کد | pr-44583 |
---|---|
نام | محمدرضا |
نام خانوادگی | عسکری |
سال تولد | 1372 |
تحصیلات | کارشناس ارشد فقه و حقوق خصوصی |
مهارت | در زمینههای شعر، هنر و ترانه سرایی، نمایشنامه نویسی و نویسندگی |
کشور | ایران |
استان | اصفهان |
شهر | خمینیشهر |
توضیحات |
اوائل بهمن ماه 1399 تشکل معلولان خمینی شهر و مدیریت این تشکل با دفتر فرهنگ معلولین تماس گرفتند و دعوت کردند که به هنگام سفر به اصفهان از این تشکل هم بازدید داشته باشیم. تا اینکه در اسفندماه به اصفهان رفتیم و به سراغ معلولان خمینی شهر و انجمن آنان که به نام صاعقه مشهور است، رفتیم. خانه نسبتاً بزرگی توسط نیکوکاری در اختیار ناشنوایان، نابینایان و افراد دارای معلولیت جسمی حرکتی گذاشته شده و افراد این سه جامعه در همین جا فعالیت میکنند. افراد فعال، کوشا و وظیفه شناس هستند. درباره فعالیتهایشان صحبت شد. نیز با افرادی آشنا شدیم که دارای استعداد و توانمندیهای جالب توجه بودند. از اینرو قرار شد با همه افراد نخبه گفتوگو داشته باشیم. آقای محمدرضا عسکری از جمله افراد فعال در خمینی شهر است و ایشان زندگی نامه خودنوشت داد و نیز با ایشان مصاحبهای شده که تقدیم میشود. |
متن زندگی نامه |
زندگی نامه خودنوشت محمدرضا عسگری، 27 ساله و دارای معلولیت جسمی حرکتی هستم. به رغم معلولیت شدید ولی به دلیل علاقه تحصیلات را ادامه دادم و در رشته فقه و حقوق خصوصی کارشناس ارشد گرفتهام. در زمینههای شعر، هنر و ترانه سرایی، نمایشنامه نویسی و نویسندگی فعالیت داشته و همواره در این زمینهها تلاش کردهام. از اینرو در رخدادهای هنری و فرهنگی مقامهایی آوردهام. در مسابقه شعر فردای ایران شرکت کردم و اشعارم برگزیده و در کتابی به همین نام، دو قطعه از اشعارم چاپ شده است. در نمایشنامه گاهی تلخ گاهی شیرین حضور و مشارکت داشتم. این نمایشنامه در سال 95 در جشنواره بینالمللی امیدآفرین جزو 6 اثر برگزیده شد. یکی از ترانههای اینجانب در دومین جشنواره رسانهای معلولین، رتبه سوم گرفت و متن طنز «تخیلات مضحک یک نویسنده» به قلم اینجانب هم در اولین جشنواره فوق حائز رتبه دوم شناخته شد. اینها نمونهای از فعالیتهای استانی و ملی من بوده است. البته در همین زمینهها توانایی لازم برای ارائه کارهای بهتر و بیشتر دارم، اما نیاز به حمایت و پیگیری هست. امثال من در این شهر و دیگر شهرهای کوچک و دور از مرکز زیاد هستند که به دلیل بیتوجهی به آنان، مطرح و شناخته نشدهاند؛ با اینکه میتوانستند حتی در سطح جهانی درخشش داشته باشند. متن مصاحبه * لطفاً مختصری درباره زندگینامه خودتان بفرمایید؟ ـ متولد 1372 هستم. تحصیلاتم کارشناسی ارشد حقوق است، همه مراحل تحصیلی را در همان اصفهان درس خوانده و گذراندهام. در زمینه نویسندگی و شاعری به صورت نیمهحرفهای فعالیت داشتهام. دو سه سالی است که متأهل هستم. * علت معلولیت شما چه بوده است؟ ـ علتش اگر اشتباه نکنم پیش زمینه ارثی بوده، ولی علت اصلیش تشنجی است که در سه سالگی اتفاق افتاد. * زمینه ارثی چگونه با تشنج تطابق پیدا کردهاند؟ ـ برخی بیماریها در بعضی افراد، از طریق ژنتیک منتقل شده و افراد حامل آن بیماری هستند ولی بیماری ممکن است در کما و مخفی باشد و شرایط به گونهای نیست که بروز کند و خودش را نشان دهد. مثل من ولی تشنج شرایط را عوض کرد و موجب شد تا این بیماری یا معلولیت آشکار شود و خودش را نشان دهد. * چطور نویسندگی و شعر سرودن را شروع کردید؟ ـ شعر را که من آموزش جایی ندیدهام. یعنی حالا به واسطه اینکه موسیقی زیاد گوش میدادم و چون رشتهام ادبیات بود، ذهنم به سمت شعر سوق پیدا کرد. ولی نویسندگی را قبلاً شروع کرده بودم و مطالبی مینوشتم، داستانهای کوتاه مینوشتم. سپس کمکم به صورت حرفهای در انجمن معلولین خمینیشهر یک کلاس نمایشنامهنویسی گذاشتند، که من هم شرکت کردم. از فعالان آن کلاس بودم به طوری که بعد از شش ماه هم رتبه کشوری آوردم. یعنی هنوز دوره تمام نشده بود که من رتبه آوردم در کشور برنده شدم. * چه جشنوارهای بود؟ ـ جشنواره امیدآفرین بود و شامل نمایشنامهنویسی، نمایش، اجرای بود تئاتر بود. و در سطح بینالمللی برگزار میشد. ولی در شهر اصفهان برگزار میشد. آنجا من برای نمایشنامهای که نوشته بودم رتبه آوردم. شعر هم همان یک سال بعدش بود فکر کنم، یعنی 1396 بود که فراخوان منتشر کردند و اسم آن شعر فردای ایران بود. سه قطعه شعر فرستادم که دو قطعه آن برنده و در کتاب جشنواره چاپ شد. * به نظر شما چنین جشنوارهها و اقداماتی چه تأثیری در رشد و ارتقای افرادی چون شما دارد؟ ـ افراد دارای معلولیت باید به روشی، تواناییهای خود را بشناسانند و به دیگران معرفی کنند و در جهان همایشها، کنگرهها و جشنوارهها یک شیوه مناسب و خوب برای معرفی توانمندی افراد دارای معلولیت است. اینگونه اقدامات دو جنبه دارد، یک جنبه آن بر عهده مسئولین و نیکوکاران است که چنین برنامههایی را اجرایی کنند و جنبه دوم آن، ما هستیم که تلاش کنیم و مشارکت فعال داشته باشیم. البته کارها نباید در محدوده برگزاری جشنواره و ارائه آثار بماند بلکه باید تکمیل شود. یعنی جشنواره مقدمه برای معرفی است. حالا وقتی افراد معرفی شدند و معلوم شد چه افرادی در چه زمینههایی استعداد و توانایی دارند، نوبت به استفاده از آنها میرسد و نهادهایی مثل بهزیستی باید این افراد را به شیوههای مختلف به مراکز مربوطه معرفی کند تا از آنها استفاده شود و زمینه اشتغال و برای آنان فراهم گردد و نیز فعالیتهای آنان گستردهتر شود. * همکاری شما با انجمن صاعقه از چه زمانی شروع شد؟ ـ به واسطه فعالیت عمو و عمهام در آن انجمن، من از همان ابتدا یعنی از سال اگر اشتباه نکنم 1394 کمکم بهصورت عضو عادی وارد شدم، سپس از کلاسهایش استفاده کردم. * به نظرتان این انجمن چه نکات قوت و ضعفی دارد؟ ـ نکات قوتش کلاسهای آموزشیاش است که به صورت رایگان برای بچهها برگزار میکنند. نقاط ضعفش هم این است که بچهها چون به صورت رایگان است رغبتی هم ندارند که شرکت کنند، و کمکاری دارند و با تمام وجود با این انجمن همکاری نمیکنند. * کم کاری اعضا در همه انجمنها و تشکلها مشهود است و شاید علل و عوامل مختلفی موجب کم کاری شده است؟ ـ درست است، علتهای مختلفی وجود دارد، مثلاً اعضا آینده و آتیه روشن برای اینگونه کارها سراغ ندارند و میبینند افرادی چند سال شرکت کردند ولی نتیجه عینی و عملی برای آنها نداشته است. از اینرو رغبت و انگیزه قوی برای همکاری ندارند. معمولاً بچهها در زمینه اینکه چگونه از آموختهها و دانستههای خود بهرهبرداری کنند، آموزش ندیدهاند. کلاسهایی را شرکت میکنند و مسائل را یاد میگیرند ولی در ادامه چه کار کنند و چگونه از معلومات خود برای اشتغال و کسب درآمد استفاده کنند، را نمیدانند و آموزش هم ندیدهاند. لازم است به آنان آموخته شود که پس از اتمام دوره مثلاً یک گروه بشوند و مثلاً تئاتر اجرا کنند یا یک مرکز دایر کنند و از جاهایی، کار بگیرند. البته در هر رشتهای دوره دیدهاند میتوانند، استفاده کنند. اگر این کارها را انجام دهند دیگران تشویق خواهند شد. * از شما آثاری مثل کتاب یا فیلم وجود دارد که منتشر شده باشد؟ ـ سه تا است. همان دو شعر که گفتم منتشر شده و در کتاب شعر فردای ایران چاپ شده است. آثار نمایشنامهام هم که برنده شد آن هم در کتاب جشنواره چاپ شده است. بقیهاش هم در حد همین است که برگزیده شدهاند در جشنوارهها، و جایی به چاپ نرسیده است. کتاب شعرم را میخواستم، یعنی دادم بیرون، ولی پارسال یک سری مشکلات ایجاد شد که حالا عقب افتاده. اما به صورت مستقل کتابی را به چاپ نرساندهام. * اگر تمامی آثارتان را یک کپی و یک نسخه برای دفتر فرهنگ معلولین بفرستید، هم در کارنامه شما آورده میشود و هم به مرور وقتی به اندازه کافی شد، تبدیل به کتاب میشود. ـ باید جمعآوری کنم و بفرستم. * در زمینه رشته تحصیلیتان چطور، فعالیتی نداشتهاید؟ ـ یک مدت چرا، یک موسسه داوری حقوقی زدم، ولی به خاطر حالا شرایط کرونا و به خاطر مشکلات مالی نتوانستم ادامه بدهم. * در زمینههای دیگر فعالیتی داشتهاید به طور مثال در زمینه ورزشی، هنری یا غیره؟ ـ ورزشی خیلی کم فعالیت داشتهام و مقام کسب نکردهام. بیشتر کارهای من فرهنگی بوده، و در زمینه شعر و نویسندگی کار کردهام. * از شما برای شرکت در این مصاحبه تشکر میکنم. اگر نکتهای باقی مانده میشنویم. ـ نه، دستتان درد نکند، لطف کردید. * متشکرم از اینکه وقت گذاشتید و در این گفتوگو شرکت کردید. |
تاریخ ثبت در بانک | 11 فروردین 1400 |