کد jr-27566  
عنوان اول اختلالات شنوایی  
عنوان دوم ارزیابی و تشخیص علل و عوامل موثر در کاهش یا فقدان شنوایی  
نویسنده جیمز بی استو  
نویسنده تری اِل ویلی  
نویسنده ریچارد اچ نودرا  
مترجم محبوبه مرشدیان  
عنوان مجموعه دانشنامه ناشنوایان (دانا) ـ جلد اول  
نوع کاغذی  
ناشر موسسه فرهنگی هنری فرجام جام جم  
محل چاپ مجموعه تهران  
سال چاپ 1388شمسی  
شماره صفحه (از) 55  
شماره صفحه (تا) 58  
زبان فارسی  
متن اخبار ناشنوایان امریکا ← نشریات ناشنوایی

اختلالات شنوایی ، ارزیابی و تشخیص علل و عوامل موثر در کاهش یا فقدان شنوایی.
اختلال در قوة شنوایی ، دارای انواع و درجات مختلف است و احتمال بروز آنها در تمامی مراحل زندگی وجود دارد. هرگونه اختلال در کارکرد شنیداری, به میزان و مکان آسیب و یا بیماری بستگی دارد. اختلال در عملکرد گوش بیرونی و میانی, اغلب به نقص شنوایی انتقالی می‌انجامد. این نقص, عمدتاً ضعفی است که در اثر اختلال در انتقال طبیعی صدا به گوش درونی به وجود می‌آید و بدین ترتیب, اصوات در سطحی آهسته‌تر از سطح نرمال شنیده می‌شوند. بیماریهای آسیب‌شناختی حلزون گوش و یا عصب شنوایی عصب جمجمه‌ای هشتم , به طور معمول به نقص شنوایی حسی‌ـ عصبی منجر می‌شوند. در این نوع نقص, به دلیل عمکرد نامناسب دستگاههای گیرندة اصوات, نه تنها تضعیف می‌شوند, بلکه به میزان قابل توجهی تحریف می‌گردند. در بیماریهای دستگاه عصبی مرکزی شنوایی‌، اختلالات شنیداری اغلب ظریف‌تر و پیچیده‌تر است. برای نمونه, افراد دارای اختلالات شنیداری در ساقة مغز و یا قشر مخ , چه بسا از حساسیت شنوایی طبیعی‌ای برخوردار باشند. با این همه, این قبیل افراد, در درک گفتار در محیط شنوایی ضعیف از قبیل صدای پس‌زمینه و یا وجود پیام متناقص, دارای توان مناسب نیستند. همچنین, افراد چه به نقص شنوایی مبتلا باشند و چه نباشند, چه بسا از سروصدا (شنیدن صدای وزوز ) در گوش و سر خود, شکایت کنند. افرون بر این, آسیب‌شناسی دستگاه شنوایی, چه بسا با علایم غیرشنیداری, همچون سرگیجه و درد, مرتبط و همراه باشد.
تشخیص اختلالات شنیداری, مسائل پزشکی و ارتباطاتی, هر دو را در برمی‌گیرد. معمولاً فرد گوش و حنجره‌شناس , پزشک متخصص بیماریهای گوش, بینی و حلق, تشخیص پزشکی را انجام می‌دهد. برای نمونه, این متخصص بر مبنای نشانه‌ها و نتایج آزمایشها, نیاز به عمل جراحی و یا سایر درمانهای پزشکی را تعیین می‌کند و تشخیص نقایص و ضعف شنوایی و یا ارتباطاتی, کار شنوایی‌شناس است؛ کسی که نوع و میزان نقص شنوایی و تأثیر احتمالی آن بر ارتباطات روزمره را تعیین می‌کند. چنانچه مشکل موجود را نتوان با روشهای پزشکی درمان و برطرف کرد, فرد شنوایی‌شناس, نیاز به تقویت صوتی وسایل کمک شنوایی و خدمات توان‌بخشی از قبیل: مشاوره و یا (گفتاردرمانی و زبان‌درمانی) را مورد بررسی قرار می‌دهد. تشخیص و درمان کارآمد اختلالات شنیداری, مستلزم اقدامات مشترک و همکاری شنوایی‌شناس و متخصص گوش‌ـ حنجره‌شناسی است.
تشخیص بر مبنای تعیین شرح حال, نشانه‌ها, علایم و نتایج آزمایشهایی انجام می‌شود که نمایانگر اختلالات و بیماری فرد مورد نظر است. با ترکیب اطلاعات موجود دربارة شرح حال بیمار از اختلال شنیداری خود و شکایات کنونی وی (همچون: نقص شنوایی, سرگیجه, شنیدن صدای زنگ در گوش), اتوسکوپی, معاینة مستقیم مجرای گوش و پردة گوش , و نتایج آزمایشهای رسمی, فرد معاینه‌کننده, اغلب می‌تواند تصویری از ماهیت و دلایل احتمالی و نهفتة بیماری را به دست آورد. این فرآیند, به تشخیص مقدماتی می‌انجامد. اغلب, به این دلیل که عامل بیماری به دقت مشخص نمی‌شود, تشخیص, دقیق نخواهد بود. از منظر پزشکی, تشخیص, عبارت است از: تعیین وجود, ماهیت, و موقعیت آناتومیک بیماری آسیب‌شناختی در دستگاه شنوایی. از منظر شنوایی‌شناسی, موضوع اصلی در تشخیص, عملکرد ارتباطاتی است و برای نمونه, میزان توانایی فرد در شنیدن و درک گفتار. نهایتاً اینکه برداشتهای شنوایی‌شناختی و پزشکی, اصلی‌ترین عوامل تعیین‌کننده در درمان پیشنهادی است.
نشانه‌ها: به طور کلی, نشانة بیماری را می‌توان چیزی دانست که حاکی از بیماری و اختلال جسمانی است. این نشانه، شامل توصیف بیمار از مشکلی خاص است. نشانه‌های اختلال شنیداری عبارت‌اند از: دشواری در شنیدن, احساس صدای زنگ در گوش, وزوز کردن گوش و یا سرگیجه . پزشک معالج با پرسیدن سوالات مناسب, اطلاعات خاصی دربارة هر یک از این نشانه‌ها به دست می‌آورد و در تعیین روش تشخیصی, کمک چشمگیری دریافت می‌دارد. این بخش به بررسی نشانه‌هایی می‌پردازد که با اختلالات شنیداری همراه‌اند: دشواری در شنیدن , فراشنوایی ویلیسی ، وزوزگوش, سرگیجه, درد و ضعف صورت . گاهی اوقات به دلیل طفولیت بیمار, عقب‌ماندگی ذهنی ، زوال عقل در اثر بیماری و سایر مشکلاتی از این دست نمی‌توان مستقیماً از وی اطلاعات صحیحی دربارة شرح حال و نشانه‌هایش به دست آورد. در این صورت, والدین, همسر و یا پرستار تیزبین این بیماران, بهترین منبع اطلاعات هستند. برای نمونه, به طور معمول, والدین, خواستار معاینة کودکشان هستند که راه نمی‌روند. عدم پیدایش گفتار, تأخیر آن و یا توانایی گفتاری ضعیف, نشانه‌هایی هستند دال بر وجود اختلالات ‌شنیداری. در نتیجه, همة کودکان دارای مشکلات گفتاری و یا زبانی, در فرآیند تشخیص باید از لحاظ شنوایی آزمایش شوند.
گروهی از نشانه‌ها که با نشانه‌های اختلالات شناخته ‌شده، مشابهت دارند, سندروم را تشکیل می‌دهند. یک سندروم, نوعی تشخیص نیست؛ بلکه توصیف و شرح بیماری است. در این صورت, پزشک, اطلاعات کافی برای تشخیص را در دست ندارد و یا نشانه‌ها, شبیه نشانه‌های مرتبط با بیماری به نظر می‌رسند.
دشواری در شنیدن: این بخش, در دو قسمت ارائه می‌گردد: نشانه‌های مرتبط با نقصهای شنوایی یک طرفه در مقابل نقص شنوایی دو طرفه , و نشانه‌های مرتبط با انواع مختلف نقصهای شنوایی.
مبتلایان به نقص شنوایی یک طرفه, معمولاً از سه چیز شکایت می‌کنند: آنان در شنیدن کلام کسانی که در سمت گوش ناشنوایشان هستند (طرف ناشنوا) با مشکل مواجه می‌شوند ؛ در تعیین جهت صوت با دشواری مواجه‌اند (منطقه‌بندی ) و در نهایت, در محیطهای پر سروصدا, با دشواری بسیار, گفتار را درک می‌کنند (کاهش تشخیص گفتار). از سوی دیگر, فرد مبتلا به همین میزان و نوع, از نقص شنوایی در هر دو گوش (تقارن دوطرفه) , دارای یک گوش بهتر نیست و معمولاً به مشکل منطقه‌بندی نیز مبتلا نمی‌شود. در صورت شدت نداشتن نقص شنوایی دو طرفه, شکایت این قبیل بیماران, احتمالاً این است که مردم, زیرِ لب صحبت می‌کنند و به اندازة کافی بلند حرف نمی‌زنند, و یا اینکه ادعا می‌کنند آنچه را که می‌خواهند, می‌شنوند.
چه بسا فردی در دو گوش خود, دچار نقص شنوایی باشد, اما سطوح حساسیت در هر گوش متفاوت باشد . چه بسا یک فرد در یک گوش به نقص شنوایی هادی مبتلا باشد و گوش دیگر او دارای نقص شنوایی حسی‌ـ عصبی باشد. در این حالت, فرد, نشانه‌هایی از خود بروز می‌دهد که با هر یک از این اختلالات, مرتبط است.
انواع نقص شنوایی: مبتلایان به نقص شنوایی انتقالی (مکانیکی) دوطرفه, دارای نشانه‌ها و علایم زیرند: 1. آنان, به آهستگی سخن می‌گویند؛ چرا که نقص هادی باعث می‌شود صدای خود را بلندتر از آنچه در حالت طبیعی است, بشنوند؛ 2. در محیطهای پُر سروصدا, بهتر از محیطهای ساکت می‌شنوند (همانند بیمار مبتلا به فراشنوایی ویلیسی)؛ 3. در صورت شدت بیشتر نقص در فرکانسهای پایین‌, صدای زنان را بهتر از صدای مردان متوجه می‌شوند؛ 4. بهتر از افراد معمولی و بیماران مبتلا به نقص شنوایی حسی‌ـ عصبی می‌توانند صدای بلند را تحمل کنند؛ چرا که مانع مکانیکی سطح و میزان صوت رسیده به گوش, و در نتیجه بلندی آن را کاهش می‌دهد؛ 5. آنان به وزوز دارای دانگ پایین, مبتلا هستند و آن را نوعی همهمه و وزوز, تعبیر می‌کنند؛ 6. آنها احساس می‌کنند در گوش آنها فشار و یا پَری وجود دارد؛ 7. این گونه بیماران, صرفاً به تقویت صوت نیاز دارند و فقط صدایی را می‌شنوند که به اندازة کافی بلند باشد.
به طور کلی, مبتلایان به نقص شنوایی حسی‌ـ عصبی چند ویژگی دارند: 1. بیش از اندازة لازم بلند صحبت می‌کنند تا بر نقص شنوایی خود غالب آیند؛ 2. چنانچه کلام بلند ادا شود, در درک آن با مشکل مواجه‌اند؛ 3. در محیطهای پُر سروصدا بیشتر در درک گفتار با مشکل مواجه می‌شوند؛ 4. صحبتهای مردان را بهتر از سخنان زنان, متوجه می‌شوند؛ 5. هنگام قرار گرفتن در معرض صدای بسیار بلند, درد و ناراحتی دارند (جذب بلندی صدا )؛ 6. سروصداهایی را در گوش خود می‌شنوند که اغلب, دارای دانگ بالاست (وزوز گوش)؛ 7. در مدت صحبت و گفت‌وگو, به طرز نامناسبی پاسخ می‌دهند؛ 8. از صحبت‌کننده می‌خواهند که حرفش را تکرار کند, و یا به طور کلی, خود را از مکالمه کنار می‌کشند.
ناشنوایی مختلط ، هنگامی روی می‌دهد که فرد در یک گوش خود هم به نقص شنوایی هادی و هم به نقص شنوایی حسی‌ـ عصبی مبتلا باشد. فرد دارای نقص شنوایی دوطرفه, متقارن و مختلط, به نشانه‌های نوعی از نقص شنوایی مبتلا می‌شود که ابعاد آن وسیع‌تر است.
فراشنوایی ویلیسی: این بیماری عبارت است از توانایی بهتر شنیدن در پس‌زمینة نویز تا در محیط آرام. نام این پدیده را از پزشک انگلیسی, نام توماس ویلیس که آن را در 1672 شناسایی و تشریح کرده, اقتباس کرده‌اند. این پدیده در بیماران مبتلا به نقصهای شنوایی هادی رخ می‌د‌هد. در مقابل, افرادی دارای شنوایی طبیعی و یا مبتلا به نقص شنوایی حسی‌ـ عصبی در پس‌زمینة نویز بیشتر از محیط آرام, به دشواری می‌شنوند. پدیدة یاد شده را در همة انواع نقص شنوایی هادی از جمله تثبیت قاعدة رکابی , استخوانهای استیپ در اتواسکلروز , تراوش گوش میانی در التهاب آن , پارگی پردة صماخ در التهاب مزمن گوش میانی, عدم پیوستگی استخوانچه‌های گوش میانی , تمپانوسکلروز و التهاب چسبندة گوش میانی می‌توان دید.
مبتلایان به نقص شنوایی ‌هادی, در سراسر طیف فرکانسهای شنوایی, بلندی آستانة شنوایی برابری دارند, در حالی که مبتلایان به نقص شنوایی حسی‌ـ عصبی, در مقایسه با فرکانسهای پایین‌تر, در فرکانسهای بالاتر دارای آستانه‌های شنوایی بلندتری هستند.
نویز پس‌زمینه, شنوایی را می‌پوشاند و مانع از آن می‌شود. گرایش طبیعی بر آن است که شدت صدا را تقریباً 30 تا 40 دسیبل, بالاتر از نویز پس‌زمینه ببرند تا بدین ترتیب, شنونده بتواند صدا را در سطح شنوایی راحت‌تری درک کند. برای نمونه, چنانچه نویز پس‌زمینه معادل با 45 دسیبل سطح شنوایی باشد, فرد صحبت‌کننده, به طور طبیعی شدت صدای خود را بالا می‌برد تا شدتی در حدود 80 دسیبل به گوش شنونده منتقل شود. مبتلایان به نقص شنوایی هادی در همة فرکانسهای 45 دسیبل نمی‌توانند نویز پس‌زمینة زیر شدت 45 دسیبل را بشنوند. این نویز، 35, دسیبل بالاتر از آستانة شنوایی است. با فرض اینکه فرد, صرفاً به نقص شنوایی هادی مبتلا باشد, آن‌گاه می‌توان گفت اندام حسی در حالت طبیعی قرار دارد و گفتاری که به گوش درونی می‌رسد, کاملاً قابل فهم است. کسانی به نقص شنوایی حسی‌ـ عصبی مبتلا هستند می‌توانند نویز پس‌زمینة دارای فرکانس پایین را در شدت 45 دسیبل بشنوند و همچنین نیز دارای فرکانس پایین, شنوایی آنان را کاهش می‌دهد. بنابر‌این, فرد مبتلا به نقص شنوایی هادی, اغلب در نویز پس‌زمینه بهتر از محیط آرام می‌شنود, در حالی که فرد مبتلا به نقص شنوایی حسی‌ـ عصبی به دلیل اثر پوششی یاد شده با وجود نویز در شنیدن با دشواری مواجه می‌شود. افزون بر این, فرد دارای شنوایی طبیعی نیز بیشتر از فرد مبتلا به نقص شنوایی هادی با وجود نویز به مشکل بر می‌خورد؛ چرا که کل طیف نویز پس‌زمینه برای فرد دارای شنوایی طبیعی, قابل شنیدن است.
کنگرة بین‌المللی: مرکز تحقیقات گوش و حلق و بینی دانشگاه علوم پزشکی ایران، همایشی با عنوان کنگره بین‌المللی نورو ادیولوژی و نورو اتولوژی در 25 تا 28 اردیبهشت ماه 1383 در مرکز همایشهای رازی تهران برگزار کرد. انگیزة اصلی برگزاری این همایش، بررسی تأثیر مشکلات شنوایی و اختلالات گوش در سر و جمجمه به ویژه سرگیجه و تبادل تجارب و دستاوردهای علمی بود.
متخصصان شنوایی‌شناسی، جراحان مغز و اعصاب و جراحان گوش و حلق و بینی و چشم‌پزشکان آخرین دستاوردهای خود را دربارة تأثیر اختلالات گوش در پیدایش مشکلات سر و جمجمه عرضه کردند.
مأخذ:
روزنامة ایران، 19 اردیبهشت 1383، ص 6؛
GEDPD, Vol. 1, P. 74-76.
جیمز بی. اِسنو ؛ تری اِل ویلی ؛ ریچارد اچ. نودرا
ترجمة محبوبه مرشدیان  
تاریخ ثبت در بانک 17 اردیبهشت 1399