کد | jr-27568 |
---|---|
عنوان اول | اختلال گوش |
عنوان دوم | عنوانی برای بروز مشکلات منجر به کمشنوایی یا سختشنوایی |
مترجم | زهرا واعظی |
عنوان مجموعه | دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد اول |
نوع | کاغذی |
ناشر | موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم |
محل چاپ مجموعه | تهران |
سال چاپ | 1388شمسی |
شماره صفحه (از) | 59 |
شماره صفحه (تا) | 61 |
زبان | فارسی |
متن |
اختلال گوش، عنوانی برای بروز مشکلات منجر به کمشنوایی یا سختشنوایی. وِزوِز کردن یا زنگگوشی و کَری گوش, حالتهایی است که بر بیماری گوش و اعصاب شنوایی دلالت میکند. وزوز کردن یا زنگ زدن گوش, که گاهی آن را صدای ویز ویز، صدای بومب سوت، فِش فِش و غرش نیز مینامند، حالتی بسیار عادی در میان بزرگسالان است؛ زیرا اکثر آنان مبتلا به آن هستند. اصوات درون مغز با فرکانس پایین, ناشی از بیماریهای گوش میانی و شیپور استاش است. اما وزوز غیرمرتعش و با صدای زیر, علامت بروز بیماری حلزون گوش و سلسلة اعصاب است. وزوز شدید و دایم, به ندرت در افراد دارای شنوایی عادی اتفاق میافتد. چنانچه صدای وزوز, فقط در یک گوش رخ دهد و مشخصة آن, صدای ملایم زنگ گونه باشد و خصوصاً شنوایی را کاهش دهد, احتمالاً، به حلزون گوش مربوط میشود. انقباض دورهای سبب ایجاد صدای تیلیک میشود. صدای وزوز ریتمدار و همزمان با ضربان, احتمالاً با نقص عروقی درونجمجهای مرتبط است. اما دربارة این علامت, نیاز به تشخیص دقیق است. مصرف برخی داروها نظیر: سالیسیلات و کینین, باعث وزوز گوش و ناشنوایی موقت میشود. تحمل افراد عصبی در برابر این حالت, بسیار کمتر از افراد صبور است. بیماران افسرده, نگران و مضطرب, همواره در پی راهی برای خلاصی از این حالت هستند که سالها بدان گرفتار بودهاند. بررسی شنوایی, همواره باید با تحقیق دربارة مجرای خارجی شنوایی و غشای صماخی شروع شود. گوش دادن به تیک تاک ساعت یا زمزمة کلمات, در حالی که گوش دیگر را با انگشت بستهایم, راه مناسبی برای شنواییسنجی هنگام خواب است. سلامت شنوایی و حالت وزوز گوش، سرگیجه و نقص گفتار با روشهای سنجش شنوایی بررسی میشود. این کار نیز با روش گرفتن فرکانسهای مختلف دیاپازون, یا کاربرد شنواییسنج الکتریک و شنوایینگار که دامنة کلی شنوایی را در زمانی کوتاه میسنجد, میتوان به نتایج صحیح رسید. ناشنوایی, به عنوان شناختهترین نوع اختلال گوش, بسیار شایع است. شمار ناشنویان در امریکا را بالغ بر شش میلیون نفر, برآورد کردهاند. ناشنوایی در یک سوم تا نیمی از این افراد، ارثی است. ناشنوایی بر دو گونه است: ناشنوایی عصبی , که به دلیل ارتباط آن با بخش عصب هشتم جمجمه, آن را حسی یا حسیـ عصبی نیز مینامند؛ ناشنوایی انتقالی , که ناشی از بیماری گوشِ میانی, نظیر اتواسکلروز یا اوتیت مزمن و یا ناشی از جفتشدگی مجرای خارجی شنوایی یا شیپور استاش است. آزمونهای دیاپازونی, در تشخیص این دو گونه, ارزشمند است. هنگامی که دیاپازونی در فاصلة یک اینچ از گوش, به اندازة 256 هرتز مرتعش میشود (آزمایش رسانایی هوا), امواج صدا را هنگام انتقال از گوش میانی و کاهش در اثر بیماری در این ناحیه میتوان درک کرد. هنگامی که چنگال مرتعش را به جمجمه نزدیک میکنند (آزمایش رسانایی استخوان), امواج صوتی, مستقیماً و بدون مداخلة دستگاه گوش میانی به حلزون گوش, منتقل میشوند و بنابراین, کاهش نمییابند و یا پخش نمیشوند. طبیعتاً رسانایی هوا, بهتر از رسانایی استخوان است. این اصول, مبنای آزمونهای مختلف عملکرد شنوایی است. در آزمایش وبر ، چنگال مرتعش به پیشانی واقع در خط میانی نزدیک میشود. در کری گوش میانی, صدا در گوش آسیبدیده جای میگیرد و دربارة کری عصبی، در گوش سالم. در آزمایش رینی ، چنگال مرتعش به فرآیند زائدة پستانی نزدیک میشود و گوش دیگر با انگشت ناظر, مسدود میشود. در لحظهای که صدا متوقف میشود، چنگال, در روزنه جای میگیرد. دربارة ناشنوایی گوش میانی, نمیتوان پس از اتمام رسانایی استخوان، صدا را از راه رسانایی هوا شنید (آزمایش دربارة شنوایی منفی یا ناهنجار). دربارة ناشنوایی عصبی, عکس این موضوع, صادق است (آزمایش رینی در مورد شنوایی مثبت یا ناهنجار)، اگر چه ممکن است هر دو رسانای هوا و استخوان, به لحاظ کمّی کاهش یابند. در آزمایش شواباچ ، رسانایی استخوان بیمار با رسانای ناظر سالم, مقایسه میشود. به طور کلی، در ناشنوایی عصبی، صداهای زیر, و در ناشنوایی گوش میانی، صداهای بم, محو میشوند؛ اما معمولاً در این مورد, استثنائاتی دیده میشود. آزمونهای شنواییسنجی زیر، میان انواع ضایعات گوش تفکیک و به تشخیص دقیق اختلال گوش کمک میکند. نیروگیری شنوایی : در بررسی و ارزیابی اختلاف شنوایی دو گوش, بلندی تحریکهای ارسالی به هر گوش, با افزایش منظم, افزایش مییابد. در ناشنوایی غیر نیروگیر , اختلاف اصلی شنوایی در تمام مقایسههای مربوط به بلندی بالاتر از آستانه دیده میشود. در ناشنوایی نیروگیر , همان گونه که در بیماری منیرز اتفاق میافتد، گوش معیوبتر, بلندی را میگیرد و با گوش سالمتر به تعادل میرسد. گفتار شناختی : آسیبهای پسحلزونی را با عدم موفقیت در تشخیص بیش از سی درصد واژههای تک هجایی و متوازن به لحاظ آوایی (برای نمونه: Sin,Thin) در سطوح فراآستانهای تعیین میکنند. شاخص حساسیت رشد کوتاه: در این آزمون, بیماران به مجموعهای از بیست رشد یک دسیبلی دامنه که بر روی آهنگ آرام دارای فرکانس ثابت و با سطح حساسیت بیست دسیبل قرار میگیرد، پاسخ میدهند. نمرة بیماران, همان درصد مربوط به بیست دسیبل رشد است که در یک فرکانس خاص, قادر به تشخیص آن هستند. اگر کسب نمرات پایین در شاخص حساسیت رشد کوتاه کمتر از شصت درصد باشد, به آسیب عضو انتهایی اشاره دارد. حساسیت آستانهای : این حساسیت را از طریق شنواییسنجی بیکیسی برای تحریکات آهنگی مستمر و وقفهدار, ثبت میکنند. به چهار نوع ردیابی میتوان دست یافت. نوع دوم را معمولاً از بیماران مبتلا به ضایعات عضو انتهایی میگیرند. نوع سوم نیز ماهیت آسیبهای پسحلزونی را نشان میدهد. واپاشی آهنگ آستانه : این آزمون, سازگاری شنوایی را اندازه میگیرد و فقط به یک شنواییسنج معمولی برای منحصراً صوتها نیاز است. آسیبهای پسحلزونی, واپاشی بیشتری نسبت به آسیبهای حلزونی نشان میدهند. رسانههای اوتیت ، اتو اسکلروز و پارگی پردة گوش , علل معمول ناشنوایی گوش میانی هستند. گوش درونی, گاهی به طور مادرزادی نارسته است (گنگی و ناشنوایی ارثی)؛ گاهی نیز از سرخجة مادر در دوران بارداری ناشی میشود. مننژیت عفونی حاد یا عفونت مزمنی که از گوش میانی جریان مییابد, احتمالاً باعث ناشنوایی عصبی در کودکان است. امکان دارد تومورهای زاویة پل مغزیـ مخچهای سیفیلیس، عصب شنوایی را تحت تأثیر قرار دهند. شنوایی, گاهی از پلاک میلین زاینده در ساقة مغز, نشئت میگیرد. برخی علایم شناخته شده به لحاظ ژنیتیک، نظیر: علایم مادرزادی یا پیشرونده را که موجب ناشنوایی عصبی هستند, باید مورد بررسی قرار داد. عمدهترین آنها عبارتاند از: ناشنوایی عصبی و پیشرونده؛ ناشنوایی یک جانبه؛ ضعف شنوایی در صداهای بم؛ ناشنوایی مادرزادی نهفته؛ ناشنوایی عصبی مادرزادی مرتبط با جنسیت؛ انواع (عصبی و انتقالی) همراه با بدشکلی گوش بیرونی، صورت و گردن (بیماری تریچر کولینز و کژ رستی دیافیزی انگلزمن )؛ ناشنوایی ارثی همراه با گوتر (بیماری پندرد )؛ بیماری قلبی ارثی همراه با ناشنوایی؛ ناشنوایی ارثی همراه با عقبماندگی ذهنی؛ رنگگیری ریتینیت و پلینوروپاتی (همانند شرایط موجود در هالگرن ؛ بیماری آلستروم ؛ بیماری رفسوم )؛ ناشنوایی ارثی همراه با ناهنجاریهای پوستی, مانند: زال تنی، لنتیگوها، پیبالدی، کاکل سفید (بیماری واردنبرگ) انکو دیستروفی و دندانهای میخی، درماتیت آتوپیک و آنیدروسیس. در میان انواع اختلالهای گوش, ناشنوایی انتقالی پیشرونده، اتواسکلروز ارثی, معمولترین آنها به شمار میرود و علت پنجاه درصد ناشنوایی در بزرگسالان شناخته شده است. احتمالاً تشخیص ناشنوایی جنونآمیز از بیماری عضوی, کار دشواری است. در ناشنوایی دو جانبه، با مشاهدة پلک زدن (بازتاب حلقویـ حلزونی) یا تغییر در تعرق پوست در پاسخ به صدای بلند (بازتاب پوستیـ روانی برقی) میتوان به این تشخیص رسید. ناشنوایی جنونآمیز یکجانبه را شاید بتوان با یک شنواییسنج، برقراری ارتباط دو گوش یا با زمزمه کردن در زنگ گوشی پزشکی متصل به گوش بیمار، بستن یک مجرا و سپس, مجرای دیگر, بدون آگاهی بیمار، تشخیص داد. مأخذ: HPIM, P. 108-110. ترجمة زهرا واعظی |
تاریخ ثبت در بانک | 17 اردیبهشت 1399 |