کد jr-27579  
عنوان اول ارتباطات مخابراتی  
عنوان دوم بررسی ابزارها و روشهای مورد استفادة ناشنوایان  
نویسنده مارک اوکراند  
نویسنده باری استراسلر  
مترجم لقمان سرمدی  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد اول  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
محل چاپ مجموعه تهران  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 75  
شماره صفحه (تا) 83  
زبان فارسی  
متن ارتباطات مخابراتی ، بررسی ابزارها و روشهای مورد استفادة ناشنوایان.
دو پیشرفت و تحول عمده, در سیستم‌های مخابراتی و ارتباط از راه دور، تأثیراتی شگرف بر جامعة ناشنوایان داشته است. این تحولات و پیشرفتها که از دهة 1960 روی داده‌اند, عبارت‌اند از: تجهیزات مخابراتی ناشنوایان که بهره‌گیری ناشنوایان از تلفنهای عادی را با کمک تجهیزات کمکی نسبتاً کوچک، قابل حمل و ارزان قیمت, امکان‌پذیر می‌سازد, و نیز سیستمهای رمزگشا و زیرنویس تلویزیونی که قیمت گزافی دارند. ابداعات و فناوریهای نوین، به ایجاد ارتباط بیشتر جامعة ناشنوایان, کمک کرده‌اند. در عین حال، وسیله‌ای، تا آن حد که طراحان آن پیش‌بینی می‌کردند, نتیجه‌بخش نبوده است. هر دوی این تجهیزات، وابسته به میزان تواناییهای کاربَران در انتقال و دریافت اطلاعات به انگلیسی هستند و این برای برخی ناشنوایان, دشوار و ناخوشایند است. با این حال, تجهیزات مخابراتی ناشنوایان و سیستم زیرنویس تلویزیونی، به صورت عواملی ضروری در زندگی خصوصی و حرفه‌ای ناشنوایان، به ویژه ناشنوایان تحصیل‌کرده, در آمده‌اند.
خدمات تلفنی: نیازهای ناشنوایان امریکا در زمینة تلفن و مخابرات، همواره مشابه نیازهای غیرناشنوایان بوده است؛ اما با اختراع تلفن در 1876 به دست الکساندر گراهام بل، تلاشهای ناشنوایان در زمینة برخورداری از حقوق کامل شهروندی, با مانع مواجه شد. اما نکتة عجیب این ماجرا در این مسئله نهفته است که شخصی مانند بِل که آموزگار ناشنوایان بود و با زنی ناشنوا ازدواج کرد و همواره به رفاه و بهزیستی ناشنوایان, علاقه‌مند بود, باعث ایجاد این مانع برای ناشنوایان بوده است. سرانجام، 88 سال بعد پس از اختراع بِل، این خلأ با راه‌اندازی دستگاه بی‌سیم ویژة ناشنوایان, برطرف شد.
دستگاههای اولیه (1876 تا 1963): از آنجا که امکان استفاده از تلفن معمولی برای ناشنوایان وجود نداشت، یک سری دستگاههای ویژه برای ناشنوایان وارد بازار شدند. تمام ‌این دستگاهها منافع ناچیزی برای هر فرد معمولی ناشنوا داشته‌اند؛ اما هیچ کدام از آنها در سطح گسترده, مورد استفاده قرار نگرفتند و با استقبال چندانی مواجه نشدند. امکان کنترل و تنظیم صدا در گوشیهای تلفن، بالا بردن صدا را تا حد مطلوب, امکان‌پذیر می‌ساخت. بدین ترتیب، چنین دستگاهی برای تماس‌گیرندگان سخت‌شنوا، مفید بوده است. حتی در تلفنهای تصویری هم، حضور شخص ثالث، که با لب‌خوانی یا زبان اشاره, آشنایی کامل داشته باشد، ضروری به نظر می‌رسید. ناشنوایانی که از مهارتهای تکلمی خوبی برخوردار بودند، می‌توانستند از طریق تلفن به گفت‌وگو بپردازند؛ اما باز هم حضور شخص ثالث برای ترجمة پیامهای برگشتی ضروری بود. افزون بر اینکه، هزینة مکالمه با تلفنهای تصویری، چندین دلار در دقیقه بود و بدین منظور, تخصیص باجه‌ای ویژه در مراکز تلفن، ضروری بود. به هر حال، لزوم همراه آوردن شخص ثالث در مرکز تلفن, این کار را بسیار پُرهزینه و سخت می‌کرد. همچنین, چنانچه یکی از دو طرف مکالمه به زبان اشاره یا لب‌خوانی آشنا نبود, مکالمه از طریق تلفن تصویری بسیار دشوار می‌شد. در اواخر دهة 1960، استادان ناشنوا در دانشکدة گالودِت، از دستگاه دورنویس (شبیه به تلگراف ) برای ایجاد ارتباط, استفاده نمودند. استفاده از این دستگاهها تنها به صورت استیجاری امکان‌پذیر بود. افزون بر این، آگاهی از مهارتهای نگارش, ضروری بود. دستگاههای دارای دورنگار, که پیامهای آماده شده را از طریق خطوط تلفن ارسال می‌کنند نیز مانع ارتباط مستقیم و لحظه‌ای می‌شد. «صوت‌سنج»، تنها پاسخهای بلی یا خیر را نشان می‌داد و مکالمه را به شدت, محدود می‌کرد. دستگاههای کُد‌ـ کام ، دارای چراغهای چشمک‌زن بودند که الفبای رمز مور را از این طریق, ارسال می‌کردند. برای استفاده از این دستگاهها، کاربَران باید با الفبای مور آشنا بودند. استفاده از دورنویس تجاری نیز بسیار گران تمام می‌شد؛ اما امروزه, ناشنوایان از این دستگاه, استفاده می‌کنند.
مودم ویتبرچت: رابرت اچ. ویتبرچت ، فیزیکدان ناشنوا و کاربَر ایستگاه رادیویی از نوعی دورنویس رادیویی ویژة ناشنوایان برای گفت‌وگو با سایر کاربران در سراسر جهان, استفاده کرد. او با همکاری چندین نفر از آشنایان خود، که ناشنوا بودند، درصدد انطباق این وسیله برای کاربرد آن از طریق خط تلفن برآمد. تلاشهای وی به ثمر نشست و نخستین نمایش عمومی ‌چنین دستگاهی در 1964, در شهر سالتلیک برگزار شد. در مودم ابداعی ویتبرچت، تغییرات خاصی اعمال شده بود. افزون بر این، در دورنویسها، برخی تغییرات مکانیکی اِعمال شده بود. این مودم صوتی‌ـ ‌القایی، حروف تایپ شده را به طنینهایی تبدیل می‌کند که بعداً از طریق تلفن, به گوشی‌گیرنده (دریافت‌کننده) منتقل می‌شوند. بار دیگر گوشی‌گیرنده, این ضربه‌ها را به پیامهایی تبدیل می‌کند که وارد دستگاه می‌شوند و پیام یاد شده, چاپ می‌شود.
ویتبرچت, پس از سالها تلاش، مودم خود را کامل و به بازار عرضه کرد. انجمن ناشنوایان الکساندر گراهام بل و انجمن ملی ناشنوایان با همکاری یکدیگر, اقدام به توزیع دورنویس اضافی از طریق شرکت تلگراف و تلفن امریکا و سایر پیکها نمودند. با این حال، هر دو سازمان از این نکته می‌ترسیدند که تشریفات اداری و کاغذ‌بازی در جریان توزیع این دستگاهها، امکانات و منابع آنها را از بین ببرد. از این رو, از شکل‌گیری سازمان سراسری تازه‌ای حمایت به عمل آوردند.
سه علامت اختصاری، در پروتکلهای ارتباطات دورنویس مشاهده می‌شوند: GA به معنای شروع کنید و نوبت دادن به کاربر دیگر, برای برقراری ارتباط؛ SK به معنای خداحافظ و تمایل به قطع ارتباط؛ HD به معنای در انتظار مکالمه بودن.
تمام اینها، به عنوان بخشی از زبان فراگیر, میان اعضای خانوادة دورنویس متداول شدند.
شبکة دورنویس: هر چند, نخستین دورنویس در 1964 ابداع شد؛ اما استفادة کاربردی و همگانی از شبکة دورنویس در 1968 امکان‌پذیر شد. شبکة دورنویس، رشدی کُند و تدریجی داشت؛ اما در برخی مناطق، مثلاً در سن‌لوئیز، سریع‌تر از سایر مناطق, گسترش یافته است. سن‌لوئیز، با روحیه‌ای که از رهبران پرجرئت ناشنوایان می‌گرفت، از نظر تعداد، مکان اصلی دورنویسهای نصب شده بود؛ به گونه‌ای که کلان‌شهر واشنگتن, پس از سن‌لوئیز قرار داشت. با این حال، در سایر مناطق, مقاومت بیشتری وجود داشته است. بسیاری از ناشنوایان, به سرمایه‌گذاریهای کلان، برای دستگاهی که در آن زمان عدة کمی از آن استفاده می‌کردند, اعتراض داشتند. افزون بر این، نرخ مکالمات بین شهری بسیار بالا بود. این مقاومتها به تدریج در سراسر امریکا فروکش کرد. با رواج و گسترش این پیشرفت، شمار بسیاری از ناشنوایان به عنوان تکنسین، تعمیر‌کار و نمایندة انحصاری دورنویس، مشغول به کار شدند. این افراد، به پشتیبانی و توزیع این دستگاهها می‌پرداختند. پیشکسوتان شرکت مخابرات, سازمانی متشکل از پرسنل بازنشستة مخابرات، اقدام به برگزاری کلاسهایی در زمینة تعمیر دربارة این دستگاهها نمودند.
در 1971، ادارة درآمدهای داخلی ، دورنویسها را جزء هزینه‌های پزشکی قلمداد کرد. بدین ترتیب، جامعة ناشنوایان, به نخستین پیشرفت عمده در جهت برطرف کردن موانع موجود در مسیر امکان استفادة مشروع از تجهیزات یاد شده و کسب حمایت دولت, نایل آمد.
تجهیزات مخابراتی ناشنوایان: در میانة دهة 1970، دستیابی آسان جامعة ناشنوایان به دستگاههای اضافی, تقریباً متوقف شد و این دستگاهها و قطعات یدکی آنها، بسیار کمیاب شدند. با این حال، به زودی دستگاهها و وسایل الکترونیکی قابل حمل به بازار, عرضه شدند. این دستگاهها، بسیار سبک بودند و به آسانی در داخل کیفِ دستی جای می‌گرفتند. به دلیل همین پیشرفت، اصطلاح «دورنویس», وجهة خود را از دست داد. از این رو, نام تازه‌ای برای آن وضع شد که با استقبال گسترده‌ای مواجه شد: تجهیزات مخابراتی ناشنوایان. در جریان تغییر از دورنویس به تجهیزات مخابراتی, نیازهای ناشنوایان در زمینة ارتباط از راه دور و مخابرات, از سوی پست و تلگراف امریکا مورد ارزیابی قرار گرفت. از جمله، ارائة خدمات کمک اپراتوری، کاهش نرخ مکالمات بین شهری، برنامه‌هایی برای اجارة تجهیزات مخابراتی با هزینه‌های پایین، خدمات تقویت امواج شبانه‌روزی، واگذاری رایگان تجهیزات مخابراتی به خانوارهای کم‌درآمد و مسائلی از این قبیل.
عصر رایانه و بهره‌مندی از امتیازات برابر در استفاده از تلفن: با ظهور رایانه‌ها در جامعة امریکا، مباحث قابل توجهی میان سازندگان، هواداران و آینده‌نگرها دربارة مناسب‌ترین طراحی برای تجهیزات مخابراتی ناشنوایان در‌گرفت. این گزینه‌ها، با رمزهایی ارتباط دارند که از بیتهایی ترکیب شده‌اند که با هر کاراکتر پرینت شده, تطابق دارند. رمز بودوت ، منسوخ یا خارج از رده تلقی می‌شود، اما مبنای شبکة تجهیزات مخابراتی ویژه ناشنوایان و مورد استفادة حدود یکصد هزار کاربر است. رمز اسکی (رمز استاندارد امریکا برای تبادل اطلاعات ) مبنای ارتباطات رایانه‌ای است. با این حال، این دو رمز با همدیگر ناسازگارند، مگر اینکه از جعبة سیاه خاصی برای سازگار ساختن آنها استفاده شود. کار با اسکی که در دهة 1960 ابداع شد، آسان‌تر است؛ اما از آنجا که تجهیزات مخابراتی بر اساس رمز بودوت کار می‌کردند, هزینة چنین تغییر و تبدیلی می‌توانست سرسام‌آور باشد. با ادامة تقاضاها مبنی بر برابری نرخ مکالمات بین شهری، ایالتهای نیویورک و کانتیکت، از نخستین ایالتهایی بودند که نرخ مکالمات بین ایالتی را برای کاربران تجهیزات مخابراتی کاهش دادند. ظرف چند سال، تمام ‌ایالتها، به استثنای کالیفرنیا، چنین روندی را در پیش گرفتند. شرکت پست و تلگراف امریکا, از طریق کاهش نرخ مکالمات بین ایالتی، به این کار, کمک می‌کرد. هر چند کالیفرنیا نرخ مکالمات بین ایالتی را کاهش نداد، اما مقرر کرد هر ناشنوای مقیم این ایالت، فارغ از موقعیت اجتماعی یا میزان درآمد خود، یک دستگاه مخابرات ویژه به صورت رایگان, دریافت نماید. از میان سایر ایالتها، تنها رود آیلند و کانتیکت، از این اقدام کالیفرنیا پیروی نمودند. تنها حدود 25 هزار دستگاه مخابراتی ناشنوایان، به صورت رایگان توزیع شد. همین کار و عدم پذیرش ناشنوایان برای استفاده از این تجهیزات حتی در شرایطی که رایگان توزیع می‌شد، پرسش‌برانگیز بود. این مقاومتها, ناشی از عوامل مختلف و متعددی بوده, که از آن جمله است: بالا بودن هزینة نصب، هزینة کارکرد ماهانه در ایالتهایی که نرخ مکالمات بین ایالتی را کاهش نداده بودند، دشوار بودن استفاده از این دستگاه, بدون داشتن مهارتهای تایپ، سطح پایین مهارتهای زبانی و مقاومتهای شخصی. از سوی دیگر, زمانی که پست و تلگراف امریکا در 1980, اقدام به تأسیس مرکز کمک‌اپراتوری بدون هزینه نمود. این مرکز, سراسر کشور را تحت پوشش قرار می‌داد و موفقیت دیگری به دست آمد. بدین ترتیب, ناشنوایان می‌توانستند از خدمات اپراتوری (همچون سایر افراد جامعه) استفاده و بهره‌برداری کنند. عصر رایانه از سه طریق بر شبکة تجهیزات مخابراتی ناشنوایان, تأثیرگذارده است:
1. راه‌اندازی و شکل‌‌گیری ادارة پیام‌رسانی الکترونیک؛ بدین ترتیب, هر کاربر می‌توانست یک پیام را به چندین صندوق پست الکترونیک ارسال کند و یا اینکه آن را به مرکز پیام‌رسانی الکترونیک بفرستد و از این طریق، در زمان و هزینة ارسال هر نامه به تک تک افراد و تلفن زدن به آنها صرفه‌جویی می‌شود. اولین نمونة آزمایشی پست الکترونیکی در تجهیزات مخابراتی ناشنوایان را رابرت برانینگا ، طراحی نمود. وی این طرح را، مرکز پیام‌رسانی دورنویس ویرجینیا نامید. پیش از این، طرح هرمس ، برای مدتی کوتاه در یک شبکة محلی ناشنوایان در فرامینگهام, واقع در ماساچِوست، مورد استفاده قرار گرفته بود. اما طرح هرمس با تجهیزات مخابراتی ناشنوایان سازگار نبود، در حالی که طرح برانینگا سازگاری داشت. در 1979، به واسطة دو کمک بلا‌عوض دولت، مفهوم پستِ الکترونیک، مقیاس گسترده‌ای به خود گرفت. شبکة ناشنوایان ، که سازگاری کاملی با اَسکی و تجهیزات مخابراتی ناشنوایان نشان می‌داد، به مدت سه سال در واشنگتن, دایر بود. مرکز تبادل اطلاعات آموزشی معلولان که آن را هم برانینگا و گروهش (شرکت توسعه و تحقیقات رادیویی غیرحرفه‌ای ) طراحی کرده بودند، در مقیاس کوچک‌تری فعالیت می‌کند. گروه برانینگا، سازمان علاقه‌مندان غیرحرفه‌ای رایانه و تلویزیون است. این مرکز، پس از انجام گرفتن اصلاحات لازم, توسعه یافته و همچنان, فعال است؛
2. دومین تأثیر عصر رایانه بر تجهیزات مخابراتی، امکان برنامه‌نویسی با استفاده از رایانه‌های شخصی بود:
3. انضمام ترمینالهای اَسکی به تجهیزات مخابراتی از دیگر تأثیرات عصر رایانه بوده است. نمونة اولیه, پورتا پرینتر چهل است که امکان استفاده از آن به عنوان تجهیزات مخابراتی ناشنوایان, وجود دارد.
با ارائة خدمات رله‌ای تجهیزات مخابراتی در بسیاری از شهرها، آرزوی جامعة ناشنوایان در برخورداری از امکانات برابر در زمینة تلفن و مخابرات, برآورده شد. امروزه کاربر تجهیزات مخابراتی می‌تواند با مساعدت شخص ثالث (خدمات رله‌ای پاسخگو) با هر فرد غیر ناشنوایی تماس برقرار کند. دو نوع خدمات رله‌ای تجهیزات مخابراتی که با مشارکت بخش خصوصی راه‌اندازی شده و معاف از عوارض بودند، پس از مدت کوتاهی تعطیل شدند.
امروزه, موسسات، سازمانها و نهادهای دولتی و مراکز همگانی بیشتری اقدام به نصب و راه‌اندازی تجهیزات مخابراتی برای ناشنوایان نموده‌اند؛ اما نتایج این اقدامات، مختلف و متفاوت بوده است. بسته به نوع نگرشها و انتظارات، بخشی از این تجهیزات که راه‌اندازی شده‌اند، غیرقابل استفاده شده‌اند و برخی دیگر, با وجود کاهش سطح انتظارات، همچنان به پشتیبانی می‌پردازند.
سایر خدمات: آی. لی برادی, برای کمک به ناشنوایان نابینا, اقدام به طراحی دورنویس با خط بِرِِیل کرد که متأسفانه, به دلیل هزینة بسیار بالا، در سطح بسیار محدودی مورد استفاده قرار گرفته است. مدرسة ناشنوایان پنسیلوانیا, واقع در فیلادلفیا, اقدام به راه‌اندازی مرکز رادیویی دورنویس نمود. اخبار ارسالی از طریق فرکانسهای رادیویی حمل‌کنندة فرعی با کمک دریافت‌کننده‌های خاصی که در خانه‌ها تعبیه شده بودند، از طریق تجهیزات مخابراتی ویژة ناشنوایان چاپ می‌شدند. در اینجا نیازی به ارتباط تلفنی نبود و این مسئله, به نفع کاربران تمام می‌شد؛ زیرا آنها به سبب اشغال بودن خطوط تلفن, دچار ناراحتی می‌شدند و چنین امکانی، آن را برطرف می‌ساخت. نام دیگر این نوآوری، رادیوی زیرنویس‌دار است. شاید این عبارت، توصیف دقیق‌تری از این روش باشد. متأسفانه, این مرکز نیز همچون سایر پروژه‌های فدرال با پایان یافتن منابع مالی تأمین کننده، تعطیل شد.
برای ایجاد ارتباط با کسانی که تجهیزات مخابراتی ندارند، دستگاه جدید لمس صدا ابداع شد. کاربر با کمک این دستگاه، می‌تواند با استفاده از صفحة کلید لمسی، حروف مورد نظر خود را انتخاب و تولید صدا کند. در بهترین حالت ممکن، مکالمه با این دستگاه, بسیار کُند خواهد بود، از این رو، به اندازة تجهیزات مخابراتی کارآیی ندارد. این دستگاه, مورد تأیید و حمایت جامعة ناشنوایان قرار نگرفته است.
تلویزیون زیرنویس‌دار : در این نوع سیستمهای تلویزیونی، زیرنویسهایی روی صفحة تلویزیون, ظاهر می‌شوند که با بخش صوتی برنامه, مطابقت و همخوانی دارند. بدین ترتیب, بینندگانی که نمی‌توانند بشنوند، با خواندن زیرنویسها متوجه گفتار برنامه خواهند شد. زیرنویسها, به دو صورت, ارسال می‌شوند: باز و محدود.
زیرنویسهای باز در بخشی از تصویر تلویزیون, گنجانده می‌شوند؛ به گونه‌ای که تمام بینندگان تلویزیون که برنامه را می‌بینند, آنها را مشاهده می‌کنند. زیرنویسها, با همان تجهیزاتی که بیشتر نوشته‌های مربوط به برنامه‌های تلویزیونی تولید می‌شوند، ایجاد می‌شوند. دسترس به برنامه‌های دارای زیرنویس, در امریکا از اوایل دهة 1970 در سطح کشور, امکان‌پذیر شده است. مرکز ویژه‌ای در ایستگاه تلویزیونی دبلیو. جی. بی. اچ. بوستون, اقدام به ارسال برنامه‌های زیرنویس‌دار به ایستگاههایی می‌کرد که عضو مرکز خدمات رسانه‌ای عمومی (بی. پی. اس ) بودند. بعدها این مرکز خدمات رسانه‌ای نیز زیرنویسهایی را به چندین برنامة خود, افزود. به عبارت دیگر، پخش نخست این برنامه‌ها بدون زیرنویس بود، اما پخش دوبارة آنها همراه با زیرنویس صورت گرفت. همگان, اتفاق نظر داشتند که در صورت وجود زیرنویس در تمام ‌پخشها، مخاطبان شنوا, دچار حواس‌پرتی خواهند شد. در اقدامی ‌یکپارچه و با همکاری شبکة تلویزیونی ای. بی. سی, بخش خبری زیرنویس‌دار ای. بی. اس ، از طریق چند ایستگاه مرکز خدمات رسانه‌ای تکرار می‌شد. در اواخر 1973، چنین اقدامی, ‌تنها به چند ایستگاه محدود می‌شد، اما بعداً به صورت سراسری پخش شد.
وقتی مرکز خدمات رسانه‌ای در 1980, اقدام به پخش برنامه‌هایی با زیرنویسهای بسته نمود، به تدریج, پخش برنامه‌های خود را با زیرنویسهای باز, حذف کرد. البته هنوز هم برنامه‌هایی از این دست, از طریق برخی ایستگاههای محلی و شبکه‌های منطقه‌ای پخش می‌شوند. افزون بر این، موسسات آموزشی در راستای اهداف خود, به تهیه و تولید برنامه‌های دارای زیر نویس, ادامه می‌دهند.
زیرنویسهای نوع محدود، تنها در تلویزیونهایی مشاهده می‌شوند که تجهیزات خاصی برای دریافت آنها داشته باشند. آن دسته از دستگاههای تلویزیونی که فاقد این تجهیزات هستند, نمی‌توانند این زیرنویسها را دریافت کنند.
در این فناوری، از آن بخش از امواج تلویزیون که به صورت خط سیاه مشاهده می‌شود, استفاده شده است. وقتی دستگاه تلویزیون به درستی تنظیم نشده باشد، خط سیاهی روی صفحه, بالا و پایین می‌رود. این خط سیاه یا فاصلة سفید عمودی، از 21 ردیف تشکیل شده است (امواج تلویزیونی در تلویزیونهای امریکایی از 525 ردیف تشکیل یافته است). اطلاعات دیجیتالی گنجانده شده در یکی از این 21 ردیف را می‌توان به گیرنده‌های تلویزیون ارسال کرد. این اطلاعات رمزگشایی می‌شوند و بر روی صفحة تلویزیون, نمایش داده می‌شوند.
سیستم ردیف بیست و یکم : در دسامبر1971، دفتر استانداردهای ملی ، با همکاری تلویزیون ای. بی. سی. ثابت کرد که استفاده از این فناوری زیرنویسها امکان‌پذیر است. یک سال پس از این ماجرا، مرکز خدمات رسانه‌ای به موجب قراردادی که با دفتر آموزش معلولان داشت، شروع به بهره‌برداری از این فناوری نمود. بعدها ادارة بهداشت، آموزش و بهزیستی نیز در این طرح سهیم شد. در این روش، تنها از ردیف بیست و یکم (یعنی پایین‌ترین ردیف خط سیاه) استفاده می‌شد. به همین دلیل, تحت عنوان سیستم «ردیف بیست و یکم» شناخته می‌شود.
هر برنامة زیرنویس‌دار بسته، همانند سایر برنامه‌های تلویزیونی پخش می‌شود، مگر اینکه رمزهای زیرنویسی خاصی به برنامه افزوده شوند. در برنامة فاقد زیرنویس، چنین رمزهایی وجود ندارد. رمزگشای موجود در تلویزیون، رمزها را می‌خواند و سپس, زیرنویسها ایجاد می‌شوند و روی صفحه نمایش تلویزیون, ظاهر می‌شوند. بدون وجود رمز گشا، ترجمه و خواندن رمزها برای تلویزیون, امکان‌پذیر نخواهد بود.
ارائة خدمات یاد شده و پخش برنامه‌های دارای زیرنویس محدود به صورت سراسری در مارس 1980 و با پخش برنامه‌هایی در شبکه‌های ای. بی. سی. , ان. بی. سی. و پی. بی. اس. آغاز گردید. موسسة ملی تهیة زیرنویس نقش مهمی ‌در این زمینه داشت. از آن هنگام, حجم و ساعات چنین برنامه‌هایی افزایش یافته است. افزون بر این، از این فناوری در نوارهای ویدئویی برای مصارف خانگی استفاده شده است. در 1984، شبکة سی. بی. سی شروع به نمایش برخی از برنامه‌های خود با این روش نمود.
سیستم ردیف بیست و یکم, به بیننده این امکان را می‌دهد که میان دو نوع زیرنویس در جریان پخش برنامه، یکی را برگزیند (مانند دو زبان متفاوت)؛ هر چند این ویژگی تا کنون کاربرد چندانی نداشته است. همچنین, با کمک این سیستم، می‌توان اطلاعات نوشتاری را به صورت تمام‌صفحه, مشاهده نمود. هر بیننده می‌تواند با تغییر وضعیت رمزگشا, متن را جایگزین تصویر نماید و یکی از دو کانال نوشتاری را انتخاب نماید.
تله‌تکست : امکان پخش و ارسال زیرنویسهای مخفی از طریق سیستمی موسوم به تله‌تکست, وجود دارد. در این مورد, به رمز گشای جداگانه‌ای نیاز خواهیم داشت. نحوة کار سیستم تله‌تکست تا حد بسیاری مشابه روش «ردیف بیست و یکم است، اما در این روش از چندین ردیف از خط سیاه استفاده می‌شود. در ظاهر، زیرنویسها یا نوشتارهای تله‌تکست, تفاوتی با زیرنویسهای سیستم ردیف بیست و یکم ندارند؛ اما در دو سایز مختلف, مشاهده می‌شوند. افزون بر این، از نمادهای خاصی برای نمایش تأثیرات صدا استفاده می‌شود. مثلاً نمایش «تلفن کوچک», به معنای این است که تلفنی در حال زنگ زدن است.
تواناییهای متنی تله‌تکست, بسیار مفصل‌تر از ردیف بیست و یکم است. در سیستم تله‌تکست، ارائة چند صد صفحه اطلاعات, امکان‌پذیر است، به گونه‌ای که امکان انتخاب برای هر بیننده‌ای وجود دارد و صفحة تصویر هم از بین نمی‌رود. سیستمهای تله‌تکست متفاوتی وجود دارند. در امریکا، سی. بی. سی. از سیستم تله‌تکست مبنا در امریکای شمالی برای ارائة خدمات نوشتاری و پخش زیرنویس, استفاده کرده است. تنها سی. بی. اس اقدام به پخش زیرنویسها از طریق تله‌تکست نموده است. به رغم توزیع بسیار محدود دستگاههای رمزگشای سیستم تله‌تکست مبنا، این دستگاهها در 1984 رایج شدند. با این همه، تعداد مخاطبان برنامه‌های تله‌تکست, بسیار ‌اندک بوده است. امروزه, نمی‌توان از سیستم تله‌تکست در دستگاههای ویدئویی خانگی استفاده نمود. در پایان 1984، سی. بی. اس. اقدام به پخش زیرنویس در دو وضعیت نمود؛ بدین صورت که هر برنامه، با هر دو سیستم تله‌تکست و ردیف بیست و یکم, پخش می‌شد.
مضمون زیرنویسها: امروزه, زیرنویسهای مربوط به برنامه‌های تلویزیون سراسری، به گونه‌ای پخش می‌شوند که می‌توان سرعت نمایش آنها را تنظیم و کنترل کرد. زیرنویسها در بیشتر برنامه‌های تلویزیونی با سرعتی معادل 120 واژه در دقیقه, پخش می‌شوند، البته سرعت پخش زیرنویسها در برنامه‌های مربوط به کودکان, کمتر است.
در برنامه‌های زنده، زمان چندانی برای ویرایش و تنظیم زیرنویس‌ها وجود ندارد. از این رو, عمدتاً کلمه به کلمه‌اند و شاید سرعت نمایش آنها اندکی بیشتر باشد. ویرایش، تصحیح و مرتب ساختن واژه‌ها و عبارات زیرنویس‌ها امکان‌پذیر است.
نمایش زیرنویسها: نمایش زیرنویسها به دو شکل اساسی امکان‌پذیر است: نمایش نواری یا طوماری : در این حالت، زیرنویس‌ها در حرکت مداوم‌اند، در واقع, واژه‌ها به صورت حرف به حرف, روی صفحة تلویزیون, نوشته می‌شوند و برای آنکه فضای کافی جهت خط تازه وجود داشته باشد، خط بالایی پاک می‌شود. هر خط یا ردیف باقی‌مانده به بالا منتقل شده, سطر تازه‌ای در پایین, تشکیل می‌شود. از این نوع زیرنویس, عمدتاً در مورد اخبار و حوادث زنده, یعنی در مواردی که ویرایش زیرنویس, امکان‌پذیر نیست, استفاده می‌شود.
نمایش ناگهانی : در این حالت، زیرنویس, برای مدت کوتاهی روی صفحه باقی می‌ماند و بلافاصله, زیرنویس بعدی جایگزین آن می‌شود. زیرنویسها در بخشهای مختلف صفحة تلویزیون, ظاهر می‌شوند و معمولاً در زمینة معرفی کسی که صحبت می‌کند، به کار برده می‌شوند. زیرنویسهای تله‌تکست, به صورت دیگری هم نمایش داده می‌شوند.
زیرنویسها, حرف به حرف و سریع بر روی صفحه می‌آیند و وقتی نوار زیرنویس کامل شد, تا مدت کمی بر روی صفحه می‌مانند و سپس, حذف می‌شوند و کلمات دیگری جای آنها را می‌گیرد.
روشهای مختلف تهیة زیرنویس: با توجه به نوع و ماهیت برنامه, می‌توان از هر یک از روش‌های موجود برای تهیة زیرنویس‌ها استفاده کرد.
ـ زیرنویسهای از پیش ضبط شده ؛ در برنامه‌های ویدئویی، زیرنویسها از قبل تهیه می‌شوند؛ یعنی هر گاه نوار پخش می‌شود، زیرنویسها نیز پخش می‌شوند.
در تهیة این نوع زیرنویسها، پس از دیدن نوار ویدئویی و گوش دادن به آن، زیرنویسها نوشته می‌شوند و سپس, در یک رایانه تایپ می‌شوند. افزون بر این، اطلاعات مربوط به زمان نمایش هر یک از زیرنویسها، به رایانه داده می‌شوند. پس از بازخوانی و انجام دادن ویرایشهای لازم، نوار مربوط به برنامه و نوار زیرنویسها، روی نوار تازه‌ای ضبط می‌شوند.
ـ زیرنویسهای پخش زنده ؛ گاهی, تهیة زیرنویسها از قبل میسر است؛ اما افزودن آنها به نوار ویدئویی, امکان‌پذیر نیست. در آن دسته از برنامه‌های زندة تلویزیونی که دارای نوشتار هستند، چنین وضعیتی وجود دارد. این گونه زیرنویسها، در یک رایانه تایپ و ذخیره می‌شوند. زمانی که برنامة مورد نظر, پخش می‌شود, زیرنویسها به دستگاهی ارسال می‌شوند که آنها را به صورت پیام تلویزیونی به برنامه اضافه می‌کند.
ـ زیرنویس‌های فوری ؛ در آن دسته از برنامه‌های زنده که متن آن در دست نیست (همچون: کنفرانسهای خبری و برخی رویدادهای خاص)، زیرنویسها در همان زمان پخش, تهیه می‌شوند. این زیرنویسها، با نوعی دستگاه تندنویس ، نوشته می‌شوند. حروفچین، یا گزارشگر تندنویس، از روش نوشتاری خاصی استفاده می‌کند. با استفاده از یک رایانه، متن تندنویسی شده, ویرایش می‌شود، به گونه‌ای که واژه‌های مناسب انگلیسی, در جای مناسب خود, قرار می‌گیرند. سپس زیرنویسها به دستگاهی فرستاده می‌شوند که آنها را به صورت پیام تلویزیونی به برنامة زنده, اضافه می‌کند. البته از زمانی که واژه‌ای گفته می‌شود تا زمان نمایش آن در زیرنویس, تأخیری چند ثانیه‌ای وجود دارد. برای به حداقل رساندن این تأخیر، زیرنویسهای فوری، همواره به صورت نواری یا طوماری نمایش داده می‌شوند. بدین ترتیب، نمایش هر واژه با حداکثر سرعت ممکن, امکان‌پذیر می‌شود. از آنجا که این زیرنویسها به صورت زنده تهیه می‌شوند, عمدتاً محاوره‌ای و تحت‌اللفظی‌اند. از این رو، معمولاً غلطهایی در آنها دیده می‌شوند.
ـ زیر نویسهای تفسیری ؛ در برخی برنامه‌های ورزشی، از زیرنویسها برای ارائة اطلاعات اضافی استفاده می‌شود؛ اما متن زیرنویسها از صدای برنامه تبعیت نمی‌کنند. در این نوع زیرنویس‌ها، اطلاعاتی دربارة بازی، موسیقی متن و یا موضوعات دیگر, ارائه می‌شوند. در برخی برنامه‌ها، از چندین نوع زیرنویس به صورت ترکیبی استفاده می‌شود. برای نمونه، در تهیة زیرنویس یک برنامة خبری، برای آن بخشهایی که نوشتارشان در دسترس باشد، از روش پخش زنده استفاده می‌شود؛ اما در مورد آن بخشهایی که دسترس به نوشتارشان امکان‌پذیر نیست، از زیرنویس فوری استفاده می‌شود.
مأخذ:
GEDPD, Vol. 3, P. 262-267.
مارک اوکراند ؛ باری استراسلر
ترجمة لقمان سرمدی  
تاریخ ثبت در بانک 17 اردیبهشت 1399