کد | jr-40299 |
---|---|
عنوان اول | جهانیسازی ارتباطات |
عنوان دوم | تعمیم روش تفهیم و تفاهم ناشنوایان در سطح جهان |
نویسنده | محمد نوری |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد دوم |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 540 |
شماره صفحه (تا) | 542 |
زبان | فارسی |
متن |
جهانیسازی ارتباطات، تعمیم روش تفهیم و تفاهم ناشنوایان در سطح جهان. امروزه جامعه ناشنوایان در سراسر جهان، به دلیل دلمشغولیهای واحد، نهادهای مشترک و تجربیات همگون، در حال یکپارچه شدن هستند. اما هنوز برای همه جمعیتهای ناشنوا در کشورها، بر سر زبان واحد و شیوه ارتباط یکسان، اجماع و توافق کامل وجود ندارد و هنوز طرفداران دو شیوه عمده، یعنی شفاهی و اشاره، اصرار بر اجرای دیدگاه خود دارند. بعضی از کارشناسان با اخذ جنبههای مثبت هر شیوه، درصدد عرضه طرحی جامع و جهانی برآمدهاند. همین اختلافی که در ایران هست و طرفداران دو شیوه مدام به تبلیغ و ترویج و تحکیم روش خود میپردازند, در بسیاری از کشورها هم وجود دارد. به هر حال بدون تصویب و تعیین یک روش در عرصه بینالملل نمیتوان انتظار داشت ناشنوایان همه کشورها جامعه یکپارچه و جهانی تشکیل دهند. این مقاله فقط از منظر دو شیوه موجود و تأثیر هر یک در وفاق یا شقاق جامعه ناشنوایی به بررسی پرداخته است. بیشتر به این دو دیدگاه در ایران و سلسله جنبان آنها، یعنی باغچهبان و پاکزاد توجه شده است. محمود پاکزاد، طرفدار شیوه گفتار و روش شفاهی است و گفتار و استفاده از روش شفاهی را تنها راه طبیعی برای مراوده ناشنوا با دیگران میداند. بنابراین، تأکید میکند که ناشنوا، با توجه به عدم آشنایی عامه مردم با همه اشارات، باید زبان متداول در جامعه را فراگیرد تا بتواند با دیگران ارتباط برقرار کند. پس لازم است در محیطهای آموزشی، به ویژه در سالهای رشد کودک که استعداد فراگیری زبان را دارا هستند، یاددهنده به ویژه روش شفاهی، به دلیل چند زبان را با هم با روش صحیح یاد دهند. به نظر پاکزاد، گفتار، به عنوان مهمترین اصل در آموزش و پرورش و فرهنگ آموزشی ناشنوایان، باید مورد توجه قرار گیرد. البته در نگاه او این روش هنگامی موثر است که از همه امکانات استفاده شود. مثلاً لبخوانی و شنوایی تفویت شود، از ابزاری مانند سمعک استفاده شود، تلفظ اصوات از دوره کودکی به ناشنوا یاد دهیم تا به استفاده از اعضای گفتاری به حرکت لبها عادت کند. اینان روش گفتار را اولویت میدانند و روش اشاره را پس از آن، جایز میشمارند. از این رو کودک را باید کمک کرد تا هر چه میتواند سخن بگوید و با گفتار، با همنوعان خود ارتباط برقرار کند. زمانی که کودک ناشنوا به مرحله عادت در استفاده از گفتار و به کار بردن اعضای گفتاری خود رسید، آن هنگام میتوان برای پیشرفت سریعتر وی در امر یادگیری برخی از درسها و مطالب، اشاراتی را نیز، به او یاد داد. در آموزش و پرورش و رشد فرهنگی کودکان ناشنوا، اصل بر گفتار کودک ناشنواست و استفاده از اشارات پس از تکوین گفتار در کودک، برای فهم بهتر و مراوده آسانتر در بین ناشنوایان بلامانع است. پاکزاد تصریح میکند: با توجه به سالهای دراز فعالیت در زمینه ناشنوایان و پژوهش در این رشته، بر این عقیده استوارم که ناشنوا باید گفتار بیاموزد و ناشنوای بدون گفتار در دنیای شنوایان متکلم، انسان سرگردانی بیش نخواهد بود. من نمیگویم اشاره را باید از ناشنوا گرفت، بلکه میگویم گفتار را باید حتماً به او داد و بهترین سالهای فراگیری و رشد گفتار در دو دوره تولد و از چهار سالگی تا پایان دوره تحصیلات ابتدایی است. به همین لحاظ، اهمیت آموزش دوران غیررسمی (کودکستان و آمادگی) در پایهگذاری گفتار کودک ناشنوا، کاملاً روشن است و نقش مربیان توانمند آموزش دیده و علاقهمند را در ساختار گفتاری کودک ناشنوا نباید از نظر دور داشت. اگر ناشنوایی فقط یک کلمه گفتاری یاد بگیرد، به اندازه همان یک کلمه میتواند با جامعه اطراف خود ارتباط برقرار کند. نباید فراموش کنیم که گفتار، حق مسلّم تمامی کودکان از جمله کودکان ناشنواست و هیچ کس حق ندارد این حق مسلّم را به هیچ بهانه و دلیلی از او دریغ کند. استدلال طرفداران شیوه گفتار در مبحث ارتباطات جهانی این است که شیوه اشاره توانایی و استعداد مرتبطسازی ناشنوایان را ندارد و نمیتواند آنها را به یکدیگر پیوند بدهد و از آحاد آنها یک جامعه واحد و جهانی بسازد. پاکزاد این استدلال را این گونه بیان کرده است: دامنه این گونه اشارات محدود است و هرگز نمیتوان تمامی موضوعات, اعمال, مطالب علمی, حالات فردی و واژههای مختلف متداول در هر زبان را در قالب اشارات در آورد. به همین سبب امروزه, تعداد اشارات موجود در کتاب زبان اشاره بین المللی, محدود به 1470 اشاره است. اما طرفداران روش اشاره معتقدند, روش گفتار توانایی یکپارچهسازی جامعه ناشنوایان جهان را ندارد؛ زیرا ناشنوایان در هر کشور, زبان گفتاری ویژه خود را دارند و تنوع و تعدد زبانهای گفتاری به شیوه گفتار ناشنوایان هم سرایت میکند. درست مانند شنوایان که مثلاً فارسی زبان, سخن عربی یک عرب را درک نمیکند، مگر اینکه زبان عربی را آموخته باشد. در پاسخ به این نقد, پاکزاد, فراگیری چند زبان مهم جهان از سوی ناشنوایان را پیش کشیده است. طرفداران روش اشاره بر این باورند که با ایجاد زبان اشاره بینالمللی همه ناشنوایان جهان میتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و جامعه واحد تشکیل دهند. اینان تجربه همایشهای بینالمللی را در این زمینه مثبت میدانند؛ زیرا ناشنوایی از یک کشور با زبان اشاره برای ناشنوایان دهها کشور ارتباط برقرار میکند و همه منظورها و مطالب خود را تفهیم میکند. اما ارتباطات ناشنوایان درون یک فرهنگ و کشور از طریق اشاره آسانتر است. برخی از جوامع برای استفاده ناشنوایان کشور خود اقدام به ایجاد اشارات مخصوص به خود کردهاند مثلاً در ایران اشارات ایرانی گردآوری و در مجموعههایی تدوین شده است. اما برای ارتباطات جهانی بهتر است با یک اقدام جمعی و تبادل افکار, همان اشارات بینالمللی را تکمیل کنند و تمامی کشورها از اشارات یکنواخت استفاده کنند. در این صورت هر ناشنوایی از هر نقطه جهان میتواند با ناشنوای دیگر در هر نقطه جهان در صورت سفر و همراهی, ارتباط برقرار کند. به دلیل اینکه اشارهها مختلف است و به دو طریق میتوان استفاده کرد با کارشناسی و بررسیهای علمی میتوان به تصمیم رسید که کدام یک کارآمدتر است. این دو طریق یکی اشارات الفبای دستی, که در آن هر علامت دست نمایش یکی از حروف الفباست. دیگری اشارات طبیعی است که به زبان اشاره, معروف است و در آن, هر اشاره نمایانگر کلمه, شی یا موضوعی است که ناشنوا میتواند با استفاده از آنها با ناشنوایان دیگر ارتباط برقرار کند. با توجه به اینکه مبنای ارتباطات ناشنوایان در یک کشور, در یک فرهنگ, در سطح جهان و در سطح منطقه منوط به دو شیوه اشاره و گفتار است, باید شیوه را مشخص و تصویب کرد تا بر اساس آن ارتباطات کشوری, منطقهای و جهانی را ساماندهی کرد. شاید یکی از علل ضعف کارآمدی ناشنوایان ایران در عرصه بینالملل, تشتت و اختلافات درون کشوری در این زمینه است. حتی برخی پژوهشگران, تعارض موجود بین نظام آموزشی ناشنوایان ایران را که مبتنی بر روش گفتار است، با نظام بینالملل که مبتنی بر اشاره است، علت اصلی ناتوانی ناشنوایان ایرانی برای تعامل و تبادل اطلاعات میدانند. مآخذ: باغچهبان, ثمینه, بهره ناشنوایان, تهران, امیرکبیر؛ پاکزاد, محمود, هیاهو در دنیای سکوت, تهران, سازمان چاپ و انتشارات, 1376؛ همو, نامه به دانشنامه ناشنوایان و بیان نظریات خود؛ یوسفی, محمدرضا, باغچهبان, تهران, انتشارات کمک آموزشی, 1380؛ الیوزبکی, عبدالغنی, المعوقون سمعیاً و التکنولوجیا العالمیه, العین, دارالکتاب الجامعی, 2002م. محمد نوری |
تاریخ ثبت در بانک | 2 مهر 1399 |