| کد | pr-38932 |
|---|---|
| نام | آرزو |
| نام خانوادگی | مهرپرور |
| وضعیت جسمی | ناشنوا |
| نوع فعالیت | علمی-فرهنگی |
| زبان | فارسی |
| کشور | ایران |
| استان | تهران |
| متن زندگی نامه |
آرزو مهرپور ناشنوا ساکن تهران آرزوی کوچولو پر از انرزی و شر و شور بود، اما با آنکه به 2 سالگی رسیده بود، هنوز نمی‌توانست حرف بزند. برای پدر و مادر آسان نبود که بپذیرند دختر دوست داشتنی آنها نمی‌تواند بشنود و صحبت کند، اما نتایج بررسی‌های پزشکان این واقعیت را نشان می داد و آنها چاره‌ای جز پذیرفتن آن نداشتند. مادر پس از داشتن این موضوع کفش آهنین به پا کرد و به هر مرکز توانبخشی موفقی که سراغ داشت، سر می‌زد. او در روزهای بلند ماه رمضان تشنه و روزه‌داردخترش را در میان مراکز توانبخشی می‌چرخاند، اما آرزوی کوچک نمی‌توانست دلیل این دویدن‌های مادر را بفهمد. آرزوی بازیگوش در انجام تمرینات توانبخشی با مادر همراهی نمی‌کرد و مادر هر چه با خاله بازی و گرگم به هوا سعی در به حرف درآوردن او داشت، راه به جایی نمی‌برد. یک روز آرزوی کوچک تشنه بود و با ایما و اشاره از مادر آب خواست. مادر لیوان آب را در دستش گرفت و به او گفت: «بگو آب تا آب بدهم...» این تلخ‌ترین بغض دنیا توی گلوی مادر هوار شده بود، آرزو با ولع به لیوان آب نگاه می‌کرد و لب‌های خشکش را به هر طرف می‌کشاند: «آ... آب...» این تلخ‌ترین لحظه زندگیمادر، مقدمه‌ای برای پیشرفت آرزو شد و او با ادامه مراحل درمان در حالی که فقط 10 درصد شنوایی داشت، توانست در مدارس عادی درس بخواند. مادر «آرزو مهرپور» دوست نداشت دختر در مدرسه دانش‌آموزان استثنایی درس بخواند و همیشه به جای او در کلاس‌های تقویتی درس‌هایی مانند ریاضی و فیزیک شرکت می‌کرد و مثل یک دانش‌آموز پای تخت سیاه می‌رفت ت بتواند با کد و نشانه‌گذاری مفاهیم درسی را به دخترش انتقال دهد. او اول هر سال به مدرهس می‌رفت تا به مسئولان و دانش‌آموزان راه ارتباط با دخترش را بگوید. مهرپور از برخورد نامهربان دیگران با دخترش که در تکلم مشکل دارد، غمگین و افسرده است و از معلولان ناشنوا به عنوان مظلوم‌ترین گروه معلولان نام می‌برد. او می‌گوید: «ناشنوایان قدرت تکلم ندارند و نمی‌توانند منظورشان را بیان کنند. دیگران هم به احساسات و حقوق آنها توجهی ندارند و به راحتی آنها را تحقیر می‌کنند.» مادر آرزو می‌گوید: «وقتی دخترم در خانه است، خانه ما پر از خنده و سر و صدا است. آرزو سر به سر خواهرش می‌گذارد، با هم قهر و آشتی می‌کنند و...» آرزو در دوران مدرسه هر سال در امتحانات خرداد مدارس عادی پذیرفته شده و حالا فارغ‌التحصیل رشته حسابداری است. مأخذ همشهری آنلاین، 12 شهریور 1399 |
| تاریخ ثبت در بانک | 20 شهریور 1399 |
| فایل پیوست |
 |