کد jr-41222  
عنوان اول ذوبیوره، والنتین دو  
عنوان دوم نقاش ناشنوای اسپانیایی  
نویسنده الوا فروموت لویه  
مترجم احسان اسماعیلی  
مترجم آلاء‌السادات خلیق تهرانی  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد دوم  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 632  
شماره صفحه (تا) 634  
زبان فارسی  
متن ذوبیوره، والنتین دو ، نقاش ناشنوای اسپانیایی.
والنتین دو ذوبیوره, برادر بزرگ‌تر رامون دو ذوبیوره, در 23 آگوست 1879، در مادرید اسپانیا, ناشنوا متولد شد. والنتین دو ذوبیوره، یک موسیقیدان اهل باسک بود. پدرش هر چند پیشینه روستایی داشت، اما بعدها به یکی از اولین آهنگسازان اُپرای اسپانیا، در طول سلطنت آلفانسوی دوازدهم و سیزدهم، تبدیل شد. او سرپرست اتاق موسیقی کلیسای سلطنتی هم بود.
والنتین، همانند برادر ناشنوایش رامون، که سه سال از او کوچک‌تر بود، در خانه خود آموزش داده شدند. والنتین برای مدت یک سال, دانش‌آموز روزانه در دانشکده ملی ناشنوایان مادرید بود؛ اما والدین مهربانش, استخدام معلمان، هنرمندان و استادان خصوصی را برای تدریس هر دو فرزند خود و تنها خواهر سالمشان، ترجیح دادند. خواهر آنها, دونا ماریا دو پیلار از همکاری با برادرانش در زبانهای گفتاری و اشاره لذت می‌برد و برادران او در طول زندگی‌شان، با خواهرشان صمیمی باقی ماندند.
با وجود آموزش در زمینه علوم، تاریخ و ادبیات شاعری, او تحت تأثیر مناطق طبیعی زیبای اسپانیا قرار گرفت و دیدار همیشگی او از موزه‌ها باعث شد که عاشق هنر شود. به علت همین علاقه ذاتی والنتین, والدینش یک معلم خصوصی دیگر از مادرید, به نام کاریدو را برای بردن برادران به پرادو، برای تقلید از آثار استادان بزرگ استخدام کردند. سپس والنتین در دانشکده سلطنتی سان‌فرناندو و مدرسه هنرهای عالی مادرید ثبت‌نام کرد. او خیلی زود در آنجا جایزه اول را برای یکی از نقاشیهایش به خود اختصاص داد و مشهور شد.
والنتین در 27 سالگی, مادر و برادرش را در سفر به پاریس همراهی کرد؛ این دو جوان در دانشکده جولیان پاریس شروع به تحصیل کردند. آنان در اوقات فراغت از موزه لوور و گالریهایی در لوکزامبورگ و جاهای دیگر دیدن می‌کردند. والنتین شخصاً با بعضی هنرمندان برجسته معاصر خود دیدار کرد و خیلی زود با ارائه کارهایش مشهور شد. او معمولاً تصاویر واقعی از مردان و زنان سالامانکا ، تسگویا ، سویلا و مادرید ترسیم می‌کرد که عبارت بودند از: روستاییان در خانه‌هایشان، کارهای آنها، لذت بردن از غذا خوردنشان، نیایش و شرکت کردن آنان در مراسم رسمی مذهبی و... که متشکل از جزئیات دقیق, ولی معمولاً با چهره‌های خشن بود با لباسهای رنگی، وسایل خانگی، ابزار آشپزخانه و ظروف سفالی که بیشتر اوقات سنتها و رسوم باسک را به ذهنش متبادر می‌ساخت.
به ‌رغم نقد هنری آثار برادران ذوبیوره در نمایشگاه ملی مادرید و به ویژه کارهای کهنه‌گرای والنتین، وی در 1910 جایزه دوم را برای اثر «ساعت نیمروز » که اکنون در موزه هنرهای مدرن در مادرید بروکسل است، در 1910 برنده شد و اینجایزه‌ها با بُردن مدالهای طلا در مونیخ (1911) و بارسلونا (1912) ادامه یافت.
نمایشگاههای او, یکی پس از دیگری, در شهرهای مختلف اسپانیا، فرانسه، هلند، آلمان، ایتالیا و امریکای شمالی و جنوبی تشکیل شد و بسیاری از آثارش را موسسه‌ها خریداری کردند؛ از جمله موسسه هنری شیکاگو، موزه لوکزامبورگ در پاریس, گالری هنرهای جدید در رُم، موزه هنرهای جدید در بوئنوس آیرس , گالریهای هنری آمستردام در موسسه کارنگی در پیتزبورگ. در میان این خریدارن, مجموعه‌داران خصوصی نیز نظیر ملکه دواگر اسپانیا و اینفانتا ایزابل و ولیعهد باواریا ، وجود داشتند.
ذوبیوره برای اولین بار، آثارش را در نمایشگاههای ملی مادرید در 1899 و 1901 به نمایش گذاشت و با برخورد شدید منتقدان هنر روبه‌رو شد. او سبک زمان خود را که طبیعی‌گرایی عکس‌گونه بود رد می‌کرد و به سبکی قدیمی‌تر علاقه داشت و سایه و ساختارهای بنیادی را نادیده می‌گرفت. آدمهای آثار او به ظاهر ساده و احساساتی و غافل از حضور یکدیگر هستند. ممکن است این ویژگی آخر به دلیل ناشنوایی او و انزوای ناشی از آن و یا به این دلیل باشد که او می‌خواست شخصیتهایش مستقل باشند.
آثار ذوبیوره اغلب، رعایا و مناظر شمال اسپانیا را به تصویر می‌کشند. در تابلوهای او، که اغلب صحنه‌های کار روزانه هستند مانند ماهیگیران در ساحل و یا زنان با دوک نخ‌ریسی آدمها به ندرت لبخند می‌زنند و یا حرکتی از خود نشان می‌دهند. ظاهر آنها درون‌گرا، غمگین، بی‌توان و دلتنگ است. با این حال، این آدمها بااحساس ترسیم شده‌اند. به ‌رغم انتقادهای اولیه، آثار ذوبیوره بالاخره مورد پسند قرار گرفتند.
او نسبت به برادرش درون‌گراتر بود و به همین دلیل معاشرت با خواهر و برادر بعضی از دوستان صمیمی‌اش را ترجیح می‌داد. هر چند که یک انزوا و کمبود ارتباط بین شخصیتها در نقاشیهای او به چشم می‌خورد، او در نقاشیهای همانند «روز همایش » و «پدران دهکده » از طرحهای طلایی و ماهرانه استفاده می‌کرد. نقاشیهای دیگرش نظیر «پاسوربازان » با رنگهای قهوه‌ای تیره، خاکستری و سیاه کشیده شده بود که تحت تأثیر آتش جنگ داخلی اسپانیا بود.
در 1927, برادران ذوبیوره بیشتر به طور پیوسته در موزه‌ها و گالریهای متنوع در تمام امریکا به نمایش آثارشان پرداختند و شمار بسیاری از آنها را به موزه‌های سن‌دیاگو ، دالاس و لوئیز‌ویل فروختند.
در ژانویه سال بعد، والنتین دو ذوبیوره یک نمایشگاه تک نفری، شامل هشت عدد از تابلوهایش را در گالریهای دودنسینگ در نیویورک برگزار کرد. در میان این آثار, تابلوهای «شهردار »، «ضیافت دهکده » و «در حومه باسک » به چشم می‌خورد. «شهردار پدرازا » از «منطقه کاستیل » تأثیر پذیرفت و تابلو «عفو سنت‌آن » به عنوان یکی از شاهکارهایش شناخته شد.
در 1924, برادران ذوبیوره در نخستین نمایشگاه هنرهای عالی و کاربردی بین‌المللی هنرمندان ناشنوا در موزه روئریچ در نیویورک همراه دیگر اسپانیاییها همانند یولوجیو بلاسکو ، آنجل گاراویلا و خوآن ایباروندو آثارشان را نمایش دادند. سپس آثار والنتین به سمت و سویی رفت که بعضی از مردم آن را هیجان احساس نامیدند. تأثیر استاد اِل. گرکو را نیز می‌توان در نقاشیهایش یافت.
از دیگر افتخارات والنتین دو ذوبیوره، عضویت در دانشکده لاس پالیماس در جزایر قناری و سالن دو آتومن در پاریس است. او جایزه هنگ افتخاری را در پاریس دریافت کرد و رئیس افتخاری انجمن هنرمندان ناشنوا شد. والنتین در 24 ژانویه 1963 در مادرید درگذشت.
مآخذ:
DPAS, P. 394-396; GEDPD, Vol 3, P. 351-352.
الوا فروموت لویه
ترجمه آلاء‌السادات خلیق تهرانی؛ احسان اسماعیلی  
تاریخ ثبت در بانک 8 مهر 1399