کد | jr-22922 |
---|---|
عنوان اول | تربیت بدنی ـ نابینایان |
نویسنده | محمدرضا نامنی |
نویسنده | افسانه حیات روشنایی |
نویسنده | فریده ترابیمیلانی |
عنوان مجموعه | تحول روانی: آموزش و توانبخشی نابینایان |
نوع | کاغذی |
ناشر | سمت |
محل چاپ مجموعه | تهران |
سال چاپ | 1389شمسی |
شماره صفحه (از) | 298 |
شماره صفحه (تا) | 304 |
زبان | فارسی |
متن |
درباره نیاز کودکان و بزرگسالان مبتلا به انواع معلولیتها در مورد داشتن فرصت برای شرکت منظم در ورزشها و برنامههای تفریحی مناسب ـ برای افزایش سلامتی، استقلال و اجتماعی شدن ـ مطالب بسیاری نوشته شده است. همچنین به نظر میرسد که ورزش راه مناسبی برای توحید یافتگی هر چه بیشتر افراد معلول با جامعه باشد. شرکت در ورزشها، به ویژه ورزشهای تیمی، برای بلوغ عاطفی و روانی کودکان منافع بسیاری دارد. با شرکت در ورزشها در فرد اعتماد به نفس و استقلالی به وجود میآید که به موفقیت در زندگی منجر میشود. این امر در مورد ورزش و تربیت بدنی نابینایان و افراد مبتلا به اختلالهای بینایی نیز صدق میکند. ورزش به تحول هر چه بیشتر شخصیت، خودسازی و ارتباط نابینایان با افراد بینا کمک کرده و انزواطلبی و عدم تحرک ناشی از نابینایی را کاهش میدهد. ورزش با تأثیرگذاری بر روح و روان افراد، موقعیت مناسبتری را برای انجام دادن وظایف و مسئولیتهای فردی و اجتماعی فراهم میآورد. به این ترتیب امروزه تردیدی درباره ضرورت ورزش برای سلامت جسم و روان آدمی وجود ندارد و دولتها، سازمانها و افکار عمومی بیش از پیش برای تحقق این امر اهمیت قائل شده و برای برنامهریزی، آموزش، تربیت افراد متخصص و فراهم کردن وسایل و تجهیزات لازم، تلاش میکنند. پرهیز از تمایز قائل شدن در ورزش مدارس، واقعیت این است که تعداد بسیاری از این کودکان از فواید برنامههای انطباق یافته مبتنی بر جامعه یا کلوپهای ورزشی برخوردار نمیشوند و اغلب اینگونه امکانات در نزدیکی محل زندگی آنان وجود ندارد. از سوی دیگر بسیاری از کودکان معلول بینایی نیز در برنامههای ورزشی شرکت نمیکنند و زمان کمتری را صرف فعالیتهایی مانند شنا، دوچرخهسواری، حرکات موزون و ژیمناستیک میکنند. بخشی از این امر به حمایت افراطی والدین مربوط میشود، اما بخش دیگر به خلاقیت و اعتماد معلمان برای همراهسازی این کودکان در ورزش و فعالیتهای فضای آزاد مربوط است. شرایط بسیاری از مدارس عادی که کودکان معلول بینایی در آنها جایگزین شدهاند، برای شرکت این دانشآموزان در فعالیتهایی مانند شنا و مسابقات هماهنگ نشده است. یکی از نتایج کمبود این فرصتها این است که بیشتر افراد معلول، به ویژه کسانی که معلول به دنیا آمده یا در سالهای نخستین زندگی معلول شدهاند، اغلب در خلال رشد به مشکل سلامتی ثانویه نیز دچار میشوند. این امر بعضاً به سبک زندگی ساکن و بدون تحرک آنان مربوط میشود. برخی از کودکان نابینا به علت کم تحرکی دوران خردسالی در نوجوانی نیز حرکاتی کند و کودکانه دارند و اغلب برای جلوگیری از برخورد با موانع، دستهایشان را آنچنان جلوی خود قرار میدهند که به هنگام حرکت، توجه دیگران را جلب میکنند. افراد نابینا برای سازگاری با محیط و تسلط بر واکنشهای درونی خویش باید به فعالیتهای ورزشی بپردازند. ورزش و بازی در ایجاد هماهنگی بین اندامها، موزونی حرکات، شناخت جهات مختلف و تمرکز نقش موثری را بر عهده دارد. از آنجا که بسیاری از افراد مبتلا به معلولیت بینایی به شرکت در فعالیتهای ورزشی ـ تفریحی و سرگرمکننده تمایل ندارند، بنابراین لازم است که دسترسی به امکانات ورزشی مناسب برای آنان ساده بوده و اطرافیان، آنان را به مشارکت در اینگونه فعالیتها تشویق کنند. آموزگاران دانشآموزان معلول بینایی نیز باید فضایی حمایتی که استمرار تحرک و تمرین را تشویق میکند، فراهم آورند. برخی از پژوهشگران معتقدند که افراد کمبینا در مقایسه با نابینایان مشکلات سازشی بیشتری دارند. شاید این امر به این دلیل باشد که تیزی دیداری آنان نه آن قدر است که به راحتی بتوانند در اطراف حرکت کنند و نه آن قدر کم است که در زمره نابینایان به شمار آیند. بنابراین، میزان ناکامی آنان بیش از نابینایان است و در نتیجه ممکن است به سادگی از کوشش دست برداشته و به دیگران متکی شوند. اما از آنجا که نابینایان باور دارند که همواره نمیتوانند به کمک دیگران متکی باشند، برای یادگیری و به خاطر سپاری نشانههای موثر در تحرک و جهتیابی، انگیزه بیشتری خواهند داشت. به همین علت در بعضی از کلاسهای ورزش، شاهد کنارهگیری برخی از افراد کمبینا از حرکات مختلف ورزشی هستیم. در چنین شرایطی، کوشش برای ایجاد انگیزه در این افراد ضروری است. بسیاری از برنامههای ورزشی، برای مثال شطرنج، پیادهروی، دوچرخهسواری دو ترکه، دو و میدانی، شنا، اسکی، کوهنوردی، صخرهنوردی، قایقرانی، بولینگ، جودو، گلف، وزنهبرداری، کشتی، گلبال، اسبسواری و همچنین امکان یادگیری انواع حرکات موزون مانند باله نیز، برای نابینایان، وجود دارد. بدون شک علت و زمان بروز نابینایی در انتخاب نوع ورزش و چگونگی انجام دادن آن نقش مهمی دارد. با ایجاد انگیزه در افراد دیر نابینا میتوان توانایی استفاده از تجربههای دوران بینایی را در آنان تقویت کرد یا افزایش داد. در این صورت آنان میتوانند بین ادراکهای بینایی پیشین خود و نشانههایی که از طریق سایر حواس کسب کردهاند ارتباط برقرار کنند. علاوه بر این، این گروه با تکیه بر اصول اصلی تحرک که در کودکی با تقلید فراگرفتهاند، نسبت به نابینایان مادرزاد از موقعیت بهتری برخوردارند. از جمله عوامل اصلی پرداختن مستمر فرد نابینا به ورزش، میتواند انگیزه حرکت، سالم نگه داشتن بدن، سلامت روان و پیشرفت امور فرهنگی و اجتماعی باشد. هدف از پرداختن، به ورزش برای نابینایان از یک سو دستیابی به سلامت جسمانی و غلبه بر فشارهای روانی و از سوی دیگر، معرفی مهارتها و تواناییهای آنان به جامعه است. از آنجا که برای کسب هرگونه مهارتی به زیربنای اساسی متناسب با آن نیاز است. بنابراین ورزش و تربیتبدنی نیز، باید بر پایه و اساسی متناسب با شرایط و موقعیت هر فرد بنا شود. رشتههای ورزشی شنا، دو و میدانی و ژیمناستیک از نظر بسیاری از نظر کارشناسان تربیتبدنی به عنوان ورزشهای مادر و پایه شناخته شدهاند. در این ورزشها علاوه بر انعطافپذیری لازم، تمامی اعضای بدن (برخلاف بسیاری از ورزشها) به تناسب رشد کرده و تقویت میشود. خوشبختانه، این رشتهها در میان نابینایان سراسر جهان متداول بوده و در هر کشوی بر اساس امکانات ورزشی و میزان علاقه نابینایان به ورزش و امور تربیتبدنی، رشتههای ورزشی برای آنان پیشبینی میشود. به منظور ایجاد رقابت بین ورزشکاران، نابینا با دیگر ورزشکاران و بهرهمندی از فرصتهای برابر باید محدودیتهای آنان در نظر گرفته شده و در مقررات عمومی ورزشی، تغییراتی ایجاد یا اصولی به آنها اضافه شود. رشتههای ورزشی که اغلب نابینایان جهان به آنها میپردازند و حتی به عنوان رقابتهای بینالمللی در آنها شرکت میکنند، عبارتند از: 1) گلبال گلبال، بازی گلبال دارای زمینی در ابعاد 18× 9 متر بوده و دو دروازه 9 متری در عرض زمین در دو طرف قرار دارد که به سه قسمت مساوی تقسیم شده است و دو تیم سه نفری به رقابت میپردازند. طول زمان بازی 14 دقیقه است که به دو نیمه 7 دقیقهای تقسیم میشود. بازی با یک توپ زنگدار شبیه توپ بسکتبال به وزن 1250 گرم که به وسیله هر بازیکن به سوی مقابل بر روی زمین قل داده میشود، انجام میگیرد. هدف از این بازی، گذراندن توپ از خط دروازه تیم مقابل است و تیم مقابل سعی میکند از این کار جلوگیری کند. 2) شودان Shodon، بازی شودان مانند تنیس روی میز است. اطراف میز به وسیله چوبهای 12 سانتیمتری محصور میشود و توری به شکل تخته در بالا نصب و توپ از زیر آن رد میشود. دو دروازه در انتها وجود دارد که از زمین گودترند. با دو راکت و توپ بازی میکنند. توپ آن مانند توپ تنیس بوده و صدادار است. 3) دو و میدانی 4) کشتی 5) وزنهبرداری 6) توربال توربال، این بازی مانند گلبال است. ابعاد زمین کوچکتر است و تور در وسط زمین وصل میشود. زنگوله به زیر تور وصل است و فاصله تور از زمین به اندازه عبور توپ است. 7) تیر و کمان 8) شنا 9) جودو 10) شطرنج 1) دوچرخهسواری دو نفره 12) بولینگ سازمان بینالمللی ورزشهای نابینایان یکی از چهار بخش اصلی «کمیته بینالمللی پارالمپیک» است. پارالمپیک در سال 1948 با عنوان مسابقات بینالمللی صندلی چرخدار به ابتکار سر لودویگ گاتمن ، که پدر ورزش معلولان نامیده شده است، پایهگذاری شد. این رویداد به تدریج با افزایش رشتههای ورزشی و گروههای معلول شرکت کننده، توسعه یافت تا در نهایت اولین بازیهای پارالمپیک در سال 1960 در کشور ایتالیا و در شهر رم با شرکت 400 ورزشکار از 23 کشور جهان برگزار شد و پس از آن در هر دوره المپیک ادامه یافته است. واژه پارالمپیک در حقیقت به معنای «موازی» یا «در کنار» المپیک است. پارالمپیک بخشی از بازیهای المپیک است و در پی بازیهای المپیک از سوی کشور میزبان برگزار میشود. شرکتکنندگان در همان محل و شهر برگزاری بازیهای المپیک به رقابت میپردازند. تنها تفاوت در این است که پارالمپیک فرصت رقابت قهرمانی را برای ورزشکاران معلولی که نارساییهایشان مانع شرکت آنان در رقابتهای آزاد مسابقات المپیک میشود، فراهم میآورد. این سازمان مسئول هماهنگی مسابقات، توسعه ورزشها، برگزاری همایشها تدوین و اصلاح قوانین، رسیدگی به نظریات اعضا و کارشناسان و برخی وظایف دیگر است. بازیهای پارالمپیک پس از شروع محقرانه به تدریج شکوفا گشت به شکلی که در بازیهای سال 2000 سیدنی، تعداد 4 هزار ورزشکار از 125 کشور در 18 رشته ورزشی به رقابت پرداختند و امروزه یکی از افتخارات بازیهای پارالمپیک، سنتی است که برای معرفی رقابت ورزشی نخبگان معلول به مردم بنا نهاده است. ورزشهای رقابتی وسیلهای موثر برای پیشبرد برابری، وحدت یافتگی، قابلیت دسترسی و آگاهی از ظرفیتهای افراد معلول، محسوب میشود. این ورزشها تصورات منفی دیرینه درباره معلولیت را از بین برده و راه دستیابی به موفقیتها را برای آنها گشوده است. پارالمپیک برخلاف رویدادهای مبتنی بر مشارکت افراد که در آنها تمامی افراد برای شرکت خود مدال دریافت میکنند، رقابت واقعی برگزیدگان معلول در سطح جهانی است. تحول روانی: آموزش و توانبخشی نابینایان، محمدرضا نامنی و افسانه حیات روشنایی و فریده ترابیمیلانی، تهران، سمت، 1389، ص 298-304. |
تاریخ ثبت در بانک | 9 دی 1397 |