کد | jr-29085 |
---|---|
عنوان اول | برونیگ، اچ. لاتام |
عنوان دوم | تلاشگر ناشنوای امریکایی |
نویسنده | جینا داگت |
مترجم | محبوبه مرشدیان |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد اول |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
محل چاپ مجموعه | تهران |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 250 |
شماره صفحه (تا) | 253 |
زبان | فارسی |
متن |
برونیگ، اچ. لاتام ، تلاشگر ناشنوای امریکایی. در نوزدهم نوامبر 1910 در ایندیاپولیس واقع در ایندیانا چشم به جهان گشود. در سه سالگی به دلیل نامعلوم به نقص شنوایی جزئی مبتلا شد. بیماری مخملک, هنگامی که او پنج سال داشت, این نقص شنوایی را به شصت درصد رساند و دست آخر نیز, سانحهای که در هفت سالگی او منجر به شکستن جمجمهاش شد, به نقص شنوایی 115 دسیبِلی در او انجامید. برونیگ، از 1920 تا 1927، به مدرسه ناشنوایان کلارک در نورث همیتون در ماساچوسِت میرفت. او شانزده سال، ریاست انجمن دانشآموختگان این مدرسه را برعهده داشت و در 1946، به عضویت هیئت امنای آن برگزیده شد. در سال 1961 نیز معاون رئیس هیئت امنا شد. او در مدرسه کلارک با همسرش، که آن زمان نانسی دی. تایری نام داشت، آشنا شد. او پس از دانشآموختگی از کلارک, به دبیرستان شورت ریج رفت, که مدرسهای دولتی در ایندیانا پولیس بود. برونیگ، در مدرسه, دانشآموزی فعال بود و در روزنامه آن، به عنوان دستیار سردبیر، فعالیت داشت. او به درجه پیشاهنگ عقاب دست یافت و در درسهایش دانشآموزی ممتاز بود. او در سال سوم تحصیل خود, به عضویت انجمن افتخار ملی برگزیده شد. برونیگ، در دانشکده نیز فعال بود. او به عنوان دانشجوی دانشکده واباش در کروفوردزویل واقع در ایندیانا, در کانون اخوت و دانش بتا تتا پی ، عضویت داشت و در روزنامه آن نیز فعالیت میکرد. او در سال 1934, در رشته شیمی، مدرک کارشناسی گرفت. او با پیگیری علاقهاش به شیمی, به دانشگاه جانز هاپکینز رفت و در سال 1938 موفق به اخذ دکتری از آن دانشگاه گردید. او همچنین، عضو سیگمازی و فیلامبدا اپسیلون بود, که هر دو انجمنهای تحقیقاتی افتخاری بودند. برونیگ سپس به کار تماموقت در الی لیلی و کمپانی در ایندیانا پولیس پرداخت. سمت او محقق و شیمیدان بود, و قبلاً در آنجا هشت تابستان به عنوان دستیار در آزمایشگاه، کار کرده بود. وی پس از هجده سال فعالیت به عنوان محقق, یک سال را در دانشگاه پاردو ، به مطالعه درباره آمار نظری و کاربردی پرداخت. بدین ترتیب، قادر بود با استفاده از روشهای آماری در آزمایشگاههای لیلی، به تحلیل شیوههای شیمیایی کمپانی بپردازد. در نتیجه کارهای او, کنترل کیفیت شرکت, روشهای ارزیابی و بازدهی در این حوزه، بهبود چشمگیری یافت. او پیش از اینکه در سال 1975 از شرکت بازنشسته شود, به عنوان «آماردان ارشد»، دست یافته بود و تعدادی مقاله نیز درباره کنترل کیفیت در صنعت داروسازی منتشر کرده بود. برونیگ، همراه با فعالیت خود در لیلی، در سازمانهای مرتبط با ناشنوایان نیز مشارکت روز افزونی داشت. این مشارکت در دو سطح محلی و ملی انجام میگرفت و با موضوعات آموزش ویژه ، مرتبط بود. او در ایندیانا، به مدت 21 سال، مدیر مرکز گفتار و شنوایی ایندیاناپولیس بود و دو دوره نیز ریاست آن را برعهده داشت. به عنوان شاهدی بر تعهد برونیگ نسبت به استفاده از گفتار، باید گفت که او به مدت ده سال، عضو مجلسگردانان بینالمللی بود و در 1954, ریاست باشگاه اِلی لیلی با او بود. در سطح ملی نیز, برونیگ، در سمتهای مختلف، مشارکت گستردهای در فعالیتهای انجمن ناشنوایان الکساندر گراهام بل داشت. در سال 1964, ده سال بود که او در هیئت کمکی و هیئت مدیره، عضویت داشت. افزون بر این، یکی از موسسان انجمن بزرگسالان ناشنوای گویا گردید و ریاست آن را نیز عهدهدار شد؛ سمتی که تا سال 1968 متعلق به او بود. دیگر فرد موسس, رابرت ویت برشت بود ؛ طراح متصل کننده صوتی که ماشین تحریر از راه دور را به تلفن عادی متصل میکرد. انجمن بزرگسالان ناشنوای گویا، سازمانی که گفتار را در ناشنوایان ارتقا داد, اعضای خود را به محافل سخنرانی, گردهماییها و غیره میفرستاد که این افراد را الگویی برای ناشنوایان جوان و والدینشان معرفی کند. این گروه، بودجه اعطای بورس تحصیلی به ناشنوایان جوانی را تهیه میکرد که قرار بود در کنار همکلاسان شنوای خود، به دانشکده بروند. ایده اصلی تأسیس این سازمان را به هلنکلر نسبت میدهند. او در سال 1952 به لیلیان جونز, نوه الکساندر گراهام بل، چنین گفته بود: «شما باید ناشنوایان بزرگسال قادر به سخن گفتن را رهبر و پیشرو گردانید. آنان، توجه مردم را جلب میکنند و آنچه را قرار است انجام شود, با احساس، بیان میکنند». برونیگ، بین سالهای 1960 تا 1982, در هیئت مدیره انجمن بل، عضویت داشت و بین سالهای 1976 تا 1978 نیز ریاست آن را برعهده داشت. او نخستین رئیس ناشنوای انجمن بود. وی در طول دوره ریاست, اقدامات خود را بر روی این اهداف، متمرکز کرد: تشخیص زودهنگام نقص شنوایی, مداخله سریع در وضعیت نوازادان دارای ضعف شنوایی, و مشاوره والدین. هنوز یک سال از تصویب حقوق عمومی 92-142، قانون آموزش کلیه کودکان معلول نگذشته بود که برونیگ، به ریاست انجمن رسید. او این قانون را ابزاری مهم در جهت تحقق اهداف انجمنِ بل در مورد کودکان دارای ضعف شنوایی به شمار میآورد و آن را ستود. در سال 1968 که برونیگ، عضو هیئت مدیره انجمن بل بود, شرکت تلفن و تلگراف امریکا موافقت کرد که دستگاههای دورنویس اضافی را به انجمن بدهد. از آنجا که خود انجمن نتوانست دستگاهها را به دست آورد, برونیگ, همسرش و جس اسمیت , سردبیر ناشنوایان امریکا شرکت ماشینهای دورنویس برای ناشنوایان را تأسیس کردند. این شرکت، در راستای این هدف و همچنین تعمیر دستگاهها, مستقل از انجمن، فعالیت میکرد. این شرکت، اقدامات خود را به توزیع ماشینهای مازاد در میان ناشنوایان اختصاص داده و سالانه، یک راهنما منتشر میکند. این کمیته فرعی از دولت فدرال خواست چندین هزار دور نویس را در اختیار شرکت قرار دهد. افزون بر این, او از نصب دورنویسها در ادارات قانونی و اجرایی که مردم تماس بسیاری با آنها دارند, حمایت میکرد. امروزه شبکه دورنویسها در امریکا, بیش از 75 هزار ایستگاه دارد که از این تعداد, تقریباً شش هزار ایستگاه عضو این شرکت هستند. برونیگ, در سال 1978, در اعتراض به انتقال شرکت به دفتر مرکزی انجمن ملی ناشنوایان , از سمت خود استعفا داد. او این انتقال را تهدیدی برای استقلال شرکت میدانست. برونیگ, همچنین به عضویت شورای ملی معلولان نیز درآمد؛ مجموعهای متشکل از چهارده عضو که مسئول بررسی کارآیی برنامههای فدرال برای معلولان بود و همچنان در سمت رئیس کمیته روابط دولتی انجمن ناشنوایان الکساندر گراهام بل, و عضو انجمن بزرگسالان ناشنوای گویا به فعالیت خود, ادامه داد. او نسبت به فراهم آوردن فرصتهایی برای ناشنوایان از طریق به کارگیری گفتار و فلسفه خودیاری, متعقد بود. او با درک این نکته که آزادی عملش به عنوان شیمیدان و آماردانی متخصص, نتیجه توانایی او در صحبت کردن و گفتارخوانی و همچنین, جو مثبت و تشویقکننده مدرسهاش است, با جدیت با هدف آموزش گفتاری و توسعه فرصتها برای ناشنوایان جوانِ حاضر در میان افراد شنوا, فعالیت میکرد. امروزه شبکه دورنویسها در امریکا، بیش از 75 هزار ایستگاه دارد که از این تعداد، تقریباً شش هزار ایستگاه عضو این شرکت هستند. برونیگ، در سال 1978، در اعتراض به انتقال شرکت به دفتر مرکزی انجمن ملی ناشنوایان ، از سمت خود استعفا داد. او این انتقال را تهدیدی برای استقلال شرکت میدانست. او نسبت به فراهم آوردن فرصتهایی برای ناشنوایان از طریق به کارگیری گفتار و فلسفه خودیاری, متعهد بود. او با درک این نکته که آزادی عملش به عنوان شیمیدان و آماردانی متخصص، نتیجه توانایی او در صحبت کردن و گفتارخوانی و همچنین، جو مثبت و تشویقکننده مدرسهاش است, با جدیت با هدف آموزش گفتاری و توسعه فرصتها برای ناشنوایان جوانِ حاضر در میان افراد شنوا، فعالیت میکرد. او نسبت به فراهم آوردن فرصتهایی برای ناشنوایان از طریق به کارگیری گفتار و فلسفه خودیاری, متعهد بود. او با درک این نکته که آزادی عملش به عنوان شیمیدان و آماردانی متخصص، نتیجه توانایی او در صحبت کردن و گفتارخوانی و همچنین، جو مثبت و تشویقکننده مدرسهاش است, با جدیت با هدف آموزش گفتاری و توسعه فرصتها برای ناشنوایان جوانِ حاضر در میان افراد شنوا، فعالیت میکرد. مأخذ: GEDPD, Vol. 1, P. 154-156. جینا داگت ترجمه محبوبه مرشدیان |
تاریخ ثبت در بانک | 29 اردیبهشت 1399 |