کد jr-40949  
عنوان اول دعا، ناشنوایی در  
عنوان دوم ناشنوایی و اصطلاحات مترادف آن در دعاهای اسلامی  
نویسنده محمود صلواتی  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد دوم  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 613  
شماره صفحه (تا) 614  
زبان فارسی  
متن دعا، ناشنوایی در. ناشنوایی و اصطلاحات مترادف آن در دعاهای اسلامی.
واژه شنوا و متضاد آن ناشنوا، و اصطلاحات مشابه آنها در دعاها و دیگر متون اسلامی در این معانی به کار رفته است: علم مانند: اللهم سمعاً و لا بلغ؛ خدایا تو می‌دانی و نیازی به تبلیغ نداری. عقل مانند: اللهم تَملاءَ سمعی نور الحکمه؛ خداوندا عقلم را با نور حکمت لبریز کن. پاداش دادن مانند: سمع الله لمن حمده؛ کسی که خداوند را حمد کند، ‌خداوند پاداش او را می‌دهد. اعتنا کردن مانند: اعوذ بک من دعاء لایسمع؛ به تو پناه می‌برم از دعایی که به آن اعتنا نشود. سزاوار بودن مانند: ای دعاء اسمع یا رسول‌الله‌؛ کدام دعا سزاوار‌تر برای اجابت است ای رسول خدا.
گاه در دعاها عدم شنوایی منتسب به عقل و قلب شده است؛ مانند عبارت: وعَصیتک سمعی و لو شئت لا صمَمْتَنی؛ قلبم پذیرای تو نیست و اگر می‌خواستی ناشنوایم می‌ساختی.
در دعاها سمع (شنوایی)، فراوان درباره خداوند به کار رفته و او را سمیع (شنوا) یا اَسْمَع (شنواترین موجود) توصیف کرده و ترکیب اسمع السامعین (شنواتر‌ین شنوایان) و دیگر مشتقات سمع فراوان به کار رفته است. در نامه‌ای از امام علی(ع) این گونه آمده است: اذا نادیتَه سَمعَ نداءَک؛ وقتی او را بخوانی، ‌ندای تو را می‌شنود.
با توجه به اینکه مطابق نقل بیشتر دانشمندان مسلمان که اعضا و جوارح ظاهری مانند گوش را به دلیل عدم جسمانیت برای خداوند محال می‌دانند، شنوایی ظاهری هم برای خداوند معنا ندارد. از این رو این موارد به شنوایی باطنی تأویل و شنیدن به معنای دانستن و علم خداوند تفسیر می‌شود یا به معنای قبول کننده است؛ مانند یا سمیع الدعا؛ ای پذیرنده و قبول کننده دعا. این نظریه کلامی مبتنی بر آموزه‌های معصومان (ع) است. علی(ع) در فرازی می‌فرماید: السمیع لاباداه و البصیر لابتفریق آله‌؛ خداوند بدون ابزار شنوایی مانند گوش می‌شنود و بدون چشم می‌بیند.
اما حیوانات و انسان همانند خداوند نمی‌توانند علم خود را مستقیماً و حضوراً به دست آوردند و نیازمند حواس ظاهری مانند گوش و شنیدن هستند تا از طریق آنها به اطلاعاتی دست یابند.
در مقابل شنوایی باطنی، کری باطنی قرار دارد و کسانی که با قلب و عقل خود نمی‌توانند معلومات را دریافت کنند، به آنها صُم و بُکم گفته ‌شده است. در ادعیه گاه از گوش دل سخن به میان آمده و بیان شده که دل اگر گوش ناسالم و سقیم داشته باشد، حقایق را به اشتباه می‌فهمد.
غیر از کاربرد باطنی و معنای مجازی سمع، و دیگر مرادفات آن، گاه در ادعیه، گوش و شنوایی در معنای حقیقی و ظاهری به کار رفته است. البته این موارد بسیار کم است و منحصر به موارد محدود است. به نمونه‌هایی از این موارد اشاره می‌شود:‌
در دعایی منسوب به امام باقر(ع) هست که سدید صیرفی می‌گوید: هنگام تمیز کردن گوش، سنگ‌ریزهایی در گوشم رفت و با تلاش خود و طبیبان نتوانستم آنها را خارج کنم. نزد امام باقر(ع) رفتم. حضرت فرمود: سه بار این جمله را تکرار کن: اللهم اَخرِجها کَما اَدْخَلتَها بلا مَونَه و لامَشَقَه؛ خدا‌یا همان گونه که آنها را داخل کردی، بدون مشقت و موونه خارج کن.
نیز از همان امام نقل شده است: شخصی نزد امام باقر(ع) از شنوایی اظهار ناراحتی کرد. حضرت فرمود: دست خود را در گوش بگذار و این آیات را بخوان: لو انزلنا هذا القرآن علی جبل....
با مطالعه مواردی از ادعیه که شنوایی و واژگان مرادف آن را در مفهوم شنوایی ظاهری به کار برده‌اند، می‌توان این موارد را به سه دسته تقسیم کرد:‌
الف. تعویذ از راه گوش؛ بیان نصوص یا اوراد خاص برای دفع بلا و شفا خواستن؛
ب. پزشکی؛ امامان معصوم(ع) برای درمان گوش و تصحیح شنوایی، دستورات طبی در ادعیه ارائه کرده‌اند؛
ج. معنای حقیقی شنیدن مانند: اللهم و اجعل الصحه فی سمعی؛ خداوندا گوشم را به سلامت دار؛ یا لعن الله امه سمعت بذالک فرضیت به؛ خداوند امتی که خبر حادثه کربلا را شنید و به آن رضایت دادند، لعن کند. در دعای دیگر آمده است: عصیتک بلسانی و لو شئتَ لاخرستنی؛ با زبانم تو را نافرمانی کردم و اگر می‌خواستی مرا گنگ می‌ساختی.
مآخذ:
ابن منظور، لسان العرب، قاهره، دارالکتاب المصری، بی‌تا؛ ابنا ابسطام النیسابوریین، طب الائمه(ع)، شرح محسن عقیل، بیروت، دارالحجه البیضاء، 1414ق؛ امام علی(ع)، نهج‌البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1373؛ تبریزیان، عباس، دراسه فی طب الرسول المصطفی، تهران، نشر ژرف، 1381؛ شُبَّر، عبدالله، طب الائمه(ع)، الکویت، مکتبه الالفینن، بی‌تا؛ صحیفه الباقریه و الصادقیه الجامعه، قم، موسسه امام المهدی، 1423ﻫ. ق/ 1381؛ طُرَیحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، المکتبه المرتضویه، 1362؛ فِهری، احمد، پرواز در ملکوت، تهران، فیض کاشانی، 1375؛ قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ترجمه موسوی دامغانی، قم، الهادی، 1377.
محمود صلواتی  
تاریخ ثبت در بانک 6 مهر 1399