کد | jr-41219 |
---|---|
عنوان اول | دیروبه، رولاندو لوپز |
عنوان دوم | هنرمند ناشنوای اهل امریکای لاتین |
نویسنده | دبورا ام سونسترال |
مترجم | هادی واعظینژاد |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد دوم |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 628 |
شماره صفحه (تا) | 629 |
زبان | فارسی |
متن |
دیروبه، رولاندو لوپز ، هنرمند ناشنوای اهل امریکای لاتین. در چهاردهم آگوست 1928 در هاوانا واقع در کوبا به دنیا آمد. در شش سالگی به دلیل ناشناختهای به ناشنوایی مبتلا شد و سپس لبخوانی را فرا گرفت و به حفظ سخنرانیهای فصیح پرداخت. او در دوران دانشآموزی خود، به ترسیم هزاران نقاشی پرداخت. در نوزده سالگی، در دانشکده مهندسی و معماری دانشگاه هاوانا، که به ریاضیات نظری و فلسفه آنجا علاقهمند شده بود، ثبتنام کرد. نقاشیهای این دوره وی بیانگر یک امپرسیونیسم است که به توصیف آثار بعدی وی میپردازد. با حمایت دولتمردان کوبا، وی اجازه یافت در خارج از کشور به مطالعه هنر بپردازد. در لیگ دانشجویان رشته هنر در نیویورک، همراه جورج گروز به مطالعه نقاشی، و پیرو آن، در با همراهی گابور پتردی ، ماکس بکمن و هنرمندان دیگری به تحقیق درباره حکاکی و طراحی پرداخت. دیروبه به طور موفقیتآمیزی در حرفههای مختلف همچون نقاشی، نقاشی دیواری، تایپ و مجسمهسازی به کار پرداخت و دارای اختراعاتی گسترده و سبکهای هنری خلاق گردید و به ایجاد جالبترین هنرهای امریکای لاتین در قلمرو هنرهای معاصر کمک کرد. آثار وی در تعدادی از موزههای مهم دنیا به نمایش درآمده است. دیروبه در دانشگاههای مختلفی به تدریس پرداخت و بورسهای تحصیلی بسیاری از موسسات و موزههای مشهور، مانند موسسه فرهنگی مریکا، کوبا، موزه بروکلین شهر نیویورک، موسسه اسپانیولی مادرید و موسسه تحصیلات بینالمللی (عضویت موسسه سینتاس ) به وی تعلق گرفت. آثار دیروبه به هیچ یک از جنبشهای هنری تعریف شده تعلق ندارد و برای تعریف آنان، صرفاً عزم و احساسات مورد نیاز است. دیروبه، به پیروی نکردن آثارش از طرحهای پیش از خود تأکید داشت، اما معتقد بود هنرش رشد طبیعی و آگاهانه دارد. هنر وی متأثر از فناوری و مواد کشف شده در قرن بیستم بود. دیروبه در 1951 در سومین نمایش فردی خود، حکاکیهای چوبی رنگی را به نمایش گذارد و به استفاده از شیوههای نوین حاصل از ترکیب آتش و چاقو و برخی دیگر از ابزارآلات مبادرت ورزید. وی از باروت، گازوئیل، ژلاتین قابل احتراق و اسید برای رسیدن به اثرات دلخواه خود استفاده میکرد. در نتیجه این امر، او سطح هنر گرافیک کوبا را از آنچه که قبلاً در نقاشی و مجسمهسازی کوبا به دست آمده بود، ارتقا داد. مجسمههای دیروبه در دهه 1950 و 1960 توسعه دقیقی از سادهسازی ذهنی را به نمایش گذارد. از آثار اولیهاش چون «کازیکان کاز » تا آخرین آثار وی، مانند «اشکال ساده »، «افلاک نماها » و «ابزارها » میتوان نبرد هنرمند برای رسیدن به اعتدال را مشاهده کرد. محور تمام آثار وی نبرد است؛ نبردی بین هنرمند و موادی که در اختیار دارد. وی از مبارزه مواد سخت لذت میبرد و شاید وجود چنین احساسی بود که تلاش و خلاقیت بیشتر او را برمیانگیخت. همان گونه که در آثار «ابزارها» و «افلاک تغییر یافته » دیده میشود، آنچه که آثار چوبی شکل داده شده وی را معرفی میکند، این است که آنها چگونه از یکدیگر جدا شدهاند، تقسیمبندی شدهاند، و پس از خلق اَشکال و قطعات جدید، چگونه این احساس را منتقل میکنند که در انتظار متحد شدن هستند. افزون بر اندازههای کوچک و سادگی آنها، هر کدام چنان متعادل و غیر معمول هستند که درکشان به سادگی ممکن نیست. از این لحاظ، آنها با مجسمههای چسبیده با گچ، نقاشیهای دیواری و تعدادی از مجسمههای چوبی موزون، در تضاد آشکاری هستند. رشد هنری دیروبه در دهه 1950 بیانگر گستره تواناییهای وی بود. او در چهارمین نمایشگاه خود، نقاشیهایی را عرضه کرد که در آنها از مواد متفاوتی چون گرافیت، جوهر و نقاط نقرهای استفاده کرده بود. در 1953، با استفاده از زمینه مهندسی خود، آزمایش با مجسمههای عینی قالبریزی شده را آغاز کرد. همچنین با گنجاندن نقاشیهای دیواری و مجسمهها در طرحهای معماری هاوانا و قرار دادن مجسمههای بزرگ در محیطهای شهری، نظر آنان را به خود جلب کرد. وی از عینیت به عنوان وسیله ایدهآل برای گنجاندن مجسمه در معماری و آفرینش عینی نقاشیهای دیواری برای خانههای شخصی حمایت کرد. در 1955، دیروبه، ساخت مجسمههایی از نوع خیزران را آغاز کرد و با تمرکز، بر ادغام مفاهیم تجسمی با صداها اقدام کرد. روابط بین صدا و بینایی، بسیار ظریفاند و شمار کمی از مجسمهسازان، موفق به تلفیقی موثر در این باره شدهاند و نگرش دیروبه، به علت ناشنوایی وی، به نظر غیرممکن میآمد. اما به هر حال، وی به وسیله بریدن قطعاتی از چوب خیزران و پهن کردن آنان در یک مجرای بسیار عالی و ساختن یک مکانیسم ارزشی، که صرفاً خود وی از طریق یک طرح علمی پیچیده به اثرات آن واقف بود، مهارت خود را به اثبات رسانید. از 1955 تا 1959، دیروبه نقاشیهای دیواری متعددی را در هاوانا کامل ساخت. وی طرحی را برای هتل هاواناـ ریوریا با آمیزهای از برجستهنماییهای واقعی، معرق کاری ونیزی، سازه برنزی، شیشه و سیلیکات پتاسیم به اجرا درآورد. او در دیگر آثارش، برای ساختمان روزنامه پرینسا لیبرا و دانشگاه هاوانا، از رنگ اکریلیک و در ساختمان کنگره ملی و کاخ ورزشی واقع در پلازای عمومی ، از سیلیکات پتاسیم استفاده کرد. آثار دیروبه در امریکای لاتین، اروپا و امریکا به نمایش در آمده و مورد تجلیل قرار گرفته است. برای نمونه، در 1951، در نمایشگاهی در امریکای لاتین، که از سوی دانشگاه تامپای فلوریدا ترتیب یافته بود، در رشته نقاشی و گرافیک جایزه نخست را از آن خود کرد. در همان سال و در سفرش به تور آلمان، انجمن پان امریکن، اثر وی را برای نمایشگاهی از هنر و گرافیک امریکای لاتین برگزید. در 1955 آثار وی با عنوان اولین نمایشگاه بینالمللی آثار گرافیکی رنگی، که موزه ویکتوریا و آلبرت لندن آن را ترتیب داده بود، به سراسر اروپا برده شد. دهه 1960 نقطه اوج شهرت دیروبه بود و در 1962 تمامی آثار وی، در موزه مرکزی نیویورک، موزه فیلادلفیا و کتابخانه فیلادلفیا جای گرفت. در 1965 به عنوان استاد تجزیه و تحلیل طرحها در دانشکده معماری دانشگاه اینترامریکن مشغول به کار شد و در 1967 در لا آلبوردا جایزه ارب را برای آثار مجسمهسازی جاویدانش به خود اختصاص داد. در 1968 نیز به رغم ناشنواییاش، برای ارائه یک سری سخنرانی هنری به تلویزیون دعوت شد. مأخذ: GEDPD, Vol. 1, P. 304-306. دبورا ام. سونسترال ترجمه هادی واعظینژاد |
تاریخ ثبت در بانک | 8 مهر 1399 |