کد jr-40948  
عنوان اول دزین، کلود آندره  
عنوان دوم مجسمه‌ساز ناشنوای فرانسوی  
نویسنده حجت‌الله نیکویی  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد دوم  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 612  
شماره صفحه (تا) 613  
زبان فارسی  
متن دزین، کلود آندره ، مجسمه‌ساز ناشنوای فرانسوی.
در دوازدهم آوریل 1740، ناشنوا به دنیا آمد. وی پسر صنعتگری سرمایه‌دار و محترم بود. درباره دوران کودکی دزین اطلاعات کمی در دست است و داستان زندگی سخت او برای تاریخ‌دانان معاصر مهم است. او نیز مانند کودک ناشنوای اسپانیایی معاصرش، روبرتو فرانسیسکو پرادز ، زمانی که هنوز تحصیلات رسمی برای دانش‌آموزان ناشنوا در اروپا پایه‌ریزی نشده بود، از خود، هوش هنری بسیاری نشان داد. دزین، پِرادز و بسیاری از هنرمندان ناشنوای جویای نام، در زمان خود با تعصب شدیدی روبه‌رو شدند. کمک او به هنر و تحصیلات دیگر ناشنوایان، چنان که باید شناخته نشده است. ماریس بزاگو دیلوی در کتاب نگاهی به گذشته، مروری بر تاریخ جوامع ناشنوایان و زبانهای اشاره آنها شرحی از زندگی دزین را، به عنوان یک مجسمه‌ساز توقیف شده ارائه می‌دهد.
دزین در 1777، که 37 ساله بود، چند هفته پس از مرگ پدرش، همراه مادر، دو برادر، چهار عمو، دو عموزاده و یک دوست خانوادگی، به شاتلات دو پاریس یکی از شعبه‌های دیوان عالی پایتخت رفت. قاضی فرانکویس آنگران دالری ، رئیس آن شعبه، پس از آنکه آنها قسم یاد کردند و حرفهای خود را زدند، گواهی داد که آنها همگی طرفداری خود را از توقیف سِر کلود دزین ، کرولال مادرزاد، به دلیل عدم شایستگی وی در اداره خود و داراییهایش، اعلام کردند. جالب است که دو قرن بعد، بزاگو دیلوی به این نکته اشاره کرد که قاضی، در تکه کاغذ جداگانه‌ای که تا آن زمان باقی مانده است، شخصاً جمله «او خواندن و نوشتن را نمی‌تواند بیاموزد» به جای «خواندن و نوشتن را نمی‌داند» آورده که این مطلب حاکی از شک و تردید او در این مطلب است که احتمالاً دزین این مهارتها را داشته است. این حکم، شایستگی او را در خرج کردن درآمدش محفوظ داشت و نگهبانان او فقط بر نحوه اداره اموالش نظارت می‌کردند. بنابراین، یک تکه کاغذ برجای مانده از گذشته، به خوبی سرنوشت دزین و سایر ناشنوایان زمان وی را برای آگاهی دیگران به طور خلاصه بیان می‌کند.
تقریباً از همین زمان بود که ثبت آثار هنری‌اش را آغاز کرد. او در 1778 دانشجوی دانشگاه سلطنتی نقاشی و مجسمه‌سازی پاریس شد و در آنجا همراه برادرش، لویی پیر تحت نظارت پاژو تحصیل می‌کرد. در همان سال، دزین یک مدال برنز دریافت کرد و لویی پیر نیز جایزه مهمی را از آن خود کرد. دزین در 1782، پنج اثر از آثار خود را در نمایشگاه هنرهای سن‌آندره سالن کاریسپاندنس به نمایش گذاشت. او در سالهای بعد، مجسمه‌های نیم تنه اشراف زاده بسنوال ، وایکنت سگور ، کنت آرجنتال و دوک ریچلیو را ساخت و به گفته خود او، آثارش مورد توجه بسیار قرار گرفت و کارمزدهای ویژه‌ای دریافت کرد.
در 1791 که انقلاب فرانسه رخ داد، سناریوی «برادر علیه برادر» را به نمایش درآورد؛ زیرا دزین با ساختن نیم‌تنه‌هایی از قهرمانان انقلابی، طرفداری خود را از انقلاب نشان می‌داد؛ در حالی که برادرش یک سلطنت‌طلب سرسخت بود. دزین همچنین، یکی از چهار مجسمه‌سازی بود که برای ساختن نیم تنه میرابو از سنگ مرمر، با هم رقابت می‌کردند. مجسمه‌ساز بزرگ، هودین ، یکی از رقیبان او بود. با وجود این، ماکت گچی او از شهر پاریس، جایزه ژاکوبین را برد و داوران درباره آن، چنین اظهار نظر کردند که شباهتی کامل با احساس و انرژی دارد. دزین در همان سال، نیم تنه اَبه دو لپه را نیز ساخت. برخی از تاریخ‌دانان با مطالعه آن حدس می‌زنند که این مجسمه ساز ناشنوا، احتمالاً از نوجوانی مشغول تحصیل بوده است.
دزین، مجسمه میراپوی خود را، همراه نیم‌تنه‌ای از ژان ژاک روسو و شمایل تمثیلی آزادی، در سالن لوور به نمایش گذاشت. به دنبال آن، نیم تنه‌های ژاکوبینز ماکسیمیلیان روبسپیر و ژروم پیتیون دو ویله نوور را در این سالن عرضه کرد. این مجسمه‌ساز ناشنوا، فقط در عرض چند سال، ساختن چهل مجسمه را به پایان رساند که یکی از آنها، مجسمه ژنرال بناپارت (1797) بود.
دزین پس از مرگ روبسپیر، مانند بسیاری از ژاکوبینزها از دنیا رفت و فعالیتهای بعدی او در هاله‌‌ای از راز پنهان شد. زندگی او در دهه هشتاد، با حقوق بازنشستگی متوسط می‌گذشت و تا آن زمان، به طور مضحکی، هنوز تحت کنترل یک نگهبان بود. دزین در سی‌ام دسامبر 1823 چشم از جهان فرو بست.
مأخذ:
DPAS, P. 89-91.
ترجمه حجت‌الله نیکویی  
تاریخ ثبت در بانک 6 مهر 1399