کد | jr-23516 |
---|---|
عنوان اول | آسایشگاه معلولین و سالمندان کهریزک |
نویسنده | هادی عمویی طالقانی |
عنوان مجموعه | نگاه سبز |
نوع | کاغذی |
ناشر | نخل دانش |
محل چاپ مجموعه | تهران |
سال چاپ | 1385شمسی |
زبان | فارسی |
متن |
از دیدگاه دکترحکیمزاده این آسایشگاه در سال 1350 که تأسیس شد. دکتر محمدرضا حکیمزاده موسس آن، در آن زمان رئیس بیمارستان فیروزآبادی بود و ماجرای ایجاد مرکز کهریزک را چنین تعریف کرده است: «هر وقت از در بیمارستان بیرون میآمدم، پشت در بیماری را مشاهده میکردم که در سرما یا گرما روی زمین افتاده است و از گرسنگی و تشنگی در حال مرگ است. رئیس بخش را میخواستم و سوال میکردم: چرا این بیمار را نمیخوابانید؟ جواب میداد: بیمار نیست، معلول است و نمیتوانیم یک تخت فعال بیمارستان را برای یک معلول اشغال کنیم. از طرفی حق با رئیس بخش بود و از طرف دیگر، حق معلول چه میشد و او چه باید میکرد؟ او بدبختی است که کسانش از او سیر شده و به تنگ آمدهاند و به همین علت او را تک و تنها، بییار و یاور، گرسنه و تشنه پشت در بیمارستان گذاشته و فرار کردهاند. چه بکند؟ او زنده است. نفس میکشد. آب و نان میخواهد. حداقل بالاپوش میخواهد. هر شب با این غم و اندوه راهی خانه میشدم و فکر میکردم، ای کاش میتوانستم این افراد را در خانه خود جای دهم، ولی افسوس که میسر نبود، تا بالاخره یک روز به فکرم رسید که سرپناهی برای بینوایان تهیه کنم و آنها را تا زمانی که مرگشان فرا نرسیده، پناه دهم». بعد از جستوجو و تفحص زیاد این خانه را که متعلق به خانم فخرالدوله و برای درمانگاه وقف شده بود، به وی نشان میدهند. در آنجا ساختمانی چهار اتاقه، بسیار قدیمی و مخروبه، واقع در کهریزک، در وسط یک چهار دیواری به مساحت یک هزار متر مربع قرار داشت. چند درخت کهنسال نیز در این فضا دیده میشد. شاید روزگاری اینجا باغی بوده و گل و گیاهی داشته، ولی بر اثر مرور زمان و متروکه ماندن همه چیز فنا شده است. دکتر حکیمزاده وقتی خانه را مییابد به دیدار آقای دکتر امینی فرزند خانم فخرالدوله میرود و نظرش را برای استفاده از این خانه به منظور نظرش به دکتر امینی میگوید، دکتر امینی ابتدا مخالفت میکند. دکتر حکیمزاده میگوید: «چرا شما مخالف هستید؟ هم اکنون این خانه به صورت ویرانه در آمده و در آینده بسیار نزدیک از هم میپاشد و نابود میشود. آن نیکوکار گرانقدر، مادر شما، خانه را وقف درمانگاه کرده است و در حال حاضر بیغولهای شده که شبها حیوانات در آن میخوابند بگذارید من در اینجا را باز کنم و مورد استفاده و بهرهبرداری قرار دهم چرا مخالفت میکنید؟« دکتر امینی پاسخ میدهد: «اگر امروز یک آری بگویم از فردا صبح شما مزاحم من میشوید، به اینجا میآیید و از من برای نگهداری بیماران یا تعمیرات این خانه مخروبه را میخواهید یا پول مطالبه میکنید». دکتر حکیمزاده قول میدهد که: فقط شما اجازه استفاده را صادر کنید، مرا دیگر در اینجا نخواهید دید و من از شما تقاضای دیگری نخواهم کرد. آن وقت دکتر امینی رضایت میدهد و میگوید: «میتوانید از همین امروز از آنجا استفاده کنید و به شما مژده بدهم که از مغازههایی که در حاشیه این زمین قرار دارند، ماهی یک هزار تومان به عنوان اجاره درآمد خواهید داشت، چون این مغازهها هم بنا بر وصیت مادرم اجارهاش باید در این ساختمان مصرف شود. دکتر حکیمزاده خوشحال و خرسند برمیگردد و با خود میاندیشد: «ماهی یک هزار تومان سالی دوازده هزار تومان برای من خیلی پول است. میتوان با این پول هزاران کار انجام دهم». دکتر در قدم اول با موفقیت مواجه شده است. وارد خانه میشود، همه جا را گرد و خاک و کثافت سگها و گربهها پر کرده بود و موشها سر و سامی برای خود ترتیب داده بودند و از در و دیوار بالا میرفتند. تار عنکبوت همه جا را گرفته بود سوز و سرمای کشندهای میوزید. صدای باد از دشت و صحرا به بدنه خانه میخورد و از روزنهها وارد اتاق میشد و در فضا میپیچید. از آب و برق خبری نبود. یار و یاور و همراه و همگامی نداشت. چه بکند؟ و از کجا شروع کند. (تصویر؟؟؟) زنده یاد دکتر حکیمزاده در میهمانی شب میلاد با سعادت حضرت علی علیه السلام ـ سال 1356 دیدگاه دکتر محمد سلطانی سلطانی از همکاران دکتر حکیمزاده بود و ماجرای تأسیس این آسایشگاه را به همان صورتی که قبلاً نقل شد، بازگو کرده است. نیز چند نکته دیگر یادآور شده است: در سال 1350 دکتر حکیمزاده متوجه شد بستگان بعضی معلولان آنها را از خانه بیرون رانده، آنها را به دست سرنوشت میسپردند ولی خداوند متعال بندگان معلول و رنج کشیده خود را که در معرض آزمایش الهی بودند رها نکرد و درهایی از طریق زیر به روی آنها گشود. ـ افکار پسندیدهای را در مغز متفکّر دکتر حکیمزاده در جهت تأسیس آسایشگاه به وجود آورد. ـ خواهر ماریا راهبهای از کلیسای فرانسویها در تهران، برای درمان و پانسمان زخمهای آنها به آسایشگاه آمد. ـ پرستاران فیلیپینی از کشور فیلیپین برای خدمت و پرستاری آمدند. ـ افراد نیکوکار و خیّری با کمکهای مادّی و معنوی خود به کمک این موسسه خیریه آمدند. ـ زنان و مردان نیکوکار از اقصا نقاط تهران جهت همیاری و همکاری با مددکاران آسایشگاه شتافتند. آن معلولان بدحال و رانده شده از خانه و کاشانهشان و سالمندان پیر و ناتوان در رفاه و آسایش قرار گرفتند. زخمهایشان التیام و دردهایشان تسکین یافت، و چیزی جز عذاب وجدان دائمی نصیب وابستگان این معلولان نشد. مشخصات آسایشگاه کهریزک آسایشگاه خیریه کهریزک بنیادی است غیردولتی و مردمی تحت شماره 1494 به ثبت رسیده و دارای شخصیت حقوقی و تحت نظر هیئت مدیره که عموماً از افراد خیّر و نیکوکار تشکیل شده و اداره میشود. مدیرعامل نیز با انتخاب از سوی هیئت مدیره، مجری تصمیمگیریهای کلّی میباشد. سازمان آسایشگاه در سال 1351 در یک هزار متر مربع زمین با حداقل امکانات تأسیس شد. موسسه آن شادروان دکتر محمدرضا حکیم زاده و مساحت کل در سال 1381 چهارصد هزار متر مربع که به مرور زمان از وسعت اولیه به این سطح رسیده است. سطح زیربنای مفید یکصد و ده هزار متر مربع که پنج هزار متر مربع هم در دست اجرا است ظرفیت نگهداری 1600 نفر معلول و سالمند که 3/2 آن سالمندان زن و مرد و 3/1 معلولین پسر و دختر میباشند. موقعیّت جغرافیایی کهریزک شهری در مسیر جاده قدیم تهران ـ قم در حدود کمتر از یک فرسخ بعد از بهشت زهرا سلام الله علیه قرار دارد. بخشها و روستاهای قلعه شیخ، قلعه سیّد، اسماعیل آباد، قاسم آباد بارزجانی، مهدی آباد (شورآباد سابق) ترقوزآباد و قیصرآباد از توابع شهر کهریزک میباشند. شهر کهریزک یکی از شهرهای شهرستان ری است. مرقد بزرگواران امامزاده ابراهیم و امامزاده اسماعیل از نوادگان امام موسی بن جعفر علیه السلام در روستای قلعه شیخ و در سمت شرقی تأسیسات آسایشگاه کهریزک قرار دارد که مورد احترام اهالی محلّه و زیارتگاه و محل عبادت آنان میباشد. آسایشگاه سالمندان دیگری به نام آسایشگاه دولتی شهید هاشمینژاد در شهر کهریزک و در مسیر بلوار اصلی این شهر قرار دارد. شهر کهریزک همهگونه امکانات شهری از قبیل آموزش و پرورش، شهرداری، مخابرات، دادسرا، پادگان نظامی، اداره پزشکی قانونی و دیگر ارگانهای دولتی و مورد نیاز را دارا هست و یکی از مکانهای قدیمی به شمار میآید. در گذشته شهرت کهریزک به کارخانه قند آن بود، ولی از سال 1358 این کارخانه تعطیل شد. مکان این کارخانه در مسیر جاده اصلی تهران ـ قم است. مدیران و مدیریتها آسایشگاه کهریزک ابتدا با نام امین الدوله که در ساختمان اهدایی خانم فخرالدوله در سال 1350 در داخل شهر کهریزک دایر شد. اما از سال 1352 به مکان فعلی منتقل شد. انتخابات هیئت امنا ابتدا در منزل مرحوم دکتر امینی در تاریخ 18 اردیبهشت 1352 به شرح زیر تشکیل شد: 1ـ آقای حاج فرج الله موحدی رئیس هیئت مدیره و خزانهدار 2ـ آقای علی حکاک ـ منشی 3ـ آقای موسی جمائلزاده عضو اصلی 4ـ آقای توسلی عضو علی البدل 5ـ حاج عبّاس تحریریان عضو علی البدل 6ـ آقای مهدی ابطحی ـ بازرس مالی 7ـ آقای دکتر نصر ـ بازرس مالی 8ـ آقای دکتر محمدرضا حکیمزاده مدیرعامل 9ـ آقای حاج محمود مانیان عضو علی البدل 10ـ آقای محمدرضا شالی امینی عضو اصلی 11ـ خانم اشرف قندهاری (بهادرزاده) معاون دکتر حکیمزاده مدیرعامل: اصلیترین نقش بر عهده مدیرعامل است. اولین مدیرعامل، دکتر حکیمزاده بود. اما دیگر مدیرعاملها به شرح زیر میباشند: 1ـ خانم دکتر نوشیروانی مدیرعامل در زمان حیات دکتر حکیمزاده 2ـ تیمسار خسرویار به سمت مدیرعامل از مرداد 1358 الی 1361 3ـ آقای پوستی به سمت مدیرعامل بعدی از سال 1361 الی 1364 4ـ آقای رحیمی از سال 1364 الی 1365 5ـ آقای مجید قمی از سال 1365 تا سال 1377 (به سمت مدیرعامل) 6ـ آقای موسوی از سال 1377 الی اسفند همان سال 7ـ حاج آقا علاءالدینی از سال 1378 به سمت مدیرعامل 8ـ مدیرعامل کنونی آقای صوفینژاد مشاوران: حاج آقا محمدرضا صوفینژاد به سمت قائم مقام مدیرعامل و آقایان کامران بهادرزاده و دکتر رهیده و حاج حسین شیخزاده و حاج کریم عزیزی و مشاوران محترم هیئت امناء آقایان فرزانهفر و آقای احمد طاهباز و آقای عبدالرضا مانیان. مشکلات سالهای نخستین در آغاز تأسیس آسایشگاه مشکلات فراوان بوده اما مشکل آسیبهای جسمی معلولان و سالمندان و عدم رسیدگی به آنها موجب، عمیق شدن آسیبها و زخمها و مثلاً عفونی شدن و کرم دار شدن زخمها از همه بدتر بوده است. به ویژه هیچ نیروی انسانی، حاضر نبوده همکاری کند و در رسیدگی به آسیبها و زخمها و پانسمان آنها کمک نماید. خانم بهادرزاده در سمت معاون دکتر حکیمزاده در خاطراتشان چنین نقل میکنند: در آغاز همکاری با دکتر حکیمزاده، تعدادی بانوان نیکوکار، پرستاری نیازمندان را در آسایشگاه عهدهدار بودند و زخمهای بستر بیماران را پانسمان میکردند. صحنههایی بسیار تکاندهنده و باور نکردنی. هر انسانی، وقتی با چشم خویش این مصیبت را میدید وجدانش اجازه نمیداد که بیتفاوت از کنار آن بگذرد. لذا آستین همت بالا میزدند و به یاری آسایشگاه میشتافتند. همین افراد سازماندهی شدند و جمعیت بانوان نیکوکار به وجود آمد و دردهای بزرگ درمان شد. از بدنها کرم میجوشید: شکافهای پشت کمر و باسن بیماران به عمق چندین سانتیمتر میرسید و کرم در آن میلولید، پرستاران داوطلب شیون میکردند و یا از ترس فریاد میزدند. بیماران نگون بخت حس نمیکردند که گوشت بدنشان سوراخ شده و کرم گذاشته ولی از وحشت پرستاران متوجه میشدند که در شرایط بسیار بدی به سر میبرند. خانمها اشکریزان با فشار آب و محلول ضدعفونی، کرمها را از لابهلای زخمها بیرون میکشیدند و مریض را تحویل مسئول پانسمان میدادند. آنها با نبودن وسایل اولیه برای پانسمان چه زحمتها که کشیدند؛ مریضان ناتوان را روی تختهای کوتاه و شکسته پانسمان میکردند و در پایان روز با خستگی شدید و کمر درد به خانه برمیگشتند. هر چه در رادیو و روزنامهها آگهی شد که به پرستار و بهیار احتیاج است، کسی حاضر به همکاری نشد. دوری راه، محیط آلوده و کثیف، نبودن وسیله زندگی، نبودن وسیله ایاب و ذهاب، و نبودن محیط امن برای دختران جوان از جمله موانعی بودند که باعث میشد اهل فن و متخصصین قبول مسئولیت نکنند حتی با حقوق مکفی. شاید هم حق با آنها بود. ماهها طول کشید و حتّی یک نفر هم استخدام نشد. در آخر مجبور شدیم از کشور فیلیپین بهیار و پرستار استخدام کنیم و به دکتر حکیمزاده قول دادیم که حقوق آنها را تأمین میکنیم. دکتر نیز اجازه داد که پنج نفر بهیار و پرستار مرد و زن از فیلیپین دعوت به همکاری کنیم. با کمک و راهنمایی موسسه احسان از کشور فیلیپین دعوت به همکاری کردیم، اما موسسه با مشکلات جدیدتری مواجه شد. اینکه این دخترهای زیبا و جوان و غریب را در آن محیط چگونه حفظ کنیم؟ احساس ما این بود که آنها هم دخترهای خودمان هستند. آنها غذای آسایشگاه را نمیتوانستند بخورند. وضع نامطلوب آشپزخانه و مواد غیر بهداشتی و مشکلات دیگر ... اگر غذای آسایشگاه را نخورند برای خودشان میبایستی از بیرون تهیّه کنند اما از کدام فروشگاه؟ در آن بیابان دکّان و بازاری نبود و بدتر از همه توالت و حمام مخصوص خودشان را میخواستند که وجود نداشت. ماشین و راننده در اختیار آنها قرار دادیم که یک نفر از آنها را به شهر ببرد، تا هر چه را که لازم دارند بخرد. ساختمان قدیمی و مخروبه خانم فخرالدوله را تعمیر مختصری کردیم. توالت و دستشویی مناسبی برای این دوشیزگان بینوایی که مجبور شده بودند در اینجا کار کنند فراهم کردیم، اطاق خواب، آشپزخانه در حد امکانات آن روز مهیا شد و با استفاده از یخچال فریزر آنچه را که لازم داشتند خودمان میخریدیم و برایشان میآوردیم. یخچالها را مملو از خوردنی میکردیم که حداقل مواد غذایی را داشته باشند. مشکل دیگر ما ندانستن زبان فیلیپینی بود حتی یک نفر از ما زبان آنها را نمیدانستیم. آنها به زبان انگلیسی هم تکلّم میکردند، ولی کسی نمیفهمید. صبح وقتی که بانوان نیکوکار میآمدند مشکل ما کمتر میشد چون چند نفر از آنها زبان انگلیسی میدانستند. حدود پنج سال هر چه التماس کردیم، حتی یک نفر ایرانی حاضر نشد در اینجا کار بکند. به ناچار با این نیروها رفع نیاز میکردیم. حتی پزشکان ایرانی نبودند جز آقای دکتر نفیسی که به طور افتخاری یک روز در هفته به آسایشگاه میآمد، و آقای دکتر پیروز هم علیرغم کهولت سن، مسئولیت پذیرفته بودند. پزشکان دیگری از هموطنان عزیز حاضر نبودند وقت خود را برای بینوایان مستمند بگذرانند. پزشک هم از کشورهای فیلیپین، پاکستان، عراق و هندوستان آوردیم. اما در سال 1357 خارجیها آسایشگاه را با ترس و وحشت و هراس از انقلاب و جنگ ترک کردند و ما ماندیم و همه بدبختیها و چه کنمها. واحدهای فعال آسایشگاه کهریزک شامل 22 واحد خدماتی است که به معلولین و سالمندان سرویس ارائه میکنند. مهمترین آنها به این شرح است: 1ـ بخش قرنطینه زنان و مردان 2ـ بخش مراقبتهای ویژه زنان و مردان 3ـ بخش بیماران ام.اس زنان و مردان 4ـ درمانگاه مجهز به تمام امکانات درمانی 5ـ توانبخشی با کلیه امکانات فیزیوتراپی، کار درمانی و کارگاههای تولیدی 6ـ سرای فرهنگی و مهدکودک 7ـ مسجد، موزه و کتابخانه 8ـ دبستان و دبیرستان دخترانه و پسرانه 9ـ آشپزخانه و رختشویخانه صنعتی 10ـ شهرک (گلها) با 54 واحد مسکونی ویژه کارمندان 11ـ شهرک (امید) و (عمید) با 45 واحد مسکونی برای زوجین معلول پزشکان افتخاری در حالی که عده کمی از پزشکان محترم در خدمت افراد ثروتمند جامعه هستند و در خیابانهای شمال شهر مطب باز میکنند و هیچ قدم رایگانی بر نمیدارند، در فکر ثروتاندوزی و آسایش خود و خانوادهشان هستند و بیاعتنا به غم دیگران، عده دیگری از پزشکان محترم به جهان آخرت نیز میاندیشند. تعداد چهل نفر از پزشکان عزیز کشورمان از نقاط مختلف تهران طبق برنامههای منظم به آسایشگاه خیریه کهریزک مراجعه مینمایند و به مداوا و معالجه سالمندان و معلولان بیمار آسایشگاه و بدون هیچ توقع و چشمداشتی انجام وظیفه مینمایند. لیست اسامی پزشکان افتخاری آسایشگاه از سرکار خانم دکتر اسکویی مسئول فنی درمانگاه خیریه شادروان دکتر حکیمزاده دریافت شد ولی چون ممکن است بعضی از ایشان رضایتی به ثبت نامشان نداشته باشند لذا اسامی آنها ثبت نشد. مقایسه وضع سالهای نخستین با وضعیت فعلی به دلیل شیوه خوب مدیریتی و پاک دستی مدیران این آسایشگاه همواره رو به پیشرفت بوده است. برای اینکه معلوم شود طی حدود نیم قرن چه تحولاتی داشته، در زمینههای مختلف مقایسه میکنیم. برای اینکه معلوم شود این مرکز چه خدمت بزرگی انجام داده، آن را میتوان با جاهایی مثل موسسه ابابصیر مقایسه کرد که سال به سال لاغرتر و ضعیفتر شد، البته بعد از یک دوره رشد و توسعه سریع. 1ـ مساحت آسایشگاه ابتدا یک هزار مترمربع بود که توسط شادروان حاج حسن محمدی به این منظور اهداء شده بود. اکنون کل مساحت آن بالغ بر 43 هکتار شامل بناهای موردنیاز و فضای سبز میباشد. 2ـ هفده تختخواب مستعمل بیماران که در ابتدا جزء اموال استقاطه بیمارستان فیروزآبادی شهر ری بود، به ناچار از آن استفاده میشد، امروزه بالغ بر 1600 دستگاه تختخواب مدرن و فعال تبدیل شده. همچنین دیگر وسایل بیمارستانی و پزشکی موردنیاز به نحو مطلوبی بهبود یافته و در سالهای آینده نیز افزایش مییابد. 3ـ زمان عدم همکاری کادر پزشکی و خدماتی که قبلاً به آن اشاره شده گذشته است. اکنون این آسایشگاه خیریه دارای 940 نفر پرسنل کادر رسمی و 650 نفر افراد نیکوکار به طور مرتب در خدمت آسایشگاه و معلولین و سالمندان میباشند. 4ـ از نظر تعلم و تربیت و آموزشهای فرهنگی، هنری و اجتماعی و... قبلاً این آسایشگاه هیچگونه امکاناتی نداشت ولی امروزه علاوه بر سالن بسیار مجلل توجیهی، کتابخانه مجهز به دو سالن چند منظوره جهت آموزش تعالیم قرآن کریم، آموزش خط بریل مخصوص نابینایان، آموزش انواع رشتههای موسیقی و تئاتر و دایر داشتن کلاس درس در مقاطع مختلف تحصیلی همه و همه برای معلولان و سالمندان تهیه و پیشبینی شده است. 5ـ در سالهای اولیه، آسایشگاه برای تهیه مقدار کمی لباس بیمار و روپوش و دیگر وسایل و البسه موردنیاز با مشکلات بسیار مواجه بوده ولی امروزه آسایشگاه دارای کارگاه خیاطی فعالی است که بیشتر لباسهای بیماران و روپوشهای پرسنل و ملحفه و رویه تختی و رویه بالشی و... را تولید میکند و مازاد آن در بازارچههای خیریه به نفع آسایشگاه به فروش میرسانند. 6ـ رختشویخانه آسایشگاه روزانه به طور متوسط از نظر تعداد خیلی زیاد و از نظر وزن سه هزار کیلوگرم از انواع البسه مختلف را شستوشو و اطو شده به بخشهای مختلف آسایشگاه اعاده مینماید و مورد استفاده مددجویان قرار میگیرد. 7ـ تهیه غذای مناسب برای معلولین و سالمندان به علت عدم امکانات مالی و وسایل نقلیه و دور بودن از بازار خرید بسیار مشکل بود ولی امروزه آشپزخانه مدرن و فعال آسایشگاه، با مدیریتی علمی و حساب شده با داشتن 43 نفر پرسنل ثابت، شبانهروز فعال و اقسام غذاهای موردنیاز مددجویان را طبق تجویز پزشکان و کارشناسان تغذیه تهیه و توزیع مینماید. 8ـ ورزش صبحگاهی مددجویان و آموزش رشتههای مختلف ورزشی به مددجویان علاقهمند و شرکت دادن آنها در رشتههای مختلف در مسابقات ورزشی توسط مربیان محبوب و مجرب انجام میشود که در سلامت جسمی و روانی مددجویان تأثیرات بسزایی دارد. 9ـ انتشار مجله ماهنامه کهریزک که فعالیت آن از شش سال قبل آغاز شده و رویدادهای هر ماه را به اطلاع و آگاهی مشتریان و مددجویان و پرسنل آسایشگاه میرساند. 10ـ دریچه رحمت دیگری که به روی آسایشگاه باز شده، تشکیل بازارچههای خیریه نیکوکاری است که توسط بانوان نیکوکار و با همّت مدیریت مدبر آسایشگاه برگزار میشود و سود حاصله آن به مصرف این موسسه خیریه میرسد. 11ـ وسایل نقلیه موتوری برای رفت و برگشت پرسنل در مسیرهای مختلف مناطق 20 گانه تهران و وسایل نقلیه دیگر برای جابجایی معلولان در داخل محوطه آسایشگاه موجبات خوشحالی و آسایش را به وجود آورده است. همه این تحولات و پیشرفتها یک موهبت الهی و با همت خیرخواهانه افراد خیّر و نیکوکار و هیئت مدیره فعال و دلسوز به اسامی: 1ـ حاجیه خانم اشرف قندهاری (بهادرزاده) 2ـ حاج سیدعلی حکاک 3ـ حاج عزیزالله علاءالدینی 4ـ حاج جواد آسیم 5ـ حاج مجید قمی 6ـ حاج سید طاهر موسوی 7ـ حاج محسن آسایش و ریاست سازمان خیریه کهریزک به عهده حاج آقا محمدرضا صوفینژاد با همکاری دیگر همکاران دلسوز و فداکار میباشد. این آسایشگاه میتواند الگوی خوبی برای توسعه باشد و مراکز مختلف معلولیتی از آن درس بگیرند. تأسیسات ساختمان آسایشگاه 500 تختخوابی شماره 2 (مجموعه ارغوان) ویژه معلولان و بیماران M.S با هدف توسعه و کمک به رفع نیاز جامعه، به تدریج از سال 1374 مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. ساختمان توجیهی و اداری: ساختمان توجیهی ـ اداره ـ تعاونی مسکن در سال 1378 آغاز و در سال 1379 به بهرهبرداری رسید. آزمایشگاه: که به دلیل لزوم انجام آزمایشهای مددجویان و پرسنل در مرکز و به منظور رفاه و سلامتی بیشتر در سال 1367 افتتاح شده است. درمانگاه دکتر حکیمزاده: اولین درمانگاه کهریزک توسط زنده یاد دکتر حکیمزاده در سال 1354 پایه شده بود در سال 1377 به بهرهبرداری رسید. ساختمان این درمانگاه بسیار زیباست و مجهز به تمام امکانات موردنیاز میباشد. این درمانگاه علاوه بر احتیاجات سالمندان و معلولان و پرسنل آسایشگاه بیماران سرپایی خارج از آسایشگاه را میپذیرد. بخش مراقبتهای ویژه مخصوص مددجویان است که از سال 1377 مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. آلاچیق: آلاچیق «محتشم»: سایهبانی است که در محوطه آسایشگاه ساخته شده و مددجویان مرد گهگاه در آن جمع میشوند و با هم از گذشته و از خاطراتشان صحبت میکنند. کارگران فضای سبز آسایشگاه زیر سقف آن مینشینند و چای مینوشند و خستگی از تن به در میکنند. گنجینه یادمان یاران: این موزه برای جمعآوری و نگهداری اشیاء ارزشمند اهدایی نیکوکارانی است که در طول سالهای گذشته داوطلبانه به آسایشگاه خیریه کهریزک اهداء نمودهاند. اکثر آنها بانوان نیکوکار و یاوران همیشگی آسایشگاه هستند که این اشیاء قیمتی و با ارزش را در این موزه به نام خود به یادگار گذاشتهاند. این اشیاء عبارتند از: تابلوهای نقاشی، قرآن و کتب دستنویس، ظروف عتیقه، طلا و نقره و جواهرآلات و کلکسیونهای تمبر و البسه و لوازم منزل. محل این موزه که به عنوان یکی از موزههای رسمی کشور در سازمان میراث فرهنگی کشور به ثبت رسیده است، در ساختمان توانبخشی آسایشگاه قرار دارد. رادیولوژی: که از سال 1370 مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. داروخانه: که به هدف تأمین نیازهای دارویی مددجویان از سال 1357 مورد بهرهبرداری قرار گرفته و در سال 1378 به شکل امروزی آن توسعه یافته است. مهدکودک: برای رفاه حال پرسنل و زوج معلول آسایشگاه مهدکودکی بنا شد که در تمام ساعات شبانهروز، به طور رایگان از فرزندان آنها نگهداری مینماید. این بنا از ابتدا در ساختمان کوچک و با مشکلات بسیار برپا شد، لیکن به همت مدیریت آسایشگاه در سال 1375 بازسازی گردید. کشتارگاه: این بنا به منظور ذبح گوسفندان اهدایی و نذورات در تمام ایام سال به خصوص در روز عید قربان، در سال 1368 بنا شد و در سال 1376 توسعه یافت. در آسایشگاه کهریزک روز عید قربان را بسیار گرامی میدارند و مراسم جشن و سرور برپا میدارند. در این روز خجسته ماکتی از خانه کعبه درست میکنند و عدهای هم به عنوان زائر کعبه لباس احرام میپوشند و مراسم طواف به جا میآورند و خاطره روز عید قربان را در کهریزک زنده میکنند. همه ساله تعدادی گوسفند را مردم برای نذورات به کهریزک میآورند تا پایان وقت بالغ بر دو هزار رأس میباشد. گوشتهای مازاد بر احتیاج آسایشگاه را به مراکز دیگر نگهداری مراکز سالمندان و معلولین در سطح کشور نیز ارسال میدارند. شهرک محوطه: 1ـ شهرک امید: شامل بیست واحد مسکونی مجهز به تمام وسایل زندگی مخصوص مددجویان جوان. (بهرهبرداری 1361) 2ـ شهرک گلها: شامل پنجاه و چهار دستگاه واحد مسکونی برای استفاده پرسنل واجد شرایط و شاغل در آسایشگاه. (بهرهبرداری سال 1373) 3ـ شهرک عمید: شامل 25 واحد مسکونی ویژه زوجهای معلول آسایشگاه. (بهرهبرداری سال 1379) مسجد: بنای این مسجد عظیم و باشکوه با هدف اجرای برنامههای مذهبی و اقامه نماز و آموزشهای فرهنگی، دینی و اجتماعی انجام شده است. (بهرهبرداری 1361) و به دلیل افزایش ظرفیت آسایشگاه در سال 1374 متناسب با افزایش جهت آسایشگاه توسعه یافت. کتابخانه: اولین کتابخانه در سال 1360 تأسیس و 1378 توسعه یافت. این کتابخانه بر حسب نیاز و برای پر کردن اوقات بیکاری مددجویان در مکانی توسعه یافته و دارای فضایی وسیع و چند منظوره میباشد و در حال حاضر دارای 10062 عنوان کتاب با عناوین مختلف میباشد که علاوه بر احتیاجات مددجویان و پرسنل آسایشگاه ساکنین اطراف و محله قلعه شیخ برای رفع نیازشان از کتابهای این کتابخانه استفاده مینمایند. این کتابخانه دارای مدیریت و پرسنل بسیار منظمی میباشد. آموزش خط بریل به نابینایان و اجرای برنامههای موسیقی و هنری و شعرخوانی و آموزش و قرائت قرآن در بخشی از فضای این کتابخانه دایر است. هنرنماییهای معلولین و سالمندان در این مکان توجه اقشار مختلف بازدیدکنندگان را به خود جلب کرده است. کتابخانه گویا، نام بخشی است که کتابهای خط بریل در آن قرار دارد. پرسنل محترم کتابخانه دارای تحصیلات عالیه میباشند و با اصول و روشهای کتابداری آشنایی کافی دارند و در اوقات فراغتشان کتابهای مورد علاقه سالمندان یا معلولینی که توان خواندن و ورق زدن کتاب را ندارند در بالین بیمار میبرند و برایشان میخوانند و با این کار خدا پسندانه دل مددجویان را خوشحال میکنند. آشپزخانه: آشپزخانه عظیم آسایشگاه با 1700 متر مربع زیربنا تحت نظارت دقیق و علمی کارشناسان عظیم تغذیه همه روزه مسئولیت تأمین انواع غذاهای موردنیاز حدود 2500 نفر سالمندان، معلولان و پرسنل زحمتکش آسایشگاه را به عهده دارند. نظافت و دیسیپلین حاکم بر آشپزخانه چیزی است که در نگاه اول توجه هر بینندهای را به خود جلب خواهد کرد. سرویسدهی آشپزخانه شامل سه وعده غذاهای اصلی و میان غذاهای صبح و عصر است. عدسی فرنی، شیر برنج، سوپ، آش و انواع سالاد و ماست و ترشی از چاشنیهای همه وعدههای غذایی میباشند. غذای مددجویان با توجه به سفارشات پزشکان طبخ و توزیع میشوند، شامل غذاهای خاص افراد کم خون، افرادی که پوکی استخوان دارند، آنهایی که به علت سن قدرت جذب و گوارش محدودتری دارند، آنهایی که محدودیت بلع دارند و ... خرید مواد غذایی به عهده دایره تدارکات آسایشگاه است. خریدها بهگونهای انجام میشود که هیچ مواد غذایی بیش از 24 ساعت در آشپزخانه نمیماند. 80% مواد غذایی به صورت تازه و 20% آن به صورت بستهبندی و تاریخدار به مصرف میرسند. سه نفر ناظر تغذیه دائماً بر روی پخت غذا، استفاده صحیح از مواد غذایی و توزیع آن نظارت دقیق دارند. نان موردنیاز آسایشگاه از طریق پیمانکاری که در چند قدمی آشپزخانه نان لواشی دارد، تأمین میگردد؛ لذا 2200 قرص نان آسایشگاه به طور تازه تحویل میشود. رختشویخانه: تأمین حدود 30000 ملحفه، 1000 دست پیراهن و شلوار مددجویان، سیصد عدد رویه تختی، پانصد عدد رویه بالشتی، یکصد و پنجاه دست لباس کار پرسنل و حدود 1200 پوشینه موردنیاز مددجویان فاقد کنترل، معادل حدود سه تن البسه در روز کار بسیار دشواری است که پرسنل ساعی و زحمتکش این واحد با به کارگیری انواع ماشینهای لباسشویی صنعتی اتوماتیک و نیمه اتوماتیک و دستگاههای اتوپرس بزرگ از عهده آن به خوبی بر میآیند. کار در این واحد حساسیتهای خاص خود را داراست. لباسها از واحدهای مختلف مثلاً مراقبتهای ویژه، از بخشهای مددجویان فاقد کنترل... به این واحد میرسند که نهایتاً پاکیزه و ضدعفونی و اتو شده عودت میگردند. این واحد توسط 24 نفر پرسنل مرد و 6 نفر پرسنل زن و تعدادی از بانوان نیکوکار که داوطلبانه در روزهایی از هفته به آسایشگاه مراجعه میکنند، اداره میشود. ایجاد فضای سبز و اجرای طرح کشاورزی: از جمله مواردی که در بدو ورود چشمان هر بازدیدکنندهای را به خود جلب میکند، فضای سبز بسیار زیبای آسایشگاه است. وقتی از چند و چون کار جویا شدیم، به آقای مهندس بلادی برخورد کردیم. ایشان مسئولیت اجرای فضای سبز آسایشگاه و نیز طرح کشاورزی معلولان و سالمندان را عهدهدار میباشند. از قرار معلوم در سال 77 زمینی به مساحت 4000 متر مربع جهت کشت و کار معلولین و سالمندان آسایشگاه تخصیص یافته است تا بتوانند با هر وضعیت جسمانی، باغچهای به نام خودشان داشته باشند و در آن کشت و کار کنند. این طرح در پی دستیابی به اهداف زیر بوده است: 1ـ ایجاد روحیه و شاداب نمودن سالمندان و معلولین 2ـ ایجاد اشتغال و سرگرمی مددجویان 3ـ کسب درآمد. مسئولیت نگهداری از فضای سبز آسایشگاه به عهده 26 نفر از کارگران زحمتکش آسایشگاه است که در گروههای مختلف کاشت چمن زنی، تولیدات گیاهی و گلخانهای، حمل و نقل و هرس سبز سبزیجات و صیفیجات تابستانه و گروه دفع آفات و تغذیه مصنوعی سازماندهی شدهاند. در فصول مختلف سال محصولات این گروه از گوجه فرنگی، انواع خیار، فلفل و بادنجان، هندوانه و سبزی ... گرفته تا انگور و انار و انجیر و خرمالو و... علاوه بر مصرف داخلی آسایشگاه از طریق بانوان نیکوکار در قالب شنبه بازارهای در سطح شهر تهران به فروش میرسد. در اینجا محدودیتهای معلولین مدّنظر قرار گرفته شده بهگونهای که باغچههای معلولین ویلچردار در ارتفاع واقع شده یا در هوا معلق است. از نکات جالب تولیدات این گروه، تولید برخی گیاهان دارویی من جمله بابونه و رزماری است. محصول بابونه سال گذشته این مرکز از کیفیت بسیار بالایی برخوردار بوده و تماماً به مصرف داخلی میرسد. به خصوص از جمله پذیراییهای ثابت و پرطرفدار مراسم حافظ خوانی و اجرای برنامههای هنری است. طرح دیگر به نام آشیانه پرندگان نیز به منظور تلطیف فضای آسایشگاه و ترکیب درآمد پیگیری میشود که انشاءالله به زودی به بهرهبرداری خواهد رسید. کادر نگهبانی: بدیهی است که کار حفاظت و انتظاماتی سازمان خیریه کهریزک در منطقهای وسیع، کار سادهای نیست. مساحت کل محدود آسایشگاه کلاً 43 هکتار است که 20 هکتار آن فضای سبز میباشد و حصار اطراف تأسیسات آسایشگاه دیواری کوتاه با نردهای آهنی است. نگهبانان آسایشگاه با بر تن داشتن لباسهای فرم و زیبای نگهبانی و با برخوردهای مناسب با مراجعین و مددجویان با کمال جدیت انجام وظیفه مینمایند. نگهبانان آسایشگاه در کنار وظیفهای اصلی موظف به پیگیری موارد زیر هستند: ـ کنترل پروژههای نیمه تمام و در حال احداث آسایشگاه ـ پاسخگویی به میهمانان تازه ـ ایجاد حفظ نظم در جلسات و کنترل در خروج و ورود افراد. ـ ممانعت از خروج غیر مجاز سالمندان و معلولینی که توان راه رفتن دارند. ـ همکاری در برگزاری مراسمی نظیر عید قربان و عاشورای حسینی. ـ دریافت کمکهای مردمی بعد از ساعت 19. استحمام پدران: در آسایشگاه خیریه کهریزک معلولین و سالمندان زیادی هستند که خودشان قادر به حمام گرفتن نیستند. 48 نفر از آقایان از طبقات مختلف جامعه، از اقصی نقاط تهران، برای استحمام مددجویان مستمند طبق برنامهای منظم به آسایشگاه خیریه کهریزک مراجعه مینمایند و ضمن دلجویی و احوالپرسی و احترام پدران سالخورده و بیمار معلولین را شستوشو میکنند. در بین این عزیزان نیکوکار، افراد تحصیل کرده دانشگاهی و تاجر و کارمند و کارگر دیده میشوند که به طور آگاهانه و داوطلبانه و رایگان به آسایشگاه مراجعه مینمایند. آنها وظیفه شستوشو و استحمام مددجویان نیازمند آسایشگاه را وظیفهای محول شده از سوی خداوند میدانند و به آن افتخار میکنند. انجام این کار دشوار، آن هم به طور داوطلبانه را نمیتوان با هیچ پولی ارزش نمود. اجرهم عندالله. منبع: نگاه سبز، ص 317-333. برخی نیکوکاران فعال افرادی که در تأسیس و توسعه آسایشگاه کهریزک فعال بودهاند عبارتاند از: 1ـ شادروان خانم فخرالدوله که با وصیت خداپسندانهاش و اهداء اولین ساختمان آسایشگاه در کهریزک. 2ـ شادروان حاج حسن محمّدی که با اهداء اولین قطعه زمین در محل فعلی اولین بانی خیر بودهاند. 3ـ شادروان حاج علی بهادرزاده همسر محترم حاجیه خانم قندهاری (بهادرزاده) یکی از همکاران صمیمی آسایشگاه. 4ـ شادروان صمد گلکار معاون محترم دکتر حکیمزاده موسس آسایشگاه که زحمات زیادی را در راه خدمت به مددجویان ارائه دادهاند. البته دهها نیکوکار دیگر بودهاند که در جریان این آسایشگاه فعال بودهاند. مآخذ نگاه سبز، هادی عمویی طالقانی، تهران، گنج دانش، 1385، ص 334-346؛ 43، 44، 23 تا 27؛ 308 تا 310، 48 تا 50؛ 317 تا 333 آشنایان ره عشق، تهران، آسایشگاه کهریزک مجله کهریزک، سال چهارم، شماره 43، ص19 |
تاریخ ثبت در بانک | 9 بهمن 1397 |