کد | mv-44507 |
---|---|
عنوان | ببر مازندران |
کارگردان | ساموئل خاچیکیان |
تهیه کننده | مهدی میثاقیه |
بازیگران | امامعلی حبیبی |
نوع | سینمایی |
سال تولید | 1347شمسی |
زبان | فارسی |
زیرنویس | ندارد |
معرفی اجمالی |
فیلم ببر مازندران دفتر فرهنگ معلولین برخی آثار هنری، ابدی هستند و همیشه تازگی و زیبایی دارند. فیلم ببر مازندران که داستان گوشهای از زندگی یک کشتیگیر و یک دختر نابینا است همین ویژگی را دارد و هنوز پس از پنجاه و دو سال از تولید و اولین نمایش آن میگذرد هنوز سعی میکنم در چند بخش آن را معرفی کنم. زیبایی و دربارهها فیلمی در سال 1347 تولید شد و به سینماهای ایران به نمایش گذاشته شد مردم از این فیلم استقبال خوبی داشتند. سپس در کشورهای افغانستان، تاجیکستان و چند کشور دیگر هم اکران شد. هنوز این فیلم جذاب و تازه است و هنوز کسانی که دو ساعت وقت میگذارند و این فیلم را میبینند خسته نمیشوند و محتوای درسآموز و سودمند در کنار ویژگیهای هنری آن از آن فیلمی ماندگار ساخته است. مقالات و گزارشهایی که درباره این فیلم منتشر شده، اغلب بلکه تماماً بر جنبه ورزشی آن و صحنههای کشتیگیری آن و یا رویکرد عاشقانه آن توجه کرده و اینها را برجسته کردهاند. با اینکه جنبه نابینایی این فیلم دارای پیامهای زیبایی انسانی است و میتواند سوژه و موضوع برای بسیاری از تحقیقات باشد. داستان این فیلم داستان دختر نابینایی به نام لاله است که مادرش به هنگام زایمان از دنیا رفته و او نابینا متولد شد. ولی پدرش که جنگلبان است او را بسیار دوست میدارد و در اداره و پرورش او کوشیده است. لاله روزها همراه با سگ نگهبانش به کنار رودخانه و درختزارها میرود و با صدای زیبایش، ترانههای سوزناک و حزنانگیز میخواند. روزی ستاره، دختر یکی از زمینداران روستا صدای او را میشنود و به سراغش رفته و با هم دوست میشوند. در همین روستا جوان زورمندی به نام حبیب بود که به هیزمشکنی و کُشتی مشغول بود. او در کُشتی به قهرمانی کشوری هم میرسد. ستاره به او علاقهمند شده زیرا چند بار جان ستاره را نجات داد، از جمله یک بار ببری که به ستاره حمله کرده را شکست داد. در خانه ستاره جوانی به نام «بشیرخان» به عنوان مباشر و کارمند و کارگر، مشغول بود و دائم به حبیب حسادت میکرد و دلش در گرو ستاره بود. چند بار او یکی از عواملش به نام حسین غول برای کشتن حبیب دسیسهچینی کردند ولی موفق نشد؛ تا یک بار که ستاره و حبیب وعده گذاشته بودند در روز تولد لاله به خانه لاله بروند و جشن تولدی برای او برپا کنند، بشیرخان زودتر به خانه لاله رفت و به او تجاوز کرد. وقتی حبیب به خانه لاله رسید پس از جستجو، لاله را در حالت اغما یافت. در همین زمان پدر لاله رسید و وقتی حبیب را بر بالین لاله دید فکر کرد، او خائن و متجاوز است و به او تیراندازی کرد ولی حبیب فرار کرد. از طرف دیگر بشیرخان بین مردم تبلیغ کرد که حبیب متجاوز بوده و مردم را تحریک به کشتن حبیب کرد. مردم هم به حبیب هجوم برده و او را به درختی بستند و شروع به سنگسار کردن او کردند. در این هنگام لاله دختر نابینا صدای بشیرخان را شناخت و گفت این فرد به من تجاوز کرده نه حبیب. به همین دلیل مردم حبیب را رها کردند و به مباشر حمله کردند. مباشر ستاره را برداشت و فرار کرد. بالاخره حبیب و دوستان هم باشگاهی او که از تهران آمده بودند به او کمک کردند تا بشیرخان دستگیر شد. در نهایت دختر نابینا یعنی لاله با فردی که دارای کوتاه قامتی بود ازدواج کردند و حبیب با ستاره و کشتیگیر دیگر به نام ازدواج کردند و فیلم به پایان رسید. درسها و آموختهها از این فیلم چند درس میتوان آموخت. با اینکه بیش از نیم قرن یا پنجاه سال از تولید و نمایش این فیلم میگذرد ولی به دلیل اینکه رویکرد و نگرش انسانی به نابینایی دارد همواره مورد توجه مردم بوده است. حتی کشورهای دیگر هم با استقبال مواجه شده است. این فیلم هنوز تازه و جذاب است و انسان از تماشای آن خسته نمیشود. زیرا: 1ـ نشان دهد که دختر دارای نابینایی میتواند هنرمند باشد و به شعر، ادبیات و موسیقی اهتمام داشته باشد. 2ـ دختر نابینا نه تنها مطرود خانواده و جامعه نیست برعکس همگان به او علاقه و توجه دارند، نه توجه از نوع ترحم بلکه توجه از نوع دوستی وعشق و همکاری. 3ـ در جامعه گاه افرادی پیدا میشوند که برای رسیدن به منافع خود از نابینایی سوءاستفاده میکنند ولی در نهایت مردم به خیانت و دغلکاری آن فرد خائن پی برد و او را طرد میکنند. 4ـ البته در مقابل افرادی هم هستند که از منافع شخصی خود به خاطر دیگران میگذرند. یعنی مناسبات و روابط بین مردم همیشه بر محور منافع شخصی شکل میگیرد و گاه عشق و جذابیتهای انسانی در این روابط موثر است. 5ـ بالاخره نابینا به رغم اینکه نمیبیند ولی به دلیل هوش و درایت میتواند حقایق را تشخیص دهد و خطاکاران را راهنمایی نماید و راه درست را به آنها نشان دهد. عوامل سازنده کسانی که در تولید این فیلم 122 دقیقه (دو ساعت و دو دقیقهای) نقش داشته و فعالیت کردهاند عبارتاند از: کارگردان ساموئل خاچیکیان تهیه کننده مهدی میثاقیه نویسندگی منوچهر کیمرام مدیر فیلمبرداری نصرتالله کنی موسیقی متن روبیک منصوری و کسانی که ایفای نقش کرده عبارتاند از: امامعلی حبیبی در نقش حبیب نیلوفر در نقش لاله و دختر نابینا داریوش طلایی در نقش کیوان نیکو صفایی در نقش ستاره حبیبالله بلور در نقش بلور ایران دفتری در نقش پیرزن ناصر کورهچیان در نقش بشیرخان حسین ملاقاسمی در نقش ملاقاسمی ابوالفضل حسینپور در نقش حسین غول دیگر عوامل و بازیگران: رضا هوشمند، فرخلقا هوشمند، محمود تهرانی، امیر احمدی، عباس ناظری نیک، رستمخانی، منیره نجاتی، محمد رضوی، حسن دانشنیا. مآخذ ـ دانشنامه ویکیپدیا ـ سایت آپارات ـ سایت افق فیلمهای قدیمی |
تاریخ ثبت در بانک | 17 بهمن 1399 |
فایل پیوست |