیر ناشنوایی بر رفتار فرد، مورد بررسی و مطالعه قرار می‌گیرد.
ناشنوایی موجب بروز تغییراتی می‌شود که در برخی موارد کاملاً قابل پیش‌بینی‌اند؛ همچون موانع و دشواریهایی که کودک ناشنوا در فراگیری زبانهای محاوره‌ای با آنها مواجه خواهد شد. اما برخی تغییرات، ویژه هر فرد خاص است و پیش‌بینی آنها تا اندازه بسیاری سخت و دشوار است.
با توجه به مطالعات و تحقیقاتی که روان‌شناسان درباره پدیده ناشنوایی انجام داده‌اند، چندین گرایش مشخص می‌شود. ابتدا روان‌شناسان صرفاً از روی حس کنجکاوی، به مطالعه رفتار ناشنوایان می‌پرداختند، اما به تدریج و پس از گذشت سالها، دیدگاههای پدرانه و مبتنی بر توان‌بخشی پدیدار شد و تمامی تلاشها، برای یکپارچه ساختن ناشنوایان با شنوایان صورت می‌گرفت. در گذشته، به ندرت از ناشنوایان به عنوان گروههای کنترل استفاده می‌شد، زیرا به نظر می‌رسید تکلم یا زبان، نقش مهم‌تری در مطالعات روان‌شناسی داشته باشند.
از سوی دیگر، مطالعات انجام گرفته درباره بهداشت روانی، نشان می‌دهد ناشنوایان در زندگی روزمره خود، با همان مشکلات و مسائلی مواجه‌اند که شنوایان با آنها درگیرند. از این رو با بهره‌گیری از همان روشها، بر مشکلات پیش روی خود غلبه می‌کنند؛ به گونه‌ای که میزان موفقیت در میان ناشنوایان، تفاوت چندانی با شنوایان ندارد. اما از آنجا که مراجعه‌کنندگان، ناشنوا هستند، مراکز بهداشت روانی و روشهای مورد استفاده را بایستی به گونه‌ای تغییر داد که متناسب با نیازهای آنان باشد، حال آنکه در اصول اساسی، هیچ گونه تغییری حاصل نمی‌شود. در واقع، زمانی که ناشنوا با مشکلی روانی مواجه می‌شود، برای مددکاری و رفع مشکل به روانکاو مراجعه می‌کند. روشهای مورد استفاده در روانکاوی، درباره هر دو گروه‌، یعنی ناشنوایان و شنوایان، یکسان است. اما آنچه اهمیت دارد، توانایی روانکاو در برقراری ارتباط با ناشنوا و متمایز ساختن مسئله ناشنوایی از اختلالات فیزیولوژیکی وی است. زمانی که مراجعه‌کننده نوجوان باشد، وظیفه و مسئولیت روانکاو در برخورد با ناشنوا بسیار سنگین‌تر می‌شود. (البته در سخت‌شنوایان که مسائل و مشکلات دیگری دارند، بایستی از روشهای دیگری استفاده کرد که به صورت جداگانه به آن پرداخته‌ایم).
در برخی موارد، افزون بر ناشنوایی، سایر معلولیتها از جمله نابینایی، عقب‌ماندگی ذهنی و اختلالات رفتاری نیز وجود دارند. مشکلات و نیازهای این دسته از افراد، که معلولیتهای متعددی دارند، در بخشی جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است.
بنابراین، هرگونه بررسی و مطالعه رفتار روانی‌ـ اجتماعی، با مقوله رشد فکری و رشد رفتار اجتماعی در کودکان ناشنوا ارتباط دارد.
مأخذ:
GEDPD, Vol. 2, P. 336- 337.
رابرت لی. ویلیامز
ترجمه لقمان سرمدی  
تاریخ ثبت در بانک 9 مهر 1399