کد | jr-29079 |
---|---|
عنوان اول | برنامههای آموزشی |
عنوان دوم | تدبیرهایی برای ارتقای فرهنگی ناشنوایان و بسط دانش آنها در امریکای شمالی |
نویسنده | ریچارد جی بریل |
مترجم | محبوبه مرشدیان |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد اول |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
محل چاپ مجموعه | تهران |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 245 |
شماره صفحه (تا) | 247 |
زبان | فارسی |
متن |
برنامههای آموزشی ، تدبیرهایی برای ارتقای فرهنگی ناشنوایان و بسط دانش آنها در امریکای شمالی. در بین قشرهای معلولان، آموزش ناشنوایان، پیش از دیگر کشورها در امریکا آغاز شد. در 1812، جان برایدوود ، یک انگلیسی ساکن کوبز در ویرجینیا، مدرسهای را برای آموزش به کودکان یک خانواده دایر کرد. این مدرسه، یک سال دایر بود. توماسهاپکینز گالودت ، در پانزدهم آوریل 1817، نخستین مدرسه دایمی برای ناشنوایان را با ثبتنام هفت شاگرد در هارتفورد ، در ایالت کانتیکت تأسیس کرد. (نخستین مدرسه برای نابینایان در کانتیکت در امریکا تأسیس شد و در 1837، نخستین برنامه آموزشی برای افراد عقبمانده ذهنی دایر گردید). امروزه، طیف گستردهای از برنامههای آموزشی برای کودکان ناشنوا در امریکا وجود دارد. این طیف از برنامهها که از دوران خردسالی کودک آغاز میشود، تا اجرای برنامههای آموزش عالی غیردانشگاهی، امتداد دارد و در هر مقطع آموزشی، والدین و دانشآموزان، در زمینه آموزش، حق انتخاب دارند. چه بسا چندین نوع از برنامههای اوان کودکی را برگزینند و یا مدارس روزانه، شبانهروزی و دولتی و خصوصی را در مقاطع ابتدایی و متوسطه و یا بسیاری از برنامههای آموزشی پس از مقطع متوسطه را انتخاب کنند. با این همه، این تنوع، همواره در برنامههای آموزشی دانشآموزان ناشنوا به چشم نمیخورد. مدارس ابتدایی و دبیرستان: در قرن نوزدهم، بیشتر کودکان ناشنوای برخوردار از آموزش در مدارس شبانهروزی (همانند مدرسهای که در 1817 در هارتفورد تأسیس شد)، تحصیل میکردند. شمار اندک ناشنوایان، دلیل عمده این مسئله بود. برخلاف مدارس روزانه , مدارس شبانهروزی، دانشآموزانی از مناطق مختلف جغرافیایی داشتند؛ چرا که کودکان در این مدارس، هم تحصیل میکردند و هم زندگی. شمار دانشآموزان شاغل به تحصیل در مدارس شبانهروزی، در قرن بیستم رو به کاهش نهاد. به ویژه، پس از جنگ جهانی دوم، درصد دانشآموزان مدارس شبانهروزی کاهش یافت. در حالی که در سال 1900، مدارس شبانهروزی نود درصد از کل دانشآموزان ناشنوا را ثبتنام میکردند. در 1983، این رقم، 37 درصد از دانشآموزان ناشنوا را تشکیل داد و مدارس روزانه، ثبتنام خود را از شش درصد در سال 1900، به 58 درصد در 1983 افزایش دادند. نخستین مدرسه روزانه برای کودکان ناشنوا در امریکا، در 1869 و در بوستون ، تأسیس گردید. در 1877، این مدرسه، به مدرسه ناشنوایان هوراس من تغییر نام داد. مدرسه روزانه ناشنوایان شیکاگو در 1870 دایر شد و در 1871، در آتشسوزی شیکاگو، ویران شد؛ اما در ژانویه 1875، بازسازی و دوباره افتتاح گردید. نخستین مدرسه خصوصی برای کودکان ناشنوا در امریکا، مدرسه ناشنوایان خانه ویپل در میستیک ، واقع در کانتیکت بود که جاناتان و زِرا ویپل ، آن را در 1869 تأسیس کردند. در 1873 نیز موسسه آلمانی پروتستان انجیلی و لوتری ویژه کرولالان ، در دیترویت ، در میشیگان ، بنیان نهاده شد که نخستین مدرسه مذهبی برای کودکان ناشنوا بود. در سرشماری رسمی سال 1900، جمعیت امریکا، 575/994/75 نفر گزارش شد. جمعیت برآورد شده در 1983، 228 میلیون نفر بوده است. در حالی که در این دوره 83 ساله، جمعیت این کشور، سه برابر شده، شمار کودکان ناشنوای برخوردار از تحصیلات، بیش از چهار برابر، گردیده است. پیشرفتهای پزشکی، به طرز چشمگیری، میزان ناشنوایی در اثر بیماریهای دوران کودکی را کاهش داد. پیش از این، بسیاری از کودکان در اثر ابتلا به بیماریهایی همچون: سرخک، اوریون و سیاه سرفه، ناشنوا میشدند. تولید آنتیبوتیکها امروزه این بیماریها را ریشهکن کرده است. پیش از پیدایش آنتیبیوتیکها در 1942، چهل تا 45 درصد از کودکان شاغل به تحصیل در مدارس ناشنوایان، پس از تولد و در کودکی ناشنوا شده بودند و بیشتر این قبیل کودکان، پس از یادگیری گفتار به ناشنوایی مبتلا گردیده بودند. امروزه نود درصد از کودکانی که در بیشتر مدارس ناشنوایان نامنویسی میکنند، پیش از اینکه به سن یادگیری گفتار، ناشنوا شدهاند. با این همه، در حالی که درصد کودکان ناشنوا در کل جمعیت، احتمالاً رو به کاهش بوده است، شمار کودکان ناشنوایی که در برنامههای آموزشی ثبتنام کردهاند، رو به افزایش بوده است. البته این رقم، شامل کودکانی که پیشتر، آنها را زیر سن مدرسه به شمار میآوردند و همچنین، شامل کودکان ناشنوایی که به سایر معلولیتها مبتلا هستند نیز میشود. افزون بر این، در مدارس روزانه محلی، کودکانی ثبتنام کردهاند که در زمان نبود مدارس محلی، خانوادههایشان، آنان را به مدارس شبانهروزی دور از خانه نمیفرستادند. پیش از 1892، مدارس اندکی در امریکا، کودکان ناشنوای زیر هفت سال را میپذیرفتند؛ ولی در این سال، اِما و مری گارِت ، مدرسهای خانگی را برای کودکان کم سن ناشنوا تأسیس کردند. در 1893، هیئت قانونگذاری پنسیلوانیا ، حمایت از این مدرسه را آغاز کرد که تا 1933 ادامه داشت. این برنامه، نخستین آموزش زود هنگام برای کودکان ناشنوا بود. در 1918، موسسه مرکزی ناشنوایان در سنلوئیز برنامهای را برای کودکان سه تا شش سال آغاز کرد. در سالهای اخیر، برنامههای مرتبط با آموزش در اوان کودکی ، همانند آنچه در مراکز جانتریسی در لسآنجلس در حال انجام است، اکثر وقت و سرمایه خود را به آموزش والدین کودکان پیشدبستانی ناشنوا اختصاص دادهاند تا بدین ترتیب، آنان بتوانند با کودک خود، کار کنند. مجمع مدیران آموزشی خدمترسان به ناشنوایان , که قبلاً مجمع مدیران اجرایی مدارس ناشنوایان امریکا نام داشت, و همچنین، سازمانهای منطقهای ویژه، به کار اعتبار بخشیدن به مدارس دانشآموزان ناشنوا مبادرت میکنند. مجمع مدیران آموزشی، در 1963، به نخستین مدرسه خود، اعتبار بخشید و در بیست سال آینده، 28 مدرسه دیگر نیز اعتبار یافتند که پنج مدرسه از این مدارس نیز با گذشت زمان، دوباره اعتبار یافتند. آموزش ویژه : آموزش کودکان نابیناـ ناشنوا، از 1851، مورد توجه مربیان دانشآموزان ناشنوا بوده است. شمار این قبیل کودکان، اندک است و آموزش آنان، عملاً به طور خصوصی انجام میشود، نه در برنامههای عمومی. البته گاهی در مدارس ویژه کودکان نابینا و گاهی هم در مدارس ویژه ناشنوایان، آموزش میبینند. در دهه 1950 شمار کودکان ناشنوای مبتلا به سایر معلولیتها، به تدریج در مدارس ناشنوایان، بیشتر به چشم آمد و مورد توجه قرار گرفت. این وضعیت با اپیدمی سرخجه در سالهای 1963 تا 1965، تشدید شد و کودکان ناشنوای مبتلا به سایر معلولیتها آن چنان افزایش یافت که در دهه 1970، برخی مطالعات حاکی از این بود که 25 درصد از ثبتنامها در مدارس ناشنوایان, شامل کودکان ناشنوای چند معلولیتی بوده است. از این رو، ابداع برنامههای ویژه برای این گروه از دانشآموزان، ضرورت یافت. مقطع عالی: آموزش عالی ناشنوایان با تأسیس دانشکده ملی ناشنوایان , که اکنون دانشگاه گالودت نام دارد، در 1864 و در واشنگتن دی. سی. آغاز گردید. البته قانونی که به امضای رئیس جمهوری، آبراهام لینکلن رسید، این امکان را فراهم آورد. در 1962، دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در نورتریج , که آن زمان، دانشکده ایالت سن فرناند وَلِی نام داشت, برنامه آموزش رهبری را ایجاد کرد که در نتیجه آن، یک مرکز ناشنوایی برای ارائه شبکهای از خدمات حمایتی به دانشجویان ناشنوای شاغل به تحصیل در آن دانشکده، تشکیل گردید. در 1968، موسسه ملیـ فنی ناشنوایان که همراه موسسه فناوری روچستر بنا نهاده شد، نخستین دانشجویان خود را پذیرفت. در دانشکده گالودت، عمدتاً رشتههای علومانسانی تدریس میشد و به دانشآموختگان، مدارک کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری اعطا میشد. در برنامه آموزشی موسسه ملیـ فنی ناشنوایان، دانشجویان ناشنوا در کلاسهای مجزا و در تعدادی کلاس نیز با دانشجویان شنوا تحصیل میکنند، که در مورد اخیر، دانشجویان ناشنوا از خدماتی همچون: رابطان زبان اشاره و افراد یادداشتبردار، برخوردار هستند. دانشجویان عمدتاً در رشتههای تجارت، علوم و یا فناوری، مدارک کاردانی، کارشناسی و یا کارشناسی ارشد دریافت میدارند. در دانشکدههای محلی نیز برنامههایی برای دانشجویان ناشنوا دایر شده است. نخستین آنها در دانشکده محلی ریورِساید (کالیفرنیا) بود که در 1961 تأسیس گردید. در 1968 یک سلسله تغییر و تحولات و اعتراضات به تأمین بودجه و تأسیس برنامه دانشکده محلی دلگادو در نیواورلینز انجامید که ویژه دانشجویان ناشنوا بود. همچنین در 1969 برنامههایی در دانشکده محلی سیاتل (واشنگتن) و موسسه فنیـ حرفهای سن پل (مینهسوتا ) دایر گردید. از آن زمان، برنامههای دانشکدههای محلی که فعالانه پذیرای دانشجویان ناشنوا بودهاند، افزایش یافتهاند و چند دانشکده مذهبی نیز برنامههایی برای دانشجویان ناشنوا ترتیب دادهاند مأخذ: GEDPD, Vol. 1, P. 391-393. ریچارد جی. بریل ترجمه محبوبه مرشدیان |
تاریخ ثبت در بانک | 29 اردیبهشت 1399 |