کد | pr-41620 |
---|---|
نام | رقیه (جهان) غضنفر |
وضعیت جسمی | نابینا |
نوع فعالیت | اجتماعی |
زبان | فارسی |
کشور | ایران |
استان | یزد |
متن زندگی نامه |
همسر محمدصادق فاتح یزدی متولد در یزد توضیح: رقیه غضنفر که او را جهان صدا میزدند نابینایی بود که قلب محمدصادق فاتح یزدی (1277- مرداد 1353) را ربوده بود و فاتح سر و پا شیفته او بود به طوری که همه کارخانجات و پروژهها را به نام جهان کرد. با اینکه بزرگترین سرمایهدار بود ولی به همسر نابینایش همواره ارادت داشت. درباره بانو جهان اطلاعات چندانی منتشر نشده ولی شواهد و قرائن گویا است که در پیشبرد اهداف مرحوم فاتح موثر بوده و در واقع موتور محرک او بوده است. از این رو غیر مستقیم در کارهای فاتح تأثر داشته است. به دلیل زندگی مشترک جهان با فاتح و تأثیر جهان در پیشرفت اقدامات فاتح از اینرو زندگی فاتح را میآورم. ازدواج به رغم ممانعت نزدیکان محمدصادق فاتح یزدی در سال 1277 در یزد متولد شد. او برای تحصیل در رشته مهندسی کشاورزی به کشور هندوستان میرود. در حالی که نامزدش رقیه غضنفر که جهان صدایش میکردند در یزد منتظر برگشت او بود، اما خانم جهان به دلیل بیماری همه گیر آبله بینایی خود را از دست میدهد.به آقای فاتح بعد از برگشت از هند توصیه میشود از ازدواج با خانم جهان صرفنظر کند، اما ایشان به دلیل عشق و علاقه به مهربانو جهان با او ازدواج میکند و این اتفاق مانع عشق آن دو نمیشود. به دلیل بروز خشکسالی و قحطی در یزد آقای فاتح و بستگانش کرج را برای زندگی انتخاب میکنند. با توجه به مکنت مالی و خانوادگی شروع میکند به کشاورزی و تأسیس کارخانههای مختلف در کرج، روغن نباتی جهان، چای جهان، جهان چیت، یخسازی جهان، پتو بافی جهان، صابون جهان، روغن موتور جهان و دهها تولید دیگر. او به دلیل عشق به همسر نام کارخانهها و باغات خود را جهان نامید. منطقه جهانشهر با درختهای سر به فلک کشیده گردو، چنار و... محصول تلاش و پشتکار این انسان میهن پرست و البته تأثیر و کارآیی جهان در زندگی فاتح است. تولد محمدصادق فاتح محمد صادق فاتح یزدی در سال 1277 در یزد متولد شد. او برای تحصیل در رشته مهندسی کشاورزی به کشور هندوستان رفت. در حالی که نامزدش رقیه غضنفر که جهان صدایش میکردند در یزد منتظر برگشت او بود، به دلیل بیماری همگیر آبله بینایی خود را از دست می دهد. اطرافیان فاتح پس از بازگشتش از هند به او توصیه میکنند که از ازدواج با جهان صرفنظر کند، اما او به دلیل عشق و علاقه اش به جهان با او ازدواج می کند و این اتفاق مانع عشق آن دو نمی شود. پس از آنکه یزد درگیر خشکسالی، قحطی و بیکاری شد، گروه هایی از یزدیان برای یافتن مکانی مناسب به جهت اسکان و سرمایه گذاری به منطقه کرج مهاجرت نمودند، که حضور برخی سرمایه گزاران خیر همچون فاتح یزدی باعث رونق اقتصاد و بازار کار در کرج پیش از انقلاب میشود. او به دلیل عشق به همسرش نام کارخانه ها و باغات خود را جهان نامید. داراییها و اقدامات وی مالک مجموعه بزرگی از کارخانجات و املاک از جمله کارخانجات روغن جهان، جهان چیت، یخسازی جهان، پلاستیکسازی آرمه، شرکت آبادانی جهان، جهان چیت، پتو بافی جهان، چای جهان، صابون جهان، روغن موتور جهان و تعداد زیاد دیگری از اموال منقول و غیر منقول بود و با سرمایهگذاری در بخشها و صنایع مختلف و ایجاد تعداد زیادی فرصت شغلی نقش بسیار مهمی را در اقتصاد کلان کشور و همچنین در عمران و آبادانی شهر کرج ایفا میکرد. بنابر آنچه «کارنامه» نوشته، در سال 1347 تعداد کارگران و کارمندان مجموعه صنعتی و کشاورزی جهان در شهر کرج بالغ بر 3000 نفر بوده است. فعالیتهای او در کرج تأثیرات مثبت اقتصادی، اجتماعی، ساختار شهری، خدماتی و زیست محیطی در شهر داشته است. کارخانه روغن نباتی جهان، از اموال برادرانِ غضنفر بوده که با انقلاب مصادره شدە. همچنین محمدعلی غضنفر در کارخانههای چیت جهان، چای جهان و پشمبافی جهان با آقای صادق فاتح شریک بودند که همه بعد از انقلاب مصادره شدند. وی همچنین بنیانگذار تعدادی محله واقع در شهر کرج من جمله جهانشهر، کوی کارمندان شمالی، کوی کارمندان جنوبی، چهارصد دستگاه بود که مقدار زیادی از این زمینها را میان کارگران و کارمندان کارخانهها و شرکتهای خود تقسیم نموده بود. کارخانجات وی همچون سایر صنایع بزرگ پس از انقلاب توسط بنیاد مستضعفان مصادره شد. تأسیس آموزشگاهها فاتح دبستان فاتح را در 1335 و دبستان تعاونی جهانچیت را در 1343 هر یک با شش کلاس را ساخت. دو دبستان دیگر نیز یکی در تهران و دیگری در مهرآباد مشهد بنا کرد. دو ساختمان پیکار با بیسوادی برای کارگران و ساکنین محل هم با حمایت سندیکای کارگری انجام شد. تأثیرگذارترین فعالیت آموزشی او، احداث «آموزشگاه حرفهای فاتح» است که امروز به نام مرکز آموزش فنی و حرفهای شناخته میشود. ساخت این آموزشگاه، با توجه به رشد جمعیت و تغییر شیوه معیشت از کشاورزی به صنعت جایگاه ویژهای دارد. این تحولات، در آن سالها به لزوم آموزشهای تخصصی و فنی برای گروههای مختلف مردم دامن زده بود و در ارتقا سطح کیفی و دانش فنی اهالی کرج و در سطحی وسیعتر، منطقه و ایران موثر بوده است. بسیاری از کرجیها از خدمات آموزشی رایگان آن استفاده کردهاند. دیگر فعالیتها فاتح فعالیتهای زیادی در انجام کارهای خیر و عام المنفعه داشته و از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد: ساخت ورزشگاه و یک باب زورخانه، مرکز فنی حرفهای، سردخانه، بیمارستان، دانشکده اقتصاد، پارک، مدرسه در جهانشهر کرج، ساخت یک واحد خوابگاه به متراژ 3400 متر مربع در کوی دانشگاه در سال 1348 و به موارد بیشمار دیگر در سرتاسر ایران. ترور وی که در برابر اعتصاب کارگران کارخانه نساجی با دعوت از نیروهای امنیتی ایستادگی کرده بود، در بیستم مرداد سال 1353 هنگامی که مشغول رانندگی به محل کار بود توسط سازمان زیر پل در حال ساخت ستارخان چریکهای فدائی خلق ترور شد. هنگام رانندگی چند نفر جلوی ماشینش را میگیرند و وقتی او شیشه را پایین میکشد، اول یک گلوله به راننده و بعد سه گلوله به خودش میزنند که همین باعث فوتش میشود. فردای آن روز، چریکهای فدایی خلق، مسئولیت این عملیات را بر عهده گرفته و میگویند که این عملیات به تلافی کشته شدن کارگران در کاروانسرای سنگی بوده است. درباره این واقعه، حسین امیری به پل سر یکی از کوچههای چهارصد دستگاه اشاره کرده و میگوید: «اینجا قدیم یک پل بود که منافقین حزب خلق، اعلامیههایی زیر آن جاسازی کرده بودند که پس از ترکیدن، کف خیابان پر از اعلامیه شد. آنها در این اعلامیهها ترور او را گردن گرفته بودند.» البته عدهای هم همچنان معتقدند که این قتل به دستور حکومت وقت صورت گرفته و در ذکر علل آن نیز به درگیریهای اواخر عمر فاتح با حکومت پهلوی و نیز افزایش قدرت و نفوذش اشاره میکنند. سرانجام پیکر او از تهران به کرج آورده شده و بنابر وصیتش، در یکی از باغهای جهانشهر، در مجاورت درختانی که اغلب بینشان قدم میزد به خاک سپرده میشود. غلامحسین ساعدی در شماره هفتم فصلنامه الفبا که پس از مرگ او در پاریس منتشر شد مینویسد: "فتحعلی پناهیان جوان بیست و چند ساله... بچه عجیبی بود، سیانور هم در گوشه زبانش. همان بود که سرمایهدار گردن کلفت کرجی [فاتح] را کشت. همان که چای جهان را داشت". اتهامات علیه فاتح فاتح پس از انقلاب اسلامی در فهرست ضد انقلاب جا گرفت و برخی رسانهها تلاش کردند او را تودهای یا مزدور انگلستان و امثال اینها بدانند ولی اگر وصیتنامه و اعمال او را ملاک قرار دهیم بسیاری از این تهمتها به او نمیچسبد. برای نمونه تابناک نوشت. محمدصادق عرب که در آبان ماه 1314 نام خانوادگی خود را به فاتح تغییر داد و در نشریه اتاق تجارت مشهد آگهی این تغییر نام را اعلام کرده است از اعراب مهاجر بحرینی است که به گسترش فعالیتهای کمپانی هند شرقی که از سوی دولت انگلیس حمایت شده و به دولت هند بریتانیا مشهور بوده است. وی چهارمین نسل از خاندان محمدباقر عرب است که از بحرین به ایران مهاجرت کردهاند. مشهورترین فرد این خاندان را باید میرزا محمدآقا عرب معروف به ملک التجار دانست (خانه ملک التجار هم اکنون به عنوان اولین هتل تمام خشتی جهان در یزد از گرانترین هتلهای ایران است) که از جمله تاجران توتون و تنباکو بود و با فشار وی سبب شد تا لغو تحریم تنباکو پس از 55 روز اعلام شود. اتهام دیگر نقش خاندان عرب در لغو تحریم تنباکو در ایران است؛ و تابناک درباره او نوشته است: در اول فروردین 1269 هـ.ش ناصرالدین شاه برای تأمین مخارج عیاشیهای خود درصدد تهیه پول برآمد، ازاینرو تهیه و فروش توتون را در سراسر کشور به مدت 50 سال انحصار یک کمپانی انگلیسی به مدیریت ماژور تالبوت واگذار نود. بر اساس این امتیاز حق فروش توتون و تنباکو و کالاهای مربوطه به کمپانی رژی اختصاص یافت. به دنبال آن در تمام شهرها شورش پدید آمد و مردم یزد که سالها از ظلم و ستم قاجاریه و عمال فاسد آنان به تنگ آمده بودند پا به پای هموطنان خود در دیگر شهرها بنا بر فتوای آیت الله میرزا حسن شیرازی به پا خواستند. در آذر 1270 اعتراض وسیع ملی با تحریم تنباکو به اوج خود رسید. در صبح روز پنجشنبه 12 آذر 1270 حکم تحریم تنباکو از جانب میرزای شیرازی بود به دست مردم رسید و تمام فروشندگان دخانیات نیز با اتحاد کامل یکباره دکاکین خود بستند. هنگامی که ناصرالدین شاه در اثر مبارزات مردم و علما مجبور به لغو امتیاز داخله گردید و جریان آن به شهرها اطلاع دادند، آیت الله میر سید علی مدرسی که مرجع مردم یزد بود درباره چگونگی حکم تحریم قبلی از مراجع سامرا پرسش نموده که در جواب، دستور زیر فرستاده شد: «یزد ـ خدمت سرکار شریعتمدار آقای آقا میرسید علی مدرس دام علا از تفصیل احکام بر حرمت استعمال دخانیات بای نحو کان البته اطلاع دارید ولی اکنون بر حکم مزبور باقیاند و مقرر فرمودهاند که مادام که رفع امتیاز بالمره از داخله و خارجه به طریق تحقیق بر خودشان محقق نشود و اعلام جدید بر رفع حکم نفرمایند، حکم به حرمت باقی و اجتناب لازم و رخصت نیست. دست خط مبارک به همین مضمون خواهد رسید. سید حسن النوری». به نوشته یروآند آبراهامیان، در کتاب ایران بین دو انقلاب، ملک التجار که عموی بزرگ محمدصادق عرب میشود نقش تعیین کنندهای در لغو تحریم 55 روزه توتون و تنباکو که توسط میرزای شیرازی بزرگ تلاش بسیاری برای لغو آن شده بود صورت گرفت. در این میان نقش خاندان عرب در یزد که از جمله فعالان تجار برتر این منطقه بودهاند در فعالیتهای کمپانی هند شرقی، غیر قابل کتمان است. کسی که برای کارگران خانه ساخته، بیمارستان دایر کرده و برای کارگران رفاه و زندگی خوب ایجاد کرده حتماً زرنگ بوده و توانسته بوده از منابع مالی خارجی هم استفاده کند. و به جای اینکه او را تحسین کنیم، اقداماتش را ضد علیه او کردهاند. در گزارش تابناک، فاتح را تودهای و مروج افکار تودهایها میداند. نیز او را عضو لاینز و عضو اوتاری و همکار ساواک میداند. مطالبی که در تابناک آمده به قلم عبدالرحمان کمالی است و قبلاً در روزنامه البرز فردا چاپ شده بود. اما داوریها و تهمتهای تابناک به قلم کمالی بدون سند و مدرک و مخدوشاند. البته رسانههای دیگر در سالهای اخیر واقعیتها را انتشار دادند و هر چه جلو آمدهایم، پژوهشگران و نویسندگان بیشتر به فاتح توجه کرده و حقایق زندگیاش را منتشر کردهاند. مآخذ «فاتح یزدی، خادم یا؟!»، عبدالرحمان کمالی، تابناک، 24 مرداد 1395، کد خبر 0277844 این مقاله قبلاً در روزنامه البرز فردا چاپ شده است. «محمدصادق فاتح یزدی» www.picuki.com/tag «بنیانگذار جهانشهر کرج» Instagram@alborz.karaj1399 «بانی آبادانی و گسترش کرج» Instagram@yazdihaye_karaj «ماجرای شنیدنی از محمدصادق فاتح یزدی»، شفیعی مطهر، سایت به اندیشان، دهم مرداد 1398 «محمدصادق فاتح یزدی»، ویکی پدیا فارسی سایت باشگاه خبرنگاران جوان پایگاه خبری مدیریت شهری کرج، فاتح همیشه فاتح بود. سیاهکل رد تئوری بقاء یا پراتیک مرگ، گویا نیوز، 18 بهمن 1385 |
تاریخ ثبت در بانک | 23 مهر 1399 |