کد jr-28946  
عنوان اول ایران، وضع زبان اشاره در  
عنوان دوم پیشینه زبان اشاره و وضعیت آموزشی و اجتماعی آن در ایران  
نویسنده روزبه قهرمان  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد اول  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
محل چاپ مجموعه تهران  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 198  
شماره صفحه (تا) 203  
زبان فارسی  
متن ایران، وضع زبان اشاره در، پیشینه زبان اشاره و وضعیت آموزشی و اجتماعی آن در ایران.
اشاره به عنوان وسیله‌ای برای ارتباط انسانها از قدیم مورد توجه انسانها بوده و می‌توان حدس زد، پیش از ساخت زبان گفتاری، انسانهای اولیه از زبان اشاره بهره می‌بردند. ایرانیان باستان هم از این وضع مستثنی نبودند.
در دوره جدید که پژوهشهایی در حوزه زبان اشاره انجام یافت و این زبان برای اولین بار در مراکز آموزشی ناشنوایان در کشورهای پیشرفته متداول گردید، مسئولان فرهنگی و آموزشی ایران هم در یکصد سال اخیر به این زبان روی آوردند. البته به دلیل حاکمیت فرهنگ اسلامی بر ایران و متداول بودن عقدالانامل در بین مسلمانان در قرون میانه، به احتمال قوی، ایرانیان هم عقدالانامل استفاده می‌کردند. در مقاله عقدالانامل مدور این شیوه به اروپا و تأسیس زبان اشاره جدید براساس عقدالانامل بررسی شده است.
به هر حال، پیشینه تاریخی زبان اشاره به رویکرد نخبگان و پژوهشگران به روشهای علمی باز می‌گردد؛ زیرا به تدریج دریافتند که آنکه کر متولد می‌شود، طبعاً لال هم هست و این غیرممکن است که بیاموزد و سخن گوید. با گذشت زمان و آگاهی بیشتر مردم از علل ناشنوایی، به تدریج عقاید خرافی جای خود را به تفکرات علمی داد و قدمهایی برای آموزش آنان به روش علمی برداشته شد.
پیشینه رویکرد به زبان اشاره: اولبین پژوهشگر ناشنوایان، میشل دو لپه است. او در 1776 اثری ماندگار منتشر کرد که عامل بزرگ‌ترین پیشرفت در امر ارتباطات و نقطه آغاز مطالعات زبان‌شناسی شد. همچنین او نخستین موسسه دولتی برای کودکان ناشنوا را تأسیس کرد که بعدها به موسسه ملی کرولالها در پاریس نام‌گذاری شد. به اعتقاد او، زبان اشاره، زبان طبیعی ناشنوایان است، و روش تدریس او از همین اعتقاد ریشه می‌گرفت.
اَبه رش سیکار بود که در 1818 کتاب خود را چاپ کرد. این اثر، در واقع فرهنگ کلمات و اشارات معادل بود.
رمی ولاد ، ادیب فرانسوی متفکر دیگری بود که، یک فرهنگ منظم زبان اشاره‌‌‌ـ زبان فرانسه را منتشر کرد. پس از این تلاشهای علمی بود که مدیران آموزشی ناشنوایان در کشورهای مختلف به اجرای دستاوردهای عالمان همت گماشتند؛ نتیجه آنکه شمار فراوانی از الفباهای دستی در کشورهای مختلف دنیا به کار گرفته شد.
ناشنوایان کشورهای مختلف، نه تنها از یک زبان اشاره، بلکه از چندین نوع آن را فرا می‌گرفته‌اند. به ویژه در پی تنها در دوران اخیر پژوهش درباره ساختارهای زبان اشاره. به گونه‌ای که ناشنوایان بتوانند از آن استفاده مطلوب کنند، توسعه این زبان بیشتر شد. ایرانیان ناآگاه و به دور از این پیشرفتها نبودند و کسانی چون باغچه‌بان زبان اشاره را در مراکز آموزشی مطرح کردند.
هر کشور براساس خاستگاهها و نیازهای خود زبان اشاره‌ای را طراحی کرد، به ویژه در کشورهای پیشرفته جهان، هویت اشارات زبانشان را تعیین کرده‌اند؛ به گونه‌ای که هر زبان اشاره شناسنامه‌ای مخصوص به خود دارد؛ مانند زبان اشاره امریکایی ، زبان اشاره سوئدی ، زبان اشاره فرانسوی ، زبان اشاره انگلیسی . در دو دهه اخیر با تلاش عده‌ای از متخصصان زبان اشاره فارسی هم در حال شکل‌گیری است. علل تأخیر ما در این عرصه متعدد است؛ از جمله عدم آگاهی به ریشه بسیاری از اشارات زبان فارسی و نبودن اسناد کافی از تاریخ این زبان است. از این رو، زبان اشاره فارسی با بهره‌گیری از واژه‌های زبان فارسی (محاوره‌ای) پایه‌گذاری شد.
کمیته پژوهش و توسعه زبان اشاره فارسی در 1352 در سازمان ملی رفاه ناشنوایان که هم اکنون در دفتر پژوهش دانشگاه علوم بهزیستی و توان‌بخشی مستقر است، تشکیل شد. در این کمیته، شماری از کارشناسان ناشنوا گرد هم آمدند تا درباره اشارات ایرانی و فارسی که به دلیل گستردگی جغرافیایی و تفاوتهای فرهنگی دارای تنوع بسیاری بود، تحقیق و بررسی کنند.
روش اشاره‌گزینی: روش کار اینگونه بود که کارشناسان به جمعیت‌ها و نشستهای جمعی ناشنوایان مراجعه می‌کردند؛ یا در مباحث اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و تفریحی آنها شرکت می‌نمودند، تا چگونگی اجرای اشارات را برای تک تک کلمات به دست ‌آورند. پس از گردآوری و ثبت اشاره‌ها، در نشستهای کارشناسی در سازمان، آنها را بررسی می‌کردند. در این نشستها برای یک کلمه، چندین اشاره با توجه به فرهنگ نقاط مختلف کشور، مورد بررسی قرار می‌گرفت و آن اشاره که از نظر علمی و زیبایی و آسانی مورد تأیید کارشناسان قرار می‌گرفت، تصویب می‌شد.
گاه برخی از واژگان مورد استفاده ناشنوایان ایران قرار نگرفته بود در چنین مواقعی، از اشارات بین‌المللی و سایر کشورهایی که از نظر فرهنگی با ما نزدیک هستند، استفاده شده است. با کمک کارشناسان ناشنوایی کشور، تلاش برای جستجوی اشارات ایرانی که با فرهنگ ملی انطباق بیشتر داشته باشد، رو به گسترش است. امروزه در کشور ما از سه نوع اشاره استفاده می‌شود: 1. اشاره طبیعی، که به عنوان وسیله اصلی ارتباطی بین ناشنوایان معمول است و شنوایان هم در موارد لازم به عنوان وسیله کمکی تفهیم و تفاهم از آن استفاده می‌کنند؛ 2. اشاره رسمی که معمولاً در برنامه تلویزیونی ناشنوایان مثل اخبار ناشنوایان مشاهده می‌شود؛ 3. اشاره نوشتاری که به عنوان وسیله کمکی تفهیم گفتار به صورت زیرنویس فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی استفاده می‌شود.
تحقیقات در ایران: این روشها برای تفهیم و تفاهم بهتر ناشنوایان است. کارشناسان ایرانی، بر اساس نیازهای ملی و با اتکاء به تجربه‌های جهانی پژوهشهای جدی در مسائل مختلف زبان اشاره انجام داده‌اند. این پژوهشها در اصلاح زبان اشاره فارسی و توسعه آن سودمندی بوده است. برخی از این پژوهشها که نقش و تأثیر زیادی در تاریخ زبان اشاره ایرانی ایفا کرده عبارت است از:
فرهنگ زبان اشاره فارسی برای ناشنوایان (سازمان ملی رفاه ناشنوایان 1359)؛ آشنایی با اشارات ناشنوایان (سازمان بهزیستی، کشور، تابستان 1363)؛ مجموعه اشارات ناشنوایان، (سازمان بهزیستی کشور، تابستان 1368)؛ زبان اشاره فارسی (دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران، 1376).
دستاوردها: به توصیه کارشناسان ناشنوایان محصور در زبان اشاره نماندند و از گفتار به عنوان وسیله اصلی ارتباطی از اشارات طبیعی، از تصاویر به عنوان وسیله کمکی تفهیم گفتار در کلاسهای ویژه کودکان ناشنوا هم استفاده کردند. به این وسیله مربیان و معلمان توانستند جریان یادگیری دانش‌آموزان را آسان‌تر کنند.
در دهه اخیر، مربیان و کارشناسان ناشنوایان، و دانشجویان رشته‌های مختلف، مانند: گفتاردرمانی، شنوایی‌سنجی، مددکار اجتماعی که در پی یادگیری زبان اشاره فارسی بوده‌اند، از تجارب استادان مشهوری چون محسن لوح موسوی و ایران بهادری بهره برده‌اند.
مرتضی پیروزی، حبیب تهرانی‌زاده و رضا محمودی در مرحله جمع‌آوری و ثبت اشارات ناشنوایان کشورمان که تاکنون 2200 اشاره جمع‌آوری شده است، با نامبردگان همکاری کرده‌اند.
در کشورهای پیشرفته در کنار پژوهش زبان اشاره، مبانی زبان‌شناسی و کارشناسی رشته‌های مرتبط به حوزه ناشنوایی و زبان اشاره هم مورد پژوهش و بررسی قرار می‌گیرد. هستند، به ویژه به فرهنگ اسلام، به عنوان زیربنای فرهنگ ناشنوایان توجه شده و شالوده‌های ابتکاری برای زبان اشاره پی‌ریزی شده است. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای اسلامی از زبان اشاره امریکایی استفاده می‌شود. برای نمونه، ناشنوایان مالزی از زبان اشاره امریکایی استفاده کرده حتی گاه مسلمانان مالزی به این اجراء اعتراض کرده‌اند.
زبان اشاره طبیعی و زبان اشاره ضابطه‌مند: در بین ناشنوایان ایران، انواع روشهای اشاره متداول و مرسوم است. وقتی ارتباطات و تماسهای دانش‌آموزان ناشنوای ایرانی با یکدیگر مشاهده ‌شود به خوبی معلوم می‌گردد که آنها با استفاده از روش اشاره طبیعی همراه گفتار یا بدون آن، به آسانی با یکدیگر تفهیم و تفاهم و تبادل اطلاعات دارند. این بدان معناست که شاگردان موسسات آموزشی، لب‌خوانی و گفتار فارسی را در مدرسه یاد گرفته‌اند؛ اما زبان اشاره طبیعی یکی از مواد درسی آنان نبوده و به طور رسمی فرا نگرفته‌اند؛ ولی در جریان تماس با یکدیگر و یا دوستان شنوای خود، زبان اشاره طبیعی را نیز آموخته‌اند.
الفبای دستی یا علایم دیگر، را می‌توان برای کمک به لب‌خوانی یا گفتاردرمانی به کار گرفت. طبیعی است که مرکز آموزشی از زبان اشاره دارای مبانی علمی و پیشرفته‌تر استفاده می‌کنند؛ از اینرو گاه زبان اشاره فاقد منوابط علمی منسوخ می‌شود و جای خود را به دستگاه جدیدتر می‌دهد. مثلاً الفبای دستی زبان فارسی که در 1375 تصویب شد، نسبت به الفبای گویای باغچه‌بان، پیشرفته‌تر است.
در زبان اشاره استاندارد شده علمی، ناشنوایان از اشارات با مفهوم استفاده می‌کنند؛ اما این اشارات به گونه‌ای کنار هم قرار می‌گیرند که به شیوه ترتیب کلمات در زبان محاوره‌ای نزدیک‌تر باشند و شنوایان نیز به همین ترتیب اشاره می‌کنند.
اشارات موجود در زبان اشاره مضبوط، به گونه‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد که با نحو ترکیب زبان محاوره شباهت داشته باشد. این کار به طور عمده با تشریح محتوای کلمات انجام می‌شود، ولی در اشارات از نظر جهت و حرکت دست تغییری پدید نمی‌آید. برای بهره‌گیری از این رویکرد، به اطلاعات کافی درباره نحو، در زبان محاوره‌ای نیاز است.
برای ادای حروف و صرف افعال در زبان اشاره استاندارد شده (علمی)، از صحبت انگشتی استفاده می‌شود. این روش به زبان فارسی دستی مشهور است؛ زیرا ترکیبی از رابطه‌های دستی و اشارات کتابهای ویژه کودکان ناشنوا، به عنوان وسیله کمک آموزشی موثر است که از سوی معلمان و والدین مورد استفاده قرار می‌گیرند. به کمک این گونه اشاره ابداعی، داستانها را با اشاره به کودکان تفهیم می‌کنند تا کار آموختن زبان فارسی به ناشنوایان آسان و آسان‌تر شود.
اشاره‌ساز ، معمولاً با دست راست ساخته می‌شود و به دنبال واژه اشاره می‌آید. هدف اصلی از این کار، آن است که میزان مهارت در زبان را که برای تکمیل گفتار به کار می‌رود، در کودکان ناشنوای دوره آمادگی همسطح کند.
منابع زبان اشاره فارسی: در دهه‌های اخیر تألیف و تهیه کتاب ویژه‌ ناشنوایان و زبان اشاره فارسی رو به رشد بوده است. برخی کتابهای سودمندی که در این باره چاپ شد. عبارت‌اند از: مهمانهای ناخوانده، (سازمان ملی رفاه ناشنوایان، 1359)؛ کبوتر من کبوتر من، (شرکت همگام با کودکان و نوجوانان، 1373)؛ شب به سر رسید، (شرکت همگام با کودکان و نوجوانان، 1373).
از آنجا که شمارگان کتابهای زبان اشاره محدود است، تهیه آنها برای ناشنوایان و پژوهشگران دشوار است؛ ولی وجود آنها دارای اهمیت ویژه‌ای است؛ زیرا به کودکان ناشنوا این امکان را می‌دهد که مانند کودکان عادی از اینکه کتابی برایشان خوانده شود، لذت ببرند. همچنین بسیاری از کودکان و نوجوانانی که زبان اشاره را کشف می‌کنند، به شدت مجذوب آن می‌شوند؛ زیرا زبانی به مراتب رساتر از زبان گفتاری عادی است و دارای حرکات بیشتر و استفاده گسترده‌تر از بیان مفاهیم با اعضای بدن است.
با گذشت دو دهه از چاپ نخستین کتاب درباره فرهنگ اشارات در ایران، تحقیقات بنیادی با رشد کم رو به گسترش بوده است. اما مقاله‌های معدودی در این زمینه به چاپ رسیده که نمونه‌هایی از آنها عبارت است از:
«زبان اشاره و ضرورتهای آن»، نوشته ایران بهادری. (روزنامه قدس، 23/ آبان‌ماه/ 1375)؛ تکلم یا اشاره؟، نوشته محمود پاکزاد (روزنامه اطلاعات، 26/ دی‌ماه/ 1372)؛ تکلم حق مسلم کودکان ناشنوا، نوشته روزیک شهبازیان، (روزنامه اطلاعات، 19/ فروردین‌ماه/1375).
کتاب زبان اشاره بین‌المللی که شامل 1500 اشاره است، در ایجاد ارتباط میان ناشنوایان، در جهان، تحرکی جدید بخشید.
این کتاب در ایران به قلم سید مهدی ماهباز و سیده عفت ماهباز به زبان فارسی برگردان شده و بدین وسیله پای ناشنوایان ایران پس از هفتاد سال آغاز آموزش ناشنوایان به دست جبار باغچه‌بان، به مجامع بین‌المللی ناشنوایان گشوده شد.
ساختار: زبان اشاره طبیعی از لحاظ ترتیب نحوی، با ترتیب کلمات در زبان انگلیسی معادل تفاوت دارد. در این ترتیب، درک و دیدار از اولویت برخودارند. تبدیل یک جمله فارسی به زبان اشاره، معمولاً دارای سه جزء ادراکی است: 1. ‌مشخص‌ترین اشاره که از لحاظ دیداری، قدرت موثری دارد و معمولاً معادل یک اسم است، در آغاز جمله می‌آید؛ 2. سپس اشاراتی می‌آیند که اشاره اول را تشریح کرده و یا توضیح بیشتری درباره آن می‌دهند؛ 3. در پایان، اشاراتی می‌آیند که محصول یا تأثیر حاصل را بیان می‌کنند.
اگرچه میزان تولید اشارات، نصف میزان تولید کلمات است، اما میزان بیان مطالب در هر دو تقریباً برابر است. این امر با کاربرد عوامل جبرانی اشارات انجام می‌گیرد که موانع حسی را از میان برمی‌دارد. بهره‌گیری گسترده از عوامل تغییر، یکی از علایم مشخصه زبان اشاره است.
مراحل دستوری زبان اشاره با حرکات قابل رویت دستها، هماهنگ می‌شوند. بنابراین، مطالعه نوسانات حرکتی که چگونه تغییراتی را در مفهوم ایجاد می‌کنند؛ لازم است، مانند: شب، دیشب، پریشب. جهت‌گیری نمونه دیگری از دستور زبان اشاره فضایی است که در برابر دستور زبان متوالی نوشتاری قرار دارد. برای نمونه، ایجاد تغییری در جهت حرکت یک اشاره، باعث می‌شود تا تغییر مشابهی در ارتباط فاعل و مفعول پدید آید؛ مانند: من به تو گفتم؛ تو به من گفتی.
همچنین روشهایی وجود دارند که با نوسانات فضایی یا کاربرد جنبه‌های غیردستی اشارات، بر اسامی جمع، گفتار غیرمستقیم، منفی کردن جمله، تغییر زمان فعل و پرسشی کردن جمله دلالت می‌کنند. اکنون بر اساس طبقه‌های مختلف اشارات، شناخت کافی از این روندها به دست آمده است تا بتوان آنها را به منزله قواعد دستوری در نظر گرفت. گرچه این دستور زبان اشاره با دستور زبان فارسی تفاوت دارد، اما با یک زبان دستی- دیداری، تطبیق یافته است.
یادگیری و آموزش زبان اشاره: زبان اشاره نیز، همانند دیگر زبانها نیاز به آموختن و آموزش دارد. این فعالیت بنابراین، اولاً در طول یک زمان مشخص و دوم با به کارگیری روش‌ها و ابزارها به انجام می‌رسد.
استوکو در تحقیقات خود (1960) نشان داد که صحبت انگشتی همچون تمامی نظامهای نویسه‌ای صورتهایی تصویرگونه دارد که چنین تفاوتهایی نتیجه امتیازات فردی و نیز، میزان هماهنگی و انعطاف دستها و انگشتان فرد است. دو مشکل اصلی در ابتدای برنامه ترییت کارکنان و معلمان ویژه ناشنوایان دیده می‌شود: 1. در الفبای دستی، بیشتر افراد به جای خواندن کل کلمه، به خواندن حرف به حرف آن می‌پرداختند؛ 2. بیشتر آنان، کلمات را بیش از حد سریع یا کند هجی می‌کردند.
به طور کلی توصیه می‌شود برنامه‌ای گسترده طرح‌ریزی شود تا به جای ارائه دوره آموزشی ویژه، تمامی فرصتهای مناسب برای یادگیری را در اختیار کارآموز قرار دهد.
این برنامه می‌بایست افزون بر جلسات گروهی رسمی، موقعیتهای غیررسمی، شامل بازدیدهای پژوهشی را نیز، شامل شود و از انواع وسایل آموزشی ویژه زبان اشاره استفاده کند. البته، از لحاظ چهارچوب کاری، بر تمرین منظم و مکرر مبتنی باشد. اما به نظر می‌رسد اساساً چنین رویکردی باعث می‌شود پیشرفت افراد در زمینه یادگیری زبان اشاره، به شکلی تحت کنترل قرار گیرد.
ثابت شده است که ادراک یا خواندن صحبت انگشتی، عموماً از تولید و ارسال آن مشکل‌تر است. بنابراین، در هر برنامه آموزشی باید به این مسئله توجه داشت و برای یافتن موازنه‌ای میان خواندن و تولید حروف، تلاش کرد و همچنین برای کمک به تولید ترکیبی از حروف و الگوهای کلمه، بایستی کارآموزان به تکرار و تمرین کلمات با استفاده از اشارات روی آورند و در طی مکالمات خود با یکدیگر، از راه صحبت انگشتی ارتباط برقرار کنند تا آن نقیصه ویژه به تدریج برطرف گردد.
در ایران، برای نخستین بار لزوم آموزش زبان اشاره را خانمها ثمینه و پروانه باغچه‌بان مطرح کردند. آنها ادامه دهنده راه پدرشان، برنامه آموزش زبان اشاره را با همکاری دانشگاه ملی سابق، از یکم مهر 1354 در آموزشگاه باغچه‌بان آغاز کردند که تا 1357 ادامه یافت و پس از آن به فراموشی سپرده شد تا اینکه در 1375 به همت کانون ناشنوایان خراسان نخستین دوره کوتاه مدت آموزش زبان اشاره برای علاقه‌مندان در دانشگاه علوم بهزیستی و توان‌بخشی مشهد برگزار گردید.
علل بی‌توجهی به ایجاد دوره‌های آموزش زبان اشاره در سالهای اخیر را می‌توان این گونه برشمرد: اتهام به زبان اشاره؛ نپذیرفتن اشاره به عنوان یک زبان (مثل زبان اقلیتها)؛ لزوم خودکفایی اجتماعی و اقتصادی ناشنوایان.
امروزه در سراسر جهان، تلاش بر آن است که به موازات آموزش زبان و گفتار به ناشنوایان، مردم شنوا را نیز، با زبان اشاره آشنا سازند تا همه بار ایجاد ارتباط بر دوش ناشنوایان نباشد. به همین سبب، برنامه‌های گوناگون با زبان اشاره از تلویزیون پخش می‌شود و مردم به شرکت در کلاسهای رایگان زبان اشاره تشویق می‌شوند.
دوره تربیت رابطان زبان اشاره: دوره تربیت رابطان زبان اشاره باید در مقطع دانشگاه و همانند سایر رشته‌های مربوط به زبانهای خارجی باشد. اگر کسانی که در دوره تربیت رابط شرکت می‌کنند، هیچ آشنایی قبلی با زبان اشاره نداشته باشند، در برنامه آموزشی آنها پیش از آموزش رابطی، باید یک سال به طور تمام وقت دوره زبان اشاره را بگذرانند و آن‌گاه وارد دوره تربیت رابط ناشنوایان بشوند.
در دوره تربیت رابط زبان اشاره، تأکید بر مهارت در زبان اشاره و آشنایی رابطان با لهجه‌های مختلف زبان گفتاری است؛ مثلاً اینکه ترک زبانان و یا کُرد زبانان چگونه فارسی صحبت می‌کنند.
در ایران، سازمان خاصی مشابه خدمات رابطان زبان اشاره وجود ندارد. هر چند ایجاد رشته کارشناسی رابط ناشنوایان در دانشگاه علوم بهزیستی و توان‌بخشی تهران در دست مطالعه و بررسی است.
خانم ایران بهادری، از معدود رابطان زبان اشاره در قاره آسیاست که دوره رابط بین‌المللی را در امریکا گذرانیده است؛ درحالی که بسیاری از رابطان از راه تجربی کار رابطی را انجام می‌دادند. با توجه به سر شماری 1375، شیوع ناشنوایی در ایران بین دو تا سه در هزار است. با این احتساب، شمار رابطان زبان اشاره مورد نیاز، حدود هفت هزار نفر برآورد می‌شود. در حالی که رابطان زبان اشاره مجرب ایرانی که حرفه خویش را از طریق تجربی فرا گرفته‌اند و یا دوره کوتاه مدت را گذرانده‌اند، به تعداد انگشتان یک دست نمی‌رسند.
به دلیل تفاوت لهجه‌ها در میان ناشنوایان، هر ناشنوا برای حضور فعالانه در اجتماع باید رابط آشنا با لهجه‌اش را داشته باشد و در آن هنگام به کمبود رابطان مجرب در ایران پی خواهیم برد. شایسته است جامعه ناشنوایان ایران در حد توان خود و به صورت حرکت خودجوش، مسئولیت ایجاد کلاسهای زبان اشاره را به عهده گیرد و یک مرکز مستقل در قالب انجمن برای مشاوره خانواده و کودک ناشنوا در نظر داشته باشد تا اطلاعات بی‌طرفانه و منصفانه درباره تمام جنبه‌های ناشنوایی به آسانی در دسترس خانواده‌های کودکان ناشنوا قرار گیرد که باعث افزایش سطح آگاهی عمومی نسبت به ناشنوایی شود.
مآخذ:
باطنی، محمدرضا، مجموعه مقالات درباره زبان، تهران، انتشارات آگاه، پاییز 1373؛ همو، نگاهی تازه به دستور زبان فارسی، تهران، انتشارات آگاه، پاییز 1373؛ بهادری، ایران، «زبان اشاره و ضرورتهای آن»، روزنامه قدس، 23 آبان 1375؛ همو، گزارش اجلاس ناشنوایان منطقه اسکاپ و کنگره آموزش ناشنوایان به روش دوزبانه، تهران، معاونت پژوهشی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، پاییز 1375؛ همو، گزارش کنفرانس بین‌المللی آموزش ناشنوایان دوزبانه، تهران، تابستان 1372؛ حجازی، بنفشه، ادبیات کودکان و نوجوانان: ویژگیها و جنبه‌ها، تهران، انتشارات روشنگران، زمستان 1374؛ خزائلی، شرمین، روان‌شناسی و ارتباط در کودکان ناشنوا، مشهد، انتشارات آستان قدس، تابستان 1371؛ سازمان ملی ناشنوایان انگلستان، گزارش خط‌مشی آموزش ناشنوایان در انگلستان، ترجمه اکرم حاج علی‌اکبر، تهران، معاونت پژوهشی دانشگاه علوم بهزیستی و توان‌بخشی، زمستان 1375؛ فدراسیون جهانی ناشنوایان، زبان اشاره بین‌المللی «گستونو»، ترجمه سیدمهدی ماهباز و سیده عفت ماهباز. تهران، بهار 1372؛ قریشی‌راد، فخرالسادات، «روان‌شناسی خانواده ناشنوا»، مجله تعلیم و تربیت استثنایی، مهر 1374؛ قهرمان، روزبه، «نقش رابط در رفع مشکلات ارتباطی ناشنوایان»، ارائه شده در سمینار بررسی روشهای موثر در آموزش کودکان و بزرگسالان ناشنوا، تهران، اردیبهشت 1375؛ گیتی، خسرو، «پیشگیری ناشنوایی و توان‌بخشی کودکان و نوجوانان ناشنوا»، ارائه شده در سمینار پیشگیری از معلولیتهای شنوایی و روشهای توان‌بخشی کودکان و نوجوانان ناشنوا، زنجان، شهریور 1372؛ همو، «تحقیق و بررسی مسائل عمده توان‌بخشی ارتباطی ناشنوایان»، ارائه شده در سمینار بررسی روشهای موثر در آموزش کودکان و بزرگسالان ناشنوا، تهران، اردیبهشت 1375؛ مشکوه‌الدینی، مهدی، سیر زبان‌شناسی، مشهد، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد، بهار 1373.
روزبه قهرمان
 
تاریخ ثبت در بانک 28 اردیبهشت 1399