کد | pr-44602 |
---|---|
نام | علیرضا |
نام خانوادگی | عسکری |
سال تولد | 1357 |
وضعیت جسمی | فقدان حرکتی |
نوع فعالیت | هنری |
زبان | فارسی |
تحصیلات | دیپلم ریاضی |
اهم فعالیت ها | فعال اجتماعی |
کشور | ایران |
استان | اصفهان |
شهر | خمینیشهر |
توضیحات | در شهرهای دور و حتی در روستاها افراد دارای معلولیت زندگی میکنند که به رغم کمبودها و اندکی امکانات خوش استعداد و فعال هستند. شناسایی اینگونه افراد و معرفی آنان خدمت بزرگی است. در مسافرتی که بهمن ماه 1399 به خمینی شهر داشتیم و در جلسه تشکلی از معلولان شرکت کردیم، افراد مستعد بسیاری بودند. آقای علیرضا عسکری یکی از این افراد بود. بعداً توسط خانم مریم قاسمی مصاحبهای با ایشان انجام شده که متن آن را میآورم. سعید محمدیاری زحمت پیاده کردن این مصاحبه را به عهده داشت. |
متن زندگی نامه |
متن مصاحبه * در ابتدا لطف میکنید یک مختصری در مورد زندگینامه خودتان برای ما بفرمایید؟ ـ متولد 1357 هستم، تحصیلاتم دیپلم ریاضی است، معلولیتم هم شدید است، یعنی ویلچری هستم، دیگر از خمینی شهر هستم که میدانید، عضو انجمن معلولین جسمی حرکتی خمینی شهر هستم. در زمینه اشتغال و اینها تا چندین سال پیش کار میکردم؛ یعنی بعد از اینکه دیپلمم را گرفتم رفتم دنبال کار، این کارت اتوبوسهای شهرداری را شارژ میکردم. بعداً دیگر رفتم سراغ هنر و تئاتر. ولی بعداً آن کار را رهایش کردم. در زمینه تئاتر و اینها هم چندین مقام به دست آوردهام. سال 1394 یک مقام سوم منطقهای در زمینه تئاتر آوردم. سال 1396 هم مقام اول جشنواره شهرکرد در استان چهارمحال بختیاری را آوردم. سپس گروه چشمه را در انجمن از معلولین تشکیل دادیم. من این افتخار را دارم که سرپرست این گروه شدم. من در خانوادهای هستم که دو برادر و شش خواهر هستیم. دو خواهر معلول دیگر هم دارم که از جهت معلولیت مثل خودم هستند که یکی تا لیسانس درس خوانده و دیگری هم تا سیکل و الآن هردو، خانهداری میکنند. * علت معلولیتتان را میتوانم بپرسم چه بوده است؟ ـ علت معلولیتمان ارثی است. * ممکن است نوع آن را بفرمایید و توضیح دهید؟ ـ ارثی است، ولی ما در اقواممان نداشتیم. پدر و مادرم هم غریبه بودند، حالا نمیدانم چرا اینطور شده است. ما در بدو تولد سالم به دنیا میآییم. بعداً دچار پوکی استخوان شدیم و تا هجده سالگی ما شکستگی استخوان را داشتیم، خودبهخود میشکست پایمان، فقط پاهایمان اینطور بود. بعد از هجده سالگی دیگر شکستگی خودبهخود استخوان را نداشتیم؛ یعنی چون پاهایمان ضعیف شده دیگر توانایی راه رفتن نداریم. یک اسم خاصی هم دارد بیماریمان، حالا حضور ذهن ندارم. * شما به جز تئاتر در رشته دیگری هم فعالیت داشته یا دارید؟ ـ بله ولی در رشتههای دیگر جزئی بوده است؛ یعنی حرفهای نبوده است. ورزش تنیس روی میز میرفتم. مجریگری در چند جا کردهام. گویندگی هم میکردم. ولی بهصورت حرفهای فقط زمینه تئاتر ادامه دادهام و در رشتههای عروسکی، تئاتر خیابانی، صحنهای، همهشان را فعالیت داشتهام. * آیا زندگینامه منتشر شدهای دارید؟ ـ منتشر شده ندارم ولی فقط دو سال پیش برای برنامه ماه عسل زندگینامه از خودم و خانوادهام فرستادم، از ده هزار برنامهای که برای برنامه قهرمان من که در برنامه ماه عسل تبلیغ کرده بودند فرستادیم و جزء بیستوهشت برنامه برگزیده شدیم از بین برنامهها که بعداً به رأی مردم در اپلیکیشن گذاشتند، بسیاری از مردم زندگینامه ما را دیدند. اسمش را اسوه صبر گذاشتم و برای مادرم نوشتیم. جزء چهار نفر نبود، ولی خدا را شکر از بین ده هزار برگزیده بیست و هشتم شدم. بعد میخواستیم حضوراً برویم برنامه ماه عسل که دیگر کلاً برچیده شد. * همکاری شما با انجمن صاعقه از چه زمانی شروع شده؟ ـ ما از اول حضور داشتیم، زیرا از موسسین این انجمن بودم. بعداً جزء هیأت مدیره شدم و تا الآن هم توانستهام کارهایی انجام دهم. * به نظر شما انجمن صاعقه چه نقاط قوت و ضعفی دارد؟ ـ مهمترین نقطه قوتاش در زمینه هنر بوده که پیشرفت خوبی داشته است. در زمینه صنایع دستی اکثر بچهها پیشرفتهایی داشتهاند. ولی در زمینه اشتغال کمکاری بوده و احتیاج به خیّر داشتیم که نیامدند و پشتیبانی نکردهاند. ولی قرار است هیأت مدیره جدید تشکیل شود و در برنامههای جدید، باید اینها اجرا شوند. البته چهار پنج سال هم بیشتر نیست که این انجمن احداث شده؛ یعنی در سال 1394 توانستیم بعد از پیگیریها و این طرف آن طرف رفتن، این انجمن را به ثبت برسانیم. یکی از مشکلات ما این است که ما با نابینایان و ناشنوایان و جسمی حرکتیها در یک مکان هستیم. دو روز در هفته ساختمان دست ماست، دو روز دست ناشنوایان، دو روز هم دست نابینایان. برای همین یک مقدار اذیت میشویم. حالا گفتیم اگر موفق شدیم یک جا جداگانه برای خودمان بگیریم که بتوانیم مستقل در ایام هفته همیشه دست خودمان باشد که برنامههایمان را بهتر بتوانیم انجام بدهیم. فعلاً به خاطر کرونا در زمینه تئاتر کمتر فعالیت داشتهایم. وگرنه در هر تابستان و هم در ایام عید ما نمایشهای خیابانی در سطح شهرستان داشتیم و گاهی موقعها در استان هم میرفتیم اجرا میکردیم. ولی امسال متأسفانه به خاطر کرونا فعالیت چندانی نداشتیم. * آیا آثاری مثل کتاب یا فیلم درباره فعالیتهای انجمن، مثلاً درباره اجراهای تئاترتان باشد دارید؟ ـ متأسفانه از اجراهایی که داشتم، آرشیو خوبی نداریم. به جز چند فیلم و عکس چیزی نداریم. فیلمهایش را نتوانستم پیدا کنم؛ زیرا فیلمها را این طرف آن طرف دادند و برنگرداندهاند. من هم حواسم نبود که اینها را ذخیره کنم. * آن کلیپی که برای برنامه ماه عسل فرستادید آن را دارید؟ اگر لطف کنید آن کلیپ را با چند تا عکسی که فرمودید برای ما در واتساپ بفرستید ممنون میشوم. ـ بله آن کلیپ را دارم و برای شما میفرستم. * یک صحبتی هم در مورد گروه تئاترتان داشته باشیم. این گروه از چه سالی شروع به فعالیت کرده است؟ ـ ما قبل از تأسیس انجمن، فعالیتهای هنری را شروع کردیم. در ورزشگاه انقلاب که مخصوص معلولین در شهرستان خمینیشهر احداث شده بود، آنجا در رشتههای دومیدانی، تنیس روی میز، بسکتبال مشغول بودیم و چند نفری از ما که در زمینه هنر استعداد داشتیم باهم آشنا شدیم. چند تا کارگردان آمدند با ما کار کردند و خدا را شکر جواب داد، در دو یا سه جشنواره شرکت کردیم و بچهها مقام آوردند. سال گذشته هم در جشنواره مشهد، در تئاتر خیابانی مقام آوردیم. من هم بودم، ولی من مقام نیاوردم. دو سه کار فرستادیم که یکی از کارها قبول شد که بعداً به خاطر کرونا بهصورت آنلاین فرستادند و یکی مقام اولی آورد و یکی هم مقام سومی. امسال هم گفتهاند برای عید اگر بهداشت اجازه بدهد در ایام عید در سطح شهر اجرا کنیم. ولی اگر اجازه ندهند امسال هم اجرا نمیشود. به دلیل هنرنمایی خوب بچهها، اغلب کارگردانها سراغمان میآیند، میخواهند از ما استفاده کنند و خوششان میآید با چنین افرادی کار کنند. * سال دقیق شروع فعالیتتان در زمینه تئاتر خاطرتان است؟ ـ سال 1394 که انجمن تأسیس شد، ما تقریباً یک سال قبلش گروه تئاترمان را تشکیل داده بودیم. یعنی حدود سال 1393 میشود. * بنیانگذار این گروه چه کسی بوده و در کجا شکل گرفته است؟ ـ ابتدا هیأت ورزش معلولین خمینیشهر بودیم، اما بعد انجمن را تشکیل دادیم و در انجمن جمع شدیم. زمانی که هنوز انجمن تأسیس نشده بود، توسط معلولین ورزشی با دبیری آقای تمنایی بود. آقای فخاری ما را جمع کردند و یک کار با ما بستند و به جشنواره فرستادند. آن را در اصفهان اجرا کردیم. بعد هم به جشنواره شهرستان منتقل شد. هر سال در جشنواره معلولین شرکت میکنیم؛ و سعیمان را میکنیم در همه جشنوارهها شرکت داشته باشیم. الآن هم سعیمان این است که بچهها را داریم آماده میکنیم برای جشنواره فجر سال آینده. آن طور که گفتهاند قرار است در کنار جشنواره فجر افراد عادی، برای معلولین هم در دهه فجر جشنواره اجرا شود. * آیا همزمان برگزار خواهد شد؟ ـ بله. حالا ما در فکرش هستیم، انشاءالله بتوانیم یک کار خوب ارائه کنیم. * نقش و سمت شما در گروه تئاتر چشمه چه است؟ ـ سرپرستشان هستم. در یک کار هم تهیه کننده بودم؛ اما در دو سه کار دیگر، در یکی، خود انجمن تهیه کننده بود و در یکی هم هیأت ورزش بود؛ اما من الآن نقش سرپرست را دارم و این گروهی که در واتساپ داریم را مدیریت میکنم. * آیا تئاتر چشمه درآمدزایی هم داشته است؟ ـ نه، نداشتیم. ولی آقای نوری توصیه خوبی کرده و گفت «شما میتوانید از طریق تئاتر درآمدزایی داشته باشید. پیشنهاد خوبی است ولی به دلیل کرونا مشکل داریم. بعد از کرونا انجام میدهیم. فکر خوبی است و میتوانیم هم برای انجمن، هم برای بچهها درآمدزایی داشته باشیم. * در این سالها که این گروه راه افتاده تقریباً چند نفر از دوستان با شما همراه شدهاند و در زمینه تئاتر فعالیت میکنند؟ ـ افراد دائماً کم و زیاد شدهاند. فعلاً پنج نفر جسمی حرکتی و یک نفر از نابینایان در این گروه هستند. در آغاز کار خیلی بودند، اما کمکم رفتند. وقتی که تبلیغ میکنیم خودشان میگویند ما نمیآییم و سختمان است؛ یعنی کلاس هم گذاشتیم، ولی متأسفانه نتیجه خوبی نداشت. فکر میکنند راحت است، ولی در عمل میبینند خیلی سخت است؛ و ما هم که ماندهایم، به خصوص آنهایی که اهل هنر هستند میفهمند که چقدر سخت است که توانستهایم بمانیم. البته در استان اصفهان، خمینی شهر در بین دیگر شهرستانها، از همه برتر است. حتی نسبت به خود شهرستان اصفهان هم خمینی شهر برتری دارد. ولی در زمینه موسیقی شهرستانهای دیگر پیشرفتهتر هستند، ولی در زمینه تئاتر نه. * به طور خلاصه مقامهای شاخصی که در این سالها گروه تئاتر در جشنوارههای مختلف به دست آورده، کدام است؟ ـ در جشنواره آفتاب که سال 1394 در شهرستان اصفهان برگزار شد و از تمام کشور آمدند، خانم صمیم حسینی مقام سوم را در بازیگری آورد، خودم هم مقام سوم بازیگری مرد را مشترکاً با آقای محمدجواد کوچکی آوردم، یعنی ما سه تا از خمینیشهر توانستیم مقام سومی را بیاوریم. ولی در زمینه کارگردانی و نویسندگی هیچ مقامی نیاوردیم. در سال 1396 در جشنواره چهارمحال بختیاری شهرکرد منتخب شدیم و رفتیم بالا و آنجا در همه زمینهها مقام آوردیم، بازیگری مرد، بازیگری زن، هم مقام اولی خانم، هم مقام اولی آقا، دوم، سوم، همه، کارگردانی مقام آوردیم، عروسک گردانی، نویسندگی، دیگر در همه زمینهها، خلاصه همه جوایز را، در کاری به اسم «افسانه نصفه نیمه» درو کردیم. در یک تئاتر صحنهای بود به نام آه اسم اعظم خدا. خوب مقام آوردیم. نیز در تئاترهای خیابانی که در خود خمینی شهر انجام دادیم مثل تئاتر «رستم ویلچرسوار» مقام آوردیم. کارهای خیابانی زیادی انجام دادیم که اسامی آنها خاطرم نیست. * در پایان اگر توصیهای برای دوستان دارید، میشنویم. ـ من عرض کردم، بچهها را باید به صحنه بیاوریم. بچهها منزوی نباشند. خیلی از استعدادها هستند که به قول شما شکوفا نشدهاند و وقتی میآیند در صحنه از ما بهتر هستند. میگویند بها داده نمیشود به معلولین، اما معلولین تا خودشان را نشان ندهند تا تواناییهایشان را نشان ندهند مشکلی حل نخواهد شد. بچهها اولاً باید خودشان شروع کنند، بدون اینکه کسی بیاید دستشان را بگیرد. اول باید خودمان را نشان بدهیم، بعدش سراغمان خواهد آمد. به قول شما ما باید تبلیغاتمان را گستردهتر کنیم، گروهمان را بزرگتر کنیم، به طوری که یک شغلی برای خودش بشود. الآن من و خانم مسلمی و دو سه نفرمان خیلی به کار در فیلمهای سینمایی علاقه داریم، کارگردانها میتوانند در فیلم سینمایی از ما استفاده کنند. گفتند هزینه اولیهاش زیاد است که بخواهیم برویم تهران و آنجا اقامت کنیم تا بتوانند یک کاری با ما ببندند. با اصغر فرهادی صحبتی داشتیم؛ او گفت «اگر وقت کنم حتماً میآیم با معلولین خمینی شهر یک کار سینمایی انجام میدهم». البته از این قولها خیلی دادهاند، اما امسال بهانه کرونا را میآورند. بعد از کرونا ببینیم میتوانیم سراغشان برویم، ببینیم آن وعده وعیدها چه شد. * با تشکر از شما که در این گفتوگو شرکت کردید. |
تاریخ ثبت در بانک | 11 فروردین 1400 |